iran-emrooz.net | Tue, 07.06.2005, 21:29
استفاده ابزاری ازجبهه دموكراسی وحقوق بشر
دكتر حسين باقرزاده
سهشنبه ١٧ خرداد ١٣٨٤ – ٧ ژوئن ٢٠٠٥
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری اسلامی ایران شدت گرفته است، و نامزدها از هر وسیله ممكنی برای جلب حمایت مردم سود میبرند. «اصولگرایان» و هاشمی رفسنجانی در تبلیغات خود از امام و اسلام نامی نمیبرند و به جای آن بر ایران و آینده و فضا و هوای تازه تكیه میكنند، و اصلاحطلبان از دموكراسی و حقوق بشر سخن میگویند. همه چشمشان به رای زن و جوان است و بعضا نیز بزك كردهگانی از هر دوی اینها را برای رساندن پیام خود مورد استفاده قرار میدهند. در عالم تجارت، سكس وسیله خوبی برای فروش است، و در جمهوری اسلامی كه معنویت چیزی بیش از یك پرده تزویر برای پوشاندن فساد و خشونت و ستم نبوده است كسانی كه خود تا دیروز پسر و دختر جوان را به خاطر این كه بر روی یكدیگر لبخند زدهاند به شلاق میبستند و یا با سكوت خود این برخورد را تایید میكردند امروز از خنده و غمزه و موی و روی همان جوانان برای فروش خود به رای دهندگان بهره میگیرند.
نامزدهای انتخاباتی البته به دنبال جذب رای برای خود هستند، و حكومت نیز كه مجموع رایدهندگان را به نام خود به ثبت خواهد رساند از یكایك این فعالیتها سود میبرد. برای حكومت، ز هر طرف كه بشود رای جمع كرد به سود نظام است. از این رو، نه فقط در برابر تظاهر هواداران نامزدها به «بدحجابی» و خلافهای «ایمانبربادده» دیگر آنان واكنشی نشان نمیدهد و بلكه امكانات تبلیغاتی خود را نیز در اختیار آنان گذاشته است. در واقع دامنه «تحمل» حكومت در آستانه انتخابات به نحو بیسابقهای گسترش یافته است: اكبر گنجی كه پس از سالها تحمل فشارهای روحی و جسمی موقتا از زندان بیرون آمده است صریحا صلاحیت و مقام و موقعیت آقای خامنهای و كلیت رژیم جمهوری اسلامی را به چالش میكشد و رژیم عكسالعملی نشان نمیدهد. فرصت محدود انتخابات فضای مغتنمی برای مردم به وجود آورده است، فضاییكه مردم میتوانند چند روزی را فارغ از ترس شحنه و محتسب بگویند و بخندند و نفسی تازه كنند.
در همین فضا است كه اصلاحطلبان توانستهاند حرفهای تازه بزنند و از جمله، از تشكیل «جبهه دموكراسی خواهی و حقوق بشر» سخن بگویند. تشكیل این جبهه از مدتها پیش یكی از آماجهای پیكارگران راه آزادی و دموكراسی در ایران بوده است. اینان با استناد به مرحله فعلی مبارزات دموكراتیك مردم ایران استدلال میكردهاند كه تنها با ایجاد چنین جبههای می توان با غول استبداد به نبرد برخاست و به استقرار نظامی مبتنی بر ارزشهای دموكراتیك و حقوق بشری در ایران مدد رساند. چنین جبههای، بنا به تعریف، از همه نیروهایی تشكیل میشود كه به این ارزشها پایبندند و تحقق آنها را در برنامه خویش قرار دادهاند. متقابلا، نیروهایی كه یا به اصول متعارف دموكراسی تعهدی ندارند و یا ارزشهای حقوق بشری را به گونهای كه در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای الحاقی آن آمده در برنامه خود نگنجاندهاند جایی در این جبهه نمیتوانند داشته باشند. به عبارت دیگر، جبهه دموكراسیخواهی و حقوق بشر نمیتواند با نیروهایی كه تبعیض و خشونت و سركوب را نفی نكردهاند و یا احیانا از نظامهایی با این خصوصیات حمایت میكنند رابطهای داشته باشد.
با این ترتیب، چگونه می توان از تشكیل چنین جبههای در نظام جمهوری اسلامی سخن گفت و از آن به عنوان وسیلهای برای شركت در انتخابات ریاست این جمهوری بهره گرفت؟ در یكی از مقالات پیشین توضیح دادم كه انتخابات ریاست جمهوری اسلامی چیزی جز شركت در انتخاب یك فرد نادموكرات، در یك روند نادموكراتیك، و در تایید یك نظام ضد دموكراتیك نیست. نه فقط روند انتخابات به دلیل نظارت استصوابی شورای نگهبان نادموكراتیك است، و نه فقط رژیم ضد دموكراتیك جمهوری اسلامی از هر رای به صندوق ریخته شده به عنوان سندی بر مشروعیت خود بهره میگیرد، و بلكه تنها افرادی حق نامزدی در این انتخابات را پیدا میكنند كه به این نظام ضد دموكراتیك اظهار اعتقاد (و نه فقط التزام) كنند. چنین افرادی را نمیتوان دموكرات خواند، و شركت در چنین انتخاباتی با هیچ تعریفی نمیتواند یك «عمل دموكراتیك» تلقی شود. از این رو، اولین وظیفه جبهه دموكراسیخواهی و حقوق بشر در این شرایط در ایران میتواند فقط محكوم كردن این انتخابات و اعلام عدم شركت در آن باشد.
با این مقدمات، به روشنی جبههای كه اصلاحطلبان هوادار آقای معین با شركت نهضت آزادی و ملی-مذهبیها در صدد تشكیل آن هستند و هدف از آن حمایت از نامزدی ایشان در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران است هیچ رابطهای با دموكراسی(خواهی) یا حقوق بشر نمیتواند داشته باشد. این جبهه صرفا به منظور جمعآوری رای برای انتخاب آقای معین تشكیل شده است و باید نامی متناسب با آن نیز برای آن انتخاب میشد. اصلاحطلبان حكومتی با مهر تایید خود بر كلیت نظام جمهوری اسلامی، با تقدیس امام خمینی و تایید ضمنی یا سكوت در برابر جنایات ضد بشری فروانی كه به دستور او صورت گرفته است، با خودداری از محكوم كردن مجازاتهای وحشیانهای كه به نام حدود و قصاص در جمهوری اسلامی جاری بوده و هست، و با موضع نگرفتن قاطع در برابر تبعیض (آپارتاید) مضاعف جنسی و عقیدتی در جمهوری اسلامی، بیگانگی خود را با ارزشهای دموكراتیك و حقوق بشری به نمایش گذاشتهاند. اكنون مصادره جبهه دموكراسیخواهی و حقوق بشر از سوی آنان به نفع خود معنایی جز یك بهرهگیری فرصتطلبانه و كاسبكارانه نمیتواند داشته باشد.
این سكه قلب البته مانند همه نمونههای مشابه آن ممكن است برخی را در بازار مكاره سیاست ایران بفریبد و آرایی چند برای اقای معین به دست آورد. ولی به سختی میتوان تصور كرد كه نیروهای آگاه جامعه را بتوان با زرق و برق آن فریفت و آرای كافی برای پیروزی آقای معین در انتخابات به دست آورد. زنان و جوانان و به خصوص سازمانهای زنان و نیروهای دانشجویی ماهیت اصلاحناپذیر رژیم حاكم را شناختهاند و علاوه بر آن نشان دادهاند كه برای تحقق دموكراسی و حقوق بشر به وعدههای كسانی كه به ولایت فقیه التزام دادهاند (و احیانا به یمن دخالت مستقیم او حق شركت در انتخابات را پیدا كردهاند) اعتماد نمیكنند. اصلاحطلبان میتوانند پاكترین و ارزشمندترین عناوین را به كار گیرند. آنان ممكن است به این وسیله بر حجم رای خود نیز بیفزایند. این افزایش به احتمال زیاد آن قدر نخواهد بود كه نامزد آنان را به صندلی ریاست جمهوری بنشاند، ولی مجموع آرا را كمی بالا خواهد برد. یعنی اصلاحطلبان (و متحدان آنان) با بهرهگیری از مفاهیم دموكراسی و حقوق بشر در نهایت تنها به مشروعیت بیشتر یك رژیم ضد دموكراتیك و ناقض حقوق بشر كمك رساندهاند - وبس. ای آزادی...
انتخابات به زودی به انجام میرسد و كسی كه جز آقای معین است به احتمال زیاد از صندوقهای رای سر در میآورد. و در هر صورت، پس از انجام انتخابات، كاربرد ابزاری از جبهه ادعایی دموكراسیخواهی و حقوق بشر منتفی خواهد شد. علاوه برا ین، ما شاهد فروریزی توهمهای بخش بیشتری از نیروهای هوادار اصلاحطلبان و متحدان آنان خواهیم بود. هیاهوی زیاد كسانی كه به هر قیمت به دنبال آنند تا تنور این انتخابات را گرم كنند و گرم نگهدارند فروكش میكند، و سپس فضای بازتری برای خردورزی سیاسی ایران فراهم خواهد شد. در آن هنگام بر نیروهای واقعا دموكرات و متعهد به حقوق بشر است كه این قبای مصادره شده را باز پس گیرند و به تشكیل جبهه واقعی دموكراسیخواهی و حقوق بشر دست یازند. در چنان جبههای البته جای اصلاحطلبانی كه از تجربه اخیر خود پند گرفته باشند، و با قطع حمایت از كلیت نظام جمهوری اسلامی، تبری از جنایات امام خمینی، و محكومیت سیاست خشونت و تبعیض حاكم، تعهد خود به ارزشهای دموكراتیك و حقوق بشری را نشان داده باشند نیز خالی خواهد بود.