iran-emrooz.net | Wed, 16.03.2011, 6:18
محکومیت رژیم ایران در سازمان ملل
حسین باقرزاده
سهشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۹ – 15 مارس 2011
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
خبرهای مربوط به زلزله سهمگین و سونامی فاجعهبار ژاپن و درگیریهای نظامی لیبی بیشترین حجم اخبار رسانههای جهانی را به خود اختصاص داده و اخبار مربوط به سایر اتفاقات جهانی را به حاشیه راندهاند. از جمله، اخبار مربوط به نشست جاری شورای حقوق بشر سازمان ملل و برجسته شدن پرونده رژیم ایران در این نشست، بازتاب کمی در رسانهها یافته است. همچنین انعکاس گزارش ۶۰ صفحهای آقای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل در باره وضعیت حقوق بشر در ایران[۱] عمدتا به رسانههای حقوق بشری در سطح جهانی محدود شده و حتا در رسانهها و تارنماهای ایرانی و فارسی زبان نیز به طور محدود گزارش شده است. این گزارش به هر صورت از اهمیت خاصی برخوردار است و میتواند کار تعیین یک گزارشگر ویژه سازمان ملل برای ایران را تسهیل کند. جمهوری اسلامی در آستانه سال نو و در پایان سالی که یکی از سیاهترین کارنامههای حقوق بشری را در دو دهه اخیر به ثبت رسانده، با یکی از شدیدترین محکومیتها از سوی جامعه جهانی روبرو است.
سال ۱۳۸۹ یکی از مرگبارترین و خشونتبارترین سالهای دو دهه اخیر در حیات جمهوری اسلامی بوده است. آمار اعدام که در سالهای اخیر مرتبا بالا رفته است در این سال همچنان رو به افزایش بود، و رژیم موقعیت خود را به عنوان بزرگترین اعدام کننده جهان (نسبت به جمعیت کشور) تثبیت کرد. اعدامهای دستهجمعی مرتبا از نقاط مختلف ایران گزارش داده میشد. علاوه بر اعدامهای اعلام شده، گزارشهایی از اعدامهای مخفی از زندانهای مشهد و سایر شهرهای ایران رسیده است. در بین اعدامیها، نام چندین تن از مخالفان سیاسی رژیم نیز دیده میشد. همچنین، دهها مورد قطع عضو و به خصوص قطع دست و مجازاتهای شلاق، و اجرای این گونه مجازاتها و اعدام در ملاأ عام در این سال گزارش شد. اصرار رژیم بر مجازات سنگسار واکنش محکوم کننده جامعه جهانی را به دنبال آورد و ادامه اعدام بزهکاران خردسال (که هنوز بیش از یک سد نفر از آنان در خطر اعدام قرار دارند) عنوان «بزرگترین و آخرین جلاد کودکان در جهان» را نصیب جمهوری اسلامی کرده است.
این کارنامه سیاه حقوق بشری طبیعتا وجدان هر انسان آزاده و منصفی را به درد میآورد، و از این رو، انعکاس اخبار مربوط به نقض حقوق بشر ایران واکنش محکوم کننده بزرگی در سطح جهانی داشته است. پرونده سکینه محمدی آشتیانی که به سنگسار محکوم شده بود بازتاب وسیعی در جهان یافت و بیشترین محکومیت جهانی را متوجه رژیم ایران کرد. علاوه بر نهادها و فعالان حقوق بشری، بسیاری از هنرمندان، نویسندگان، سیاستمداران و شخصیتهای جهانی و نهادهای دولتی و مدنی غیر دولتی به دفاع از خانم آشتیانی برخاستند و مجازات سنگسار را محکوم کردند. این محکومیت جهانی به نوبه خود پرونده حقوق بشری ایران را به سازمان ملل کشاند، و مجمع عمومی این سازمان در نشست اخیر خود در آذرماه گذشته نقض حقوق بشر در ایران را شدیدا محکوم کرد. علاوه بر این، در همین قطعنامه، مجمع عمومی از دبیر کل سازمان ملل خواست که گزارشی تفصیلی از وضعیت حقوق بشر در ایران تهیه کند و به نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل که این روزها در جریان است تقدیم نماید.
انعکاس اخبار مربوط به نقض حقوق بشر در سطح جهانی، البته در درجه اول مرهون تلاش بیوقفه فعالان حقوق بشر در داخل و خارج بوده است. بسیاری از فعالان حقوق بشر در داخل کشور دقیقا به دلیل همین گونه فعالیتها مورد خشم و غضب و سرکوب مقامات امنیتی و قضایی ایران قرار گرفته و با بازداشت و زندان و محکومیت قضایی روبرو شدهاند. در سالهای اخیر در ایران، دهها فعال حقوق بشر که جرمی جز دفاع از انسانهای بیگناه و حقوق آنان و یا نشر اخبار مربوط به نقض حقوق بشر نداشتهاند (از عمادالدین باقی گرفته تا شیوا نظر آهاری) به زندانهای طولانی و مجازاتهای سنگین محکوم شدهاند. در خارج کشور نیز فعالان حقوق بشر به سهم خود برای انعکاس اخبار نقض حقوق بشر در ایران و جلب توجه جامعه جهانی تلاش زیادی کردهاند و به خصوص تا حدی توانستهاند مقامات کشورهای غربی را وادارند که در تعاملات خود با رژیم ایران مسئله حقوق بشر را نادیده نگیرند و صدای خود را در محکومیت رژیم ایران بلند کنند.
در نتیجه این فعالیتها ما در سالهای اخیر شاهد آنیم که جامعه جهانی بیش از گذشته به نقض حقوق بشر در ایران اعتراض میکند و کمتر روز و هفتهای است که صدایی در محکومیت رژیم ایران بلند نشود. این صداها همچنین در نهادهای بینالمللی و به خصوص سازمان ملل پژواک پیدا کرده است، به طوری که اکنون پس از نزدیک به یک دهه موضوع تعیین یک گزارشگر ویژه برای ایران در دستور کار شورای حقوق بشر قرار گرفته است. بار پیش که حکومت ایران به نقض وسیع و فاحش حقوق بشر در کشور دست زد، و سازمان ملل به تعیین گزارشگر ویژه برای ایران پرداخت، در سالهای آغازین دهه ۱۳۶۰ بود. مأموریت این گزارشگر، که در آغاز گالیندو پوهل و سپس موریس کاپیتورن بود، برای دو دهه ادامه یافت، و تنها در دوره دوم ریاست جمهوری خاتمی به کار او خاتمه داده شد. از آن هنگام تا کنون تلاشهای زیادی از سوی فعالان حقوق بشر ایرانی برای تعیین گزارشگر ویژه سازمان ملل صورت گرفت که تا کنون بینتیجه مانده است. ولی اکنون که کارنامه حقوق بشری رژیم ایران به دهه ۱۳۶۰ نزدیک میشود جامعه جهانی نیز آمادگی آن را یافته است که با تعیین یک گزارشگر ویژه برای ایران، پاسخ مناسب آن را بدهد.
گزارش آقای بان کی مون به تفصیل به موارد نقض حقوق بشر در ایران میپردازد و واکنشهای رژیم ایران را در قبال تلاشهای سازمان ملل توضیح میدهد. اهمیت خاص این گزارش در این است که نه از سوی وزارت خارجه آمریکا یا یک نهاد دیگر غربی که رژیم بتواند آنان را به خصومت با ایران متهم کند انتشار یافته و بلکه از سوی سازمانی که دولت ایران خود یک عضو آن است و دبیر کل این سازمان تهیه و نشر یافته و بیش از هر سند دیگری در جامعه بینالملل و برای اعضای سازمان ملل اهمیت پیدا میکند. گزارش علاوه بر توضیح موارد نقض حقوق بشر، از سلب آزادیها و سرکوب فعالان جامعه مدنی گرفته تا گسترش موج اعدام و مجازاتهای خشونتبار مانند قطع عضو، اضافه میکند که رژیم ایران از سال ۲۰۰۵ به هیچ یک از گزارشگران ویژه موضوعی سازمان ملل اجازه نداده است که از این کشور دیدن کنند. به عبارت دیگر، رژیم ایران یکی از متمردترین اعضای سازمان ملل در زمینه حقوق بشر بشمار میرود.
صدور قطعنامه علیه رژیم ایران در سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن، بیش از هر نهاد دیگری، از وخامت وضع حقوق بشر در ایران خبر میدهد. گزارشهای دیگری که در این باره صادر میشود یا از سوی نهادهای مستقل حقوق بشری است (مانند عفو بینالملل) یا از طرف نهادهای دولتی در غرب (مانند وزارت امور خارجه آمریکا) انتشار مییابدد. رژیم ایران به راحتی میتواند گزارشهای نوع دوم را سیاسی تلقی کند و آنها را نادیده بگیرد. گزارشهای نوع اول نیز نوعا از سوی رژیم نادیده گرفته میشود و یا نویسندگان آن به غرضورزی متهم میشوند. ولی سازمان ملل و نهادهای آن (از جمله، شورای حقوق بشر) از نمایندگان کشورهایی تشکیل شده که غالبا بر اساس روابط سیاسی خود با رژیم ایران در باره پرونده حقوق بشری آن موضع میگیرند. رژیم جمهوری اسلامی بارها سعی کرده است (و موفق شده) که کشورها و رژیمهای دوست خود در سازمان ملل و شورای حقوق بشر را وادارد که در پرونده حقوق بشری آن به نفع رژیم ایران موضع بگیرند و یا دست کم آن را محکوم نکنند. به همین دلیل نیز، تلاشهای فعالان حقوق بشر برای محکوم کردن ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل در گذشته کمتر موفق بوده است. از این رو، اگر روزی این شورا یا سازمان ملل یا دبیر کل آن وضعیت حقوق بشر در ایران را محکوم کنند نشان دهنده انزوای بیش از حد رژیم نه فقط در برابر کشورهای غربی و بلکه در جامعه جهانی است.
قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل یا شورای حقوق بشر البته قدرت اجرایی ندارند و نمیتوان انتظار داشت صرف صدور این قطعنامهها به اعمال فشارهای بینالمللی علیه رژیم ایران و تغییر رفتار آن بینجامد. ولی اسناد سازمان ملل از اعتبار خاصی در جامعه جهانی برخوردارند و مورد توجه کشورهای عضو قرار میگیرند. علاوه بر آن، اگر شورای حقوق بشر به تعیین گزارشگر ویژه برای ایران رأی دهد، کانال مستقیمی برای انعکاس اخبار مربوط به نقض حقوق بشر در ایران در سازمان ملل ایجاد خواهد شد و کارنامه حقوق بشری رژیم ایران بیش از گذشته در معرض دید جامعه جهانی قرار خواهد گرفت. این بر عهده فعالان حقوق بشر ایرانی در داخل و خارج کشور است که از این کانال حد اکثر استفاده را برای گزارش موارد نقض حقوق بشر به عمل آورند و صدای خاموش قربانیان سرکوب و شکنجه و اعدام در ایران را به گوش جهانیان برسانند. رژیم ایران در آستانه سال نو بیش از هر زمان دیگر در یکی دو دهه اخیر در زیر فشار جامعه جهانی قرار گرفته است. تلاش کنیم تا با کاربرد این ابزار فشار، از رنج و درد قربانیان نقض حقوق بشر در ایران در سال ۱۳۹۰ بکاهیم.
با امید بهروزی مردم ایران و پیروزی فعالان حقوق بشر در سال جدید، نوروز ۱۳۹۰ بر همگان مبارک باد.
-----------
۱. متن انگلیسی گزارش آقای بان کی مون را در این جا ببینید:
http://www2.ohchr.org/english/bodies/hrcouncil/docs/16session/A.HRC.16.75_AUV.pdf