سومین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان (۱۶حمل ۱۳۹۳ /۵ آوریل ۲۰۱۴) پس از دوازده سال جنگِ طالبان، شکست قطعی و افتضاح آمیز طالبان را به نمایش گذاشت. این شکست برای طالبان یک شکست فکری و ایدئولوژیک، شکست اجتماعی و همچنان شکست نظامی بود.
شکست فکری و آیدئولوژیک:
بزرگترین شکست برای طالبان در انتخابات افغانستان، شکست تفکر طالبانی بود. طالبان که انتخابات را از منظر باور های اسلامی و شرعی ناجایز و حرام تلقی میکردند و اندیشۀ امارت اسلامی را با دیدگاه و قرائت خود حقیقت مطلق اسلامی می پنداشتند، در اثبات جواز و انعکاس حقیقت این قرائت ناتوان و ناکام باقی ماندند.
انتخابات ریاست جمهوری افغانستان نشان داد که آیدئولوژی و تفکر طالبان که بر بنیاد نفرت و انتحار و بر اساس تکفیر و کشتار استوار است، بستری برای پذیرش در باور های اسلامی جامعۀ مسلمان افغانستان ندارد.
انتخابات افغانستان به اثبات رساند که بر خلاف تصور و باور طالبان نه تنها که تمثیل و تبارز ارادۀ مردم در تعین سرنوشت سیاسی شان از طریق انتخابات، حرام و غیر اسلامی نیست، بلکه اندیشۀ تکفیر گرا و انتحاری طالبان از منظر باور ها و ارزش های اسلامی، حرام و نامشروع است.
سومین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، اندیشه و افکار طالبانی را برای ابد به زباله دان تاریخ سپرد. ممکن است همچنان کشتار و انتحار طالبان گاه گاهی در این جا و آنجا دامه یابد، اما نکتۀ روشن آن است که تحریک اسلامی طالبان افغانستان، آیدئولوژی و اندیشۀ طالبانی خود را نیز انتحار کردند و در میدان این انتحار چیزی بیشتر از اجزای متلاشی شدۀ این تفکر باقی نماند.
شکست اجتماعی:
دومین نکتۀ مهم نهفته در شکست طالبان، به شکست این گروه در برابر مردم و جامعۀ افغانستان بر میگردد. تصمیمات مدنیت گرایانۀ جامعه و کلک های ارغوانی مردم مسلمان افغانستان در این انتخابات بر جلیقه های انتحاری طالبان مدنیت ستیز و وحشتگرا، پیروز گردید.
طالبان با انجام موجی از عملیات گستردۀ انتحاری در آستانۀ برگزاری انتخابات به خصوص در پایتخت افغانستان جنگ انتخاباتی را علیه مردم براه انداختند. اما تبعات این جنگ برای طالبان، شکست بسیار سنگین وفضیحت بار بود.
مردم افغانستان در سطح بسیار گستردۀ اجتماعی و متعلق به تمام گروه های قومی در سراسر این کشور با شرکت خود در انتخابات، به طالبان، “نه” گفتند و دست رد بر سینۀ آنها زدند. صف های طویل مردم در تمام حوزه های انتخاباتی شهر و روستا حکایت از ایستادگی قاطعانۀ مردم در برابر خواست و اهداف طالبان داشت.
شکست نظامی:
سومین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، شکست نظامی طالبان را نیز رقم زد. طالبان در این جنگ انتخاباتی در برابر نیروهای ارتش و پولیس افغانستان شکست خوردند. نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان پیروزی نظامی خود را در جنگ انتخاباتی بر طالبان به نمایش گذاشتند. آنها نشان دادند که از مردم و منافع افغانستان بدون حضور و کمک مستقیم نیروهای خارجی بر تروریزم طالبان غلبه حاصل می کنند. طالبان علی رغم هوشدار های قبلی و آمادگی برای اخلال و تخریب روند انتخابات نتوانستند از سد نیروهای نظامی افغانستان بگذرند و مانع ارادۀ مردم شوند. طالبان در این شکست، اهمیت و اعتبار خود را به عنوان یک گروه نظامی از دست دادند.
پیام جهانی مردم افغانستان در انتخابات:
سومین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بر خلاف تصویر ها و برداشت هایی از فرهنگ مخالفت اجتماعی با دموکراسی و انتخابات، حکایت از وجود بستر این فرهنگ در جامعۀ افغانستان داشت. مشارکت گستردۀ مردم در انتخابات نشان داد که برداشت برخی از تحلیلگران خارجی و داخلی به خصوص آنهاییکه هنوز نسخۀ قرون وسطایی را برای سیاست و تحولات سیاسی در افغانستان تجویز می کنند و ارزش های مدرن و مدنی را فاقد بستر فرهنگی و اجتماعی می پندارند، برداشت نادرست و غیر واقعی است.
انتخابات ریاست جمهوری افغانستان این پیام را به دنیای امروز رساند که مردم و جامعۀ افغانستان در مسیر مدنیت، تحول و توسعۀ سیاسی و اجتماعی قرار دارند و مصمم اند تا مدنیت و توسعه را جانشین بدویت و وحشت کنند.