نخوت دیپلماسی انگلیسی که غالبا دیپلماسی آمریکایی را به دنبال خود میکشد، در عمل به سود یکی از سلطههای مذهبی در منطقه انجامیده است. سیاستی که به گونهای غیرمستقیم علیه گسترش لیبرالیسم و سکولاریسم- مطابق تجربهی غربی- در منطقه است. دیپلماسیای که در منطقه از دموکراسی دفاع میکند و در همان حال مذهب سیاسی در منطقه را به شکلهای گوناگون تقویت میکند. این سیاست تقویت اسلام سیاسی را بویژه در حال حاضر در دیپلماسی انگلیسی متجلی می بینیم . ابزاری که برای این تقویت بکار گرفته میشود چیزی جز تجرید انتخابات از شرایط مشخص تاریخی که جهان غرب خود تنها با عبور از آن به دموکراسی دستیافته است، نیست.
بالزاک در «آرزوهای برباد رفته» دو حقیقت را در رابطه با پیروزی مقاومت ناپذیر لیبرالیسم آشکار کرد: نخست این را که پیروزی لیبرالیسم تردید ناپذیر است. واقعیتهای مناسبات اجتماعی و بازتاب آنها در آرزوها وخواستهای نسل جوان در مصر و ایران حقیقت این طرح نظری و تجربی را به اثبات رسانده است. و تظاهرات دهها هزا ر نفری در تونس علیه دولت اسلام گرا در روزهای اخیر نشان داد که زمان بسیار سریعتر از کهنه سیاست حمایت از «اسلام سیاسیِ کمی بهتر» به پیش میرود.
بر پایهی این طرح میتوانیم بگوییم که مذهب سیاسی مانعی در مسیر دینامیسم تاریخ است. بر این پایه هر حمایت تاکتیکی و موقتی از مذهب سیاسی برای این که با آزادیخواهی تعارض پیدا نکند باید با پنهان نکردن این راستای تاریخی همراه باشد. از تعارض هدف مرحلهای با هدف استراتژیک تنها سیاست بی اخلاق است که به برون میتراود.
حقیقت دیگر آن که نظام جدید پس از فروپاشی فئودالیسم بر محور منفعت و سود میگردد. هرچیز دیگری از جمله سیاست و دیپلماسی گرد این محور میچرخد. این حقیقت را نیز بالزاک، جامعه شناسِ ادبیات مدرن بما نشان داده است. نکتهای که نسل جوان و جریانهای ملی، سکولار و لیبرال در مصر باید به آن دقت کنند این است که زیر تاثیر فشارهای تبلیغاتی غرب آنجا که برای دموکراسی در شرق نسخه گردن نهادن به اسلام سیاسی را می دهند، قرار نگیرند. افزون بر این از نظر متدولوژیک هم اشتباه تاریخی دموکراسیخواهی وایمار رانباید تکرار کرد.. وایمار فریب برداشت سادهلوحانهی خود را از دموکراسی خورد، و قدرت را براساس آراء مردم در یک موقعیت غیرعادی به جریانی سپرد که مصمم به اقدام علیه بشریت بود. حتا بر اساس انتخابات ظاهرا آزاد، نباید قدرت را به نیروهایی از این دست واگذار کرد. دولتهای غربی نیز خود اگر امروز شاهد پیروزی جریانهای افراطی باشند، به آن تمکین نخواهند کرد و راهی برای خنثا کردن آن پیدا خواهند کرد. این درسی است که دموکراسی از تجربهی هولناک وایمار گرفته است. سازماندهی4 2 میلیون امضاء که عالیترین شکل سازماندهی افقی و مسطح در دوران جدید بود، به پتانسیل نسل جوان تکیه کرده است. دموکراسی و پلورالیسم از خواستها و آرزوهای غیرسیاسی نسلی بیرون میآید که به سوی آیندهای میرود که بالزاک مسیر گریزناپذیر آن را به او نشان داده است.
نه اسلامی سیاسی و نه فاشیسم هیچکدام نمیتوانند هدف دموکراسی باشند. این حقیقت را هم تجربهی وایمار و هم تجربهی ایران و مصر به اثبات رساندهاست، وهم اکنون مردم تونس نیز با خیزش جنبش ملی علیه اسلام گرایی سیاسی ، به این تجربه می پیوندد مصر از تجربهی وایماری شدنِ ایران در انقلاب ۵۷ آموخته است و در حال عبور از مرزهای سادهلوحانهی وایمار است، گرچه ناچار است هزینهی بیش از دو سال دیرکرد عمل خود را بپردازد.