iran-emrooz.net | Mon, 06.06.2005, 20:19
جنبش انتخاباتی و دگرگونی فضای سياسی
محسن حيدريان
دوشنبه ١٦ خرداد ١٣٨٤
جنبش انتخاباتی نهمين دوره رياست جمهوری همه مولفههای زنده جامعه از نامزدها، جناحهای سياسی، رسانهها، برنامههای انتخاباتی و سرانجام رای دهندگان را در برابر چالشهای تازه قرار داده است. اين جنبش در آخرين هفته آستانه انتخابات به داغترين نقطه خواهد رسيد و در سرنوشت انتخابات تاثير قطعی میگذارد. اما از هم اكنون میتوان تغييرات تازهای را در شيوهی بسيج سياسی، تاتپر افكار عمومی بر رفتار و گفتار نامزدها و پيدايش يک فضای عمومی گستردهتر و ابتكارات سياسی تازه بازخوانی كرد.
جنبش انتخاباتی در واقع روزهای بازار سياست است. از اينرو برخی از نظريه پردازان سياسی با تاثيرگيری از تئوریهای اقتصادی انتخابات را به عرضه و فروش کالای سياست ميان فروشندگان و خريداران تشبيه کردهاند. شگفتیهای جنبش انتخاباتی اين دوره قبل از هر چيز بازتاب تغيير فضای اجتماعی و سياسی كشور و دگرگون شدن بازار سياست ايران است.
نگاهی به بازار سياست ايران در جنبش انتخاباتی به روشنی نشان میدهد كه در اين دوره كالاهای اسلامی سنتی به ته ليست بازار رانده شدهاند. اما كالاهای مدرن و تازه پرخريدارترينها هستند. اكثر نامزدهای رياست جمهوری برای جلب رای دهندگان و قانع ساختن آنها به «بهترين نامزد» موضوعاتی نظير حقوق شهروندی، آزادی، رابطه با امريكا ، حكومت ائتلافی و مسايل زنان و جوانان را در راس برنامههای خود قرار دادهاند. به سخن ديگر جنبش انتخاباتی كنونی به ميدان بروز دگرگونيهای خاموشی تبديل شده است كه در سالهای اخير در روح و اعماق جامعه و بازيگران سياسی شكل گرفته است. تصادفی نيست كه تقريبا همه گرايشات سياسی خواستار تغييرات كم و بيش مهمی در سياست داخلی و خارجی كشورند.
نخستين نوآوری در کوران مبارزه انتخاباتی كنونی حضور دختران و پسران جوان و كاربرد وسيع اينترنت در پيكارهای سياسی است. ستاد انتخاباتی بسیاری از نامزدها بخصوص قالیباف و رفسنجانی محل تردد دختران زيبارويی است كه با ماتیک براق، سایه چشم ، لنز آبی و عینک آفتابی، نماد تغيير نسل و دگرگونی ارزشها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی كشورند. تلاش نامزدهای جناح راست برای انطباق زبان و برنامههای سياسی خود با خواستهای رای دهندگان يكی ديگر از نمونههای تغيير فضای سياسی است. گرچه در اين تلاشها میتوان رگه نيرومندی از عوامفريبی به دليل غياب احزاب سياسی نيرومند در صحنه سياست كشور يافت، اما بهرحال اين كوششها نشانه بارزی از تمايزيابی سياسی و تاثير خواستهای رای دهندگان و بويژه جنبش گسترده امتناع بر نظام سياسی است.
يك شگفتی ديگر اين دوره بازی هدفمند و هوشمندانه هوشنگ اميراحمدی بود كه بخوبی توانست موضوع محوری دمكراسی با عادی كردن رابطه ايران و امريكا و نياز به يك حكومت ائتلافی را در فضای سياسی ايران جا بياندازد و نظرها را به مهمترين مسايل ايران امروز جلب كند. فعال شدن جنبش زنان و پيگيری برای دستيابی به حقوق برابر و اعتراض گسترده به قوانين موجود يكی ديگر از جلوههای بارز جنبش انتخاباتی است.
شگفتی ديگر جنبش انتخاباتی امسال حضور فعال سخنگويان عدم شركت در انتخابات و مشروعيتزدايی از حكومت در مركز صحنه سياسی است. در راس آنان اكبر گنجی، رهبران جنبش دانشجوئی، رهبران جنبش سكولار و جبهه ملی داخل كشور قرار دارند كه با هوشمندی گفتمان دمكراسی و عرفیگرايی را با جنبش انتخاباتی پيوند میزنند و همچون نامزدهای نانوشته در صحنه سياست ايران حضور فعال دارند. نكته جالب در رفتار امتناعگرايان كوشش آگاهانه آنها برای اعمال فشار سياسی و برهم زدن تباسب قوای سياسی بسود دمكراسی از راه مسالمتآميز است. به همين دليل برای نخستين بار در صحنه سياست ايران يك گفتگوی سازنده و پربار ميان اصلاحطبلان و امتناعگرايان در گرفته كه گاهی بطور حضوری و مستقيم و گاهی از راه انتشار مقالات در سايتها و رسانههای گرايشهای متفاوت سياسی بطور زنده جريان دارد. مساله اساسی در اين است كه جامعه ايران به درجهای از تكثر سياسی و اجتماعی رسيده است كه هر رويكرد متفاوت سياسی منافع و سخن سياسی اقشار و گروههای بزرگ اجتماعی را نمايندگی میكند. ايران امروز به همه گرايشها و رويكردهای سياسی دمكراتيك اعم از دينی و عرفیگرا نياز دارد.
اما مهمترين شگفتی تاكنونی اين دوره از جنبش انتخاباتی بازی درخشان و نيرومند دكتر معين در برابر قدرتنمايی شورای نگهبان و ولايت فقيه بود. معين نشان داد كه گرچه او نيز مانند محمد خاتمی در زمينی بازی میكند كه قوانين بد، ساختار بسته و داوران جانبدار از خصوصيات آن است، اما بجای آنكه مانند سلف خود همواره منتظر پاس بماند، خود میتواند توپ را به چنگ آورد. گل زيبای معين به دروازه حريف به بسياری از ترديدها و پرسشها در باره توانمندی او تا حدی پاسخ داد. واكنش ابتكارآميز و شهامت مدنی معين در برابر رفتار زورگويانه و تبعيضآميز شورای نگهبان قد و قواره سياسی او را بطور جدی افزايش داد و اكنون میتوان از يك رقيب بسيار جدی در برابر هاشمی رفسنجانی در صحنه انتخاباتی سخن گفت.
مهمترين تحول در توليد گفتمان تازه سياسی پس رانده شدن بسياری از پسوندها و پيشوندهای قابل تفسير و عقيدتی از مفاهيم دمكراسی و حقوق بشر و حقوق شهروندی در ادبيات سياسی اصلاحطلبان است. اما در مقابل واژه مردمسالاری دينی به ليست ادبيات سياسی محافظهكاران راه يافته است. در همين زمينه احياء اهداف جنبش مشروطيت جلوه تازهای در گفتمان سياسی يافته است كه از هر جهت با انديشه تحقق اهداف صد ساله دمكراسی، حكومت قانون و بازنويسی قانون اساسی در صدمين سالگرد اين جنبش مناسبت دارد. بدون ترديد سنتهای مشروطيت امروز نيز از چنان ظرفيتی برخوردار است كه محور اجماع ملی ايرانيان در جامعه سياسی متكثر كنونی قرار گيرد.
اما مهمترين چالش تاكنونی جنبش انتخابات ابتكار دكتر معين برای تشكيل جبهه دمكراسی و حقوق بشر از همه فعالان سياسی كشور است. آزمون واقعی دكتر معين از سخن به عمل در آوردن اين ابتكار و بويژه در نورديدن زشتترين مرز موجود در جمهوری اسلامی يعنی ديوار ميان "خودی" و "غيرخودی" است. بليط اين آزمون نيز دعوت از گرايشهای عرفیگرا است كه موضوعات دمكراسی، حقوق بشر و جبهه دمكراسی را سالهاست در سرلوحه تلاشهای سياسی خود از جمله در خارج از كشور قرار دادهاند.
فضای سياسی كنونی ايران در آستانه انتخابات نشانههای روشنی از غروب بتها و به عقب راندن خط قرمزهای عبور ناكردنی در نظام سياسی تبعيضآميز حاكم است. اما پرسش اصلی قد علم كردن رهبران نيرومندی است كه با ساختن نهادهای دمكراتيك نيرومند و مدرن و ايجاد الگوی فراگيری از اتحاد همه گرايشهای سياسی داخل و خارج از كشور، ميان تهی بودن بتها را با آهنگی روشن به صدا در آورند. تنها چنين رهبران پرمايهایاند كه سزاوار كسب اعتماد سياسی شهروندان و افكار عمومی ايران امروز میتوانند باشند. دكتر معين میتواند با فراخواندن نمايندگان همه گرايشهای سياسی آزاديخواه و مسالمتجوی داخل و خارج از كشور منجمله اتحاد جمهوريخواهان ايران به برگزاری يك كنگره ملی در تهران برای تدوين برنامه عمل و انتخاب رهبران اين جبهه بزرگترين چالش سياسی تاريخ پس از انقلاب را بيافريند.