در انتخاباتِ روز جمعه، بیت رهبری و امنیّتی- نظامیها همهی “آدمهای” خود را برای انتخاب کاندیدای نوعِ احمدی نژادی– جلیلی به میدانِ انتخاباتی خواهند آورد تا نقشهی خود را عملی کنند. لذا نیروهای اصلاح طلب و دموکرات و ترقی خواه ایرانی نیز راهی جز مقابله به مثل ندارند. یعنی هر ایرانیِ واجد شرایط رأی دادن، در پای صندوقهای رأی باید حاضر شود، تا هرگونه توطئه علیه ملت و مملکت، نقشِ برآب گردد...
اگر اکثریت ضعیفی در انتخابات جمعه به دکتر حسن روحانی رأی دهند، مهندسانِ انتخاباتی به راحتیِ نوشیدنِ آبِ لیوانی، انتخابات را مهندسی و جلیلی یا هر عامل دیگری را به عنوان برنده اعلام خواهند کرد.
پس تنها راهِ نقش برآب کردنِ تقلبِ انتخاباتی، یک رأی سراسریِ کوبندهی ملّی است. رأیِ چهل- پنجاه میلیونیِ نفس- گیری که امکانِ توطئه را در نطفه خفه کند...
اگر چندین ده میلیون نفری به روحانی رأی دهند، در چنان شرایط و فضایی دستکاری در انتخابات و برنده اعلام کردن نوع جلیلی، برای دستگاههای امنیّتی– نظامی، به منزلۀ خودکشی خواهد بود. زیرا آنها به این مرحله از بیخردی نرسیدهاند که با پنجاه میلیون ایرانی رأی دهنده درگیر شوند و دفتر حیات خود را به دست خویش ببندند. یادمان باشد که اکثریت اعضاء سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با مردماند و در جریان انتخابِ محمد خاتمی، به نفع او رأی دادند و نیز نشانههای فراوانی از نارضایتی از سیاستهای استبدادی رژیمِ فقاهتی و گرایش به ایجاد تغییرات اساسی در مملکت، در میانِ سپاهیانِ انقلاب اسلامی به چشم میخورد.
بنابراین استراتژی دُرست و کاری در شرایط کنونی، استراتژی جلب رأی حداکثری به روحانی است. یعنی کشاندن پای هر عنصر ناراضی به صحنۀ انتخاباتی و کانالیزه کردنِ مجموعۀ اعتراضات، انتقادات و هیجانات عمومی در مسیر تغییرات مورد نظر ملّی، یک وظیفۀ استراتژیکیِ اصلاح طلبان و نیروهای ترقیخواه و تحولطلب ملّی است.
آری، ولی فقیه جمهوری اسلامی که به سخنگوی حزبِ پادگانی تبدیل شده، به عبث میکوشد تا رأی اعتراضی تودههای به جان آمده را هم، رأی به نظامِ فقهاء تعبیر کند. اما او خوب میداند که نظامِ فقاهتی، سالهاست که از مادۀ ملّت تهی شده و این ملّت ستمدیدهی آگاه، هرگاه فرصتِ بازی انتخابات پیش میآید، با ریختنِ آراء خود به نفع افرادی نظیر محمد خاتمی، حسین موسوی و یا مهدی کروبی و یا به دیگر شخصیتهای اصلاح طلبِ اعتدالی، اعتراض و نارضایتیهای خود را با روشی متمدّنانه اعلام میدارد.
لذا امروز نیز بر همان روشِ سابق، اگر در وجود روحانی، بیان بخشی از خواستهای خود را ببینند، در انتخاب او دریغ نخواهند کرد. آن رأی مردمی به روحانی، تأیید سیاستِ نظامِ فقاهتی نیست، بل، تلاشی است برای پایان دادن به عصر نکبتبارِ احمدی نژادی، حرکتی است، جهت جلوگیری از سلطۀ مطلقِ حزب پادگانی و سدّ راهِ وقوع فاجعههای ملّی و بینالمللی آتی...
درواقع، مثل آن فعال سیاسی یا روشنفکری که با استناد به تعبیرِ سراپا اشتباه خامنهیی از انتخابات ریاست جمهوری و با آلوده خواندن فضای انتخاباتی، شرکت در انتخابات را برای مخالفانِ حکومتِ فقهاء تحریم میکند، مانندِ پزشکی است که به سبب آلوده بودنِ هوای شهر تهران، دوازده میلیون تهرانی را از تنفّس عادی منع کند...
نتیجه اینکه:
جلب رأی هر صاحب رأیی به حمایت از حسن روحانی یا استراتژی جلب آراء چندین ده میلیونی ایرانی، تنها استراتژی است که توطئهها را میتواند در نطفه از بین ببرد و رئیس جمهوری را بر سر کار بیاورد، که در برابر فقهاء مستبدِ حاکم، از میدانِ مقاومت بیرون نرود...
از یاد نبریم که:
مهندسی انتخابات، تقدیر نیست؛ شکست، تقدیر نیست؛ ملّت ما اما محکوم به پیروزی است. تودهها، تودههای میلیونی و امواج خروشان مردمِ آزاده با هجوم به صندوقهای رأی میتوانند تقدیر را به تغییر مبدّل سازند. مردم، همیشه مردم...
21 خرداد 1392- تکزاس