سهشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۱ – 8 ژانویه 2013
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
با نزدیک شدن موعد انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در خردادماه آینده، این موضوع فضای سیاسی ایران را تحتالشعاع قرار داده است و شعار «انتخابات آزاد» از گوشه و کنار شنیده میشود. اکنون این فقط اپوزیسیون سکولار دموکرات خواهان تغییرات بنیادین مسالمتآمیز در نظام سیاسی حاکم بر ایران نیست که این شعار را پیش کشیده است. طیف وسیعی از اصلاحطلبان طرد شده از نظام و نیروهای درگیر با ولی فقیه در داخل نظام (از هاشمی رفسنجانی گرفته تا ... محمود احمدینژاد) نیز در ماههای اخیر از «انتخابات آزاد» یاد کردهاند. این دو گروه، به وضوح، دو معنای متفاوت را از «انتخابات آزاد» منظور میکنند. در حالی که دسته اول معتقدند در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی انتخابات آزاد و منصفانه عملی نیست، گروه دوم به این شعار به عنوان وسیلهای برای بازگشت به قدرت یا تحکیم موقعیت خود در برابر ولی فقیه نگاه میکنند. پاسخ به دسته اخیر را خامنهای امروز (سه شنبه) به درستی داد: مگر انتخاباتهایی که تا به حال برگزار شده آزاد نبوده است؟
اگر اپوزیسیون سکولار دموکرات از انتخابات آزاد سخن میگوید تعریف آن را هم دقیقا دارد: انتخاباتی که در آن هیچ ملاک جنسیتی، عقیدتی، مذهبی و سیاسی حق کسی را در انتخاب کردن یا انتخاب شدن محدود نکند. چنین انتخاباتی، به وضوح، تحت قوانین جمهوری اسلامی عملی نیست. در قانون اساسی این نظام، خصوصیتهای جنسیتی و عقیدتی و مذهبی و سیاسی در احراز مقام ریاست جمهوری و بسیاری از مقامات دیگر شرط شده است (از جمله، اصول ۶۴، ۶۷، ۱۰۷، ۱۰۹، ۱۱۵، ۱۵۷، ۱۶۲ و ۱۶۳)، و در قوانین موضوعه آن این تبعیضها بیشتر و شدیدتر شده است (نظارت استصوابی). ولی وقتی نیروهای داخل نظام یا طرد شده از آن و یا «اپوزیسیون وفادار» جمهوری اسلامی انتخابات آزاد را مطالبه میکنند از این شعار چه معنایی آن را در نظر دارند؟
برای مثال، آیا آقای هاشمی رفسنجانی که خود در تدوین قانون اساسی یاد شده شرکت داشته و چندین بار در انتخابات شرکت داشته و غالبا نیز از صندوق سر بر آورده است، وقتی خواستار برگزاری انتخابات آزاد میشود چه نوع انتخاباتی را در نظر دارد؟ از دید او آیا کدام انتخاباتی که به پیروزی او یا اطرافیان و طرفدارانش منجر شده آزاد نبوده است؟ و یا آقای احمدینژاد که یکباره مردمی شده و از حقوق مردم سخن میگوید آیا به دنبال انتخاباتی «آزادتر» از انتخابات ریاست جمهوری در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ است که اکنون شعار انتخابات آزاد را سر میدهد؟ این سؤال در مورد کسان دیگری هم که در طول حیات جمهوری اسلامی در انتخاباتی شرکت کردهاند و از صندوق رأی سر برآوردهاند صادق است. بسیاری از اینان خواهان برگزاری یک «انتخابات آزاد» تحت قانون اساسی جمهوری اسلامی هستند و تنها نظارت استصوابی شورای نگهبان را مانع «آزادی» انتخابات میدانند. در قاموس اینان، به طور خلاصه، انتخاباتی آزاد و منصفانه هست که به «من/ما» اجازه دهد در آن نامزد شوم/یم و آرایی که به نام «من/ما» ریخته میشود به صورت متقلّبانه کاهش پیدا نکند (و اگر انسانهای دیگر ممکن است از این حق محروم شوند اهمیتی ندارد).
این تعریف از انتخابات آزاد، منافقانه و مزوّرانه است. کسانی که این روزها به رهبری نامه مینویسند و یا به صورت اطلاعیه و مقاله و مانند آنها خواهان آن میشوند که انتخابات در خرداد آینده «آزاد و عادلانه» برگزار شود (و توقع دارند پاسخ مثبت بگیرند) آیا به لوازم خواست خود آگاهند؟ آیا معتقدند که تحت قانون اساسی جمهوری اسلامی (و تنها با لغو یا تعدیل نظارت استصوابی) میتوان در ایران انتخابات آزاد و منصفانه برگزار کرد؟ اگر چنین است چرا توضیح نمیدهند که با توجه به اصول تبعیض آمیز قانون اساسی (که به برخی از آنها در بالا اشاره شد) چگونه میتوان در ایران این انتخابات را به صورت قانونی برگزار کرد؟ و اگر نیست، چرا به لازمه خواست خود که تغییر قانون اساسی یا گذر از آن و یا برگزاری انتخابات تحت قوانین دیگری فرای قانون اساسی جمهوری اسلامی است اشارهای نمیکنند؟
البته بسیاری از کسانی که خواهان برگزاری یک انتخابات آزاد و عادلانه شدهاند به لوازم این امر آگاهند و به دلایل امنیتی یا سیاسی قابل فهم از تصریح در باره آن اجتناب میکنند. ولی این توجیه در مورد امثال هاشمی رفسنجانی و احمدینژاد و اصلاحطلبانی که برای بازگشت به قدرت به این در و آن در میزنند، و هواداران آنان، صادق نیست. آنان در گذشته نزدیک تحت همین قوانین و با نظارت استصوابی شورای نگهبان در انتخابات شرکت کردهاند و غالبا از نتایج آن راضی بودهاند. دغدغه آنان این نیست که انتخابات پیش رو «آزاد» نباشد. دغدغهشان این است که این انتخابات «کمتر آزاد» باشد - و به عبارت صریحتر، دغدغهشان این است که این انتخابات تا آنجا که به آنان مربوط میشود «کمتر آزاد» باشد.
این جا است که باید گفت پاسخ خامنهای به این خواستها و اظهارات به جا و مناسب است. او که خود را مخاطب این خواستها میبیند میپرسد «از اول انقلاب ۳۴ انتخابات داشتیم، کدامش آزاد نبوده است؟» اگر بگویید که به دلایل ساختاری و محتوای قانون اساسی، هیچ یک از آنها (دست کم پس از تصویب این قانون) آزاد نبوده است دیگر نمیتوانید انتظار داشته باشید که انتخابات آینده (تحت همین قانون) آزاد باشد. و اگر آنها را که به نفع شما تمام شده آزاد بنامید و بقیه را ناآزاد، به روشنی معنایی مزوّرانه از «آزادی انتخابات» را منظور داشتهاید، و در این صورت شما همان مقدار حق دارید که انتخابات مطلوب خود را آزاد بنامید که خامنهای همه آنها را.
شعار «انتخابات آزاد و عادلانه» متمدنانهترین و مدنیترین شعاری است که میتوان برای گذار مسالمتآمیز از جمهوری اسلامی به یک نظام سکولار دموکراتیک به کار گرفت. عمومیت این شعار و گسترش ان در گفتمان نیروهای اصلاحطلب و برخی از جناحهای حاکمیت، جاذبه و قدرت بسیج آن را به نمایش میگذارد. باید از گسترش این شعار در هر سطح و محیطی استقبال کرد. در عین حال، نباید اجازه داد که هیچ نیرویی این شعار را لوث کند و به نفع خود از آن بهره بگیرد. باید با ارجاع به اعلامیه جهانی حقوق بشر و ملحقات آن و مصوبه اتحادیه بین المجالس ۱۹۹۴ در باره معيارهای انتخابات آزاد و منصفانه (که جمهوری اسلامی نیز آنها را تصویب کرده و قانونا به آنها متعهد است) این مقوله را دقیقا توضیح داد و از آنان خواست که خود را به لوازم این امر متعهد کنند. و در صورتی که آنان به استفاده از این شعار ادامه دهند ولی خود را به لوازم آن متعهد ندانند باید کاربرد مزوّرانه آن را تقبیح کرد.
انتخابات آزاد از دید خامنهای «چارچوبها و معیارها»یی دارد که به قول شیخ علی سعیدی نماینده او در سپاه، این نیروی نظامی آنها را تبیین میکند، چیزی که به گفته او «به معنای دخالت در انتخابات نیست بلکه وظیفه ذاتی ما مهندسی معقول و منطقی انتخابات است». سعیدی نگفته که بر اساس کدام قانون و مصوبه این موضع خود را توجیه میکند، ولی اصل ۱۵۰ قانون اساسی که «نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن» را از وظایف سپاه پاسداران دانسته ممکن است به دردش بخورد. چارچوبها و معیارهای انتخابات آزاد از دید سکولار دموکراتها نیز در اسناد جهانی حقوق بشر و مصوبه ۱۹۹۴ اتحادیه بین المجالس آمده و روشن است. اکنون باید از اصلاحطلبان و هواداران آنان و هاشمی رفسنجانی و احمدینژاد و همه کسان دیگری که از انتخابات آزاد تحت قوانین جمهوری اسلامی سخن میگویند و به دنبال آن هستند پرسید چارچوبها و معیارهای انتخابات آزاد از دید آنان چیست؟