در نوشتار قبلی این موضوع توضیح داده شد که چرا نویسنده بر این باور است که نباید به بازگشت رهبر جمهوری اسلامی از راهی که انتخاب کرده است امیدوار بود و فقط میشود بازیهای او را به هم زد.[۱] در پایان نوشتهی فعلی به این موضوع برخواهیم گشت. در این فرصت احتمالی مطرح میشود که پاسخدهندهی ابهامی است که در مناظرهی جمعه شب پس از بروز شکاف میان آقایان ولایتی و جلیلی بروز کرد. حرفهای آقای ولایتی به طرز بیسابقهای با سیاستهای رسمی فاصله داشت.
مناظرهی سوم و پرحرارت جمعه شب میتوانست پاسخی باشد به این سوال که برنامهی آقای خامنهای برای تلطیف فضای بینالمللی و حل موضوع هستهای به شیوهای آبرومندانه که اعتبار و حیثیت او را در میان طرفداراناش در ایران و مخصوصا در کشورهای منطقه مخدوش نکند چیست؟
به نظرمیرسد گامهای نخست این وظیفه برعهدهی آقایان رضایی و ولایتی گذاشته شده است. آنها جمعه شب از چهرهی آقای خامنهای در موضوع هستهای اتهام زدایی کردند. او را تطهیر کردند و همهی تقصیرهای سیاست خارجی و تحریمها را به گردن سعید جلیلی انداختند که به نظرمیرسد تاریخ مصرف او (و یا شیوهی او) به اتمام نزدیک است. قبلا بارها و بارها صحبتهایی از توافقاتی بر سر موضوع هستهای به گوش رسیده بود که در هیچموردی به نتیجهای نرسیده بودند. حالا معلوم شده است که این سعید جلیلی و احمدینژاد بودهاند که کارشکنی میکردهاند. حالا معلوم شده است که مسوولان جمهوری اسلامی به شکلی کاملا حرفهای مشغول کار خودشان هستند و «آقا» فقط سیاستگذاریهای کلان میکنند و در مسایل اجرایی دخالتی ندارند ولذا اصلا تهمتهایی مثل دیکتاتوری در شان ایشان نیست. این سعید جلیلی و محمود احمدی نژاد هستند که باید پاسخگوی شیوهی اجرای سیاستهای ایشان باشند (این سنت جدید که در مناظره پایهاش گذاشته شد درآینده هم در سایر موارد میتواند استفاده شود) و برای این منظور اولی در مقابل دوربینهای زنده اینطور به لجن کشیده میشود و دومی از تریبون همیشگی رییس جمهور در مراسم سالگرد درگذشت آیتالله خمینی محروم میشود تا مبادا حرفی بزند که مهندسی را بهم بزند. دراینچارچوب به نظرمیرسد میتوان امیدواربود موضوع هستهای و تحریمهای بینالمللی در مسیر حل شدن قرارخواهد گرفت.
جمعه شب آقای ولایتی این اعتماد به نفس را به «ولایت» برگرداند که پروندهی هستهای را آبرومندانه حل خواهند کرد. ایشان نگران اینچیزها نباشند. اما این احتمال به فرض صحت پیامدهایی هم دارد. دولت مطلوب آقای خامنهای دولتی است که رییس آن بتواند ازعهدهی امورجاری ممکلت برآید تا ایشان با فراغ بال برنامهی خود را بدون مزاحم «جمهورناباب»[۲] ادامه دهد و دراین راستا موضوع هستهای باید آبرومندانه سروسامان یابد تا لااقل پولهای نفت را بتوان به کشور برگرداند؛ مهندسی دومنظورهی انتخابات و جام زهر و چه قرینهی جالبی در این مهندسی است. انتخابات است که در حقیقت همان جام زهر آقای خامنهای است و نه موضوع هستهای که با یک چنین ترفندی که در مناظره مشاهده شد قابل عبور است.
سرازیر شدن دلارهای نفتی به داخل کشور و روی کارآمدن یک دولت سرسپرده به بیت که با توجه به زمزمههای تبدیل رییس جمهور به نخست وزیر و انتخاب او از سوی مجلس (بخوانید دستور بیت) میتوان پیشبینی کرد آخرین باری است که جمهوری اسلامی را با معضلی به نام انتخابات روبرو میکند، برای جنبش آزادی خواهی مردم ایران خبرخوبی نیست. شعار مردم خرم آباد در استقبال «کثیر» از ولایتی و آنهم در «نخستین» سفر ایشان به شهرستانها قابل توجه است. «دکتر سلام....تحریم تمام[۳]» چنین شعاری در فضای پیش از مناظرهی سوم قلب «آقا» را به درد میآورد. حمایت جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم [۴]هم از ولایتی در فردای روز مناظرهی سوم شاید نشان از دریافت سیگنالهایی از جاهایی باشد.
حضور حسن روحانی ممکن است بازی جدید بیت را هم بزند اگر مردم دلسرد و ناامید را بتوان به پای صندوق رای کشاند. مهم نیست که روحانی از صندوق درمیآید یا نه مهم این است که نباید گذاشت آب خوش از گلوی بیت پایین برود. خاتمی گفته بود: «...معتقدم تلاشی که شد و به این نتیجه رسیدیم که حتما باید ائتلاف باشد نتیجه خوبی است، زیرا امکان کمی برای ما گذاشتهاند و نمیدانیم چقدر اجازه میدهند از آن استفاده کنیم»[۵] در نوشتارپیشین هم توضیح داده شد که به غیر از ایجاد موج و حضور گستردهی مردم راه صندوق بسته شده است. در آنصورت هم این نه پیروزی روحانی بلکه حضور مردم است که شانس ادامهی بازی را افزایش میدهد.
—————————-
1. http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/45697/
2. http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/45697/
3. http://www.parsine.com/fa/news/116895/شعار-جالب-مردم-خرم-آباد-برای-ولایتی
4. http://fararu.com/fa/news/152397/حمایت-اکثریت-قاطع-جامعه-مدرسین-از-ولایتی
5. http://www.khatami.ir/fa/news/1174.html