بهره گیری از سلاحهای شیمیایی در سوریه بار دگر این بحران را در سر فصل خبرهای جهان قرار داد. این بحران که میتوانست با اصلاحات سریع دمکراتیک و احتمالا کنارهگیری بشار اسد از ریاست جمهوری پایان یابد به یکی از پیحیدهترین و دردناکترین بخش تحولات خاورمیانه و امیدهایی که به بهار عربی بسته شده بود درآمده است. دامنه این بحران هر روز گستردهتر و کشورهای بیشتری را در باتلاق خود فرو میکشد.
بحران سوریه که به گفته آقای محمد شریعتی دهاقان، رایزن فرهنگی پیشین ایران در سوریه، با تظاهرات بیشتر گروهها از جمله سکولارها، سنیها، مسیحیان و حتی علویها در مناطق محروم برای بدست آوردن آزادی آغاز شد با سرسختی سرکوب گرانه بشار اسد در برابر تغییر، امروزه بجایی رسیده است که به یکی از پایگاههای مهم جهادگران تندرو اسلامی و القاعده در جهان درآمده است.
اما مسئولیت پیحیده شدن این بحران تنها به گردن اسد نیست بلکه دولتهای خارجی بسیاری را نیز شامل میگردد. در یک سوی کشورهای عربستان و قطر ایستادهاند که با همیاری کشورهایی همچون امریکا، ترکیه و برخی از کشورهای اروپایی، از راه کمکهای مالی و نظامی به مخالفین اسد اهداف منطقهایشان را از جمله جلوگیری از جاهطلبیهای جمهوری اسلامی دنبال میکنند و از سوی دیگر روسیه، چین و ایران قرار گرفتهاند که هریک به دلایل اقتصادی، استراتژیک، ایدئولوژیک و یا جاه طلبانه از آغاز به یاری بشار اسد شتافتند و در برابر خواستههای آزادیخواهانه مردم سوریه ایستادند.
چنین پیداست که رژیم اسد و مخالفان در مواردی با نقض قوانین جهانی از غیر انسانیترین روشها برای رویارویی با طرف مقابل بهره میگیرند. برای نمونه بنا برگزارش نماینده ویژه سازمان ملل در امور کودکان (خانم رادیکا کوما راسوامی) که در ژوئن سال گذشته انتشار یافت نیروهای دولتی متهم شدند که در درگیریهای مسلحانه، کودکان را روی تانکها سوار میکنند تا مخالفین نتوانند به آنها حمله کنند. او همچنین به ارتش آزاد سوریه نیز انتقاد کرده است که از کودکان زیر شانزده ساله در ” موقعیتهای خط مقدم” بهره میگیرند.
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به تاریخ نهم آگوست امسال نوشت احتمال میدهد که سوریه به یکی از بزرگترین مناطق تهدید تروریستی در جهان، متشکل از گروههای اسلام گرا تبدیل شود. این گروهها که مایلند از خودروهای انفجاری در جنگ بهره گیرند بیش از ۶ هزار جنگجو دارند. هم اکنون گروههای جهادی در ابعاد گسترده تری از اوج جنگهای فرقهای در عراق وارد سوریه میشوند. بسیاری از آنها به جبهه نصرت وابستگی دارند که در ماههای اخیر فعال تر و موثر تر از دیگران ظاهر شده است.
این روزنامه ادامه میدهد که حتی گروههای اسلام گرای تندروتری وجود دارند که زیر چتر گروه ” دولت اسلامی عراق و سوریه ” بیک دیگر میپیوندند. این گروهها از برخی از تندروهای مخالف اسد، جنگجویانی از چچ نیا، پاکستان، مصر، القاعده عراق و حتی از غرب تشکیل یافتهاند. مقامات اطلاعاتی آمریکا گفتهاند که ال ظواهری، رهبر القاعده در پاکستان، با جبهه نصرت تماس دائم داشته اظهار داشته است که رهبری القاعده سوریه را در درازمدت بطور بالقوه بعنوان بهشت امنی برای فعالیتهایش به شمار میآورد. یکی از مقامات ضد تروریستی دوران بوش گفته است که سوریه در حال تبدیل شدن به مرکزی از بی ثباتی در منطقهای است که از ایران تا شمال افریقا کشیده شده است. وی باور دارد که این منطقه محل تولید و بازتولید گونه تازهای از القاعده خواهد بود.
مخالفان اسد که تعدادشان به ۱۲۰۰ گروه میرسد پراکندهاند. در این شرایط اسلامگرایان تندرو بتدریج از دیگران قدرت مند تر میشوند. در رقا (Raqqa) یکی از فرماندهان گروه “دولت اسلامی در عراق و سوریه” گفته است که هدفهای ما از مرزهای سوریه فراتر میرود. وی گفته است که هدف، پیکار علیه دولت شیعه ایران و جاهطلبیهای منطقهای آن است. وی سرازیر شدن سنیهای جهان به سوریه را مشروع خوانده زیرا دولت سوریه با اتحاد با شیعیان لبنان و عراق سرپا ایستاده است. وی با عدهای که خواستار تمرکز پیکار در سوریهاند مخالفت کرده است و افزوده که ما یک دشمن داریم و آن ایران است.
جمهوری اسلامی در باتلاق سوریه
سوریه در استراتژی جاهطلبانه جمهوری اسلامی از جایگاه ویژهای برخوردار است. رهبران جمهوری اسلامی بدون در نظر گرفتن منافع ملی و توجه به افکار عمومی در ایران، تنش افزایی در منطقه از جمله دشمنی با اسرائیل را در سرلوحه برنامههایشان قرار دادهاند. این دشمنی که ریشه ایدئولوژیک نیز دارد با توجه به اشغال گری دولت اسرائیل و نقض حقوق فلسطینیان، به رهبران جمهوری اسلامی امکان میدهد که هدفهای جاهطلبانهشان در منطقه را که شامل گسترش نفوذشان در میان شیعیان است، دنبال کنند. سوریه در این میان ازجمله سرپلی برای رساندن تجهیزات نظامی به حزبالله لبنان و گروههای تندروی فلسطینی است که در نابودی اسرائیل با جمهوری اسلامی هم صدایند.
ایران و سوریه در سال ۲۰۰۶ توافق نامه نظامی امضاء کردهاند که پس از سقوط مبارک عملی گردید و برپایه آن دو ناو جنگی ایران برای اولین بار از راه کانال سوئز وارد دریای مدیترانه شد و در سوریه پهلو گرفت. بگزارش سی ژوئن ۲۰۱۰ روزنامه وال استریت ژورنال، جمهوری اسلامی، یک سامانه راداری پیشرفتهای را نیز به سوریه تحویل داده است که میتواند حمله احتمالی اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران را به سرعت ردیابی کند.
در ۲۸ خرداد ماه امسال روزنامه ایندیپندنت گزارش داد که ایران تصمیم گرفته است یک گروه ۴ هزار نفره از پاسداران را برای دفاع از رژیم اسد به این کشور اعزام کند. این روزنامه همچنین ادعا کرد که برپایه اطلاعات دریافتی از سازمانهای امنیتی ایران، تهران به سوریه “پیشنهاد داده است که در صورت نیاز، جبهه جدیدی از ارتش سوریه را در بلندیهای جولان و برای مقابله با اسرائیل ایجاد خواهد نمود.” این خبر از سوی آلکسی آریاتوف از کارشناسان مرکز امنیت بین المللی روسیه نیز تکرار شده است. در ضمن برگزاری مراسم تشیع جنازه پاسداران در هفتههای اخیر، در برخی از شهرهای کشور از جمله رشت، مؤید دخالت مستقیم سپاه در جنگهای سوریه است. افزون براین برپایه گزارش روزنامه لیبراسیون در فرانسه، ایران تاکنون ۱۷ میلیارد دلار در جنگ سوره هزینه کرده است.
با تشدید بحران در سوریه پس از بهره گیری از سلاحهای شیمیایی، آیتالله خامنهای و یکی از سرداران سپاه به آمریکا و دولتهای غربی، در مورد حمله به سوریه هشدار دادهاند. این هشدارها نشانه آنست که حلقه مرکزی قدرت در جمهوری اسلامی در باتلاق سوریه هر روز بیشتر فرو میرود. دخالت نظامی در سوریه و واکنش احتمالی ایران و متحدانش تنها به پیچیده تر کردن شرایط و احتمالا رشد بیشتر گروههای اسلام گرای تندرو خواهد انجامید و همچنین مشکلات کشور در منطقه را بیش از بیش افزایش خواهد داد.
از سوی دیگر راست افراطی که با باخت در انتخابات اخیر امکانات رانتخورای اش را در خطر میبیند بیمیل نیست که با تنش افزایی بیشتر در خارج، دولت روحانی را در اصلاح امور اقتصادی، گشودن قفل هستهای و از میان بردن فضای امنیتی ناکام سازد. آقای روحانی و وزارت خارجه اش ناچار است برای حفظ جایگاهش در میان رأی دهندگان از موضعی بیطرفانه نقش مثبتی را در حل بحران سوریه و استقرار دمکراسی در این کشور از راههای مسالمت آمیز ایفا کند و ایران را از فرورفتن بیشتر در این باتلاق نجات دهد.
۷ شهریور ۹۲