در پر خرجترین و طولانیترین انتخابات آمریکا که بیش از دو و نیم میلیارد دلار از جانب «سوپرپَکها» کمپانیهای بزرگ و ثروتمندان از هر دو حزب برای تبلیغات عموماً منفی بکار رفت، پس از انتخاباتی که بیشتر شبیه به یک جنگ داخلی بود، جنگی بین عناصر ارتجاعی، ثروتمندان، دستراستیهای مذهبی از یک طرف و گروههای گوناگون از زنان، طرفداران سقط جنین، اتحادیههای کارگری، حامیان محیط زیست، جوانان و اقلیتها از جانب دیگر، بالاخره این انتخابات به پیروزی بیشتر مردم آمریکا انجامید.
در این انتخابات بسیار نزدیک که پیشبینی میشد مانند زمان «بوش» و «اَل گور» نتایج آن برای روزها و هفتهها معلوم نخواهد شد و شاید در نهایت دادگاه عالی دوباره مجبور به انتخاب رئیس جمهور شود. در ساعت هفت و نیم بعد از ظهر با عکسالعمل بازار بورس و با وجودیکه هنوز بهنظر میرسید «رامنی» جلوتر است نتایج انتخابات معلوم شد. در ساعت ۹ شب، در حقیقت پیش از بسته شدن صندوقهای رأی در آلاسکا که آخرین ایالت است، شبکههای تلویزیونی یکی پس از دیگری پیشبینی کردند که «اوباما» برندهی این انتخابات است.
نتایج بسرعت معلوم شد و اوباما از مرز ۲۷۰ رأی «مجمع انتخاباتی» «Electrol Vote» گذشت و در نهایت با ۳۰۳ رأی انتخاب شد.
انتخابات کنگره که خود نیز مبارزات طولانی و پر خرجی در ایالات گوناگون داشت در نهایت با بدست آمدن ۵۱ سناتور دموکرات در مقابل ۴۴جمهوریخواه، اکثریت را در سنا به دموکراتها داد. در این مبارزات تعداد سناتورهای زن افزایش یافت. از جمله خانم «الیزابت وارن» (Elizabeth Warren) در ایالت ماساچوست، رقیب خود «اسکات بران» را که در ۲۰۱۰ با پیروزی اعضاء «حزب چای» بهجای سناتور با پیشینه و محبوب «ادوارد کندی» برای دو سال انتخاب شده بود، توانست شکست دهد. این انتخابات نه تنها در ایالت ماساچوست بلکه برای بسیاری بویژه لیبرالها در سراسر آمریکا حائز اهمیت ویژهای بود. «الیزابت وارن» استاد دانشگاه هاروارد و از فعالان سیاسی علیه سوء استفاده بانکها بود.
اگرچه جمهوریخواهان با ۲۲۷ عضو اکثریت را در مجلس نمایندگان حفظ کردند ولی چهرههای جدیدی وارد مجلس میشوند و برای نخستین بار تعداد زنان و اقلیتها که از حزب دموکرات به مجلس راه یافتهاند به اکثریت مردان سفید پوست از جانب این حزب در مجلس پایان دادند. ولی دموکراتها ۱۷۸ نماینده در مجلس نمایندگان دارند.
بر اساس آخرین گزارشها، پرزیدنت اوباما ۵۵ در صد از رأی زنان، ۷۱ در صد از آراء اقلیتهای لاتین و ۶۰ درصد از آراء جوانان را بدست آورد. در مجموع ۸۱ در صد از آراء غیر سفید پوستان مانند اقلیتهای لاتین، سیاهپوست و مهاجران به اوباما تعلق گرفت. در مقابل «رامنی» تنها ۲۷ در صد از آراء اقلیت لاتین را بدست آورد.
در انتخابات مجلس نمایندگان یک زن قهرمان جنگ عراق که هر دو پای خود را در این جنگ از دست داده از ایالت «ایلی نوی» یکی از نمایندگان پر قدرت حزب چای بنام «جو والش» را شکست داد.
انتخاب جوزف کندی نوهی «رابرت کندی» از ایالت ماساچوست بجای «بارنی فرانک» عضو بسیار قدیمی و لیبرال مجلس که بازنشسته شد، یک پیروزی دیگر برای دموکراتها و بازگشت عضو دیگری از خانوادهی کندی به کنگره است.
«ویسکانسن، جایزه بزرگ»
یک ساعتی از پیشبینی شبکهها مبنی بر انتخاب مجدد اوباما گذشته بود، بهرسم معمول ابتدا باید کاندیدای بازنده اعلام کند که شکست خورده و پیروزی دیگری را پذیرفته است. ولی هنوز خبری از رامنی نبود. در ماساچوست مرکز انتخاباتی رامنی جمعیت کمی در سکوت منتظر وی بودند. در شیکاگو جمعیت بهمراتب بیشتری ساعتها بود که در شور و هیجان به رقص و پایکوبی پرداخته و آماده بودند همه شب بیدار باشند تا نتیجه انتخابات معلوم شود.
بالاخره حدود ساعت ۱۰ و نیم شب بود که اعلام شد رامنی تلفنی به اوباما تبریک گفته است و دقایقی بعد رامنی به پشت میکروفن آمد.
رامنی که بسیار غمزده مینمود تنها در صحنهای که با پرچم آمریکا تزئین شده بود ایستاد و با صدایی گرفته در مقابل طرفدارانی که بهت زده بودند ضمن تبریک به پرزیدنت اوباما گفت: «من برای پرزیدنت اوباما دعا میکنم که در هدایت ملت ما موفق باشد». سپس از طرفداران خود و داوطلبانی که در این انتخابات به او کمک کرده بودند سپاسگزاری کرد.
صحنه بعد که در تلویزیون دیده شد، مرکز انتخاباتی اوباما در شیکاگو بود. هزاران نفر یکصدا فریاد میزند و میرقصیدند. آنها سخنان رامنی را زنده از طریق تلویزیونها دیده بودند.
آن روز صبح اوباما در خانهی قدیمیاش در شیکاگو از خواب برخاست. با بیش از ۱۰ خبرنگار از ایالات مهمی که میتوانست نتیجه انتخابات را خبر دهد مصاحبه تلویزیون انجام داد. سپس تلفنی با داوطلبانی که برایش کار میکردند صحبت کرده آنها را تشویق کرد.
بویژه کسانی که در ایالت ویسکانسن مشغول فعالیت بودند. این ایالت «پل رایان» معاون رامنی است که یکی از مشکلترین ایالات و در نهایت برنده شدن در آن بزرگترین جایزه میتوانست باشد. اوباما به داوطلبان گفت: سرنوشت انتخابات امروز در دست شماست. در دو سال گذشته تیم اوباما سرمایهگذاریهای مالی و انسانی بسیاری در این ایالت کرده بودند. برنده شدن در این ایالت که زادگاه اتحادیههای کارگری بوده و در بویژه دو سال اخیر اتحادیهها به سختی سرکوب شده بودند، اهمیت ویژهای داشت.
غروب نزدیک میشد اوباما تصمیم گرفت به سنت گذشته که پیش از هر انتخاباتی بسکتبال بازی میکرد، این بار نیز شانس خود را امتحان کند. با دوستانش به بازی پرداخت و گفته میشود که تیم اوباما با ۲۰ امتیاز برنده شد. سپس با همسر، دختران و مادر زنش شام خورد.
زماینکه اعلام شد ایالت ویسکانسن بهطرف اوباما رفته است این یکی از پر بهاترین جوایز برای تمام کسانی بود که در این ایالت علیه تبعیض و زورگویی فعالیت میکردند. فرماندار و برخی قانوگذاران دستراستی این منطقه حقوق و مزایای کارگران، معلمان، کارمندان دولت و مردم طبقهی متوسط و فقیر را محدود کرده و از بین برده بودند.
در ویسکانسن مدتها بود که جنگ داخلی ادامه داشت و بالاخره با انتخاب مجدد اوباما ویسکانسن نیز برنده شد.
پیام امید و دوستی
همه چیز سریعتر از آنچه پیشبینی میشد اتفاق افتاد. اوباما هنوز در خانهاش بود که رامنی به او تلفن کرد.
دقایقی بعد پرزیدنت اوباما در میان شور و هیجان هزاران نفر از طرفدارانش بههمراه همسرش و دو دخترش ظاهر شد. شور و هیجان جمعیت که عموماً از طرفداران و داوطلبانی بودند که روزها و شبهای طولانی برای انتخاب مجدد وی از جان و دل مایه گذاشته بودند، این پیروزی را واقعیتر و قابل لمستر نشان میداد.
در میان فریادهای شادی، اوباما با سخنانش احساس غرور و امید را در دلها زنده کرد. وی گفت: «شما روحیهای را که بر جنگ و بحران اقتصادی پیروز شد دوباره تایید کردید. روحیهای که این کشور را از عمق یاس به بلندترین نقطه امید بالا برد.». وی اضافه کرد: «این اعتقاد من است که هر کدام از ما در حالیکه برای رسیدن به آرزوهای فردیمان میکوشیم، یک خانواده آمریکایی هستیم و با یکدیگر و بهعنوان یک ملت و یک مردم در فراز و نشیبها شریک هستیم.»
وی دست دوستی بهسوی جمهوریخواهان دراز کرد و گفت: «برای برخورد با چالشها، ما تنها میتوانیم با کمک یکدیگر موفق شویم. کاهش کسر بودجه، رفرم قوانین مالیاتی، بهتر شدن سیستم مهاجرتی و رها شدن از نیاز به نفت خارجی از جمله آنهاست.»
اوباما همچنین گفت: «من معتقدم که ما میتوانیم ایده آل بنیانگذاران این کشور را تحقق بخشیم که معتقد بودند اگر شما سخت بکوشید، مهم نیست که چه کسی هستید، از کجا آمدهاید و چه رنگ و قیافهای دارید، آیا سفید، سیاه، لاتین، آسیایی، بومی آمریکایی، پیر، جوان، فقیر، ثروتمند، سالم، معلول، هم جنسگرا و یا غیر هم جنسگرا هستید، شما میتوانید در این آمریکا به موفقیت برسید اگر بخواهید و کوشش کنید.»
از مهمترین بخشهای سخنان اوباما در توصیف «استثنایی بودن» آمریکا بود. آن ایدئولوژی که جمهوریخواهان ادعا میکردند «اوباما» آن را نمیفهمد و به آن اعتقادی ندارد.
پرزیدنت اوباما گفت: «ممکن است ما ثروتمندترین کشور دنیا باشیم ولی این ثروت نیست که ما را توانگر میکند. ما ممکن است پر قدرتترین ارتش دنیا را داشته باشیم ولی این دلیل بر نیرومندی ما نیست. استثنایی بودن ما آن چیزی است که ما را به یکدیگر پیوند میدهد. در احساس مسئولیتی است که نسبت بهم داریم، در قرارداد اجتماعی، در ایدهای که در حمایت از یکدیگر خلاصه میشود».
وی اضافه کرد: «ما همگی خواهان یک چیز هستیم، داشتن معلمان بهتر برای فرزندانمان یک اقتصاد قابل رقابت، یک طبقه متوسط مرفه، فراهم آوردن فرصتهای مناسب برای جامعهای متشکل از مردم گوناگون و کشوری که در دنیا مورد احترام است». سخنان اوباما بر اساس پیام دوستی و امید پایهگذاری شده بود.
آیندهی حزب جمهوریخواه
در روزها، هفتهها و ماههای آینده اینکه رهبری حزب جمهوریخواه، مفسرین و شبکههای این حزب چگونه به این انتخابات نگاه کرده و چه نتایجی بگیرند در تعیین سرنوشت آیندهی این حزب تأثیرگذار خواهد بود.
شکست رامنی شکست یک فرد نیست. این شکست یک ایدئولوژی، روند سیاسی و دیدگاهی است که از ائتلاف صاحبان سرمایه، دست راستیهای مذهبی و یک بخش ارتجاعی و نژادپرست بوجود آمده است.
حزب جمهوریخواه بطور تاریخی حزبی واقعگرا و از نظر ارزشهای اجتماعی میانهرو و در برخی موارد حتا مترقی بوده است.
امروز این حزب شباهتی به حزب جمهوریخواه سنتی ندارد. امروز این حزب دچار بحران هویت شده است. با نفوذ اونجلیستهای افراطی و حزب چای، جمهوریخواهان سنتی کنار رفته و حزب موجود تنها نمایندهی گروه کوچکی از مردم این جامعه است.
واپسگرایی بخش حاکم بر این حزب نه تنها به شکاف و دودستگی جامعهی آمریکا افزوده است بلکه گفتمان سیاسی و اجتماعی را از مسائل مهم و واقعی، به مسائل ارتجاعی و افراطی مانند مخالفت با سقط جنین، قرص ضد حاملگی، تجاوز جنسی به زنان، تقلب در انتخابات و نظایر آن سوق داده است.
انتخاب مجدد اوباما نمایانگر این واقعیت است که مردم علیه ایدئولوژیهای افراطی عکسالعمل نشان دادند.
کسانیکه هفت ساعت در صف ایستادند که رأی بدهند میخواستند ثابت کنند که علیرغم تمام کوشش جمهوریخواهان برای سرکوب آراء آنها، این حق مهم دموکراتیک را جدی میگیرند و اجازه نمیدهند یک بخش کوچک افراطی در این جامعه به مهمترین و اساسیترین حقوق دموکراتیک آنها تجاوز کنند.
بخش مهم دیگری از بحران هویت حزب جمهوریخواه اصرار آن به نپذیرفتن و ایزوله کردن اقلیتهاست. آمریکا کشوری است که مهاجران آن را بوجود آورده و پایههای قدرت، ثروت و ابتکارات آن به جهت مغزهای متفکر و افرادی است که طی این سالها باین کشور مهاجرت کرده و به همراه خود زبان، فرهنگ، هنر،علم و تخصص خود را آوردهاند.
وابستگی حزب جمهوریخواه به صاحبان سرمایه و ثروت و دفاع بیچون و چرا از یک درصد از جامعه، این حزب را بیش از پیش منزوی و در عین حال نماینده بخش کوچکی کرده است که تنها حرص و طمع ازدیاد ثروت دارند.
بدون شک این درصد از جامعه صاحب قدرت و ثروت هستند. حزب جمهوریخواه امروز نمایندهی تامین منافع مؤسسات عظیم مالی، شرکتهای نفتی و کارخانجات اسلحهسازی هستند.
به این دلیل واقعیت در خطر بودن محیط زیست را نپذیرفته و آنرا به تمسخر میگیرند. رامنی در کنگره جمهوریخواهان به تمسخر از اوباما یاد کرد که میخواهد از پیشروی آب اقیانوسها جلوگیری کند. در همان زمان طوفان شدیدی کنگره آنها را دو روز به عقب انداخت.
در هفتهی آخر انتخابات دیدیم که طوفان سهمگین معروف به «سندی» (Sandy) بخش بزرگی از ایالت نیوجرسی و نیویورک را به زیر آب برد و هزاران نفر را بیخانمان کرد.
این واقعیت که صنعتی شدن جوامع ازدیاد گاز کربنیک، از بین رفتن جنگلها، ازدیاد چاههای نفتی در مناطقی مانند آلاسکا و عمق دریاها و بطور کلی بهم ریختن تعادل محیط زیست، موجب اصلی تغییرات درجهی حرارت، طوفانها سیلها، خشکسالیها و قهر طبیعت است. ولی این حقیقت از جانب جمهوریخواهان دست راستی قابل قبول نیست.
حزب جمهوریخواه نیاز به یک رفرم ایدئولوژیکی عمیقی دارد تا بتواند مردم این جامعه را از رنگ و نژاد و مذاهب گوناگون جلب کند. تا آن زمان متأسفانه بنظر میرسد جنگ داخلی بین دو حزب ادامه یافته و بخش دست راستی و افراطی این جامعه به سادگی حاضر به قبول واقعیت نیستند.
آینده حزب جمهوریخواه نامعلوم است. آنچه امروز میتوان ادعا کرد این است که انتخاب مجدد اوباما یک پیروزی برای همه مردم آمریکا بوده است و در بقیه دنیا نیز مردم نفس راحتی کشیدهاند که شاید امریکا در دوران اوباما جنگ تازهای را آغاز نکند.