سعید شروینی
انتخابات مجلس ملی ونزوئلا روز یکشنبه برگزار شد. حزب واحد سوسیالیستی هوگو چاوز و متحد آن یعنی حزب کمونیست نزدیک به 95 کرسی از 165 کرسی مجلس را کسب کردند. 64 کرسی هم نصیب اپوزیسیون (میز اتحاد دمکراتیک) شد که اتحادی است از 30 حزب و گروه مخالف چاوز.
کند شدن رشد اقتصادی ونزوئلا، کاهش قیمت نفت که تاثیر فاحشی بر شتاب اجرای برنامههای اجتماعی و عامهپسند چاوز داشته، تورم نزدیک به 30 درصد، خشکسالی که نیروگاههای آبی را با مشکل مواجه کرده و به جیرهبندی برق در بسیاری از نقاط کشور انجامیده استٰ، ناامنی در برخی از شهرهای بزرگ و ضریب نسبتاً بالای قتل و کشتار، همه و همه محملهای مساعدی بودند که یک اپوزیسیون منسجم و هشیار بتواند انتخابات را به نفع خود رقم بزند.
ولی بخشهایی بزرگی از مردم همچنان به اپوزیسیون بیاعتمادند و برنامههای اجتماعی چاوز (که نه از توان اقتصادی و تولیدی کشور که از رهگذر درآمدهای نفتی تامین مالی میشوند) را به رغم سکته و کندی در روند آن با اهمیتتر از آن میدانند که قدرت را به دست اپوزیسیون بسپارند. این اپوزیسیون برای بخشهایی از مردم همچنان یادآور فساد و بیعدالتییی است که تا سال 1999 در ونزوئلا حاکم بوده است. این که دولت چاوز هم به ویژه در این اواخر بیش از پیش به فساد آلوده شده هنوز چنان وجههی منفی به این حکومت نداده که رویگردانیهای گسترده از آن شروع شود و اپوزیسیون بتواند از آن بهره قابل اعتنایی ببرد.
اپوزیسیون اما در این انتخابات نشان داد که تا حدود زیادی از اشتباهات گذشته خود آموخته است. در 10 سال گذشته این اپوزیسیون هم به راههای ضددمکراتیکی همچون کودتا دست یازیده، هم از طریق اعتصاب و اخلال در صنعت نفت کوشیده زیر پای دولت چاوز را خالی کند، هم انتخابات سال 2005 را کاملا بایکوت کرده و هم ...
اما به ویژه تحریم سال 2005 نشان داد که چگونه قدرت در مجلس مفت و مجانی تمام و کمال تحویل هواداران چاوز شد. همین قدرت انحصاری، چاوز را وسوسه کرد که طرح تغییر قانون اساسی که در رفراندوم سال 2007 رای نیاورد را با رای دو سوم مجلس به تصویب برساند و راه را برای شرکت خود در دور سوم ریاست جمهوری درسال 2012 هموار کند.
شکست و پیروزی برای اپوزیسیون
اپوزیسیون تا قبل از سال 2005 که در مجلس حضور داشت، دارای 80 کرسی بود، در انتخابات دیروز اما، به رغم اتحاد گستردهتر و ضعف بیشتر دولت چاوز تنها 65 کرسی را از آن خود کرده است. از این رو موفقیت درخشانی برای آن به حساب نمیآید. ولی هدف اپوزیسیون در این انتخابات، یعنی ممانعت از کسب اکثریت دو سوم کرسیها توسط طرفداران چاوز، محقق شده است. به این ترتیب مواردی همچون پیشبرد برنامههای اجتماعی با استفاده از درآمدهای نفتی، تعیین ترکیب اعضای دیوان عالی کشور و شورای ملی مستقل انتخابات و نیز قراردادهای مهم با کشورهای خارجی "دوست" (کوبا و ایران و ...) دیگر مسائلی نیستند که با آرایی کمتر از دو سوم مجلس و تنها با رای نمایندگان هوادار چاوز رقم بخورند. از این پس اپوزیسیون بنا به قانون اساسی میتواند در همه این موارد اعمال نظر و اراده کند.
شاید یکی از نتایج انتخابات روزی یکشنبه و توازن قوای جدید، این باشد که فضای سیاسی کمی از حالت قطبی خارج شود و دولت و اپوزیسیون با توجه به وزن یکدیگر، تعامل و رقابت دمکراتیکتری را در صحنه سیاسی شکل دهند. حالا دیگر نه دولت قدرت و اختیارات بیحد دارد و از جلب نظر اپوزیسیون دراین یا آن مورد بینیاز است و نه اپوزیسیون میتواند با اتکا به دلایلی همچون "بیرونبودن از ساختارهای قدرت" صرفا ساز مخالف بزند و عدم ارائه برنامهها و راهحلهای معین برای این یا آن مشکل اجتماعی را توجیه کند.
وضعیت پولاریزه تا کنونی البته میتوانست بیشتر دچار تعدیل شود، در صورتی که حزب کوچک "میهن برای همه" بیش از دو کرسی مجلس را کسب میکرد. خانم مارگاریتا لوپز مایا، تاریخدان سرشناس ونزوئلا و چهرهی معروف چپ در این کشور که تا سال 2005 در حمایت از چاوز تردیدی نداشت، در سالهای اخیر با تلاش چاوز برای تمدید قدرت خویش از طریق تغییر قانون اساسی و تبدیل نسبی پارلمان به اسب یدک قدرت، از در مخالفت درآمده است. او سرانجام از دولت فاصله گرفت و در پارلمان همراه با همفکران خویش (مجموعاً 6 نماینده) از صفوف متحدان چاوز جدا شد تا "پاسدار آزادیهای بیشتر درجامعه و تحکیم استقلال پارلمان" باشد. خواست مایا اما در جامعه قطبی شده ونزوئلا پژواک چندانی نیافت و حزب او در انتخابات دیروز تنها 2 کرسی را به دست آورد.
شکست و پیروزی برای دولت
این انتخابات اما برای دولت چاوز نیز، هم شکست بود و هم پیروزی. چاوز و حزب متحد سوسیالیستیاش به همراه حزب کمونیست هدف خود را کسب دو سوم کرسیهای مجلس تعیین کرده بودند. عدم تحقق این هدف جز شکست هواداران چاوز معنای دیگری ندارد.
در عین حال، این انتخابات نیز بسان 15 انتخاباتی که پس از به قدرت رسیدن چاوز برگزار شدهاند حداقلهای لازم یک انتخابات منصفانه و سالم را دارا بوده است. و اگر بازآرایی اخیر حوزههای انتخاباتی اینجا و آنجا قسماً به سود هوادارن دولت تمام نمیشد، این سلامت ضربب باز هم فزونتری مییافت. با این همه، ناظران بینالمللی سلامت انتخابات را بیشتر از قابل قبول میدانند. از 569 شکایتی که تسلیم کمیسیون انتخابات شده، 139 مورد به معیوببودن کامپیوترهای انتخاباتی برمیگردد. وجود برخی شعارها و پلاکاتهای انتخاباتی در شماری از حوزهها و نیز دیرگشایی برخی از حوزهها از دیگر موارد شکایت بودهاند.
با شکست در انتخابات یکشنبه، در صورتی که چاوز در سیاستهای اجتماعی و اقتصادیاش همچنان با عقبگشت و سکته مواجه باشد وضعیت برای پیروزیش در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 سختتر خواهد شد. این که این ترس از شکست، چاوز و هوادران او را به سوی برخی مکانیزمها و شیوههای ضددمکراتیک سوق دهد، امری منتفی نیست، ولی با توجه به تجربهی 10 سال اخیر قطعیتی هم برای آن وجود ندارد.
مدرسهای برای حکومت ایران
نیروهای حاکم در ایران که ارادات ویژهای به چاوز دارند، این امکان را هم دارند که به جای تقلید صرف از شعارها و مدعیات دهنپرکن ضدآمریکایی و طرحهای عامهپسند مبتنی بر درآمدهای نفتی او، مواردی همچون برگزاری انتخابات نسبتاً سالم در ونزوئلا یا رویکرد دولت این کشور در قبال اقلیتهایی همچون یهودیان و ... را هم به دیده بگیرند و به آن اقتدا کنند.
در ونزوئلا اگر انتخابات عاری از کم و کاستیهای غیراساسی نبوده است، ولی نه نهادی مانند شورای نگهبان مشغول "نظارت استصوابی" و حذف و تصفیه نامزدان انتخابات بوده و نه از حضور ناظران بینالمللی جلوگیری شده است. نه سرکار کسی به کهریزک و داغ و درفش افتاده ، نه مخالفان به گونهای گسترده روانه زندانها شدهاند، نه احکام زندان و تبعید برای کسی صاد ر شده و نه از حصر رهبران اپوزیسیون و حمله به خانه و کاشانه و جسم و جان آنها خبری بوده است. رهبران ایران برای یادگرفتن برگزاری انتخابات اگر به دلایل ایدئولوژیک به رسم و شیوههای رایج در دمکراسیهای غربی اعتنایی نمیکنند، دستکم این امکان را دارند که نزد "متحد ضدآمریکایی" خود به تلمذ و درسآموزی بروند.
نظر کاربران:
مینویسید اپوزسیون ونزوئلا کماکان در حال پرداختن هزینه فساد دوران قدرتش هست به گمان من حکومت اسلامی ایران بیشتر از این تجربه، درس خواهند گرفت زیرا نه تنها فساد گسترده در سواستفاده از ثروت کشور در سطحی گسترده بویژه در این ۲۰ سال اخیر در کنار بسیاری از کارهای که میشود به راحتی آنان را در زمره جنایت علیه بشریت نام نهاد این تصور درست را برای آقای خامنهای ایجاد کرده که از دست دادن هر گونه قدرت به هر اندازه فروپاشی در پی دارد و در صورت شکست در انتخابات امکان بازگشت آنان به قدرت بسیار سخت تر از اپوزسیون ونزوئلا خوهد بود اگر نگوییم غیر ممکن
بهروز
*
آقای شروینی عزیز آفرین بر شما که همیشه مطالب انتخابی و نوشته هایتان ارزنده و آموزنده اند . در حیرتم که چگونه این نوشته و مشابه های آن که تمام عواطف انسانی خواننده را بیدار و احساس مسئولیت شدید در او ایجاد میکند نتواند در مامورین و مسئولین امور امنیتی ، اطلاعاتی،زندان ها و مامورین قضائی و مقامات بالا ی ایران بی تاثیر باشد.
موفق وباشید. حسین