ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 05.03.2011, 8:19
بیاری هم‌میهنان معترض داخل بشتابیم!

م رها

خیزش دوباره اعتراض‌های خیابانی در ایران در شرایطی صورت می‌گیرد كه حاكمیت دروغ، كودتا و سركوب به بهترین وجهی از رویدادهای اعتراضی سال گذشته پند گرفته است و می‌كوشد اثرات داخلی و خارجی این اعتراض‌ها را تا حد ممكن خنثی كند. اعتراض‌ها در سال ٨٨ زمانی آغاز شد كه هنوز روزنامه‌نگاران خارجی برای تهیه گزارش از انتخابات ریاست جمهوری در ایران بسر می‌بردند و جوانان شجاع زن و مرد كشور نیز می‌توانستند براحتی برای سازماندهی اعتراضات از شبكه‌های اجتماعی مجازی بهره گیرند و از سركوب‌ها و ددمنشی‌های اوباشان ولایت ویدئو و تصویر تهیه كنند و در اختیار افكار عمومی جهانیان قرار دهند. افزون براین شبكه‌های ماهواره‌ای با مشكل پارازیت و اختلال در پخش برنامه‌ها روبرو نبود و گزارش‌های خبری بسادگی در دسترس هم میهنان داخل قرار می‌گرفت. از این‌روی، خیزش اعتراضی در سال ٨٨ در طول چند روز در سرفصل خبرهای جهان قرار گرفت و كودتاچیان را با بی‌مشروعیتی كامل در داخل و خارج روبرو ساخت. با گذشت حدود بیست ماه و شركت معترضین در اعتراض‌های گوناگون، دولت كودتا و نیروهای امنیتی - نظامی ولایت مدار را برآن داشت كه برای محدود كردن همه جاینه جنبش تدابیز زیر را برگزیند:

١- پادگانی كردن فضای شهرها


در ٢٢ بهمن سال گذشته كودتاچیان و لات‌های ولایت خیابان‌های شهرهای بزرگ را به اشغال خود درآوردند و امكان استفاده از نماد سبز را برای معترضین از میان برداشتند بدین ترتیب ٢٢ بهمن پارسال از سوی كوتاچیان مصادره شد. در ٢٥ بهمن و دو اعتراض پس از آن هرچند صدها هزار نفر از هواداران جنبش سبز در جو فوق العاده پلیسی شهرهای بزرگ كشور تواتستند اعتراض خود را نسبت به كشته شدن جوانان و ربوده شدن رهبران جنبش به گوش ناشنوای ولی فقیه و كودتاگران برسانند اما اشغال نظامی شهرها به نیروهای سركوب امكان داد كه از بهم پیوستن معترضین و شكل دادن راهپیمایی گسترده جلوگیری نمایند. مقایسه برخورد نیروهای پلیس در بیشتر كشورهای عربی و ایران نشان می‌دهد كه برخورد نیروهای امنیتی در ایران بسیار سركونگرانه‌تر و بی‌رحمانه‌تر است و در نتیجه در بیشتر این كشورها معترضین راحت‌تر می‌توانند اعتراض‌هایشان را به گوش جهانیان برسانند.

٢- محدودیت‌های شدید خبررسانی


ترفند دیگر كودتاچیان ایجاد محدودیت شدید برای رسانه‌های خارجی، داخلی و رسانه‌ها در فضای مجازی بوده است. هم اكنون خبرگزاری‌های مهم جهانی مانند بی‌بی سی، سی ان ان و منطقه‌ای مانند العربیه از داشتن دفتر نمایندگی در كشور محرومند و یا به آنها اجازه تهیه گزارش از اعتراض‌ها و فرستادن به خارج داده نمی‌شود. افزون براین از چندین روز پیش از برگزاری هر اعتراض خیابانی سرعت اینترنت به بهانه‌های گوناگون به شدت كند می‌گردد و بدین ترتیب امكانات جنبش سبز برای سازماندهی، خبررسانی و ارسال ویدئو، عكس و گزارش از وحشی گری‌های نیروهای سركوب و ولایت مدار بشدت كاهش می‌یابد. این درحالی است كه رسانه‌های مستقل داخلی نیز از پخش اخبار و اطلاعیه‌های جبنش سبز محروم‌اند و روزنامه‌های مواجب بگیر دولتی و رسانه غیرملی نیز تنها به پخش دروغ و شایعات علیه جنبش و اعتراض‌های مردمی می‌پردازند. اما كشورهای عربی از این جنبه نیز در شرایط بسیار بهتری بسر می‌برند. هرچند اینترنت در مقاطعی در برخی از كشورها از جمله مصر قطع گردید اما بطوركلی جوانان عرب از امكانات این ابزار مهم دیجیتالی بشدت ایران محروم نشده‌اند و حتی در بدترین شرایط خبر گزاری‌های خارجی نیز توانسته‌اند با تهیه گزارش از این كشورها مردم جهان را درجریان رویدادها قرار دهند و افكار عمومی را نسبت به جنبش دمكراتیك جهان عرب حساس نگه دارند.

٣- ربودن رهبران جنبش همزمان با رویدادهای لیبی


ولی مطلقه فقیه و كودتاچیان از رویدادهای لیبی و وحشی گری‌های قذافی بهره جستند و رهبران جبش را ربودند. این كوردلان بخوبی می‌دانند كه جهان درگیر اخبار و گزارش‌هایی است كه از لیبی و دیكتاتور این كشور به دست جهانیان می‌رسد. كشورهای غربی و سازمان‌های بین‌المللی یكپارچه در برابر رویدادهای این كشور حساس شده‌اند و برای محدود كردن این دیكتاتور دیوانه راهكارهایی را پیش‌بینی كرده‌اند. بنابراین ربودن رهبران جنبش هرچند اعتراض دولت آمریكا و اتحادیه اروپا را برانگیخت اما نتوانست در صدر اخبار جهان قرار گیرد و فشاركافی بر كودتاچیان وارد سازد. افزون براین به كارگزاران حاكمیت كودتا از جمله دادستان كشور، دادستان تهران، وزیر امور خارجه و رئیس كمسیون امنیت ملی مجلس امكان داد كه با دروغ پراكنی موضوع ربودن و یا دستگیری رهبران جنبش را تكذیب كنند. دروغ‌های كودتاچیان درعین حال نشانه ترس آنها از خشم هواداران جنبش و فشارهای جهانی است.

یاری ایرانیان خارج كشور

با توجه به نكته‌های بالا ایرانیان خارج كشوردر امر یاری رساندن به پیكار هم میهنان شجاع داخل مسئولیت بالایی برعهده دارند. با توجه به شرایط دمكراتیكی كه در اغلب كشورهای محل سكونت ایرانیان حاكم است، هر ایرانی كه نسبت به آینده كشور و مردمان آن نگران است می‌تواند در حد امكانات بیاری جنبش دمكراتیك داخل بشتابد. در این راستا نقش احزاب، سازمان‌های سیاسی و مدنی از اهمیت بسیاری برخوردار است. نگارنده راه‌های زیر را پیشنهاد می‌كند:

١- تاریخ صد سال گذشه كشور نشان داده است كه پیكار علیه استبداد تنها زمانی به ثمر رسیده است كه كلیه اقوام و ملیت‌ها در كنارهم دولت مركزی را با چالش روبرو ساخته‌اند. هیچ قومی به نتهایی قادر نیست با توجه به استبداد دینی حاكم حتی با توسل به خشنونت و یا با اتكاء به قول قرارهای بیگانگان به خواسته‌های قومی ویا دمكراتیك دست یابد. جنبش سبز فرصتی تاریخی است كه به همه اقشارو طبقات و اقلیت‌های قومی، ملی و دینی امكان می‌دهد با دگرگونی توازن قوا به سود جنبش سبز در یك روند مسالمت آمیز و دراز مدت قانون اساسی را تغییر دهند و راه را برای رفع تبعیض‌های قومی، جنسی و شهروندی باز نماید. شركت احزاب رسمی كردستان در ٢٥ بهم رویداد مباركی بود كه پیكار جنبش سبز را به مرحله‌ی تازه‌ای ارتقاء داده است. نمایندگان رهبران جبنش سبز و رهبران احزاب و سازمان‌های ریشه دار قومی و ملی در خارج كشور وظیفه تاریخی بزرگی برعهده دارند تا با هماهنگی پیكار علیه استبداد دینی دست رسی به هدف‌های دمكراتیك را امكان پذیرتر سازند.

٢- درحالی كه ایرانیان خارج كشور در كنش‌های فردی كامیابی‌های زیادی بدست آورده‌اند اما شوربختانه در همكاری‌های دسته جمعی بیشتر ناكام مانده‌اند. یكی از علل آن فردگرایی شدید در میان ما ایرانیان است كه دلایل آن نیاز به مطالعه جداگانه‌ای دارد. بهرروی، لازم است نویسندگان، نخبگان و صاحب نظران در نقد و واكاوی دیدگاه‌ها و برنامه‌های دیگران با مسئولیت بیشتری برخورد كنند و بجای نخبه كشی كه مایه دلسردی جوانان است و یا طرح خواسته‌های حداكثری كه تفرقه برانگیز است در جهت ایجاد همكاری تلاش كنند.

٣- ما ایرانیان خارج كشور معمولا ً از تابعیت دوگانه برخورداریم. بنابراین می‌توانیم با بهره گیری از حقوق شهروندی خود از دولت‌های میزبان بخواهیم كه از خواسته‌های دمكراتیك ما در رابطه با ایران دفاع كنند. از اینروی به‌غیراز شركت در تظاهرات و آگاهی رساندن به افكارعمومی، با تماس فردی (فرستادن ‌ای میل) و یا سازمانی با نمایندگان وزارت امور خارجه كشورهای محل اقامت، از مقامات بخواهیم سفرای خود را از ایران فراخوانند [١] و یا حداقل با فراخواندن سفیر و یا كاردار سفارت ایران به وزارت امور خارجه، به ربودن رهبران جنبش و سركوب اعتراض‌های خیابانی اعتراض كنند. ایرانیان مقیم سوئد در این رابطه تاكنون تجربه خوبی داشته‌اند. در اثر تماس چند تشكل ایرانی با دولت سوئد سفیر ایران به وزارت خارجه فراخوانده شد و در مورد وضعیت رهبران ایران مورد پرسش قرار گرفته است.

٤- با توجه به اختلال در كار شبكه‌های ماهواره‌ای، كندشدن اینترنت و یا عدم دسترسی بسیاری از هم میهمان داخل به خبرها لازم است ایرانیان خارج كشور بهر وسیله ممكن از جمله تلفن هم میهنان را در جریان فراخوان‌ها و اخبار داخلی قرار دهند. كمپین تماس سبز با حدود ٥٠٠ هوادار تجربه خوبی را در زمینه اطلاع رسانی با تلفن در اختیار دارد [٢].

جمعیت چند میلیونی خارج كشور با امكانات گسترده و شرایط دمكراتیك حاكم در كشورهای میزبان می‌تواند بطور فردی و یا دسته جمعی و سازمانی و با تحمل كمترین هزینه‌ها، بیاری هم میهنان داخل بشتابد و در تحقق دمكراسی در ایران نقش بسیار مهمی ایفا كند. در این راه كوتاهی نكنیم!

١٣ بهمن ٨٩
-------------------------
١- حالا باید خارج از کشور همت کند، دویچه وله، ٢ مارس ٢٠١١
http://www.dw-world.de/dw/article/0,,6457204,00.html

٢- کمپین تماس سبز؛ فصلی نو در مبارزات توییتری و فیس‌بوکی، دویچه وله، ٢ مارس ٢٠١١
http://www.dw-world.de/dw/article/0,,6457317,00.html