ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 26.10.2011, 21:11
میراث نظری و سیر و سلوك حرفه‌ای و اندیشه‌ای مشایخی

دكتر علی‌اكبر مهدی
دكتر مهرداد مشایخی: الگوی مثبتی از امتزاج پژوهش و سیاست، پندار و كردار



با درود به مهرداد عزیز، همسر گرامش خانم فتانه افراشته مشایخی، اعضای محترم خانواده مشایخی و آریانپور، و میهمانان گرام.

امروز ما آشنایان و دوستدران دكتر مهرداد مشایخی گرد هم آمده‌ایم كه زندگی پربار و پر ثمر وی را در غیاب وی ارج گذاری كنیم و عهد خود را با وی در پاسداری ارزشهایی كه وی برایشان كوشید و روشنگری كرد تجدید نماییم. مهرداد به سالها كم ، ولی به میراث پربار زیست. به اندك زمان راهی بسیار پیمود و مشعل امیدها و آرزوهایش را بهمراه توشه‌ای روشنگرانه و كارنامه‌ای درخشان از فعالیت‌های موثر بدست ما سپرد.

گرچه دوستی من و مهرداد به سه دهه تاریخ انقلاب و از اولین كنفرانس مركز پژوهش و بررسی مسایل ایران (سیرا) در واشنگتن باز می‌گردد، شناخت من از وی بیشتر متكی به مراودات شنیداری و مبادلات فكری و تحقیقی و دیدار در كنفرانس‌های دانشگاهی و گاه سیاسی می‌باشد. كارنامه مهرداد لیست بلندی از موفقیت‌ها در حوزه فردی، اجتماعی، سیاسی، روشنفكری، و پژوهشی درخود دارد. من در این اندك زمان وكلام، به عنوان یك دوست و معلم آشنا با وی، سیر رشد و تحول مهرداد را به جایگاه درخشانی كه او درساحت كنشهای نظری وعملی جمهوری و دموكراسی خواهانه برای ایرانی سكولار بدست آورده بود ترسیم می‌كنم.

متولد در خانواده‌ای فرهیخته و آشنا با فرهنگ و سیاست٬ و تحت نفوذ شخصیت والا و موثردایی خود٬ جامعه شناس برجسته دكتر امیر حسین آریانپور٬ مهرداد در سنین نوجوانی با جاذبه‌های مبارزه سیاسی و دردمندی اجتماعی آشنا می‌گردد و با آغازتحصیلات دانشگاهی در آمریكا خود را وارد فعالیت‌های سیاسی دانشجویی می‌كند. پایان تحصیلات دانشگاهی وی با انقلاب ایران همراه می‌گردد. اولین چرخش فكری مهرداد از جزمیت اندیشه‌های سیاسی حاكم بر گروه‌های سیاسی به نسبیت اندیشه‌های پژوهشی در حوزه دانشگاهی در این مرحله رخ می‌نماید. تمركزپژوهشی وی دردوره دكترا بر جامعه شناسی سیاسی و تعلق نظری او به اقتصاد سیاسی و توسعه وابسته بود.

سقوط كمونیسم رسمی در شوروی، رشد اسلام سیاسی در خاورمیانه، و فرادستی روحانیت و تاسیس حكومت دینی در ایران، بسیاری از كنشگران و روشنفكران سیاسی را با معضلی نظری و شكستی عملی مواجه كرد. بعضی از آنها با دلسردی و ناامیدی، صحنه سیاست را ترك كردند، و بعضی اندیشه‌های گذشته را كاملا به دور ریخته و هرآنچه را كه از راه می‌رسید بی تامل در آغوش می‌كشیدند. مهرداد از جمله روشنفكرانی بود كه ضعف نظریات و سیاست‌های گذشته را چالشی برای تعمق بخشیدن به انگیزهای صادق و ارزشهای والایی كه او و دوستانش را به صحنه سیاست كشیده بود می‌شناخت و بهمین جهت به بازنگری آن نظریات و جستجو برای ابزارها و مفاهیم جدیدی برای شناخت تغییرات گسترده ملی و جهانی پرداخت. كوشش‌های وی و یارانش نشریات وزین و مبتكرانه‌ای را فراهم آورد كه "كنكاش" یك نمونه برجسته انتشاراتی آن و "سیرا" یك نمونه سازمانی آن بود. همزمان با این شكوفایی‌ها، زندگی حرفه‌ای مهرداد در حوزه دانشگاهی به عنوان استاد دانشگاه شكل گرفت. پژوهشهای وی در زمینه فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی در این زمان ابتدا به انتشار كتابی مشترك به زبان انگلیسی با زنده یاد سمیح فرسون استاد راهنمای خویش و سپس تحلیلی از نقش نظریه توطیه در آسیب شناسی این فرهنگ انجامید.

پس از پایان تحصیلات مهرداد به حرفه معلمی در دانشگاه روی آورد و تدریس جامعه شناسی را از كالج سینت مری در مریلند آغاز، سپس در دانشگاهای مریلند، جورج میسون، و جورج تاون ادامه داد. انگیزه مهرداد برای تدریس بیشتر ناشی از علاقه او به پژوهش و روشنگری بود تا رشد متداول حرفه‌ای و امنیت مالی. در نیمه دهه هشتاد میلادی او جوش و خروش سیاسی و فرهنگی موجود در واشنگتن را به یك فرصت شغلی با امنیت دایم و كسب امتیازات مرتبتی در دانشگاه ترجیح داد. او دانش را برای تغییر و تحول می‌خواست. حوزه عمومی جامعه را برای رشد افكار خویش و تاثیرگذاری بر جامعه مناسب تر و موثرتر از برج عاج دانشگاهی می‌انگاشت. بهمین جهت، با حفظ مقام معلمی و رشد پژوهشی در دانشگاه، فعالیت خویش را در حوزه عمومی گسترش بخشید و بعنوان یك روشنفكرعمومی در فضای فرهنگی و سیاسی ایران برون مرزی شكوفا شد. با ظهور و رشد جریانات اصلاح طلبانه در درون كشور و موج دموكراسی گرایی در كشورهای اروپای شرقی، تحلیل‌های طبقاتی دوران گذشته مهرداد جای خود را به بررسی‌های انتقادی و راهبردی در زمینه مقولات جدیدی چون فرهنگ، فردیت، شكاف نسلی، جنبش‌های غیرطبقاتی و خاكستری، جنبش‌های اجتماعی نوین، عرفگرایی، نهادها و مبارزات مدنی، و جمهوری عرفی سپردند.

اما فضای محدود خارج از كشور پاسخگوی خلاقیت مهرداد و دغدغه‌های سیاسی او برای تغییر و تحول عرفگرایانه دموكراتیك در ایران نبود. با اتكا به خلاقیت‌های خویش در زمینه نظریه‌آفرینی و گفتمان‌سازی سیاسی، و انگیزه‌های آزادیخواهانه و حقوق بشری‌اش، در نیم دهه اخیر مهرداد توانست از فرصت‌ها و امكانات رسانه‌ای موجود در خارج از كشور به بهترین وجه برای رسانیدن صدای خویش و در دسترس قرار دادن اندیشه‌هایش به جوانان ایران سود جوید. تلاش او در روشنگری در حوزه حقوق بشر، گفتمان‌سازی در باره جامعه مدنی، آفرینش طرح‌های استراتژیك در حوزه محاصره مدنی، بزودی مهرداد را جزو معدود روشنفكرانی در خارج از كشور قرار داد كه آثار گفتاری و نوشتاریشان در درون كشور باز تولید می‌شد. اگر در دوره دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی جای پای گفتمان سازی‌های مهرداد را در بحث‌های روشنفكران اصلاح طلب در ایران می‌یافتیم، با روی كارآمدن احمدی‌نژاد به عنوان رییس جمهور و شكست اصلاح‌طلبی دینی، مهرداد را مستقیما در گفتگو با نظریه پردازان اصلاح طلب در مورد آسیب شناسی اصلاحات یافتیم. موفقیت مهرداد در كسب چنین موقعیتی نه از طریق غوغاسالاری و جنجال‌آفرینی، بلكه از طریق حضور مستمر و گسترده او در فضای روشنفكری سیاسی خارج از كشور، نوع آوری و جسارت در نظریه آفرینی، و دست یابی به تفاسیر جدید برای واقعیت‌های سیال و متغیر و متناقض جامعه ایرانی بدست آمده بود.

از نگاهی دیگر، مهرداد را می‌توان به روایت زنده یاد ادوارد سعید یك روشنفكر تبعیدی دانست كه نه آسایش و امكانات نظم برقرار در وطن را كافی و نقدناپذیر می‌یابد، و نه رفاه نظم جامعه میزبان پاسخگوی دغدغه‌های انسانی و آرزوهای وی برای ایجاد یك جامعه مترقی است. وی با نگرشی انتقادی و انسان محور خواهان نظم نوینی می‌شود كه مرزهای درون و برون، وطن و غربت، و خودی و بیگانه را فرو می‌ریزد و چشم اندازهای نوینی را از شهروندی در دنیای جهانی شده فراهم می‌آورد.

حضور در تبعید به روشنفكر بشردوستی همچون مهرداد این آزادی را بخشید كه هم درنظریه پردازی‌های خود آزمون گرایی بیشتری داشته باشد و هم در پراتیك عملی و نظری خود از قید و بند‌های فرهنگی و سیاسی و اخلاقی ایكه روشنفكران درون كشور را دراندیشه ورزی و تحویل اجتماعی آن محدود می‌كند آزاد باشد. در حالیكه بسیاری از همرزمانش تاكید بیشتری بر مفاهیم ناسیونالیسم و قومیت داشتند، مهرداد مفهوم عام شهروندی را مبنای محكمتر و وسیع‌تر و آشناتری برای دموكراسی می‌شناخت. از ذات‌گرایی محتمل در ناسیونالیسم و قوم‌گرایی پرهیز می‌كرد و ترجیح می‌داد كه مفهوم حقوق انسانی را در حوزه عام شهروندی نظریه پردازی كند. بعنوان روشنفكری انتقادی٬ مهرداد نه به دامن جهان وطنی بیگانه از وطن افتاد و نه به ملی‌گرایی افراطی گرفتار شد.

برای برپایی بسیاری از كنفرانس‌هایی كه جهت كندوكاو در مسایل ایران در این شهر بپا داشت نه دست تمنا بسوی صحنه سازان پشت صحنه‌های سیاست دراز كرد و نه خود را از حمایت مالی دولت‌ها و نهادهای وابسته برخوردار كرد. حساب و كتابش آشكار، نیت‌اش خالص، خدمت‌اش صادق، تلاش‌اش جمعی، و همت‌اش والا بود.

مجهز به آخرین نظریات تغییر و تحول، چرخش و گذار به دموكراسی، نهادینه كردن مدنیت، و دوام بخشیدن به نهاد‌های مدنی، هم و غم مهرداد درك دقیق جنبش‌های سیاسی و اجتماعی جامعه‌ای بود كه نسل سوم انقلاب آن ایدیولوژی زدگی دوران انقلاب و خشونت حاكمیت دینی را پشت سر گذاشته و با دستبندهای سبز و آرزوهای رنگارنگ در جستجوی خشونت پرهیزانه حقوق شهروندی و دفع سركوب دولتی بوده است.

با هم اندیشی فاصله داری، مهرداد همچون جامعه‌شناس ایرانی آصف بیات، معتقد بود كه جنبش‌های اجتماعی و سیاسی جدید در ایران و دیگر كشورهای خاورمیانه نوید بخش دوران پسا اسلام گرایی می‌باشند - جنبش‌هایی كه "تیموثی گارتن اش" آنها را رفولوشن (اصقلاب در زبان فارسی) می‌خواند. ویژگی این جنبشها این است كه غیر ایدیولوژیك، خشونت پرهیز، مطالبه و حقوق محور، و تكثرگرا هستند و ریشه در خواست‌های اقشار شهری، تحصیلكردگان و جوانان و زنان دارند.

از نظر فكری و خصوصیات شخصیتی، مهرداد مناسب‌ترین واسطه در انتقال نسلی و ایدیولوژیكی بود كه امروز فراروی ماست. از این منظر، ما یكی از كارآمدترین و موفق‌ترین آشتی‌جویان بین نسلهای اول و دوم و سوم انقلاب را از دست داده‌ایم - خواستی كه او در آخرین سال زندگی‌اش با طرح آشتی و وفاق ملی مطرح می‌داشت.

صندلی مهرداد برای سالها در تریبون‌های گفتمانی و اندیشه‌ورزی كنشگرانی كه تشنه نوآوری‌های تحلیلی و گفتمانی وی بودند، در اتاق ذهنی جوانان ایرانی كه در آنسوی مرزها در انتظار تعمق بخشی پژوهشی و نظری وی به مبارزتشان می‌نشستند، و در كنفرانس‌های علمی ایكه خوش مشربی و خوشخویی مهرداد لحظه‌های هم اندیشی و همكوشی و دوستی را شیرین تر می‌داشت ، خالی خواهد ماند.

وقتی من در شب پرواز مهرداد در صفحه فیس بوك خویش یادآور تقارن تاریخی زمان و عامل مرگ سه شخصیت برجسته و قابل تقدیر، استیو جاب، مبتكر برجسته، دریك بل پژوهشگر انتقادی در حقوق اقلیتها، و مهرداد عزیز خودمان شدم، دوستی در پانوشت یادآور شد كه استیوجاب جهان را تغییر داد و مهرداد عمرش را فدای تغییر در زادگاهش كرد.

مهرداد عزیز
تو برای تك تك ما
                       نسخه آگاهی بودی
                       چه در خانه، چه در كتابخانه
                       چه در حیات، چه در ممات 
آسوده بخواب نازنین
                         جهان با نورت عیان، 
                                                  با شورت روان 
	                                                و با امید‌هایت جوان می‌ماند



نظر کاربران:

با درود بشما آقای دکتر مهدی ، براستی حق مطلب را ادا کردید، فقدان وجود دکتر مشایخی عزیز برای همیشه با ما خواهد بود. امیدوارم دوستان نزدیک او بتوانند خدمات او را در راه دمکراسی برای کشورمان ادامه بدهند.
پایدار باشید.
ناهید حسینی