ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 27.03.2013, 7:02
شکل‌گیری جامعه سکولار ایران، و ترس نظام مذهبی حاکم

حسین باقرزاده

سه‌شنبه  ۶  فروردین ۱۳۹۲ –  26 مارس 2013
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
جامعه سکولار دمکرات ایران در حال شکل‌گیری است.  تعبیر «سکولار دمکرات» در این جا نه به معنای نظام سیاسی و بلکه به مفهوم فرهنگی آن به کار گرفته شده است.  اینترنت و ماهواره فن‌آوری‌های تسهیل کننده این تحولند، و رسانه‌های سکولاری که از این فن‌آوری‌ها بهره می‌گیرند حاملان این فرهنگ هستند.  خصوصیت تعاملی (interactivity) این فن‌آوری‌ها امکان تجربه نوعی از دموکراسی را نیز به مردم می‌دهد، و برآمد آن مانند همه دموکراسی‌ها نتایج نامعلوم و گاه شگفت‌انگیز آن است.  برنده شدن ارمیا در مسابقه آوازخوانی آکادمی موسیقی گوگوش به صورت سمبلیکی ساز و کار دموکراسی سکولار را با شرکت میلیون‌ها نفر از مردم ایران به نمایش می‌گذارد.

جامعه ایران، به یمن پیدایش و گسترش فن‌آوری ارتباطات در یکی دو دهه اخیر و شکستن انحصار رسانه‌ای نظام ایدئولوژیک حاکم، در حال گذار از یک جامعه بسته به یک جامعه باز است و فرهنگ سکولار دموکراسی را تجربه می‌کند.  آشنایی با واقعیت‌ها، ارزش‌ها و فرهنگ‌های متنوع جهان، مردم ایران را به «دیگرشناسی» اولا، و «دیگرپذیری» ثانیا سوق می‌دهد، و سیطره فکری نظام دیگرستیز حاکم بر جامعه ایران را در هم می‌شکند.  گسترش روزافزون کاربرد و بهره‌گیری از فن‌آوری‌های جدید ارتباطات، به رغم محدودیت‌ها و مزاحمت‌هایی که نظام جمهوری اسلامی برای آن ایجاد می‌کند، از روند بازگشت‌ناپذیر توسعه و تعمیق این فرهنگ خبر می‌دهد

اینترنت و ماهواره دو پنجره بزرگی هستند که بر روی جامعه ایران باز شده است.  در مرحله اول، مردم از طریق این دو فن‌آوری واقعیت‌های جهان خارج را بهتر می‌بینند و درک می‌کنند و روایت‌های دقیق‌تری را در مقایسه با آن‌چه که از بلندگوهای رسانه‌ای جمهوری اسلامی شب و روز به آنان حقنه می‌شود به دست می‌آورند.  رسانه‌های مستقر در خارج کشور که از این دو فن‌آوری بهره می‌گیرند، از کنترل یک ایدئولوژی حاکم در امان هستند و موفقیت آن‌ها در جذب مخاطب در گرو سکولار بودن آن‌ها و آزادی از قید و  بندهای ایدئولوژیک است.

در مرحله دوم و مهم‌تر از مورد اول، این فن‌آوری‌ها امکان تعامل دوجانبه (interactivity) را برای مخاطب فراهم کرده‌اند و این امر به نوبه خود امکان نوعی تجربه دموکراسی را در اختیار مردم قرار داده است.  اکنون نه فقط هر کسی از طریق اینترنت می‌تواند صدای خود را بلند کند، در هر موضوعی حرف خود را بزند و در شبکه‌های اجتماعی حضور دموکراتیک پیدا کند، و بلکه حتا رسانه‌های صوتی و تصویری ماهواره‌ای نیز سعی می‌کنند امکانات ارتباط و سخن گفتن با دیگر مستمعان رسانه را در اختیار شنونده/بیننده خود بگذارند.

یکی از تجربه‌های دموکراتیک که به یمن فن‌آوری‌های ارتباطاتی جدید تسهیل شده است، شرکت مردم در نظرخواهی‌ها است.  البته این نظرخواهی‌ها عموما برآیند تعیین کننده و عملی ندارند و بلکه صرفا نوعی گرفتن نبض جامعه‌ای است که با آن رسانه سر و کار دارد.  ولی برخی از این نظرخواهی‌ها تعیین کننده‌اند و برآیند آن برای رسانه نوعی الزام عملی دارد.  از این گونه نظرخواهی‌ها معمولا در مسابقات رادیویی/تلویزیونی برای تعیین برنده استفاده می‌شود و هر چه که مسابقه محبوبیت عام بیشتر داشته باشد و عده زیادتری را به دادن رأی بکشاند نتیجه مسابقه از قبل نامعین‌تر و در نتیجه هیجان‌انگیزتر خواهد بود.

مسابقه آوازخوانی آکادمی موسیقی گوگوش که از کانال تلوزیونی من‌و‌تو اجرا می‌شود اولین تجربه از این نوع در رسانه‌های فارسی‌زبان برای ایرانیان بوده است.  گفته می‌شود که این شبکه بیشترین بیننده را در ایران به خود اختصاص داده و در بین تمام فارسی‌زبانان جهان با تلویزیون‌های فارسی بی‌بی‌سی و صدای آمریکا رقابت می‌کند.  این تلویزیون برنامه‌های عامه‌پسند متعددی دارد و در بین برنامه‌های آن، مسابقه یادشده از چنان محبوبیتی برخوردار است که میلیون‌ها نفر را به شرکت تلفنی برای رأی دادن به خواننده مورد نظر خود می‌کشاند.

گفته می‌شود که دور اخیر این مسابقه به مراتب بیش از دوره‌های پیشین محبوبیت داشته و یکی از دلایل آن شرکت ارمیا زنی 32 ساله و با روسری در آن بوده است.  از دید ایدئولوژی فقاهتی اسلامی حاکم بر کشور آواز خواندن زن در محافل عمومی برای مردان ناپسند و ممنوع است، و ارمیا که تقید مذهبی خود را با روسری و احتراز از تماس با جنس مخالف نشان می‌داده با شرکت در این مسابقه در واقع به نوعی تابوشکنی دست زده است.  ولی هیجان امر آن‌جا بوده که ارمیا در رقابت با تعدادی از استعدادهای بسیار خوب در هر دوره رأی‌گیری با رأی بسیار بالا از حذف در امان مانده و پیروزی نهایی را نصیب خود کرده است.

پیروزی ارمیا به گمانه‌زنی‌های زیادی دامن زده که بیش از این که با واقعیت امر ارتباطی داشته باشد تنگ‌نظری‌های ایدئولوژیک صاحبان آن را به نمایش می‌گذارد.  واقعیت این است که (دلایل آن هرچه که باشد) ارمیا با رأی مستقیم مردم و به صورت دموکراتیک انتخاب شده است.  نکته اساسی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که ارمیا این رأی را در یک ساختار و چهارچوب سکولار به دست آورده است.  برنامه مسابقه آواز آکادمی گوگوش شرکت کنندگان اولیه را بر مبنای استعدادهای هنری و نه تعلقات مذهبی یا ایئولوژیک آنان برگزیده و سپس سرنوشت آنان را نیز به عامه مردم صرف نظر از تعلقات مذهبی یا ایئولوژیک آنان سپرده است.

به عبارت دیگر،برنده شدن ارمیا در این مسابقه به طور سمبلیک نشان داد که در یک جامعه سکولار فردی با تعلقات و تقیدات مذهبی می‌تواند به عالی ترین مقام برسد - چیزی که در یک جامعه تحت مقررات یک نظام مذهبی یا ایدئولوژیک برای دگراندیشان ناممکن است.  و این برای جامعه ایران تجربه کوچکی نیست.  بیش از یک نسل است که جامعه ایران تحت یک نظام مذهبی به سر برده است، و نظام‌های سکولاری که پیش از آن بر ایران حاکم بوده نیز غالبا خصلت نادموکراتیک یا ضد دموکراتیک داشته‌اند.  تبلیغات رژیم حاکم مرتبا بر این بوق دمیده است که نظام‌های سکولار «دین‌ستیزند»، و اکنون میلیون‌ها مردمی که شاهد این واقعه سکولار بوده‌اند و یا خود در آن شرکت داشته‌اند واقعیت دیگری را تجربه می‌کنند.

سکولار دمکراسی پیش و بیش از آن که یک نظام سیاسی باشد یک فرهنگ است - فرهنگی که تنوع عقیدتی و سیاسی را بپذیرد و انسان‌ها را صرف نظر ازتعلقات عقیدتی یا ایدئولوژیک یا جنسیت و رنگ و نژاد و قومیت آنان برابر بشناسد.  فرهنگ غالب در جهان امروز سکولار دمکرات است و با آشنایی و تعامل ایرانیان با این فرهنگ که به برکت اینترنت و ماهواره فراهم شده است سکولار دمکراسی در جامعه ایران نیز تجربه می‌شود و پایه‌های نظام ایدئولوژیک حاکم را متزلزل می‌کند.

بی‌هوده نیست که رژیم ایران از اینترنت و ماهواره می‌ترسد و شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای را که در ایران نفوذ زیادی پیدا کرده‌اند از عوامل «هجوم فرهنگی غرب» بر می‌شمارد.  این شبکه‌ها با ارائه حرفه‌ای خبر و نظر و مستندها و یا برنامه‌های تفریحی، جهانی دیگر را به مخاطب عرضه می‌کنند و دستگاه عظیم صدا و سیمای جمهوری اسلامی را که با هزینه سنگین سرمایه‌های متعلق به مردم اداره می‌شود سکه یک پول کرده-اند.  تجربه‌هایی از قبیل برنده شدن ارمیا در مسابقه آواز نیز به قشر مذهبی ایران نشان می‌دهد که چقدر تبلیغات رژیم در مورد مذهب‌ستیزی فرهنگ غرب/سکولار بی‌پایه است.

اکثریت جامعه ایران، و بدون تردید، اکثریت میلیونی شرکت کنندگان در رأی‌گیری تلویزیون من‌و‌تو مذهبی هستند.  اینان، ولی، بیشتر به تماشای این کانال و دیگر کانال‌های سکولار می‌نشینند و کمتر به تماشای کانال‌های رنگارنگ مذهبی که در ایران و یا از خارج ایران پخش می‌شوند علاقه‌ای نشان می‌دهند.  این واقعیت نشان می‌دهد که استدلال اسلام‌گرایان مبنی بر این که: اکثریت ایرانیان چون مذهبی‌اند پس خواهان استقرار نظامی مبتنی بر ارزش‌های مذهبی در جامعه هستند، چقدر بی‌پایه است.  در جهان سکولار، اکثریت قاطع مردمان، مذهبی هستند ولی در عین حال می‌خواهند در یک نظام سکولار زندگی کنند.  دلیلی در دست نیست که مردم ایران نیز با تجربه‌های تلخی که از زندگی تحت یک نظام مذهبی داشته‌اند جور دیگری بیندیشند - و گزینه‌های آنان نیز، هر گاه که امکان انتخاب آزاد داشته‌اند، چیز دیگری را نشان نمی‌دهد.

جامعه سکولار دمکرات ایران در حال شکل‌گیری است.  اینترنت و ماهواره، ایرانیان را بیش از هر زمان با ارزش‌های سکولاریزم آشنا کرده است، و رسانه‌های سکولار که به ضرورت فقط از خارج کشور می‌توانند فعالیت کنند در توسعه این فرهنگ در ایران نقش مؤثری دارند.  استقبال وسیع مردم از این رسانه‌ها و سردی استقبال آنان از رسانه‌های حکومتی یا سایر رسانه‌های مذهبی، از جاذبه سکولاریزم در میان اقشار مختلف جامعه ایران حکایت می‌کند.  رژیم ایران در میدان ایدئولوژی به سرعت در برابر سکولاریزم در حال شکست و عقب‌نشینی است، و رسانه‌های حرفه‌ای فارسی‌زبان خارج از کشور را مسئول آن می‌شناسد.

این ترس رژیم به جا است: ارمیا با اعتقاد و تقید مذهبی، در نظام مذهبی حاکم محکوم به سکوت است، ولی هم او در برنامه سکولار من‌و‌تو می‌درخشد و با رأی دموکراتیک مردم مقام اول را احراز می‌کند.  سندی بهتر از این برای توده مذهبی ایران که آنان نیز در یک نظام سکولار دموکرات از آزادی عمل بیشتری برخوردارند و (اگر هنری دارند) بهتر می‌توانند بدرخشند؟

http://www.facebook.com/HosseinBagherZadeh