iran-emrooz.net | Thu, 08.03.2012, 21:39
رای خاتمی
محسن حیدریان
سنجش رای آقای خاتمی، صرفنظر از آرزوهای قلبی یا باورهای نهایی اپوزیسیون، تنها با در نظر گرفتن دو عامل پایهای امکان پذیر است. نخست سود و زیان رفتار او با توجه به توازن نیروها در صحنه سیاسی کشور در حال حاضر و سپس بهترین، مطمئنترین و کمهزینهترین راه گذار از وضعیّت استبدادی کنونی؛ به یک انتخابات آزاد.
در باره عامل نخست نگاهی کلی به نتایج انتخابات بروشنی نشان میدهد که در حال حاضر گرچه ادعای شرکت ۶۴ در صدی رای دهندگان در انتخابات یک آمار ساختگی و کاملا بیپایه و تقلبی است. اما از سوی دیگر نیز دورنماهایی مثل تغییرکل نظام از راه برگزاریِ یک همه پرسی «مسالمت آمیز». یا از طریقِ «محاصرۀ مدنی» برای واداشتن رژیم به یک انتخابات یا تشکیل مجلس موسسان برای تصمیم گیری دربارۀ سرنوشت نظام و قص علی هذا، تنها یک خواب و خیال است.
شاید بتوان با کنار هم گذاشتن دادههای گوناگون به یک رقم ۴۰ درصدی مشارکت در انتخابات در شهرهای بزرگ کشور رسید. این رقم تخمینی با وجود نازضایتیهای بسیار گسترده مردمی اما نشان دهنده ذهینت جامعهای است که هنوز دادههای روشنی از شکلگیری یک اکثریت قاطع در پشت تحریم اصلاح طلبان و اپوزیسیون و یا در رای دادن به حکومت، در آن به چشم نمیآید.
صرفنظر از دلایل این امر، مسلم است که کوشش برای تغییر وضع موجود در دو سو همچنان با جوشش و حدت بسیار ادامه دارد. از یکسو جناح نیرومندی در حکومت پس از انتخابات میکوشد که جمهوری اسلامی را با حذف کسانی همچون رفسنجانی و خاتمی از بدنه نظام به یک نظام توتالیتر تمام عیار بر محور آیت الله خامنهای، مبدل کند. این گرایشی است که میخواهد و میگوید خاتمی و رفسنجانی را درست به این اتهام که قصد براندازی نرم نظام را دارند باید محاکمه کرد. این گرایش در صورت توانایی و امکان با توسل به پایگاه هنوز منسجم خود در میان مذهبیون هوادار رژیم در فضای سیاسی کشور نه ازتاک نشان میگذارد ونه ازتاک نشان.
از سوی دیگر جنبش مطالباتی سبز وسیعی شامل موسوی و کروبی و دیگر نخبگان سیاسی اصلاح طلب و اپوزیسیون جمهوریخواه قرار دارند که در تدارک مبارزات اساسیتر بعدی، و چالش با شیوه زمامداری ولی فقیه، برای دستیابی به آزادی و مردمسالاری و تامین شرایط یک انتخابات واقعاً آزاد، میکوشند. در اینجاست که اشتباهی را که اصلاحطلبان در آغاز در مورد هاشمی رفسنجانی کردند، این بار فعالین جنبش سبز نباید در مورد خاتمی و هاشمی تکرار کنند.
برای درک رای خاتمی باید به خاطر داشت درشرایطی که همۀ آزادیها از مردم و نیروهای سیاسی، سلب شده، ایجاد فضایِ باز سیاسی، برقراری پلها میان بخشهای مختلف جامعه و بویژه کوشش برای قطبی نکردن جامعه سیاسی میان "سفید" و "سیاه" و میانجیگری میان جنبش سبز و حکومت از طریق کسانی مثل خاتمی ، بستر ضروریِ برای هر اقدام علنیِ و موثر سیاسی است. ما فعلاً در این مرحله هستیم.
تنها سود تحریم خاتمی ارضا بخشهای رادیکال جنبش بود. آنهم در جامعهای که پس از حوادث انتخابات قبلی ریاست جمهوری فرسنگها از پیروزی صرفا اخلاقی بر ولایت فقیه عبور کرده است. اما زیان از دست دادن حمایت این بخش در برابر نتایج مثبت رای "باطل" او و نیز رای اعتراضآمیز رفسنجانی بسی کار آمدتر از هر تحریمی است. او با رای خود سکوئی برای برداشتن گامهایِ بعدی آفرید.
خاتمی گرچه با خون دل و دادن هزینه شخصی گزاف رای خود را به صندوق انداخت اما در رفتار او یک پیام روشن، هوشمندانه و پخته دیگر نیز بود. پیام او این بود که نقشه راه ایران بسوی دمکراسی نه براساس آرزوهای نیروی پیشاهنگ و رادیکال جنبش سبز، نه در وانهادن کرسیها و پلهای درون نظام و نه از طریق مداخله نظامی از خارج و نه با تمکین به ولایت فقیه بلکه بر اساس باور و پایبندی به مشی اصلاحطلبی و تغییر و تحول گام به گام است. در نتیجه، هرگونه تغییر و تحوّل را در درون نظام موجود میطلبد و در چنین چارچوبی به پیکار سیاسی و فرهنگی میپردازد.
نباید از یاد برد که کمتر کشوری در دنیاست که به اندازه ایرانیان در راه تغییر و تحول سیاسی، قربانی، کشته، تبعیدی، زندانی و رنج دیده در یک قرن اخیر داده باشد. اما آنچه که ما را همچنان اندر خم یک کوچه گذارده، فقدان ذهنیت تعامل، سازش و روشهای گام به گام و فراهم کردن سکوها و پلهایی برای نهادی کردن دمکراسی بوده است.
نظر کاربران:
با سلام- این درست نیست که ماچشم بسته کسانی را به طور دربست بپذیریم و آنها را عاری از هر خطایی بدانیم و بعدا برای رفتار نادرست و ناشایست آنها سعی کنیم دلیل آوریم و دیگران را اغفال کنیم که کار اشتباه آنها فلان حکمتهای بالغه و باطنه را داشته است. غیر از 14 معصوم ( که البته این همه عقیده ی ما رافزی ها است) معصوم دیگری نداریم.
چرا ما باید اینقدر دست و پا بزنیم که خاتمی عاری از نفاق، دورویی، خودخواهی ، منفعت طلبی و محافظه کاری است. محافظه کاری جزو مشخصه های ژنتیکی یزدی ها است. همه آنچه او کرده و گفته ژستی بیش نبوده است. او ادای روشنفکری در می آورد. کروبی لر ، صدها برابر شرف دارد به خاتمی بزدل و محافظه کار و نسناس. هیچ یک از این اداهایی که به زبان می آورد در او درونی نشده است. یک صدمش در کروبی درونی شده که میبینید چه کرد و چه می کند.
خاتمی یک خاین تمام معنا است. اگر نسناس گری های او نبود ، وضع مملکت الآن این نبود. احمدی نژاد فرزند خلف اعمال خاتمی است. او را عمل نادرست و ناپاک و مذبذب خاتمی متولد کرد.
آقای خاتمی به هیچ وجه یکی از سرمایههای اجتماعی و ملی مردم ما نیستند. همه بدبختی های امروز ما به خاطر همین تردیدها و عدم ایستادگی های ایشان بر مواعد و مواضع است، به خاطر عدم وفای به عهد، عدم مقاومت و صبوری در برابر فشارها و ناملایمات، عدم قبول هزینههای مجاهدت در راه حق و عدم انجام رایزنی و مشورت، و دیگر صفات نکوهیده های است که به قوت و درشتی در ایشان وجود دارد.
آزموده را آزمودن خطاست!!! چرا می خواهید ایشان را به ناحق و ناروا و بدور از انصاف ، تطهیر و مبرا کنید!!
شتر سواری دولا دولا نمیشه! چرا دوست میدارید یک چیز ساده روشن و مشخص را (عدم کفایت دوست شما) لابلای مشتی کلمات ضد و نقیض گم کنید و ایشان را صاحب ظرفیت و توانمندیهای خاص و مشخص معرفی کنید. آخر دم خروس را باید دید یا قسم حضرت عباس را؟
خاتمی به هیچ وجه یکی از سرمایههای اجتماعی و ملی مردم بدبخت و محروم و عقب مانده ما نیست، هیچ قدر و اندازه ی خاص و ارزشمندی ندارد.
او را باید به زباله دان خود خواهان ، خودپرستان و نفهمان تاریخ سپرد (البته فکر کنم سپرده شده است). فقط مشتی از شما دوستان دلسوز او که می خواهید او را تطهیر کنید سعی در اغفال دیگران دارید. ایشان می خواهد دریا برود ولی به عبایش قطره ای آب نریزد.
مقاله شما در باره رای آقای خاتمی بکلی با روح بیانیه تحریم انتخبات که شما قبل از رای گیری از نویسندگان اصلی آن بودید مغایر است کما اینکه نتایج انتخابات در چهار چوب گمانه زنیهای درست آن بیانیه بود. پرهیز از بًن بست سیاسی و این که خطر رادیکالیسم حقیقتا زیان بار و جدی است را نمیشود از نظر دور داشت اما شما ابتدا باید ثابت کنید رای دادن خاتمی عزیز در چه زمینهای با این فضا مقابل کرده و کمک به حرکت و اصلاحات گام به گام است و در این بده و نستان چه عاید اصلاحات شده.
شما گمان میبرید با این رای همه ارتباطات بسته نشده و جامعه قطبی نخواهد شد اگر این یک خواب و خیال نباشد مسلما نشان از ارزیابی میکند که ربطی به ساختار و جریان حاکم بّر ایران ندارد در واقع پیشگیری از رادیکالیسم نه با سورپرایزهای نامناسب اینچنینی که با توضیح شفاف و شجاعانه اهداف اصلاح طلبانه امکان پذیر است فراموش نکنیم که علیرغم شخصیت ممتاز آقای خاتمی ضعفهای ایشان که فرصتهای زیادی را سوزاند را نباید از نظر دور داشت.
رای آقای خاتمی در عین حال به بیاعتمادی در بدنه جنبش سبز در آماجهای پیش رو منجر خواهد شد هر چند که من مخالف بزرگ کردن این وجه هستم ولی حقیقتا مقالاتی از این دست درست از جانب نویسنده بیانیه تحریم انتخابات بیش از پیش حس بدبینی به هر نوع راه حلی که در آیندهٔ ارائه داده خواهد شد را تشدید میکند.
بهروز فتحعلی