اگر اهل بررسی دراینترنت و کامپیوتر باشید و برایتان وقت و حوصلهی پرداختن به مسائل جانبی که در درون ایران میگذرد وجود داشته باشد، متوجه خواهید شد که از سوی هموطنان درون و برون ایران،ای - میل و یا ویدیو کلیپهائی به شما میرسد و یا با آن برخورد خواهید داشت که آخوندهای ایران را بر روی منبر وعظ و خطابه نشان میدهد که سخنشان در توصیف دین و سیاست نیست؛ بل وارد مقولات سکسی و پورنوگرافی شدهاند و چه افاضاتی نقل میفرمایند و چه دُرهائی خرج میکنند. حضرات عجب عطف توجهی به مسائل و مطالب زناشوئی و همخوابگی پیدا کردهاند و گویا تا این تاریخ مردم ایران با زناشوئی و مطالب مربوط به همبستری و فرزند دار شدن به کل بیگانه بودهاند. یکی به خانمهای ایرانی پند میدهد که برای ارضای شهوت شوهران و مجامعت با آنان مبادا حتا یک ثانیه هم وقت تلف کنند و تأخیر داشته باشند؛ و اگر شوهر هر لحظه تقاضای حضور خلوت فرمود، همسر باید بدون هیچ تأخیر و اتلاف وقتی به حضورش رسیده و حاجت او را برآورده کند. اگر کاسه آب در دست دارد باید زمین گذارد و امر شوهر را اطاعت کند؛ وگرنه خداوند در آخرت چنین همسری را در زمره شیاطین مینشاند و به عقوبت و عذاب گرفتار خواهد کرد.
آخوندی دیگر در برابر دوربین تلویزیون، در باره ضرر و زیان پوشیدن بیژامه برای خانمها داد سخن میدهد و به زنان شوهردار امر میکند که حق پوشیدن بیژامه را ندارند؛ زیرا پوشیدن چنین جامهای وقتگیر است و ممکن است شوهر از این اتلاف وقت پکر و بد خلق گردد. آنگاه برای زنانی که چنین رختی بپوشند از سوی الله مجازاتی را شرح میدهند.
این حضرات که بدبختانه عدهای به عنوان روحانی از آنان نام میبرند و یاد میکنند و به علمای دین مشهورند، این گونه وقاحتها را جزئی از آداب دین معرفی میکنند.
بدیهی است آخوندهای شیعه در این پنج سده از زمان صفویّه تا کنون سدها هزار بار از مسائل معمول دین و روابط و ضوابط و حوادث کربلا و اوصاف شهید شدن، گریه کردن، سینه زنی و زنجیر کوبی و دیگر افتضاحات مذهب سخن گفته و دُر سفتهاند؛ و گویا ذخیرهشان از این جهت و در این زمینه به ته کشیده است. لذا به تازگی از موضوعها و مطالبی سخن به میان میآورند که بیشتر شبیه کتابهای پورنوگرافی و داستانهای شهوانی است.
بانوئی که گویا روانشناسی اسلامی(!) خوانده است، در حالی که با چادر و چاقچورِ سفت و محکم رو به روی دوربین تلویزیون نشسته است، از راه دین اسلام به کند و کاو روان بانوان میپردازد، و در ضمن برای همخوابگی با شوهر، بی هیچ شرم و حیائی چگونگی مجامعت و اوقات شریف آن را بری بانوانی مانند خودش توضیح میدهد؛ و میفرماید در فلان شب و فلان ساعت و فلان دقیقه، اگر صورت گیرد، بچه حاصل از نطفه فاضل و درسخوان؛ و در فلان وقت، دین دار و مسلمان و مؤمن؛ و در فلان هنگام خدمتگزار جامعه ... و در فلان شب، ممکن است یک نظامیی رشید و یا روحانی ئی نورانی شود... و همچنین در فلان شبها نحوست دارد و امکان دارد بچه لوچ و یا لال و ناقص القعل باشد... خلاصه نیمی از برنامه تلویزیونهای درون ایران شب و روز به پند و راهنمائی در مورد اوقات همخوابگی؛ و نشان دادن نوع و زمان و کیفیّت آن مشغولند و کلی ذهن زن و مرد را برای انجام یک عمل طبیعی که طبیعت در گیاه و حیوان به منظور ازدیاد نسل آفریده است، روشن و آماده میکنند.
البته این تمام ماجرا نیست؛ زیرا در حالی که سراسر کشور و تمام هموطنان ما اکنون گرفتار گرانی شدید اجناس از هرنوع، ضیق معیشت، هوای مسموم، تورم شدید، فساد اخلاقی، دزدی و ارتشای اداری، استبداد مطلق فقیه و هزاران بد سگالی و بد کُنشی دیگر هستند، حضرات معمم و آخوند، میکروفون و دوربین تلویزیون را به وسیله ئی برای بیان حالات حیوانی درون خویش تبدیل کرده و با سخنرانیهای شهوانی، و بیان مطالبی در مورد مجامعت زن و مرد، ذهن جوانانی را که نه شغل دارند و نه پولی در بساط برای ازدواج، مرتب تحریک شهوانی میکنند. گویا حضرات آخوند گمانشان بر این است که این ملت تا این زمان نه ازدواجی بین زن و مردش وجود داشته و نه مردم به وضع تناسلی خویش آگاهی داشتهاند. به این جهات، چون تبلیغ دین مشتری ندارد و مردمان به سخنان بی ارزش حضرات وقعی نمینهند، سخن را به بخش امور میان تنه و چگونگی و نوع همخوابگی کشاندهاند.
درضمن از یاد نبریم که کار کنونی علمای دین بی پایه و بی سابقه نیست و هرچه میکنند و هر تلاشی که به کار میگیرند با ذات و جوهر دین اسلام بیگانه نیست.
دین اسلام سالهای نخست و در زمان تبلیغ در شهر مکه با ظاهری ملکوتی و روحانی و آسمانی به مردم معرفی شد؛ ولی هنگامی که با فرار محمد به مدینه به ایدئولوژی سیاسی تغییر موضع داد و برایش در کتاب قرآن احکام نوشتند، بخشی عظیم از این احکام را مسائل و مطالب مربوط به همخوابگی و همبستری مرد و زن؛ و مباحث مرتبط با اندام تناسلی و مشکلات مطرح در مجامعت شرعی و غیر شرعی تشکیل داد.
این رژیم نیز بنا بر طبع آخوندی و مبنای قرآنی از همان ابتدای به وجود آمدن بنا را بر توسعهی دامنهی شهوات جنسی و شرح و وصف سکس و مسائل مربوط به قوه باء و نیروی کمر و میان تنه آدمیان نهاد؛ و امامان نماز جمعه در خطبهها از فوائد صیغه و رواج آن میان جوانان داد سخن دادند و حتا به پسران و دختران دانشجوی دانشگاهها توصیهی ازدواج موقت را میکردند.
فزون براین بیشرمیها، از آغاز بگیر و ببندهائی که رژیم از همان ابتدای کار برای هراس افکنی در دل مخالفان در پیش گرفته بود، پاسداران اسلامی و بازرسان انتظامی به خانه هر کس هجوم میبردند، بی استثنا در خانهی تسخیر شده، مقداری مجله و کتاب با تصاویر وقیحه و قبیحه و پورنوگرافی (که قبلاً همراه خود برده بودند) پیدا کرده و در صورتجلسه تنظیم شده درج میکردند. در فردای این غارت و فتح مظفرانه، برگهای روزنامهها را به شرح و توصیف چنین کشفیاتی در خانهی کسی که اصلاً روحش نیز از وجود چنین جراید و چنین بی تربیّتیها خبر نداشت، میآراستند و به زعم خویش آبروی حریف را میبردند.
در نخستین انتخابات مجلس شورای اسلامی، زنده یاد ابوالفضل قاسمی از سران شورای جبهه ملی و دبیرکل حزب ایران از سوی همشهریانش در شهر «دره گز» با رأی بسیار بالا و قاطع به نمایندگی مجلس برگزیده شد. اما وجود چنین فردی ملیگرا و سکولار به هیچ وجه مورد پذیرش سران حاکمیّت و اعوان و انصار خمینی نبود؛ و میدانستند که اعتبارنامهاش نیز به طور یقین به تصویب خواهد رسید. لذا چند شب پس از اعلام نامش به عنوان نماینده مجلس، به دستور مقامات حکومت، پاسداران اسلام به خانهاش سرازیر شدند و تمام وسائلش را به هم ریختند و مقداری را ضبط کردند و بردند. اما بخش مسخره و گریه آور قضیّه در این بود که فردای آن شب به دستور فرمانده سپاه پاسداران و رئیس کمیتهی محل، در روزنامه اطلاعات و کیهان ضمن شرح یورش مظفرانه و دستگیری این سیاستمرد، با دروغ و در کمال وقاحت و بیشرمی نوشتند که از منزل ابوالفضل قاسمی پیر مرد ۷۵ سالهی مبتلا به بیماری قلبی، مقداری فراوان مجلات صور قبیحه و فیلمهای سکسی و پورنوگرافی کشف و ضبط شده است. او در دادگاه نخست محکوم به اعدام شد که در مرحله بعد به حبس ابد تبدیل گشت و تا مدتی پیش از مرگش، همچنان در زندان بود تا باقید کفیل آزاد شد و چندین ماه پس از آن به دلیل ناخوشی قلبی فوت کرد.
زنده یاد حسن نزیه وکیل درستکار و معتقد به دین اسلام و عضو نهضت آزادی که در رژیم گذشته رئیس کانون وکلای دادگستری بود نیز، وقتی پس از انقلاب از سوی مرحوم بازرگان رئیس هیئت مدیره شرکت نفت شد، چون جواب تقاضاهای نامشروع حضرات آخوند را نمیداد، قصد جانش کردند؛ آنگونه که خود و خانمش مجبور به فرار از کشور شدند. روز بعد سربازان نامدار امام زمان در لباس پاسدار و بسیجی در معیّت یکی از روحانیون(!) به خانهاش ریختند و تمام اموال منقولش را همراه خانهاش مصادره کردند. اما دردناکی کار سران مذهب شیعه در آنجا بود که در روزنامهها ضمن بیان و شرح هجوم خود به خانهی آقای نزیه، نوشتند تعدادی مجله و کتاب مضره و فیلم پورنوگرافی نیز در خانهی رئیس کانون وکلای دادگستری و مدیرعامل شرکت نفت پیدا کرده و ضمیمه پرونده کردهاند.
در دستگیری زنده یاد سعیدی سیرجانی نیز، روزنامهها از قول دولتیان بی شرم و بی آزرم به سعیدی سیرجانی نویسنده نامدار و استاد ادبیات فارسی، تریاک کشی و عمل لواط را همراه با کشف مجلات و فیلمهای پورنوگرافی نسبت دادند؛ و سرانجام او را در زندان کشتند.
اینها و دهها مورد نظیر این، از جمله حوادث و اتهاماتی است که متولیان مذهب شیعه و سران انقلاب اسلامی در ایران به مخالفان خود نسبت میدادند و با دروغ و خدعه صفاتی زشت و ناروا را که در ذات خودشان بود، برای افراد درستکار و نیک اندیش میساختند و به زعم خویش هم آبروی فرد مخالف را میبردند و هم چند روز بعد جانش را میستاندند. و به این ترتیب خیزش مردم ایران را از هر جهت به بیراهه و زشت نامی کشاندند و آن را به صورت یک انقلاب سکسی و سکسولوژی به مردم ایران و جهانیان معرفی کردند. ادامه کارهائی چنین بی شرمانه در این ۳۴ سال، به وضوح ثابت کرده است که انقلاب اسلامی باید نامی دیگر میداشت؛ چیزی شبیه «انقلاب پورنو»
اگر مقداری از آن گونه کارها را به روان پریشی مأموران حکومت نسبت دهیم؛ بخش اعظم این بدسگالی و بیشرمی ریشه در خود شریعت اسلام و مذهب شیعه و ذات دین داشته و دارد که آمر و مأمور را به سوی مقصد و تولید آن دنائت میفرستاد. اگر وسیعتر و عمیقتر به معضل؛ و یا به واژهای بهتر به «بیماری» بنگریم، علت را در فرهنگی خواهیم یافت که از تعلیمات دینی نشأت گرفته و قرنها است جزئی از فرهنگ جامعه شده است.
من از کتابهای فقهی که ربایان یهود و کاردینالهای مسیحی در مورد آئینشان نوشتهاند ناآگاهم. همچنین از کتابهائی که در دیگر کشورهای اسلامی درزمینه فقه و شریعت نوشته میشود اطلاعی ندارم؛ اما مطمئنم هیچ کشوری از کانال مذهب مانند ایران گرفتار مسئلهی میان تنهی مردمش نیست. بیش از نیمی از محتوای تألیفات حضرات شریعتمدار و معلومات عالمان دین کشور ایران، در اطراف هیزی و اعمال جنسیی انسان با انسان؛ و حتا انسان با حیوانات دستاموز انسان دور میزند.
در رسالهی تمام آیات عظام که حکم پایان نامهی تحصیلات فوق تخصصشان را دارد، در مورد مباحث ازدواج، حجاب، شهوترانی، طهارت، ازالهی مو، آداب خلا رفتن و دیگر مسائل مربوط به بین ناف و زانوی انسان و نحوهی روابط جنسیاش با همسر و خودی و اقوام و حتا حیوانات حلال گوشت، سدها برگ مطلب (البته آموزنده!) نوشته شده است. هم اکنون هزاران برگ کتاب توضیح المسائل شش تن از آیات عظام صانعی، ربانی، حسینی شاهرودی، موسوی اردبیلی، نجف سیستانی و مکارم شیرازی، با چهار زبان فارسی، عربی، اردو و انگلیسی در روی سایتهای اینترنتی است تا مورد استفادهی طالبان این گونه درافشانیها باشد. مطالب مطرح شده در این کتابها به طور کامل و مطلق شبیه به هم بوده و مباحثی است کلاً پیش پا افتاده و کاملاً بی ارزش که با انشائی به شدت سُست و ابتدائی و لحن آخوندی و یکسان نوشته شده است.
برگهای بی شماری از این کتابها به همخوابگی زن و مرد؛ یا مجامعت با پدر زن و مادر زن و عمه و خاله و عروس؛ و همچنین جماع با گوسفند و شتر و گاو و... اختصاص دارد.
تمام این بزرگان دارای فوق تخصص در مذهب شیعه، معتقدند مجامعت با گوسفند و گاو و شتر مانعی ندارد و تنها گوشتش بر فاعل ماجرا حرام میشود. یعنی هیچ گونه تنبیه و عذابی برای کسی که دامن عفت شتر و میش را لکه دار کرده است توصیه نمیکنند!! زیرا خود حضرات در دوران طلبگی به کراّت گوشت چند رأس از این حیوانات را برخود حرام کردهاند. نیز برای کسی که با پدر زنش! لواط کرده است، مجازاتی در نظر نمیگیرند؛ اما دستور فرمودهاند که دخترش را طلاق بدهد و یا دختر چنین مرد نکرهی مفعولی را به همسری نگیرد...
کالیفرنیا، دکتر محمد علی مهرآسا، 2/5/2013