ولی مطلقه فقیه در دیدار با مسئولان نیروی دریایی ارتش مدعی شده است که “اوضاع منطقه و جهان به خوبی دست برتر جمهوری اسلامی را نشان میدهد” هرچند وی در مورد “برتری” مورد ادعایش توضیح نداده است اما با مقایسه وضعیت کنونی جمهوری اسلامی در منطقه با شرایط نفوذ کشورهای غربی در این بخش از جهان موضوع مورد نظرش را روشنتر ساخته است. وی گفته است : “در مقایسهی سیاست خاورمیانهای غربیها و سیاست خاورمیانهای جمهوری اسلامی به وضوح مشاهده میشود كه سیاست منطقهای جمهوری اسلامی به اهداف خود نزدیك شده است.”
فرمان هدایت سیاست خارجی جمهوری اسلامی کاملا در دست رهبر است و تلاشهای دولتهای هاشمی، خاتمی و حتی دولت کودتا برای اثرگذاری بر روابط ایران بویژه با کشورهای غربی، در خارج از چهارچوب جاه طلبیها و آرمانگراییهای رهبر، همواره با ناکامی روبرو شده است. برغم توهمات ولی مطلقه فقیه در مورد “دست برتر” وی در منطقه و جهان واقعیات زمینی نشان میدهد که جمهوری اسلامی با وجود حیف و میل گسترده منابع ملی و فرصت سوزیهای فراوان در سیاست خارجی نه تنها نتوانسته است متحدان تازه و پایداری در منطقه دست و پا کند بلکه با ایجاد تنش با همسایگان بجز موارد استثنائی در انزوای کامل بسر میبرد.
ولی مطلقه فقیه در سیاست خارجی کشور در عمل تمام تخم مرغهایش را در سبد پیکار علیه اسرائیل، بچالش کشیدن جامعه جهانی و نفوذ آمریکا در منطقه قرار داده است. به بینیم بازندگان و برندگان این سیاست چه کسانی بودهاند.
مناقشه فلسطینیها و اسرائیل
از زمان روی کار آمدن دولت نهم و دولت کودتا ادبیات جمهوری اسلامی در رابطه با اسرائیل و کشورهای غربی بویژه آمریکا دگرگون گردید. ولی مطلقه فقیه با غده سرطانی خواندن پیاپی اسرائیل و احمدی نژاد با نفی هولوکاست و شعار نابودی این کشور، ابزارهای لازم را برای تغییر شرایط به سود اسرائیل فراهم ساختند. در همین بین عدم همکاری رهبر با جامعه جهانی برای شفاف سازی فعالیتهای هستهای سبب شد که دولت دست راستی اسرائیل و دولت آمریکا در برابر ایران به اجماع جهانی دست یابند. پیآمد این تحول ۴ قطع نامه شورای امنیت با همراهی چین و روسیه و تحریمهای گستردهتر آمریکا و جامعه اروپا علیه جمهوری اسلامی بود.
موضع ضعیف فلسطینیها و ناکامی جمهوری اسلامی
دولت دست راستی نتان یاهو با بهرگیری از سیاست ” تهاجمی” ولی مطلقه و جاه طلبیهای هستهای توانست توجه جهانیان را از سیاستهای غیرقانونی و اشغالگرانه علیه فلسطینان که از راه گسترش شهرکها در کرانه باختری و بیت المقدس شرقی و تبعیضهای گوناگون اعمال میگرد منحرف سازد و در راه مذاکرات جدی صلح برای تشکیل یک دولت مستقل فلسطین سنگ اندازی کند. از سوی دیگر جمهوری اسلامی کوشید با دادن کمکهای مالی و نظامی همه جانبه به حماس همواره مذاکرات آشتی جویانه این گروه و دولت خود مختار در کرانه باختری را با مشکلات بیشتر روبرو سازد. شکاف میان این دوگروه نیز دستاویزی برای اسرائیل برای عدم شرکت در مذاکرات جدی با فلسطینیان و به رسمیت شناختن حقوق فلسطینیان بوده است.
از سوی دیگر جنگ ۸ روزه اخیر میان حماس و اسرائیل و پیامدهای آن نیز نشان داد که جمهوری اسلامی، برغم ادعاهای مقامات این کشور و خیالبافیهای کیهان و رسالت و رسانههای وابسته به سپاه مبنی بر پیروزی جمهوری اسلامی و خط مقاومت، در پیشبرد سیاستهای فلسطینیاش ناکام مانده است. هنیه پس از آتش بس با اسرائیل بایک سپاسگزاری خشک و خالی از کمکهای جمهوری اسلامی بسنده کرد اما این جنگ را با ” حماسههای قادسیه” مقایسه نمود که در آن (در سال ۱۴ قمری هجری) نبردی میان اعراب و سپاه ایرانیان در گرفت و پیروزی اعراب در آن سبب سقوط ساسانیان و اشغال ایران شد. صدام نیز پس از حمله به ایران و آغاز جنگ آنرا قادسیه دوم نامیده بود.
ابومرزوق، معاون دفتر سیاسی حماس نیز گفته است: “اگر [نظام ایران] نمیخواهد افکار عمومی جهان عرب را علیه خود تحریک کند، باید در مورد حمایتش از رژیم سوریه بازنگری کند” و همچنین افزوده است “جمهوری اسلامی ایران دیگر در جهان عرب از موقعیت خوبی برخوردار نیست”
محمود الزهار یکی دیگر از اعضای دفتر سیاسی حماس نیز گفته است “فلسطینیها اگرچه به علت حمایتهایی که از طرف جمهوری اسلامی از آنها صورت گرفته، سپاسگذار هستند اما مدیون ایران نیستند.”
ناکامیهای جمهوری اسلامی برای گسترش نفوذش در میان گروههای فلسطینی واکنشهایی را در ایران برانگیخت. ایسنا خبرگزاری دانشجویان مسئولان حماس را به “فراموشکاری” در رابطه با کمکهای نظام ولایی متهم کرد و سایت الف نیز اتش بس میان اسرائیل و حماس را ” توافقی پشت پرده ” برای دور زدن جمهوری اسلامی بشمار آورد.
افزون برین نقش محوری مصر و آمریکا در پایان دادن به درگیریها و خودداری مصر به دادن اجازه ورود به وزیر امور خارجه ایران برای بازدید از غزه و موقعیت ناپایدار اسد در پیکار با مخالفان نشان داد جمهوری اسلامی تا چه حد در منطقه منزوی و برغم توهمات رهبر در شطرنج خاورمیانه در موضع ضعیف تری قرار گرفته است.
پرونده هستهای، نفوذ آمریکا در منطقه و منافع ملی ایرانیان
- پرونده هستهای به معضل بزرگی برای مردم ایران تبدیل شده است. ولی مطلقه فقیه میکوشد با چالش کشیدن غربیها از راه فعالیتهای ناشفاف هستهای امتیازاتی را در رابطه با جاه طلبیهای منطقهایاش بدست آورد. اما از بعد منافع ملی این فعالیتها هزینههای سرسام آوری برای ملت بدنبال داشته است که به گوشههایی از آن اشاره میکنم : به باور محسن رضایی ۴۰ درصد تورم موجود در کشور ناشی از تحریمهاست. به باور کارشناسان، در آمدهای ارزی دولت بخاطر فشارهای تحریمی ۵۰ درصد کاهش یافته است. مصباحی مقدم عضو کمسیون اقتصادی مجلس گفته است که کارخانهها درایران با ظرفیت ۳۰ درصدی تولید میکنند و روح الله بیگی از تعطیلی ۶۰ تا ۷۰ درصد کارخانههای ایران خبر داده است.
- به گزارش خبرگزاری مهر جمهوری اسلامی بواسطه بی کفایتی اصولگرایان، کمبود سرمایه و کناره گیری شرکتهای بزرگ جهانی از فعالیتهای نفتی و گازی ایران، سالانه میلیاردها دلار کمتر از همسایگان جنوبی از حوزههای مشترک نفتی و گازی برداشت میکند که در جدول زیر جزئیاتش دیده میشود.
این خبرگزاری میافزاید قطر با کمک شرکتهای بزرگ نفتی از یک سوی بدنبال ایجاد مخازن ذخیره سازی مستقل گاز برای انتقال گاز پارس جنوبی به این مخازن است و از سوی دیگر با انجام حفاریهای هوشمند افقی بدنبال افت فشار است که به برداشت آب نمک در چاههای بخش ایرانی پارس جنوبی منجر میگردد.
- ولی مطلقه فقیه آمریکا ستیزی را بر تارک برنامههای سیاست خارجیاش قرار داده است. اما سنجش منصفانه موقعیت جمهوری اسلامی نشان میدهد که گرچه با سرنگونی برخی از دیکتاتورها در جریان بهار عربی، هم پیمانان آمریکا جای خود را به نظامهای مستقلتر سپردند اما دولتهای اسلام گرای تازه تأسیس نشان دادهاند که به برقراری و یا گسترش رابطه با جمهوری اسلامی علاقه مند نیستند و با پرهیز از ایجاد تنش با کشورهای غربی و اسرائیل در صدد ترمیم اوضاع اقتصادی خویشند.
- فعالیتهای هستهای، تنش افزایی در خلیج فارس و اختلافات بر سر جزایر سه گانه، کشورهای شیخ نشین را بوحشت انداخته است. این امر به کارخانههای اسلحه سازی آمریکا و انگلیس رونق بخشیدهاند. در چند سال اخیر در یک مورد تنها عربستان تاکنون بیش از ۶۰ میلیارد دلار اسلحه از آمریکا و بیش از ۵ میلیارد دلار از انگلیس تسلیچات خریداری کرده است. افزون برین این کشور در نظر دارد تا سال ۲۰۳۰ حدود ۱۶ نیروگاه هستهای در کشور احداث و چه بسا برای رقابت با جمهوری اسلامی به غنی سازی اورانیوم نیز روی آورد.
۱۱ آذر ۱۳۹۱