iran-emrooz.net | Sun, 20.02.2011, 8:57
آیا ارتش لیبی نقش خود را ایفا خواهد کرد؟
دکتر حسن هاشمیان
دیروز و در پی بروز خشونتهای بیسابقه و بالا رفتن تعداد کشته شدگان ناآرامیهای اخیر در کشور لیبی، «شورای انقلاب » در این کشور که برای مدتها صدای از آن نمیرسید، برای نخستین بار وارد عمل شد و از معمر قذافی رهبر این کشور تقاضا کرد از قدرت کناره گیری کرده، امور کشور را به ارتش واگذار کند. اگرچه قذافی به این درخواست پاسخ مثبت نخواهد داد اما رفته رفته نام سرلشکر «ابوبکر یونس» فرمانده ارتش لیبی بیشتر بر سر زبانها خواهد افتاد. اخبار رسیده از لیبی حکایت از آن دارد که نیروی ارتش به شدت از روش برخورد سرهنگ قذافی با وقایع جاری ناخشنود است. ارتش مایل است در حین اینکه قدرت اداره شهرها و به ویژه شهرهای شرقی کشور را بر عهده داشته باشد، افق راه حل سیاسی نیز روشن شود. اما معمر قذافی بر سیاست تمرکز قدرت در پایتخت و سرکوب شدید مخالفان در شهرهای دیگر اصرار میکند که چنین سیاستی به خصوص در «بنغازی» و «بیضا» به شکست انجامیده است. در شهر بیضا وضعیت بسیار وخیم است و «شبه نظامیان» سارق و آدم کش بر آن مسلط شدهاند. آنها هر کسی را که تلاش کند در برابرشان بیایستد نابود میکنند و عملا شهر به دست آنها افتاده است.
همچنین آنچه که فرماندهان ارتش را بیشتر خشمگین کرده است، سیاست رویارویی مفرط نیروهای نظامی با مردم است که در اثر آن بسیاری از سربازان ناراضی از دستورات مافوق خود سرپیچی کرده و به مردم پیوستهاند. این امور در حالی اتفاق میافتد که رژیم قذافی وحشیگریهای کم نظیری از خود نشان داده و با قساوت هر چه تمامتر با مردم برحورد میکند. شبکه اینترنت کامل قطع شده و امواج پارازیت بر شبکههای خبری از جمله تلویزیون الجزیره جاری شده است و روشنفکران لیبیایی که با شبکههای خبری مصاحبه میکنند بلافاصله دستگیر شده یا در صورت فرار منازل آنها با خاک یکسان میشود. علیرغم چنین خشونتی عملا شهر بنغازی (در هزار کیلومتری شرق طرابلس) و دیگر شهرهای مناطق شرقی کشور به دست مخالفان افتاده و تظاهرات به برخی از مناطق پایتخت رسیده است.
بیخاصیتی «کمیتههای انقلاب»
کمیتههای انقلاب که مهمترین رکن قدرت رژیم قذافی در لیبی به حساب میآیند، در رویدادهای اخیر لیبی عملا نشان دادند که علی رغم تمام قساوتی که در برابر مردم به کار گرفته اند هیچ کارکردی برای نظام نداشته و در برابر جنبش رهایی بخش ملت، تافته جدا بافتهای بیش نیستند. این کمیتهها که در سال ۱۹۷۷ رسما آغاز به کار کرده اند نیروهای چند منظورهای هستند که در انواع فعالیتها مورد استفاده رژیم حاکم قرار میگیرند. در انجام راه پیمائیهای دولتی، در سرکوب مخالفان، در تبلیغات و کنترل افکار ورسانهها ، در توزیع اعانهها و در ایجاد شبکههای خبرچینی و تجسس بر ضد مردم بسیار فعال بودند. در طی چهار دهه گذشته سریال تکراری کمیتههای انقلاب چنان برای مردم به نمایش گذاشته شده که هیچ مفهومی نفرت انگیزتر از نام کمیتههای انقلاب برای مردم لیبی وجود نداشت. مواد فکری این کمیتهها معجونی از هذیان گویی قذافی در مورد گذشته، حال و آینده اعراب و مسلمانان در کتابی تحت عنوان «کتاب سبز» جمع آوری شده است. کتابی که به عقیده بیشتر روشنفکران لیبیایی نوشتهها و اندیشههای قرون وسطی از آن بسیار جلوتر بود. به همین دلیل نفرت انباشته شده در دل ملت با کوچکترین شعلههای قیام مردمی به انتقام جویی از اعضای کمیتههای انقلاب تبدیل شده است. این کمیتهها که به زعم معمر قذافی «جماهیریه» (به معنی برخاسته از مردم) خوانده شد و نظام سیاسی لیبی را بر این اساس «جماهیری لیبی» نام گذاری کردند، در حوادث اخیر نشان داد که تا چه اندازه از وجود واقعی مردم تهی میباشد. در سراسر لیبی تعداد کمیتههای انقلاب به رقم ۱۲هزار میرسد که هر یک از آنها بطور متوسط میتواند ۱۰۰ نفر عضو داشته باشد. اما اعتراضات اخیر مردم نشان داد که این انبوه مفت خوران وجود واقعی نداشته است.
آشفتگی دولت و فرار رانت خواران
از دست رفتن حاکمیت رژیم قذافی در بسیاری از شهرهای کشور و خشونت بالای برخورد با معترضین آشفتگی را به داخل شورای وزیران لیبی کشاند به طوری که وزیر دادگستری استعفای خود را تقدیم کرد و وزارت کشور به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. این به این معنا است که دولت لیبی همانند گذشته دیگر نمیتواند به کار خود ادامه دهد و این موضوع نقش ارتش را در حوادث آینده لیبی پر رنگ خواهد نمود.برخی گزارش هم حکایت از این دارد که مجموعهای از دولتمردان به جای تفکر درباره بهبود اوضاع و اداره بهینه کشور، به فکر فرار از کشور افتادند تا همانند مسؤولان مصری در قبضه انقلاب احتمالی اسیر نشوند و این نشان میدهد که تا چه مقدار رژیم معمر قذافی به لرزه افتاده است.
سخن آخر اینکه علی رغم تمام اخبار اندوهناکی که درباره تعداد کشتهها و ناامنیها از لیبی میرسد و از آنجایی که معمر قذافی تصویر یک «حاکم مسخره» را در رسانههای جهان از خود به جا گذاشته است، در میان شعارهای مختلفی که مردم لیبی برای احراز حقوق خود سر میدهند، یک شعار نیز نگاه تمسخرآمیز این ملت به حاکم خود را بیان میکند:
قذافی موفرفری / از دیدنت خسته شدیم!