iran-emrooz.net | Fri, 05.02.2010, 10:02
نشانههای بنبست...
احمد فرزانه
از خشم مردم بترسید که نمونهای از خشم خداوند قهار است
"نهج البلاغه ترجمه جواد فاضل"
هتاکیهای کیهان، وحجه الاسلام رانده شده اول انقلاب "شجونی" در صدا وسیما، ضد ونقیضهای ده نمکی و...که سعی مینمودفسا د را ازسطح فراتر نبرد – در کاخ شیشهای مانده وبه کاخ مرمر نرسد - که اگر غیر از او بود امروز دراوین و انفرادی بود. کاخی که هرکه در آن شد طاغوت گردید و زندانی طاغوتیان متملق، که ده نمکی سعی نمود بدانان نزدیک نشود چه بقول خودش هزینه دارد. درعین حال حقایقی را افشا میکرد. اینها همه امروز نشان از خشم ویاس ودرماندگی سردمداران انتخابات دستکاری شده دارد، که در حال فروپاشی است.
اعدام، تهدید، تحریک، مناظره تا نماز جمعه با اما مان جماعتی که بیشتر تداعی کنندهی نوعی لومپنیسم در این حوزه وطبقه است که حالا دارد دست خودرا رومیکند، تا جاییکه هشدارهای امثال آیت اله منتظری، محقق داماد و...و نمونه "حجاج بن یوسف" برایشان کم است(۱)، کسانیکه تباه کنندهی آرمانهای انقلابی مردم بوده که مهمترینش "آزادی وعدالت" بود.
نماز جمعهای که روز اول طالقانی با یک میلیون جمعیت خواند وحالا با کمتر از پنجهزار نفر وبیشتر مزدوران ولومپنها، که باقی همه بخاطر فساد گسترده، و جابجایی " آرا " وتقلب در انتخاباتها اصلاح طلب و"سبز" شدهاند. چه انقلاب بالاخره به ضد انقلاب تبدیل شده که " آزادی واستقلال وحتی جمهوری اسلامی..." ازیاد رفته است. از انقلاب فقط بعد از سی سال دادگاه انقلابش ماند ه. که غیر قانونی است. زیرا که دلارهای نفتی " قدرت " را نفتی وتاریشه فاسد نموده، که باید اصلاح شود ویا برود، در آمدهای کلانی که برای مردم ایران تورم صددرصدی آورد، و برای حاکمان ابزار بیشتر سرکوب، که هدفهای انقلاب در مجموع فراموش شد.
با امثال سید احمد خاتمی که شناسنامه بدلی برایش بخاطر خراب کردن سید محمد خاتمی درست کردند، تا جنتی که بیشتر با بیاناتش وعملکردش از هم اکنون معلومست که جهنمی است، که یکبار در نمازجمعه یکی دوسال قبل درماه محرم گفت " از خودم بخاطر اعمالم خجالت میکشم " وقتی ابتدای نما.ز همه را مطابق معمول به " تقوا " دعوت میکرد. " اوصیکم بتقوی اله" امام جمعهای که " برایش مهم نیست جان جوانانی که ربطی به انتخابات ندارند، او بحساب خود میخواهد زهر چشم بگیرد " او از قدرت تکوین خون بیگناهان غافل است، ونمیداند سیل خون شهیدان رژیم شاه را از بین برد".(۲)
وبعد هم طلبههای مزدوری که شاگر د مصباح یزدی ویکی دوتا دیگر هستند که در حوزه هم اگر اگر حقوق کلان نگیرند خط عوض میکنند،.ویا آنها که درشرکت قند دزفول سهامی دارند که بصورت |" هدیه " برای شرکت در تظاهراتها همراه با نیروهای سرکوب یکروز کفن پوشیده، ویکروزعلیه مراجع جنجال بپا میکنند... حکومتی بدین گونه تاکی میتواند بماند ؟. اینها نشان از " درماندگی رهبران آن " است " !! امروزمادر شرایط بی دولتی بسر میبریم. دولتی قلابی که درمجلس هم اگر حمایت رهبر نباشد رفته است.
حکومتی که با انباشت نفرت مرتبا کم کم عنان نه تنها "قدرت" بلکه عنان خود و ایل وتبارش از دستش خارج شده تا جاییکه رییس جمهور، رییس مجلس وحتی بالاتر هرکدام درعین ناتوانی درشعارانقلابی، در عمل با تر مز از بالا ناتوانتر، که درهم ریختگی سیستم از هم گسسته را نشان میدهد. تضاد وتناقض این رژیم دیگر بر هیچکس پوشیده نیست. تا جاییکه کیهان زنجیرپاره کرده بر دوست ودشمن میتازد، درست همانند هر نظام دیکتاتوری، که در لحظات آخر بر سرعت حوادث افزوده وسقوط خودرا نزدیکتر میکند.
باید توجه داشت در شرایط کنونی تحمل مردم بی نهایت نیست که گفته اند " از خشم مردم بترسید که نمونهای از خشم خداوند قهار است " نهج البلاغه – ترجمه جواد فاضل - درعین حال که میدانیم باید بر عدم خشونت باید پای بفشاریم ولی "دفاع مشروع" هم دربرابر رژیم قانون شکن طبق ماده "۶۲" جزای اسلامی داریم. شهرچنان هم بی دروپیکر نیست.
چنان نیست که هر جنایتی بهر بهانه بتوان کرد، نوبت شماهم در جلوی میز قاضی خواهد رسید، خودتان هم به جرائم خود واقفید. به همین دلیل با اینهمه زندانی "قفل" کردهاید. با این عمکردها درماندهاید.
با کشتار مسایلتان حل نمی شود اگرچه از ابتدا نشان دادید در جهل مرکب سرگردانید. ولی بیش از همه شما قوانین کشوررا نقض کرده اید. نه تنها در دادگاه تاریخ محکومید بلکه دردادگاههای خودتان هم نمیتوانید تبرئه شوید. "سر خودرا به دیوار نزنید " درایران معاصر هیچ دیکتاتوری از ننگ تاریخی نرست بعلاوه که ممکن است ازدربدری.آوارگی هم نرسته باشد. رضاشاه ومحمد رضاشاه را بنگرید که هر کدام درغربت وحتی در وحشت زندگی بسر آوردند.وشاهان قاجار غالبا بدتر که شما به قیل از آن سقوط کرده اید. اگر قبول ندارید یک انتخابات آزاد بکنید. تا ببینید همان ۹۸ درصد روزاول شمارا مردود میدانند.
امروز با افزایش بی حساب در آمد نفت طبقهای از فرودستان را با خود ببهانه بسیجی با القای "مذهب خرافی" همراه کرده، طبقهای که درشهرها بیکار وآماده برای هرکاری است، باهدایت لومپنهایی که هرگز جبهه را ندیده وحالا به اصطلاح سردارند...
از طرفی بیسوادی طبقه فوق با شیفتگی " دینی " که از ابتدای انقلاب مشکل ما بود وحتی دراین صدساله که تهی دستان را هرروز گروهی بکار گرفت.
شیفتگی ایدئولویک، رادیکالیسم کور، سنت زدگان تفریطی، شستشوی مغزی سرانجام حکومت لومپنی بنام وبهانه دین است. حکومتی که با بحران زنده است چه کار دیگری بلد نست.
یکروز با جابجایی رای موسوی وکروبی، وامروز با اعدام بیگناهانی ببهانههای واهی سلطنت طلب، بهایی، که جرم هیچکدام امروز دیگر جرم نیست. قانونی دراین موارد حتی در جمهوری اسلامی نداریم. که اینها از دستپاچگی ووحشت از دست رفتن قدرت است. درحالیکه قدرت با اینهمه نفرت ازدست رفته است. این رژیم میراث دار یکصدسال فرهنگ تنفر بود وحالا براین میراث افزوده درحالیکه قرار بود این دور باطل را با تحقق آرمان دموکراسی وعدالت برای همیشه مسدود کند. امری که نشان داد قدرت را در یکنفر متمرکزنمودن حتی بنام دین، خدا حاصلش چه فجایعی است. حتی روحانیت صادق امروز باید فهمیده باشد که تنها راه رهایی " دموکراسی" بدون پسوند وپیشوند است که قبل از همه باید دولت از دین جداباشد.رژیم کنونی اسلامی چنان ضد اخلاق واسلامی شده.ودستش خالی گردیده که تاب دومناظره را بر نتافته، به شجونی وحسینیان متوسل شده است. دونفری که یکی کاخ اشرف را وهرچه در آن بود بنام خود اول انقلاب بی حساب وکتاب مصادره کرد، وفسادهایش صدای مرحوم "موحدی ساوجی "را در مجلس اول درآورد که با نظارت استصوابی دورههای بعد، ازانتخاب در کرج هم کنارش گذاردند، ودومی آقای خسرو خوبان جدید الاسلام که پروندههای فسادش نزد آقای " شهبازی" ودادگستری شیراز موجود است.
مجموعه این مفسدین اقتصادی حالا حمایتگر حکومت احمدی نژاد شده که میخواست پول نفت را سرسفرهی مردم بیاورد،وبعد کم کم جمع کرد وبه همین عوامل فسا دچون موتلفه ایها داد " پانصد میلیارد تومان با بهره دوازده درصد که حالا برجهای شمال تهران متعلق به اینهاست. وبه قولی از بانکیها " به یکصد نفر هزار میلیارد تومان وام که نه بهره بلکه اصلش راهم نمیدهند " نتیجه آنکه حالا شاهد تورم قیمت در حوزهی مسکن وملزومات زندگی هستیم.واگر بیچارهای یک میلیون تومان وام بخواهد بدو نمیدهند. ازاول هم کاهش بهره بانکی برای همین ا زمابهتران بود که روزگاری دورشاه سینه میزدند وحالا دور رهبر انقلاب، تا هرکس از این نمد کلاهی برد وبرده است، نه یک کلاه بلکه کسانی صدهاکلاه، که ما درشرایط طلایی نفتی " غارت " شده ایم، به اضافه تعداد انبوه بیکاران از تحصیلکرده تا کارگر ساده.
محصول جمهوری اسلامی درنهایت حکومت احمدی نژاد بوده، که ببهانه اصول به هیچ اصلی پایبند نیست. حکومتی که رکورد" دروغ " را درزمانه ما شکسته، وهنوزهم با رنگ " عوض کردن لحظهای " هر قانونی را حتی قوانین جمهوری اسلامی رازیرپا گذاشته، وبالاتر ازهمه انحطاط اخلاقی را ببهانه دولت اصولگرا مرتبا تشدید میکند،در کشوری که قانون شکنی عادی شده است وای به آنکه قوانین اخلاقی هم از اعتبار بیفتد که افتاده است. سری به کوچه وبازار بزنید ببینید مردم چقدر همه بهم بی اعتمادند وچه " دل پری " از دولت وحکومت دارند نشانه اش " اله اکبرهاست " که بیکباره تهران وشهرهای بزرگ را بارها تکان داده است. نظامیان را ببینید که بجای جنگ با دشمن جنگ با مردم را بخاطر فوق العادههای کلان تا شراکت درمعاملات قاچاق بر گزیدهاند.
رژیمی که ازابتدا باتند روی هرچه کرد بسود ارتجاع جهانی، جمهوری خواهان آمریکا، اسراییل واسلحه فروشان بود، هم اکنون نگاه کنید به اخبار " بازهم آمریکا درصد د فروش میلیاردها دلار موشکهای دفاعی به امارات خلیج فارس است " وبعد هم به عربستان و....که قبلا امریکا با انتخاب اوباما میرفت با روی کشاده باجهان زیر سلطه روبروشود ولی کم کم سیاستها درحال عوض شدن است. کاری که با حکومت کارتر درابتدای انقلاب نمودند. دلشان خوش است که مستقلند، با هر رییس جمهوری ازآمریکا که یک خورده خواست کاری حقوق بشری کند جنان کردند که روی وابستگان راسفید نمودند، ودرداخل البته با بازرگان ودولت او که " بادین بازرگانی نکرد " اینها کاسبکارانی بودند که دین واخلاق راقربانی منافع وقدرت نمودند. اگرچه لباس شان غیر از این نشان میداد.
نگاه کنید به مقالات کیهان، شارلاتانیسمی که جزدروغ وفتنه نمیگوید که همه اش در نهایت بسود به اصطلاح رادیکالها، خر مقدسها ومتحجرین ولی عملا بسود اسراییل وامریکا و...است که منطقه را بسود اسراییل بهم میریزد. کمتر از پنجاه هزار نفررا درروزنهم دی چند میلیون نوشته، راه پیمایی سبز را که از میدان ازادی تا امام حسین حداقل چند میلیون بود چند هزار نفر، دروغی ازاین شاخ دارتر دیده اید ؟!!. درانتخابت هم بهمین گونه رایهارا جابجا واعلام کردند.
گروهی که با دارودسئه احمدی نژاد دردروغ وهوچیگری به رقابت پرداخته، کم بودند رفتند " شجونی را هم آورده اند که تیمشان کامل باشد. نظامی بیمار با اینها میخواهد سر پا بماند ؟ !!
خوشبختانه معروفست " همه جا حجت خدا هست " که امروز بازهم روحانیونی کمر همت بسته که شاید انقلاب رانجات دهند درعین حال که تجربه کرده اند " دموکراسی " خودی وغیر خودی ندارد.روحانیونی که بیش از همه خطررا احساس کرده ونفرت انبوه را در بستر اجتماعی شاهدند. بایدشان تقویت نمودکه باور دارند میزان رای مردم است.
وگرنه چون حکومت امروزی مان که براحتی رای مردم رامصادره کرده، حتی دیدگا ههای رهبر فقید انقلاب رابسود خود دستکاری نموده، ولی علیرغم آن سفارشها که " میزان رای مردم است، مجلس راس کلیه...." عمل میکند. تا جاییکه اجازه یک راه پیمایی به رای دهندگان معترض نمیدهد.خودشان میدانند " خانه از پای بست ویران است "وحالا هم میخواهند مسئله را بازور حل کند ولی "تکیه بسر نیزه توان کرد لیک – بر سرسرنیزه نشاید نشست " عشقی---اگر میشد سلسله پهلوی تا حال مانده بود.
----------
پاورقی –
1- به نقل از نامه حجه الاسلام دکترمحقق داماد درنامهای بههاشمی شاهرودی رییس قبلی قوه قضاییه 2 –نقل از آخرین مصاحبه مهندس موسوی با سایت کلمه