.(JavaScript must be enabled to view this email address)
پیروزی خط اعتدالی در جریان انتخاب رئیس جمهوری جدید حکومت اسلامی ناشی از یک شانس و اتفاق سادهی سیاسی نبود. سالها و دههها کارِ نظری و عملی صورت گرفته، فعالیتهای طاقت فرسای سیاسی و اجتماعی و مذهبی شده، صدها و هزارها نفر زندانی و قربانی داده شده تا ملت ایران به این پیروزی رسیده است. و این روزها پیروزی خود را چنین شادمانه جشن میگیرد. لذا از این پیروزی بزرگ ملی “چون مردمک چشم” باید مراقبت کرد. امروزه اکثریتی از تحلیل گران سیاسی متفق القول و معتقداند که:
این موفقیت ملی در اصل خود، یک آشتی ملی و وفاق ملی است. در معنا همراهی و همرأیی سراسری مردمی است که به درجۀ بسیار بالاتری از “سطح ملت شدن” و درک منافع فردی و جمعی و بینالمللی نایل گشتهاند. این اعتلای ملی و بینالمللی، پیروزی فرهنگ و فرزانگی و خِرد و بردباری بر جهل و جنگ و تعصب و بی صبری ایدئولوژیکی است. یعنی هیچ گروهی از این ملتِ مسالمتجویِ رشد یافته، بازندهی این میدان انتخاباتی نبوده و کسی بر کس دیگری غلبه نکرده است زیرا همه با هم در یک وفاق و آشتی ملی بر پایهی خردِ جمعی به پیروزی رسیدهاند و طبیعی است که هیچ دولت و ملتی از رأی و تصمیم خردمندانهی خود پشیمان نخواهد شد. در این واقعۀ انتخاباتی، ملت ایران متین و تمام قد در عرصۀ سیاسی ظاهر شد و قاطعانه به تغییر و تعادل و تعامل و آزادی رأی داد. به تلاش برای ترقی و رشد و آسایش ملی رأی داد؛ به وفاق و آشتی داخلی و کوشش برای برقراری صلح و امنیت و دوستی در خاورمیانه رأی داد و به سرگوبگریها، در داخل و ستیزهجوییها در خارج نه گفت و صد در صد رأی منفی داد. این ملت نجیبِ آزاده، نشان داد که از سی پنج سالِ تمام مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل گفتن و نعرۀ مرگ بر صهیونیزم جهانی زدن “جداً” به ستوه آمده است و از این همه دشمنی با همسایگان و یا دخالت درامورِ سوریه و غزه و لبنان، حقاً بیزار است، بیزار...
لذا، تردیدی نباید داشت که ملتی که غرق در مشکلات متعدد داخلی است، در این انتخابات در وهلۀ اول، یه ضرورت حلّ مشکلات خارجی ایران رأی داده است، به قولِ ظریفی، ایرانی بیشتر وزیر امور خارجه انتخاب کرده تا رئیس جمهوری...
زیرا نیک می داند که ریشه انواع بدبختیها و مشکلات طاقت فرسایی که در داخل به آنها مبتلاست، در سیاست خارجی به غایتِ درجه نادرستی نهفته که سران جمهوری اسلامی ایران، از نخستین روزی که به قدرت سیاسی دست یافتند آن را پیشه خود ساختند: ضدیت با موجودیت اسرائیل در منطقه به نام دفاع از آوارگان فلسطینی، و مبارزه با آمریکا به سببِ حمایت از اسرائیل...
یعنی اکثریت ملت ایران علّت اصلی مشکلاتِ داخلی خود را در سیاستِ صدور انقلاب اسلامی به دنیای عرب و اسلامی، در ضدیت با غَرب و آمریکا و متحدّان آمریکا در خاورمیانه، به ویژه در هیستریِ ضدیت با موجودیت اسرائیل میبینند و پایان دادن به این جنونِ ضّد اسرائیلی را آشکارا با انواع شعارها درخواست میکنند. در واقع فرقِ موقعیت رهبران جمهوری اسلامی به ویژه رئیس جمهوری تازه انتخاب شده با رهبرانِ ممالکِ عربی، مانند انورالسادات و امثال او در همین جاست که آنها برای عادی سازی رابطه با اسرائیل، با مخالفتِ سخت ملتهای خود روبرو بودند و تمایلات صلح دوستانهی خود را از مردم خویش به اجبار پنهان میکردند. ولی شما رهبرانِ جمهور اسلامی، نه تنها با مانعی در میانِ مردم ایران روبرو نیستید، بل جداً با رأی اعتمادی که ۲۴ خرداد ماه به جناب روحانی دادند، حمایت قاطع خود را از پیشبرد سیاست صلح و همزیستی مسالمت آمیز در خاورمیانه با صدایی رسا اعلام کردند. از یاد نبریم که:
۱- عادی سازی رابطه با اسرائیل، نخستین و اساسی ترین گام، برای جلب اعتماد غرب و برقراری رابطهی استوار و دوستانه با آمریکاست...
۲- عادی سازی رابطه با اسرائیل، محور اصلی برقراری صلحی پایدار در خاورمیانه و شرط لازم برای خروج ایران از انزوای سیاسی و فضای تخاصمی سنگینی است که دور تا دور ایران را فرا گرفته است...
۳- عادی سازی رابطه با اسرائیل، تزریق اخلاقِ سیاسی به رگِ جانِ سیاست خارجی ایران است، آشتی با نهادهای بینالمللی و پایبندی به عهد نامهها و میثاقهای بینالمللی است. شما، رهبرانِ جمهوری اسلامی ایران، به یاد داشته باشید که به ضدیت همه جانبه با موجودیت کشوری برخاستید که از اعضاء سازمان ملل متحد است. به ستیزهجویی با کشوری اقدام کردید که میتوانست و میتواند، بهترین دوستِ ایران باشد و بدتر از هر بدی، گروههای واقع بین فلسطینی را کوبیدید و از تروریستهای حماس و جهاد اسلامی حمایتِ سیاسی و مالی و مذهبی کردید، آیا حمایت از تروریزم و تروریست پروری، سقوط در چاهِ تدّنی اخلاقی نیست؟ شما که دنیایی را به پایبندی به اخلاق الهی دعوت میکنید آیا خود نباید نمادی از آن اخلاق باشید؟
۴- عادی سازی رابطه با اسرائیل، هسته اصلی عقلانی کردن سیاست خارجی ایران و بازگردانیدن عقلِ نقاد به صحنۀ سیاست ورزی در ایران است. زیرا ضدیت با موجودیت اسرائیل که بعد از انقلاب اسلامی به آرمان مذهبی– ایدئولوژیکیِ سرانِ جمهوری اسلامی تبدیل شد، جز ضرر و زیان و بد نامی، سود دیگری برای ایران به بار نیاورده است. در نتیجه اقرار باید که که اتخاذ و پیشبرد چنین سیاست ویرانگری، تنها در تاریکی ناشی از “خسوفِ عقل” و در غیبتِ خردمندان و دانایان مردمی میتوانست ممکن گردد.
آری، ملتِ ایران، حرف دلِ خود را آشکارا گفته و جهتِ حرکت به سوی اهداف بزرگ آتی را به روشنی روز ترسیم کرده است. این ملتِ آزاده، از روزنهی تدبیر و امیدی که امروزه یافته به جهانیان لبخند صلح و دوستی فرستاده، حال نوبت شما رهبران نظام جمهوری اسلامی است که به عهد خود وفا کنید و مُجری مؤمنِ خواستهای مردم باشید.
تکزاس – تیر ماه 1392
■ از آقای محمد ارسی سپاسگذارم که بر روی نقطه حساسی انگشت گذاشته اند که تا کنون کمتر کسی این شهامت را داشته است از آن سخن بگو ید. بعد از انقلاب در مورد دوستی با کشور اسرائیل کمتر سخن گفته شده است و حتی مخالفین جمهوری اسلامی یا به این دشمنی دامن زدند( به خاطر کسب محبوبیت) و یا با سکوت خود آنرا تائید کردند. اما اگر به تاریخ دوستی با اسرائیل توجه کنیم باید تائید نمائیم که ملت ایران هیچ مشکل اساسی با کشور اسرائیل نداشته است. بخصوص که اسرائیلی ها به خاطر رفتار کورش کبیر با آنها به ایرانی با دیدی احترام آمیز مینگرند. اگر یاسر عرفات رئیس دولت اسرائیل را در آغوش میگیرد و جایزه صلح نوبل به او می دهند و یا آقای عباس با آقای نتانیاهو سر یک میز مینشینند چرا ما بایستی با آنان دشمنی کنیم. آیا ما کاسه داغ تر از آش هستیم؟ اشتباه نشود هرگز نمیخواهم ظلمی را که اسرائیلیها به فلسطینیها روا میدارند نادیده بگیرم. آن مشکلات را با دوستی بهتر میشود حل کرد تا با دشمنی.
به همین جاطر به شهامت آقای محمد ارسی احترام میگذارم و آرزو دارم دیگر فرهیختگان هم به این مهم توجه بیشتری مبذول دلرند. این راه را برای دوستی و همزیستی با همسایگانمان هموار میکند.
■ ملت ایران واقع گرایی و اعتدال را در انتخابات به عینه نشان داد و یکی از جنبههای همین واقع گرایی ارتباط با همه کشورهای دنیا از جمله اسرائیل است. ولی قدری واقع گراتر باشیم آیا حکومتی که دهها سال بر طبل دشمنی با اسرائیل کوبیده به این سادگی از آرمان خود دست بر میدارد؟ به نظر من باید صبر پیشه کرد و آرام آرام جلو رفت. اعتدال در حرکت هم بسیار مهم است.
کرامت
■ نظر آب در خوابگه مورچگان.....آب زلال در روان عاشقان
این دوست پهنا بین بشارتی تازه داد. زمانی شادمانی خویش را با تشویق کردن ما به سوی روحانی تقسیم کرد و حالا با اندرزی حکیمانه ما را دعوت به نهادینه کردن پیروزی مردم میکند. زمانیکه سایه نفرت انگیز “یاس” این زهر مهلک انسانیت، بر مردم و حتی نخبههای مان سایه افکنده بود با پیام امید آمد و بشارت داد ” یاس برادر مرگ است” و حالا جولانگه جدید را ترسیم میکند با بصیرتی شگفت تعمیق و ماندگار کردن پیروزی مردم را بیان میکند آب در خوابگه جنگ پرستان.....آب زلال در روان صلح خواهان
مرتضی