iran-emrooz.net | Wed, 07.12.2011, 15:28
در محکومیت کشتار شیعیان
امیر مومبینی
امسال نیز مثل چند سال گذشته گروههای فرقه پرست در عراق و پاکستان و افغانستان به شیعیان حمله کردند و با انفجار بمب در میان جمعیت مؤمن بسیاری را به قتل رساندند، از آن جمله شمار زیادی کودکان معصوم را. کودکان نگون بختی که توسط بنیادگرایان یا به بمب تبدیل میشوند یا به هدف بمب. و این بار گروهی به نام لشکر جنگوی العالمی مسئولیت این جهاد اکبر را بر عهده گرفته است. بیرحمی این مهاجمان که مرکز تولید اصلی آنان پاکستان است حد و مرزی نمی شناسد. اگر اینان به بمب اتمی اسلامی پاکستان دست پیدا کنند اولین جایی که میل دارند آن را بکوبند ایران است. براستی که در مسابقهی تاریخی هند و پاکستان چه شکستی خورد این تعصب کور دینی. هند در راه تبدیل شدن به پنجمین قدرت جهان است و پاکستان در راه تبدیل شدن به خطرناکترین بمب جهان!
شیعهکشی این دستجات متعصب جرقهای از یک جریان تند شیعهستیزی است که رژیمهای مرتجعی چون رژیم عربستان و شماری از روحانیون متعصب وابسته به این دولتها در نهان یا عیان به آن دامن میزنند. چنین کاری برای مرتجعان منافع چند جانبهای دارد که مهمترین آن منحرف کردن توجه مردم کشور خود از پیکار مطالباتی و دموکراتیک با کمک درگیری و اشتغال فکری و احساسی مذهبی است. لشکر کشی رژیم عربستان سعودی به بحرین، سوای انجام یک مأموریت ژاندارمی در منطقه، نوعی ژست مذهبی برای فریب مردم و متبرک کردن خود بوده است. برخورد به شدت دوگانهی دولتهای عرب با رژیمهای بحرین و یمن هم در جهت جنگافروزی است و هم یک سمتگیری تحریک مذهبی دارد. در بحرین یک تراژدی بشری جریان دارد که هر وجدان بیداری را شرمگین میکند. در آنجا مدعیان بزرگ دموکراسی با مرتجعترین نیروهای منطقه و با یکی از سرکوبگرترین رژیمهای این دیار کنار هم ایستادهاند و هیچ کس نیست بپرسد گناه اکثریت مردم چیست که مذهب دیگری دارند و انتخابات آزاد میخواهند. گویا حتی چشمان صلیب سرخ جهانی و عفو بینالملل نیز در بحرین بینا نیست.
با چنین تحریکاتی این خطر نیز وجود دارد که رفتن دیکتاتوری اسد را با برخی تنشهای فرقهای خطرناک همراه کنند. اگر جنگ علیه ایران درگیرد نیروی منفی شیعهستیزی متعصبان سنی میتواند به صورت یکی از منفیترین عاملها وارد صحنه شود. آیتالله خمینی با تصویب یک قانون تبعیضآمیز مذهبی و ارائهی یک تعریف فوق ارتجاعی از کافر و طرح شعار صدور انقلاب یک زمینهساز عمدهی این وضعیت بوده است. برخی اقدامات آشتیجویانه از سوی آیتالله خامنهای، از آن جمله پایین کشیدن فتیلهی عمر ستیزی سنتی و تغییر تعریف خمینی از کافر، نشان میدهد که بخشی از روحانیون مایل به انجام اصلاحاتی در این رابطه هستند. اما ملوکالطوایفی روحانیت شیعه، همانطور که در جریان صدور فتوا علیه نویسندهی مقتول کشور آذربایجان نمودار شد، سبب میشود که رهبران دینی همدیگر را خنثی کنند.
به هر گونه اگر روحانیت شیعه نتواند در سمت اصلاح نظریات ناظر بر روابط گرایشهای گوناگون مذهبی حرکت کند این خطر به دلیل سودی که برای همهی نیروهای مرتجع و جنگخواه دارد تقویت خواهد شد. مهمترین کاری که هم به خاطر مردم و هم به خاطر دین باید صورت گیرد حذف انحصار خمینیسم بر مذهب و منطبق کردن دین با دموکراسی از راه تفکیک وظایف دین از دولت و تأمین استقلال هر یک از آنهاست. تنها از این طریق است که میتوان بر اعتبار جنبهی معنوی دین افزود. اما همچنین نیاز به اصلاح در مناسک و آداب و رسوم وجود دارد.
در مراسم یک ماههی هر ساله گروهی از مردم کارهایی میکنند که فقط مایهی شگفتی مردم دنیاست. قمهزنی و زنجیر زنی و تعزیههایی در سطح بسیار نازل و سربریدن حیوانات جلو دوربینهای فیلمبرداری و دیگر عملیات محیرالعقول که هیچ ربطی به اعتقاد باطنی انسان به خدا و عبادت معنوی او ندارد. این کارها هم به زیان دین است و هم به زیان کشور و مردم. بدتر از همه این که در این مراسم مدام به افراد مورد پرستش سنیها حمله میشود و به آنها لعنت فرستاده میشود. چنین وضعیتی باعث تحریک متعصبان میشود و شرایط را برای بمباندازان و بهرهگیران از تحریکات دینی و فرقهای فراهم میسازد.