در حال حاضر به علت استبداد حاکم بر ایران، مردم ساکت هستند و گرایشات و علایقشان مشهود و قابل تشخیص نیست. در نتیجه عدهای روشنفکر از برخی مناطق ایران که بحرانزده هستند به علت چرخش پارادایمی که در جهان و ایران بوجود آمده، بندنافهای هویتی خود را از دست دادهاند. برای اینکه به کسی برنخورد بهتر است بگویم که همهمان از دست دادهایم.
در چنین شرایطی همه به دنبال یک هویتی میگردند. برخی میخواهند این بهم ریختگی هویتی و ارزشی را از طریق بازگشت سلطنت و خاندان پهلوی حل کنند و به اصطلاح یک وحدت ملی بوجود بیاورند. عدهای راهحل را از طریق انقلاب و ساختارشکنی تند جستجو میکنند و برخی هم میخواهند از طریق ساختارگرایی و وفاداری به ساختار جمهوری اسلامی و حتی آمادگی سازش و مذاکره با ولایت فقیه بر این بحران و خلاء هویتی غلبه کنند...