دستهبندیها و الویتهای سیاسی در سوریه در حال دگرگونی است. اگر در سال ۲۰۱۱، پیکار مخالفین بطور یکپارچه علیه بشار اسد متمرکز بود پس از گذشت سه سال آرایش نیروها و جهت گیریها چه در داخل و چه در سطح جهان در رابطه با سوریه آهسته آهسته در حال تغییر است.
در آغاز جوانان آزادیخواه سوری تحت تأثیر بهار عربی، برای برقراری نظامی دمکراتیک به تظاهرات مسالمت آمیز خیابانی روی آوردند اما رژیم اسد، بجای تن دادن به خواستههای جوانان، از همان ابتدا با استقرار تک تیرانداز برروی پشت بامها و کشتار معترضین به این خواستهها پاسخ گفت.
خون ریزیها و کشتار سنگدلانه رژیم اسد بزودی با مقاومت مسلحانه معترضین روبرو شد و با طولانی شدن کشمکشها، پشتیبانان منطقهای و جهانی اسد از یک سو و مخالفین خارجی وی از سوی دیگر هر چه بیشتر در این کارزار درگیر شدند. جمهوری اسلامی و روسیه تمام قد به پشتیبانی از هم پیمان خود شتافتند.
ایران از راه ارسال اسلحه و کمکهای مالی و دیرتر با حضور فیزیکی سپاه پاسداران و حزب الله لبنان در حفظ رژیم اسد نقش مهمی ایفا نمود. از سوی دیگر کشورهای منطقه همچون عربستان سعودی و قطر که با توجه به دشمنی دیرینهشان با جمهوری اسلامی و فعالیتهای ناشفاف اتمی این کشور منتظر فرصت بودند در کنار اپوزیسیون اسلامی اسد ایستادند. غرب بویژه دولت آمریکا نیز از فرصت بهره جست و کوشید برای تضعیف هم پیمان استراتژیک روسیه و جمهوری اسلامی، بنام دفاع از حقوق بشر، از مخالفین میانه روتر و سکولار پشتیبانی کند.
پراکندگی و اختلافات گسترده میان مخالفین میانه روی اسد، کوششهای غرب برای یکپارچه ساختن آنها و بدیل سازی را با ناکامی روبرو ساخت. این امر سبب شد که کشورهای غربی بویژه آمریکا از مسلح کردن کارساز مخالفین و یا ایجاد منطقه ممنوعه در سوریه خودداری کنند.
در این بین نیروهای تندرو اسلامی از جمله هواداران القاعده مانند گروه «النصرت» و «دولت اسلامی عراق و شام» از حضور منفعلانه غرب بهره جسته و با اشغال بخشهایی از سوریه و عضوگیری از کشورهای گوناگون از جمله اروپا، اپوزیسیون طالبانی رژیم را پایه گذاری کردند.
برگ برنده رژیم اسد
با روی آوردن مخالفین به مبارزه مسلحانه، بهانه خوبی بدست اسد افتاد. وی از آغاز آنها را عدهای «تروریست» نامید که از سوی کشورهای خارجی اسلحه و کمکهای مالی دریافت کرده درپی بیثباتی کشور و کشتار و آوارگی افراد بیگناهند و این رژیم چارهای جز سرکوب و کشتار آنان ندارد. هرچند این تبلیغات در ابتدا نتوانست چهره سرکوبگر رژیم اسد را تغییر دهد اما کارکرد گروههای اسلامی تندرو بویژوه طالبان سوریه یا داعش (دولت اسلامی عراق و شام)، زمینه دگرگونی مواضع برخی از کشورهای غربی بویژه دولت آمریکا و بتدریج بخشی از مخالفین داخلی به سود بشار اسد را فراهم ساخت.
گروه داعش پارهای از القاعده عراق است که از سنیهای بنیادگرا تشکیل یافته و نیروهای آمریکایی در عراق، دولت شیعه این کشور، مسلمانان شیعه و مسیحیان عراقی را مورد حمله قرار میداد و شهروندان عادی غیر سنی را نیز قتل عام میکرد. این گروه با هدف پیکار با دولت علوی تحت حمایت جمهوری اسلامی شیعه مذهب نیز در سوریه دست بکار شد. هرچند منابع مالی این گروه نامشخص است اما گزارشهایی از جمع آوری کمکهای گسترده مالی برای این گروه در کشور کویت مخابره شده است. این گروه یکی از مسلحترین و مجهزترین گروه مخالف بشار اسد شناخته شده است.
همانگونه که از نامش برمیآید هدف گردانندگان این گروه علاوه بر تسلط بر سوریه دستیابی به سرزمینهای بیرون از این کشور است، چنانچه در اوایل ماه ژانویه امسال، این گروه شهرهای فلوجه و رمادی در عراق را نیز تصرف کرد. اعضای این گروه باور دارند که جهان اسلام با ید زیر چتر دولت اسلامی قرار گیرد و با قانون شریعت اداره شود.
دولت اسلامی عراق و شام از آوریل سال ۲۰۱۳ در شمال سوریه ظاهر شد و به سرعت رشد یافت. تلاش اعضای این گروه این بوده است که در مناطق زیر تسلط، قوانین اسلامی را با شدت تمام به اجرا گذارند. برای رسیدن به این هدف از تاکتیکهای سنگدلانه نیز بهره جستهاند. پس از اشغال هر منطقه، زنان بزور به پوشیدن حجاب کامل وادار و روزنامه نگاران، امدادگران و کنشگران به گروگان گرفته میشوند و مخالفین قوانین اسلامی حتی اعدام میگردند. هم اکنون سر بریدن و حملات انتحاری به یکی از روشهای رایج درجنگ سوریه تبدیل شده است. در این میان با توجه به امکانات تجهیزاتی و مالی گروههای تندرو، افراد بسیاری از دیگر گروهای مخالف به آنان پیوستهاند.
کارکرد گروههای تندروی اسلامی، موضع آغازین اسد را مبنی براینکه با «تروریستها» در جنگ است تقویت کرده است. شواهدی در دست است که اسد در قدرت گرفتن این گروهها نیز نقش ایفا کرده است. برای نمونه خودداری ارتش اسد از بمباران مناطق زیر تسلط داعش در شمال سوریه گواه برین شک و گمان است. برخی حتی دست سپاه پاسداران را نیز در بهره برداری از گروههای طالبانی به سود اسد آلوده میدانند.
به باور ناظران، قدرت گرفتن گروههای اسلامی و تضعیف گروههای سکولار دمکرات به دگرگونی الویتها و خواستههای مخالفین اصلی رژیم اسد انجامیده است. اگر در آغاز برپایی نظامی دمکراتیک و پشتیبان حقوق بشر اهداف جوانان معترض را شامل میشد، با قدرت گرفتن اسلامگرایان، برپایی دادگاههای شریعت و اجرای آن از جمله اعمال تبعیض علیه زنان و اقلیتهای مذهبی، نقض حقوق بشر و اجرای مجازاتهای قرون وسطایی در تارک برنامههای مخالفین اسلامی و تندروی اسد قرار گرفته است. بازداشت، شکنجه و کشتن کنشگران ابزاری است که امروزه هم رژیم اسد و هم اسلامگرایان طالبانی علیه مخالفین خود بکار میبرند.
رویکرد تندروها بویژه در مناطق تحت اشغال داعش، واکنش گروههای مخالف دیگر حتی سلفیها و مردم عادی ساکن این مناطق را برانگیخت. بتازگی از تظاهرات مردم حلب و مناطقی دیگرعلیه داعش گزارشاتی مخابره شده است. در حلب نیروهای داعش علیه تظاهر کنندگان آتش گشودند. در شمال سوریه نیز پس از تصرف انبارهای اسلحه ارتش آزاد سوریه بوسیله داعش، این گروه به همراه برخی گروههای اسلامی با اسلامگرایان تندرو وارد جنگ شد که حدود ۱۰۰۰ نفر از دوطرف کشته شدند. در این نبرد حدود ۲۰ غیر نظامی تیرباران شدهاند.
ورق در حال برگشتن است؟
با قدرت گرفتن اسلامگرایان تندرو در سوریه آرایش نیروها در داخل این کشور و در سطح جهان در رابطه با اسد در حال دگرگونی است. هم اکنون پس از همکاری روسیه و آمریکا در نابودی سلاحهای شمیایی اسد، شاهد نزدیکی مواضع این دو کشور برای برقراری صلح در سوریه و جلوگیری از سرریز شدن این کشمکش به دیگر نقاط خاورمیانه میباشیم. پیکار علیه ترور به یکی از الویتهای دولتهای امریکا، روسیه، چین و اروپاییان در آمده است. این همکاری احتمالا به ماندن اسد در قدرت خواهد انجامید.
امروزه جامعه جهانی از جمله دولت اسرائیل، بخشهای روزافزونی از مردم عادی مخالف اسد و شماری از گروههای فعال مخالف به این نتیجه رسیدهاند که میان بد و بدتر، به ماندن بد رضایت دهند. تجربه تاریخی تلخ انقلاب اسلامی در ایران، پیآمدهای ناکامی بهار عربی بویژه در لیبی، مصر و یمن نشان داد که دیکتاتوریهای سکولار از دیکتاتوریهای دینی که برپایه ناآگاهی و توهمات مذهبی تودهها بنا میشوند، بمراتب بهترند.
برپایه گزارشهای خبرگزاریها، ژنرال سالم ادریس، فرمانده نظامی ارتش آزاد سوریه ماه پیش گفته بود که وی و هم پیمانانش از درخواست کناره گیری اسد پیش از برگذاری کنفرانس ژنو ۲ خودداری خواهند کرد و به رفتن وی پس از پایان مذاکرات راضی خواهند بود. وی همچنین گفته است در پایان این روند این گروه و هم پیمانانش علیه گروههای طالبانی وارد کارزار مشترک خواهند شد.
با اینحال ظاهرا قرار است اسد در قدرت بماند. بخشی از نیروهای مخالفین و رژیم، پیکار مشترکی را علیه اسلامگرایان تندرو آغاز کرده و به کسانی که به آنها بپیوندند جوائز مالی پرداخت و مورد عفو قرار خواهند گرفت. البته جنگ حتی پس از شکست کامل اسلام گرایان طالبانی ادامه خواهد یافت تا اینکه تمام گروههای مسلح به شرایط تازه تن دهند.
اما نکته مهم اینجاست که حتی اگر طرح بالا که احتمالا از سوی قدرتهای بزرگ برای پایان دادن به جنگ خانمانسوز در سوریه و ریشه کن کردن طالبان در این کشور طراحی شده است به نتیجه رسد نمیتوان انتظار داشت که این رژیم پس از کشته شدن بیش از ۱۳۰ هزار انسان، آوارگی میلیونها نفر و کشوری ویران بتواند مشروعیتی در میان تمام اقوام و فرقههای مذهبی کشور دست پا کند بدون آنکه به برپایی نظامی دمکراتیک سکولار تن دهد و سرنوشت سیاسیاش را بدست صندوقهای رأی در یک انتخابات واقعا آزاد و تحت نظارت سازمانهای جهانی بسپارد.
۹ بهمن ۱۳۹۲