iran-emrooz.net | Thu, 29.09.2011, 9:25
شناسایی فلسطین، قدمی برای صلح یا اختلاف بیشتر
شهلا صمصامی
ادامهی اشغال سرزمینهای فلسطین توسط نیرویهای نظامی و دولت اسرائیل از پیچیدهترین و دردناکترین مشکلات سیاسی و یک تراژدی انسانی در ۶ دههی گذشته بوده است. اینها مردمی هستند که اجدادشان به ابراهیم باز میگردد. یک سابقهی طولانی همزیستی برای چندین هزار سال داشتند ولی به جهت یک تراژدی دیگر انسانی، یعنی هالوکاست و تأسیس کشور اسرائیل، این مردمان تبدیل به بزرگترین دشمنان یکدیگر شدند. یهودیها و فلسطینیها هر دو حق زندگی در خاکی دارند که متعلق به پدران آنها بوده است ولی مشکل حلنشدنی ادامهی اشغال سرزمینهای فلسطین و فشارهای سیاسی و اقتصادی است که موجب شده حق زندگی از فلسطینیها تا حد زیادی گرفته شود.
امسال در مجمع عمومی سازمان ملل یک اتفاق تاریخی رخ داد. محمود عباس رهبر فلسطینیها طی یک سخنرانی پر شور بطور رسمی از سازمان ملل خواست که فلسطین را به عنوان یک کشور مستقل و عضو سازمان ملل به رسمیت بشناسند. مفسرین سیاسی معتقدند این بهترین سخنرانی بود که از جانب یک رهبر فلسطینی در سازمان ملل ارائه شده بود.
محمود عباس از امید و آرزوی مردم فلسطین برای آزادی و خودمختاری سخن گفت. وی در مورد جنبشهای غیر خشونتآمیز و اینکه تا چه اندازه برای برقراری صلح اهمیت دارند صحبت کرد و به خطر اختلاف و درگیری که میتواند به یک جنگ مذهبی تبدیل شود اشاره کرد. محمود عباس همچنین گفت که زمان آن رسیده است که بهار آزادی عرب تبدیل به «بهار آزادی فلسطین شود».
محمود عباس زمانیکه در پایان سخنانش متن کتبی درخواست عضویت در سازمان ملل را بلند کرد و به حضار نشان داد، چهرهاش حاکی از یک غرور ملی بود. نمایندگان همگی از جا برخاسته و با کف زدنهای متمادی حمایت خود را اعلام کردند.
پس از بویژه دو دهه مذاکرات بدون نتیجه بین اسرائیل و فلسطینیها و ادامهی اشغال سرزمینهای فلسطینی، محمود عباس تصمیم گرفت این بار از جامعه جهانی کمک بخواهد.
در گذشته چندین بار کشورهای دیگر نیز چنین تقاضایی از سازمان ملل کرده بودند. از جمله بوسنی-هرزگوین و اخیراً سودان جنوبی که از سودان شمالی جدا شد و در جولای امسال به عضویت سازمان ملل درآمد. اسرائیل نیز در ۱۹۴۹ از همین طریق به عضویت سازمان ملل درآمد.
این اقدام محمود عباس اگر چه از نظر بسیاری به عنوان یک اقدام دیپلماتیک و غیرخشونتآمیز خوانده شده است ولی با مخالفت شدید اسرائیل و در نتیجه آمریکا روبرو شده است.
محمود عباس در سخنرانی خود گفت که ادامه و گسترش اشغال سرزمینهای فلسطین از طریق اسکان دادن یهودیان در این مناطق بزرگترین مانع صلح است. بنیامین نتانیاهو که دقایقی پس از محمود عباس صحبت کرد با این نظر مخالفت کرده و گفت حضور دراز مدت نیروهای اسرائیلی در مناطق فلسطینی برای حفظ امینت این کشور ضروری است.
نتانیاهو بزرگترین خطر و دشمن اسرائیل، عرب و انسانیت را «اسلام افراطی» نامید و اضافه کرد که هر بار که نیروهای اسرائیل منطقهای را ترک کردند، نیروهای «اسلام افراطی» جایگزین آن شدند. برای مثال با خروج از لبنان، حزبالله قدرت گرفت. با خروج از غزه حماس در این منطقه روی کار آمد و بسوی شهرهای اسراییلی موشک پرتاب کرد. نتانیاهو دولت ایران را بزرگترین حامی و سمبل «اسلام افراطی» نامید. در این زمینه کوشید دنیا را متوجه خطر بزرگی که «اسلام افراطی» مسلح به نیروی اتمی میتواند داشته باشد بنماید.
نتانیاهو بارها در سخنرانیاش اشاره به صلح دوستی و صلحطلبی اسرائیل کرد و اینکه فلسطینیها بویژه محمود عباس هرگز حاضر نشدند دست دوستی اسرائیل را بپذیرند. در پایان از محمود عباس دعوت کرد که در نیویورک به گفتگو بنشینند. ولی فلسطینیها را در ادامهی خصومت مسؤل دانسته و ادعا کرد فلسطینیها بویژه با این اقدام اخیر نشان دادند هدف اصلیشان صلح نیست.
نتانیاهو در پاسخ سخنان محمود عباس که گفت فلسطینیها برای ۶۰ سال با امید و آرزوهای خود به مبارزه ادامه دادند، گفت «امیدها و آرزوها و ۱۰ هزار موشک و تسلیحات ایرانی».
نتانیاهو از مبارزات مردم کشورهای عربی برای دست یافتن به آزادی و استقلال حمایت کرد و گفت که دست دوستی بسوی مردم مصر، تونس، سوریه، اردن و ترکیه و همچنین فلسطین دراز میکند. ولی روابط اسرائیل با کشورهای همسایه بویژه ترکیه در خطر از هم پاشیدن است.
اسرائیل و ترکیه در سالهای ۱۹۹۰ از متحدان مهم در منطقه بودند. ترکیه همچنین روابط نزدیکی با قذافی و اسد داشت. بیش از ۲۵ هزار کارگر ترک در لیبی و سوریه کار میکردند. روابط ترکیه و اسرائیل از سال پیش، پس از حادثه کشته شدن ۹ نفر فعالان سیاسی ترک بدست سربازان اسراییلی که با یک کشتی کوچک دارو و غذا برای مردم غزه میبردند بسیار تیره شده است.
ترکیه به رهبری نخستوزیر بسیار محبوبش اینروزها از جنبشهای مردم عرب دفاع میکند. وی تنها رهبری بود که اخیراً از ۳ کشور تونس، مصر و لیبی بازدید کرد. ترکیه از حقوق فلسطینیها دفاع کرده و عملاً تنها کشور مسلمان و دموکراتیک است که قدرت سیاسی و اقتصادی مهمی در منطقه شده است.
نخست وزیر ترکیه پس از جلسه مجمع عمومی در یک مصاحبه تلویزیونی با CNN به اسرائیل به سختی حمله کرد. وی از کشته شدن شهروندان ترک که بیسلاح به یاری مردم غزه رفته بودند بسیار عصبانی بود و گفت این بار امکان دارد نیروی دریایی ترک به همراه شهروندان باشد.
در مورد مشکل با فلسطینیها نخستوزیر ترکیه گفت «من میخواهم بدانم در اثر حملات فلسطینیها واقعاً چند نفر اسرائیلی کشته شدهاند. ما میدانیم که صدها هزار فلسطینی کشته شدهاند. این یک «نژادکشی» است ولی اسرائیلها خود را قربانی تلقی میکنند.»
در این مصاحبهی بیسابقه، نخست وزیر ترکیه همچنین گفت: «اسرائیل دارای بمب اتمی، تسلیحات سنگین و تسلیحات کشتار عمومی است. چه چیزی است که آنها ندارند. آنها دارای همه نوع تسلیحات هستند. ولی من از شما سؤال میکنم فلسطینیها چه چیزی دارند. چطور فکر میکنید که آنها قادرند آن تعدادی از اسرائیلیها را که ادعا میشود نابود کنند. اجازه دهید خودمان را گول نزنیم. همه میدانند اسرائیل چگونه است».
یک نگرانی واقعی
در روز جمعه ۲۳ سپتامبر دهها هزار نفر فلسطینی با در دست داشتن پرچمهای فلسطین و عکسهای رهبران خود، عرفات و محمود عباس جمع شده بودند که به سخنان عباس در سازمان ملل که زنده پخش میشد گوش دهند. مدارس، دانشگاهها و ادارات بسته بود. همهی مردم با کمال میل آمده بودند. بر اساس آخرین آماری که گرفته شده بود ۸۰ در صد از فلسطینیها از این اقدام محمود عباس پشتیبانی میکردند، این محبوبیت حتا در غزه که عملاً در اختیار حماس است نشان داده شده بود.
ولی همین آمار نمایانگر نگرانی بود که بسیاری از ماهها پیش در مورد آن بحث و گفتگو کرده بودند. یعنی امید و انتظاری که مردم داشتند. حتا با تأیید مجمع عمومی و شناسایی فلسطین بعنوان یک کشور مستقل تغییر واقعی در شرایط کنونی بوجود نخواهد آمد. در حالیکه آمار نشان میدهد که انتظار فلسطینیها اینست که با این شناسائی مناطق کرانههای غربی آزاد، مستقل و خود مختار خواهد شد. حتا اگر این به قیمت برخورد با سربازان اسرائیلی و یهودیان اسکان داده شده باشد.
محمود عباس در پاسخ به این نگرانیها گفته بود که تایید سازمان ملل جایگزین مذاکرات با اسرائیل نیست بلکه شروع آنست. در حالیکه سه چهارم از مردم تصور میکنند رفتن به سازمان ملل یعنی به خود مختاری رسیدن.
یک مفسر سیاسی خاورمیانه میگوید: «محمود عباس به جهت کاری که انجام داد یک قهرمان شناخته شده است ولی مشکل اینست که بین آنچه او میخواهد و آنچه مردم میخواهند تفاوت زیادی وجود دارد.».
محمود عباس ۷۶ سال دارد. بارها گفته که میخواهد از زندگی سیاسی خود را کنار بکشد. در این زمان شاید میخواهد بعنوان کسی که شجاعت داشت مبارزات غیرخشونتآمیز فلسطینیها را به مجمع جهانی ببرد شناخته شود. در حقیقت مذاکرات بیثمر با اسرائیل او را خسته و ناامید کرده بود و پیش خود اندیشید تنها راه حل اینست و با رفتن به جامعه جهانی چیزی از دست نخواهد داد.
در این ماههای اخیر این مرد مو خاکستری، نوعی احساس آزادی میکرد. با شجاعت درخواستهای واشنگتن را نادیده گرفت و مصمم بود وضع اسفناک مردم خود را به قضاوت وجدان جهانی بگذارد.
مقامات اسرائیلی نه تنها مخالف این اقدام محمود عباس بودند، بلکه از عواقب نامعلوم آن بیم داشتند. شیمون پرز رئیس جمهور اسرائیل ۳ بار در ماههای اخیر مخفیانه با محمود عباس ملاقات کرد. در این ملاقاتها به محمود عباس گفت عضویت در سازمان ملل کمکی نخواهد بود. زیرا آنچه لازم است استقلال برای فلسطین و امنیت برای اسرائیلیهاست و سازمان ملل قادر نیست هیچ یک را به او بدهد. محمود عباس در پاسخ گفت: «من تنها هستم، رها شده، خیانت شده از جانب آمریکا و اسرائیل و همهی کسان دیگر».
محمود عباس میداند صرفنظر از اینکه سازمان ملل چه تصمیمی بگیرد، در بازگشت قهرمانی است که با همان مشکلات پیشین روبروست.
در این سالهای اخیر محمود عباس کوشیده است که با نحوهی برخورد حماس که ادامه مبارزات در صورت لزوم با خشونت است، مخالفت کرده و مبارزات غیرخشونتآمیز را تشویق کند. برای مردمی که از خشونت خسته و بیزار شدهاند این پیام قابل قبول بود. بطوریکه امروز اکثریت فلسطینیها معتقدند اگر حتا تظاهرات غیرخشونتآمیز در سطح وسیع بوجود آید میتواند به اشغال اسراییلیها زودتر خاتمه بدهد. وقایعی که در کشورهای عربی اخیراً روی داده است به این اعتقاد قوت بیشتری میدهد.
در عین حال چنانچه هیچ تغییری در وضعیت مردم بوجود نیاید محمود عباس محبوبیت خود را از دست داده و احتمال عکسالعملهای خشونتآمیز چه از طرف فلسطینیها و چه با تحریک و شرکت سربازان و یهودیان شهرکها زیاد است.
«یک شکست سیاسی دیگر برای اوباما»
پذیرفته شدن به عنوان یک عضو کامل در سازمان ملل باید با پیشنهاد ۱۵عضو شورای امنیت باشد و حداقل با ۹ رأی بتصویب برسد. ۵ عضو دائمی که آمریکا یکی از آنهاست بخشی از این ۹ رأی است. سپس در صورت تأیید این پیشنهاد به مجمع عمومی برود که باید توسط دو سوم از ۱۹۳ عضو به تصویب برسد.
آمریکا از ابتدا اعلام کرد که این تقاضای فلسطین را وتو خواهد کرد. به این ترتیب تقاضای عضویت از شورای امنیت نخواهد گذشت. ولی از آنجائیکه اینگونه امور در سازمان ملل هفتهها بلکه ماهها بطول میانجامد، فلسطینیها فرصت دارند که نوعی شناسایی کمتر از حد یک کشور مستقل را تقاضا کنند که پیش بینی میشود این خواسته به تصویب مجمع عمومی خواهد رسید.
تا زمانیکه این اقدامات به نتیجهای برسد، اسرائیل و فلسطین فرصت دارند که نوعی مذاکرات صلح را آغاز کنند. در عین حال مفسرین سیاسی معتقدند از آنجاییکه در آمریکا مشغولیت اصلی انتخابات ریاست جمهوری سال آینده است، بعید بنظر میرسد هیچ نوع اقدام مثبتی در این زمینه انجام شود.
رفتن فلسطینیها به سازمان ملل صرفنظر از نتایج آن برای آمریکا و بویژه پرزیدنت اوباما یک شکست سیاسی به حساب میآید. نه تنها واشنگتن نتوانست مانع شود که فلسطینیها بطور یک جانبه تقاضای استقلال نکنند، بلکه به هدف دیگری که داشت نیز نرسید. هدف این بود که تقاضای فلسطینیها به مجمع عمومی برود که یک رأی سمبولیک و کم خطرتر میتوانست باشد. ولی در این شرایط که محمود عباس تقاضای عضویت در سازمان ملل بعنوان یک کشور مستقل را کرده است، این تقاضا باید به شورای امنیت برود و آمریکا آن را وتو خواهد کرد. این عمل مغایر با تمام سخنان اوباما از ابتدای ریاست جمهوریش میباشد. اوباما همیشه هدفش را بوجود آوردن دو کشور مستقل اعلام کرده بود.
در عین حال در ۸ ماه گذشته اوباما از مبارزات مردم کشورهای عربی و آفریقای شمالی برای رسیدن به آزادی دفاع کرده است.
حنان اشراوی مقام عالیرتبه فلسطینی گفت: «پرزیدنت اوباما، مبارزات فلسطینیها را از مبارزات و خواستههای مردم کشورهای عربی جدا کرده است. بنظر میرسد که این اصول تنها در مورد عربهایی که علیه رهبران سرکوبگر خود بپا میخیزند صادق است».
اوباما رئیس جمهوری بود که از اولین روز، صلح بین اعراب و اسرائیل را مهمترین ارجحیت خود نامید و در طی بیش از دو سال و نیم حتا نتوانسته است مذاکرات صلح را آغاز نماید. سال پیش پرزیدنت اوباما در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل طی سخنرانی پر شوری خواست که تا سال آینده فلسطین بعنوان یک کشور مستقل و عضو سازمان ملل شناخته شود و امسال در همین جلسه از وتو کردن این تقاضای شناسائی سخن گفت.
اوباما در سخنرانیاش اذعان کرد که سال قبل در همین جا ایستاده و خواهان شناسايی فلسطیین بعنوان یک کشور مستقل شده بود. ولی گفت: امروز مانند آن روز من معتقدم که مردم فلسطین سزاوار داشتن یک کشور مستقل هستند. ولی من همچنین گفتم که صلح واقعی تنها بین اسرائیل و فلسطین امکانپذیر است».
نزدیکی روابط جمهوریخواهان با نتانیاهو
روابط نتانیاهو از ابتدا با اوباما سرد و غیر دوستانه بوده است. با این وقایع اخیر این روابط حتا سردتر نیز شده است.
با اختلافات سیاسی عمیقی که بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه وجود دارد و نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری، جمهوریخواهان تهدید کردند که کمکهای به فلسطین را قطع خواهند کرد. آمریکا سالیانه ۵۵۰ میلیون دلار به مقامات فلسطین کمک میکند. این پول بیشتر برای تعلیم و تجیهز نیروهای امنیتی، پلیس، ساختن برخی تأسیسات زیربنایی نظیر آن مصرف میشود.
اعضاء جمهوریخواه بویژه در مجلس نمایندگان در مخالفت با اوباما، از دولت اسرائيل پشتیبانی بدون قید و شرط کرده و اوباما را مورد انتقاد قرار دادند که در مورد فلسطینیها سختگیری بیشتری نکرده است. مجموعهی این شرایط موجب شده است که اعتبار و احترام پرزیدنت اوباما و دولت وی در بین مردم کشورهای عربی و حتا اسرائیل کم شود.
روابط تنگاتنگ بین جمهوریخواهان مجلس و دولت اسرائیل، اقدامات دیپلماتیک دولت اوباما را در مقابله با مسئله پیچیدهای مانند روابط فلسطین و اسرائیل و آغاز مذاکرات صلح تا حد زیادی خنثی کرده است. در حقیقت با پشتیبانی مجلس نمایندگان آمریکا از نتانیاهو دست رئيس جمهور برای مذاکره و یا فشار آوردن به دولت اسرائیل بسته شده است. تا جائیکه ماه گذشته برای اینکه مجلس نمایندگان ۵۰ میلیون دلار کمک به مقامات فلسطینی را رد نکند، پرزیدنت اوباما مجبور شد از نتانیاهو بخواهد با دوستانش در مجلس نمایندگان آمریکا صحبت کند. نتانیاهو از ۸۱ عضو مجلس که ماه پیش از اسرائیل بازدید میکردند خواست که این کمک را قطع نکنند.
در مقاله مفصلی در نیویورک تایمز به این رابطه بسیار نزدیک بین نمایندگان جمهوریخواه مجلس و دولت اسرائیل اشاره شده است.
اریک کنتر (Eric Cantor) نماینده مجلس از ویرجنیا که قدرتمندترین عضو یهودی در مجلس است بارها در مورد اهمیت روابط امنیتی بین آمریکا و اسرائیل صحبت کرده است. وی اخیراً گفت: «آنچه در کنگره میبینم نشان دهندهی یک رابطهی نزدیک بین آمریکا و اسرائیل است که دو حزب در این اصل شریکاند و صادقانه بگویم من فکر میکنم این با علائمی که از طرف کاخ سفید فرستاده میشود مغایرت دارد».
فردا نا معلوم است
اسرائیل اگر چه ایدهی یکنوع کشور مستقل فلسطین را قبول دارد ولی میخواهد تقریباً تمام یهودیان در مناطق فلسطینی باقی بمانند. همچنین میخواهد کنترل اورشلیم را داشته باشند. در عین حال اسرائیل میگوید چون نگران حمله گروههای تروریستی فلسطینی است باید کنترل مرزها را هم داشته باشد.
یکی دیگر از موارد اختلاف بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ است که خواستهی فلسطینیهاست. مرزهای ۱۹۶۷ شامل اورشلیم شرقی کرانههای غربی و نوار غزه است. بیش از ۵۰۰ هزار اسرائیلی در این مناطق زندگی میکنند.
یکی از دلایلی که فلسطینیها به سازمان ملل رفتهاند اینست که در نهایت بتوانند به مراجع قانونی و دیپلماتیک بینالمللی دسترسی داشته و شاید بتوانند علیه اشغال اسرائیل و ادامه اسکان دادن یهودیان در این مناطق در آینده اقدام قانونی بعمل آوردند. این موضوع دقیقاً از مواردی است که موجب خشم مقامات اسرائیل شده است.
در اینروزها رفتن محمود عباس به سازمان ملل و استقبالی که در مجمع عمومی از وی شد، روزنهی امید تازهای برای فلسطینیهاست. در پشت دیوار بلندی که مناطق و شهروندان فلسطینی را از یکدیگر و از دنیای خارج جدا ساخته است، این تصور که صدای آنها بالاخره بگوش جهانیان رسید حائز اهمیت زیادی است.
آیا تقاضای به رسمیت شناختن فلسطین بعنوان یک کشور مستقل و عضوی از جامعه بینالمللی قدمی برای پیشبرد صلح خواهد بود و یا اختلافات بیشتر بستگی به عکس العمل اسرائیل، جامعه جهانی و فلسطینیها دارد. علیرغم احساس غرور و امید، واقعیت اینست که فردا همچنان برای فلسطینیها نامعلوم است.