ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 06.03.2013, 7:07
توافق آلماتی و تهدیدهای جدید آمریکا

حسین باقرزاده

سه‌شنبه  ۱۵  اسفند ۱۳۹۱ –  5 مارس 2013
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
http://www.facebook.com/HosseinBagherZadeh
مذاکرات اخیر جمهوری اسلامی با نمایندگان ۵+۱ در آلماتی قزاقستان با خوش‌بینی‌های خاصی همراه بود.  از چند هفته پیش‌تر از شروع مذاکرات، فعالیت‌های رسانه‌ای زیادی صورت گرفت.  برخی به تحلیل و گمانه‌زنی در مورد امکان توافق و موضوع مورد توافق بین دو طرف پرداختند، و برخی دیگر از قول مقامات و دیپلمات‌های غربی (بدون ذکر نام) از آمادگی غرب برای دادن مشوق‌های جدید سخن گفتند.  لحن مقامات جمهوری اسلامی نیز تا حدی تغییر کرده بود و تابوی گفتگو با آمریکا به کنار گذاشته شد.  پس از جلسه مذاکرات نیز لحن سخنگویان دو طرف تا حد زیادی مثبت بود.  قراری برای اجلاس بعدی در ماه بعد در همان شهر گذاشته شد و نمایندگان شرکت کننده در مذاکرات به پایتخت‌های خود بازگشتند.
ولی چند روزی بیش از این کنفرانس نگذشته بود که فضای حاکم بر آن به یک‌باره تغییر کرد.  مقامات جمهوری اسلامی البته هنوز از کنفرانس اظهار رضایت می‌کردند و آن را مثبت می‌خواندند.  از جمله علی اکبر صالحی وزیر خارجه جمهوری اسلامی پنجشنبه گذشته با اظهار خوش‌بینی در شبکه سوم تلویزیون رژیم گفت: «بسیار به نتایج مذاکرات امیدوارم و فرآیند کلی را مثبت ارزیابی می‌کنم» و «از امروز تحریم‌ها نه فقط تشدید نخواهد شد بلکه شاهد رفع تدریجی آن‌ها خواهیم بود».  ولی از طرف دیگر مذاکرات، نغمه‌های جدیدی به گوش می‌رسید.  طولی نکشید که از یک سو یوکیا آمانو، دبیر کل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای خواستار دسترسی سریع به تأسیسات نظامی پارچین شد و یک بار دیگر هدف فعالیت‌های هسته‌ای ایران را زیر سؤال برد، و از سوی دیگر دو مقام برجسته آمریکایی، یعنی جوّ بایدن معاون رییس جمهور و جان کری وزیر جدید خارجه در دو تریبون جداگانه به جمهوری اسلامی اخطار کردند که مهلت چندانی برای مذاکرات باقی نمانده و گزینه نظامی آمریکا علیه ایران جدی است.
جو بایدن که در کنفرانس آیپک، قوی‌ترین لابی طرفدار اسراییل در کنگره آمریکا سخن می‌گفت تأکید کرد که فرصت (دیپلماتیک) در حال کم شدن است و اظهارات اوباما برای جلوگیری از مسلح شدن ایران به سلاح اتمی یک بلوف نیست و گزینه نظامی هم‌چنان روی میز است.  هم‌زمان با او، جان کری در کنفرانس مشترکی با همتای عربستان سعودی خود سعود الفیصل در ریاض بر این نکته پا فشرد که زمان مذاکره «محدود» است و اضافه کرد که این زمان محدود برای حل مناقشه اتمی ایران نیز در صورتی ادامه خواهد داشت که ایران به شکل «جدی» مشارکت ملموسی نشان دهد.  در اقدامی ظاهرا نامرتبط با این اظهارات، نشریه با نفوذ وال استریت ژورنال از قول اولی هاینونن معاون پیشین دبیر کل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای از وجود تأسیسات کشف نشده جدید هسته‌ای ایران در نواحی کویر یاد کرد ، با این ارزیابی که «ایران احتمالا در کویر در حال ساختن بمب اتمی است».  او مدعی است که شش سال پیش از اعلام اوباما، اشاراتی در مورد وجود تأسیسات مخفی هسته‌ای در فردو را دریافت کرده بود.
مجموعه این اظهارات و تحولات، فضای «امید»ی را که کنفرانس آلماتی در هفته گذشته ایجاد کرده بود کاملا تغییر داده است.  و به راستی چه رابطه‌ای بین اظهارات دو تن از برجسته‌ترین مقامات آمریکایی و مقاله وال استریت ژورنال و خواست آمانو برای بازدید «فوری» از تأسیسات پارچین وجود دارد؟  اظهارات آقای بایدن در آیپک طبیعتاً از سوی مقامات اسراییلی مورد استقبال قرار گرفته و دو تن از آنان، ناتانیاهو نخست وزیر و ایهود باراک وزیر دفاع، با عطف به این اظهارات خواستار برخورد سریع‌تر با ایران شده‌اند.  در ریاض نیز وزیر امور خارجه عربستان در تأیید سخنان جان کری گفته است که به نظر او ایران در نشست آلماتی «جدیت چندانی» برای حل بحران نشان نداده است.  این اظهارات و نغمه‌های منفی و تهدیدآمیز درست در فاصله یک هفته پس از نشستی صورت می‌گیرد که برای اولین بار پس از چندین سال، در آن از آمادگی دو طرف برای رسیدن به یک توافق تاریخی و شکسته شدن جوّ بی‌اعتمادی و بحران فزاینده بین‌المللی برآمده از فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی سخن می‌رفت.
البته هر یک از دو طرف در تلاش برای رسیدن به یک توافق انگیزه‌های خود را داشتند.  آقای اوباما که سیاست جنگ‌طلبانه بوش را به کناری نهاده و بر مذاکره با رژیم ایران (تا حد ممکن) تأکید کرده بود، به دنبال آن است که نشان دهد این سیاست بالاخره موفق خواهد بود، و به این منظور نمایندگان خود را با پیشنهادهای جدیدی (لغو برخی از تحریم‌ها و ادامه محدود غنی‌سازی) به آلماتی فرستاد.  او امید یافته بود که بر اثر تحریم‌های کمرشکن اقتصادی که به ابتکار آمریکا بر ایران تحمیل شده رژیم ایران بالاخره «بر سر عقل» بیاید و این پیشنهادها را بپذیرد.  رژیم ایران نیز که از عواقب سیاسی و اجتماعی فروپاشی اقتصادی فعلی و ادامه و تشدید تحریم‌ها نگران است، به دنبال آن بوده و هست که امتیازاتی (به خصوص در زمینه لغو تحریم‌ها و ادامه محدود غنی‌سازی) از غرب و آمریکا بگیرد و به این وسیله بتواند توافق خود با غرب را به عنوان یک «پیروزی» به مردم ایران ارائه کند.  جوّ خوش‌بینانه حاکم بر نشست آلماتی در واقع محصول تقاطع انگیزه‌ها و نیازهایی بود که هر یک از دو طرف به نوبه خود احساس می‌کرد.
این جوّ، اکنون، نه از سوی جمهوری اسلامی و بلکه از سوی غرب و آمریکا در هم شکسته شده است.  ولی چرا؟  تهدیدهای دو مقام برجسته آمریکایی، اظهارات آمانو، و مقاله وال استریت ژورنال، همراه با سر و صداهای اسراییل و لابی آن در آمریکا، آن هم درست چند روز پس از تعارفات دیپلماتیک در آلماتی، به چه معنا است و از کجا ناشی شده است؟  گفته می‌شود که دلیل اصلی آن اعمال فشار هر چه بیشتر بر جمهوری اسلامی برای برخورد «سازنده» در آلماتی 2 است.  به عبارت دیگر، آمریکا اکنون که با پیشنهادهای تازه‌ای به پیش آمده که برخی از خواست‌های جمهوری اسلامی را تأمین می‌کند، برای این که رژیم ایران از سیاست «وقت کشی» خود دست بکشد و پای توافقنامه‌ای را امضا کند، سعی دارد که حد اکثر فشار را در این فاصله بر رژیم وادار کند تا به این نتیجه برسد.  آقای اوباما حیثیت خود را برای موفقیت سیاست گفتگو با رژیم ایران مایه گذاشته است و نمی‌تواند شکست آن را ببیند.
ولی اگر چنین باشد آیا این سیاست نتیجه وارونه نمی‌دهد؟  سال‌ها تهدید دولت‌های غربی و به خصوص آمریکا سرکشی رژیم ایران در برابر غرب و شورای امنیت را به دنبال داشته است.  اکنون چه تضمینی هست که بر خلاف گذشته چنین تهدیدهایی کارگر افتد و نتیجه مطلوب غرب را بدهد؟  درست که تحریم‌های کمرشکن مالی و اقتصادی به بحران‌های سیاسی شدیدی دامن زده و رژیم ایران در شرایطی نیست که مانند گذشته به آسانی در برابر آن‌ها مقاومت کند.  ولی چگونه می‌توان حد مقاومت حکومت ایران در برابر غرب و بحران‌های داخلی را اندازه گرفت و نقطه شکست آن را پیدا کرد؟  در هر صورت، کاربرد سیاست «سیخ» و تهدید در فاصله کوتاهی که «هویج» عرضه شده و «حیوان» در باره خوردن آن هنوز تصمیم نگرفته تاکتیک بی خطری نیست!
احتمال دیگری که می‌توان داد این است که این برخورد تهدیدآمیز در فاصله آلماتی 1 و 2 نه به اختیار آقای اوباما صورت گرفته و بلکه به نحوی به او تحمیل شده است.  درست پس از نشست آلماتی 1، آقای اوباما در برابر جمهوری‌خواهان مسلط به کنگره آمریکا شکست فاحش و خوارکننده‌ای خورد.  او که در متن بحران اقتصادی آمریکا نتوانسته بود بودجه خود را به تصویب نمایندگان کنگره برساند مجبور شد در آغاز ماه مارس جاری 85 میلیارد دلار از بودجه هفت ماه آینده آمریکا بکاهد، ده‌ها هزار نفر از کارمندان دولت را بدون پرداخت حقوق به مرخصی بفرستد و بسیاری از خدمات بهداشتی، آموزشی، اجتماعی و رفاهی را نیمه تعطیل کند.  تحمل این کار برای رییس جمهوری که با وعده گسترش این خدمات و ایجاد کار برای بیکاران بر سر کار آمده است کار ساده‌ای نبود.  او با اکراه تمام و به ناچاری به این کار تن داد و این شکست را پذیرفت، ولی برای جبران این شکست یا سرپوش گذاشتن بر آن باید به تاکتیکی انحرافی دست می‌زد.  و چه تاکتیکی بهتر از دمیدن در بوق تهدید حمله نظامی به ایران و رژیمی که جمهوریخواهان اهریمنش خوانده‌اند و نومحافظه‌کاران نقشه حمله به آن را در سر پرورانده‌اند؟
در بحران سیاسی که آقای اوباما در برابر جمهوریخواهان در کنگره گرفتار شده، و برنامه‌های رشد و توسعه اقتصادی او را به شدت مختل کرده است، اتخاذ مواضع تند و تهدیدآمیز علیه ایران و رژیم جمهوری اسلامی و خوش‌آیند اسراییل و لابی‌های آن در آمریکا بازده سیاسی دارد و قابل فهم است.  اگر چنین باشد، می‌توان نتیجه گرفت که اظهارات اخیر مقامات آمریکا مصرف داخلی داشته و بیانگر تغییری در سیاست اوباما در برابر ایران نیست.  ولی در غیر این صورت، مجموعه این اظهارات و اخطار دبیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و معاون سابق آن، بار دیگر از بالا آمدن ابرهای سیاه جنگ خبر می‌دهند - مگر این که رژیم ایران در آلماتی 2 با غرب به توافقی برسند، و طلسم بحران هسته‌ای ایران بالاخره پس از سال‌ها بشکند.