iran-emrooz.net | Wed, 10.06.2009, 8:19
همبستگی ملی و انتخابات دوره دهم
علیاصغر سلیمی
مبنای سخنرانی در میزگرد آئین ۱۲۷مین زادروز دکتر مصدق در کلن
به روزهای پایانی دوره اول انتخابات ریاست جمهوری نزدیک میشویم. تا کنون صحنه آرائی های جناحها، علیرغم همه کشمکشها و افشاگریهای کاندیداها و ستادهایشان و منازعات خیابانی هوادارانشان برای نظام قابل کنترل بودند. با توجه به رویدادهای اخیر، در روزهای آینده باید منتظر حوادث بسیار عجیب و غریب تر و حرکات وسیعتر و درگیریهای شدیدتر و حتی، با اظهار تاسف باید گفت، به احتمال بالا منتظر بروز خشونت و خونریزی در تهران و شهرستانها بود.
در انتخابات این دوره مثل دوره های قبل می توان به لحاظ سیاسی ۵ دسته نیروهای شرکت کننده در کارزار را به گونه زیرین ترسیم نمود:
۱- رژیم اسلامی و جناحهای گوناگون دولتمردان و بخصوص کاندیداها
۲- احزاب سیاسی و هوادارانشان
۳- چهره ها، شخصیتهای سیاسی، ملی و فرهنگی
۴- سازمانهای مردم نهاد (فرهنگی، مدنی و صنفی)
۵- مردم غیر متشکل از اقشار و گروههای مختلف
در این نوشته به لحاظ اهمیت حرکتهای مردمی و اعمال فشار سازمان یافته به نظام، به نقش مردم و حرکات آگاهانه و یا خود انگیخته که در واقع عصاره و ماحصل تلاشهای انتخاباتی همه نیروهای درگیر (رژیم ، رهبران فکری و سیاسی، احزاب ، سازمانهای مردم نهاد) است میپردازم.
- نیروهای پیگیر دموکرات و واقع گرا با مشاهده و تعمق و بررسی رویدادها و حرکات مردمی میتوانند برنامه ها و سیاستها و عملکردهای جاری و آتی خود را تدوین و یا مورد بازبینی قرار دهند. نیروهای دموکرات و منتقد نظام هیچگاه نباید روی دیدگاهها و برنامه و عملکردهای خود تعصب و پافشاری کنند. آنان باید بر اساس واقعیت ها و آرایش نیروها در صحنه سیاسی در دوره های تغییر ناگهانی و سریع به بازبینی و تکمیل و حتی تغییرات اساسی در سیاست و عملکرد هایشان اماده باشند، تنها در این صورت است که میتوانند نقش موثر در هدایت و رهبری جامعه و مردم ایفا نمایند.
- حوادث ورویدادهای هفته اخیر، پس از دوئل ها و مناظره های انتخاباتی اوضاع کشور را بشدت بحرانی تر کرده است. تا کنون که ۲- ۳ روز به انتخابات مانده است، میشود برآورد کرد که صفوف بیشتری از مردم به دادخواست حقوق و مطالبه هایشان برخواهند خواست.
- اقتدارگرایان به کمک پاسداران و بسیجیان و اطلاعاتی ها در جامه لباس شخصی ها به صحنه آمده اند. بسیاری از اقشار و گروههای مردم نیز در مقابل اجمدی نژاد و حامیانش به پا خاسته اند. ، بنا بر اخبار رسیده در روز چهارشنبه ۲۰ خرداد هواداران احمدی نژاد در استادیوم ورزشی و طرفداران موسوی و کروبی در خیابانهای اطراف میدان انقلاب و میدان آزادی به رویاروئی خواهند پرداخت. این گونه رویدادها میتوانند گویای میزان مخازن و ذخایر انرژی مردمی باشند. در این موارد و یا در حوادث احتمالی ۲۲ خرداد و پس از آن از یک جنگ و جدال ساده خیابانی تا خونریزی و کشتار وسیع توسط نیروهای نظامی و یا طرفین درگیر میتوان انتظار کشید.
اوضاع جامعه و رویدادهای اخیر نشان میدهند که صفوف مردم علیرغم همه اقدامات تخریبگرانه اقتدارگرایان بهم میپیوندند و متشکلتر میشوند. جوانان، دانشجویان، زنان، کارگران، زحمتکشان، معلمان، پرستاران، جنبشهای قومی و اقلیتها و بالاخره جنبشهای فرهنگی همه و همه به جوش و خروش علیه اقتدارگرایان، و بخشا علیه نظام برخاستهاند.
اما برآمدهای دوره ای در زمان و کارزار انتخابات میتوانند غیرپایدار باشند. موانع همبستگی ملی و وفاق اجتماعی در جامعه بسیار زیادند. بحران همبستگی ملی چه در پایه اجتماعی و منافع گوناگون قشرها و گروههای اجتماعی و قومی، چه در ماهیت سیاستها و عملکردهای سازمانهای سیاسی و مدنی، چه در ناپایداری جنبشها و برآمدهای مردمیش، مانع بزرگ اقدام تاریخی و تحول خواهی دموکراسی در کشورمان است. این کاستی ها و ضعفهای سیاسی _ ساختاری در صفوف مردم موقعی ناگوارتر میگردند که نظام ولائی با اهرمهای قوی سرکوب در همه زمینه ها و با برنامه در برابر مردم می ایستد. البته مردم ایران نیز از حافظه و شعور تاریخی _ سیاسی و تجربه خود در این دوره های بحرانی به عنوان روح محافظ و ذخیره انرژی استفاده مینمایند. چیزی که دستگاه ولایت فقیه بشدت از آن در هراس است، که برآمدهای مردم در چنین لحظاتی از حد کنترل وی خارج شده و شیرازه امور در دست مردم و سازمانهای مردم نهاد بیفتد و گفتمان آزادی خواهی و دموکراسی به اراده ملی فرابروید.
- در جامعه ما، مثل همه جوامع بشری، فرایند همبستگی ملی میتواند به لحاظ نظری براساس:
۱- قانون و نقش دولت
۲- به کمک کنشگران بخشهای اقتصادی جامعه
۳- بر بنیاد جامعه مدنی و گسترش سازمانهای مردم نهاد
ایجاد و گسترش و تحکیم یابد. میزان پایداری و نهادینگی همبستگی میتواند به فرایندهای اساسی و ضروری دیگر دموکراسی و تحول اجتماعی مثل جنبش انتخابات آزاد و جنبش دفاع از حقوق شهروندی و جنبش تساوی طلبی برای همه اقوام ایرانی و جنبشهای صنفی و برابری اجتماعی کمک موثر بنماید.
همبستگی ملی بر اساس تاثیر متقابلی از قبیل رشد و تکامل فرایند استقلال رای و نظر؛ نهادینگی فردیت و نظام شخصیت شهروندان؛ گسترش و توانمندی سازمانهای مدنی، صنفی و فرهنگی مردم نهاد؛ تکامل دیدگاهی و شفافیت برنامه ای؛ پختگی و انسجام ساختاری احزاب سیاسی مقدور و میسر میگردد. اما هر حرکت بزرگ اجتماعی از نقطه ای اغاز میگردد و یک کانون ابداع گر و موتور متحرک و انگیزش گر دارد.
فرایند همبستگی ملی در کشورمان تا کنون به لحاظ فکری - سیاسی - ساختاری و به شکل یک پروژه گسترده و کلان و فراگیر برنامه ریزی نشده است و عموما به شکل یک روند ناپیوسته و در ابعاد خرد و خودانگیخته پیش رفته است. ولی در بخشهایی از جمعیت کشورمان، یعنی در جنبشهای زنان و جوانان و دانشجویان آگاهانه و منظم هدایت شده است که از سوئی بنوبه خود امیدبخش بوده و نشانگر آمادگی جامعه ما برای سازماندهی و برنامه ریزی گسترده و سراسری میباشد و از سوی دیگر بیانگر آن است که کوتاهی و دیرهنگامی نیروهای اگاه جامعه و تقلیل گرائی نخبگان و کارشناسان سیاسی و فعالان جنبشهای مدنی میتوانند آسیبهای جدی بر این جنبشها و روند همبستگی وارد نمایند.
- باید کوشید و در همه بخشهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در داخل کشور و در برون از مرزها به تولید فکری و ارائه دیدگاهها و برنامه های موثر پرداخت و به ایجاد پروژه های جدید و گسترش و تحکیم پروژه های تا کنونی از قبیل کمپین زنان و جنبش های دانشجویان و معلمان، مبارزات حق طلبانه کارگران و جنبشهای قومی ایران کمک موثر رساند.
- در برون از مرزها با بازنگری و بازسازی مدلهای تاکنونی و تجربه های گوناگون میتوانیم به برپائی نهادها و تدارک حرکتهای جنبشی و دموکراتیک در بخشهای مختلف زیر اقدام نمائیم:
- در بخشهای اقتصادی با ترکیبی از مدیران و تولیدگران بخش خصوصی و کارشناسان و تحلیل گران اقتصادی فعال خارج از کشور؛
- در بخش سیاسی با ترکیبی از احزاب سیاسی و کوشندگان مستقل، بطور دموکراتیک و حتی المقدور از همه طیفها و نیروهای طرفدار دموکراسی و حقوق بشر؛
- در بخش اجتماعی از همه فعالان و نهادهائی که در زمینه جنبشهای اجتماعی: جنبش زنان، حمایت از کودکان خیابانی، جنبش ضد اعتیاد همراه با ترکیبی از جامعه شناسان و روانشناسان متعهد و کوشنده در زمینه مسائل میهن
- در زمینه های فرهنگی از همه کوشندگان فرهنگ و هنر، شاعران و هنرمندان سینما و تئاتر میتوان به طور موازی و غیر متمرکز و گسترده و افقی دعوت بعمل آورد و به کار و تلاش پرداخت.
- فرایند هم اندیشی، همگامی و هماهنگی بین سایتها و رسانه های خبری و پژوهشی در جهت تدارک و ایجاد کانون و نهاد همبستگی ارتباطی ( که یکی از اشکال همبستگی ملی بشمار میرود) میتواند به چهار محور فوقانی جامعه مدنی یاری رسانده و اسباب فراروئی همبستگی ملی را فراهم آورد و. به نفوذ و گسترش آن روند در داخل کشور کمک موثر نماید.
- در نتیجه گسترش و انسجام این فرایندهای پنجگانه میتوان پروژه تکامل یافته تر و همانا نهاد و شبکه همبسته سرتاسری و هسته متمرکز و یا دفتر و سامانه ای برای سازماندهی همبستگی ملی، که پشتیبان جنبش سراسری مردم و رستاخیز ملی ایران باشد، برپاداشت. در خور تاکید میدانم که این نهاد برای ایرانیان برون مرزی و در پشتیبانی نیروهای داخلی درون کشور میباشد.
نیروهای ملی و دموکرات با ابتکار و اراده خود و با پشتیبانی توسط نهاد همبستگی برون مرزی میتوانند جنبش سرتاسری انتخابات آزاد و نبرد دموکراسی و حقوق بشر را هوشمندانه سازماندهی کنند.
همبستگی ملی در ایران در نتیجه عمل و ابتکار رهبری فردی و کاریزماتیک توسط گروهی کوچک و پیوستن بقیه به این ابتکار میسر نخواهد شد. ایرانیان در سه دهه پیش در بخت آزمایی خود طی تجربه تاریخی بزرگی با امید رهائی و ازادی به دهان اژدهای سیاه سنت و ایدئولوژی اسلامی - شیعی و ولایت مطلقه فقیه فرو رفتند. آواری که بر سر ما آمد حکایت آن قصه مولانا در شرح کوه نشین بغدادی و اژدهای یخزده است.
ما ایرانیان با این تجربه از ولایت فقیه و اتحاد امت و درهم آمیزی دین و دولت، خود برای مدتی طولانی قربانی شکلهای ابتدائی و سنتی از همبستگی ملی گردیدیم. شاید این عبرتی برای آگاهان و مسلمانان کشورهای اسلامی دیگر گردد. ما باید از این درس و تجربه تلخ تاریخی به خود آئیم و با طرح دیدگاهها و نگاهی مدرن و ارائه پروژه های کارا و جدید بر اساس اشتراکات و تفاوتهای قشرها و گروههای مردم، بر اساس امکانات و تشکلهای موجود، فرایند همبستگی ملی را در جامعه بر بنیاد شعور تجربی و تاریخی میهن مان و با بازنگری تجارب غنی مشروطیت و جنبش ملی کردن صنعت نفت و پرهیز از تجربه تلخ و سیاه ۱۳۵۷ هدایت کنیم.
بدیهی است که فکرها و تجارب مردمان کشورهای دیگر نیز در لحظات تاریخ ساز و در دوره های انتخابات و برآمدهای جنبشهای مردمی، در دوره اوج گیری اختلافات جناح های حکومت و جرقه های تلاشی جمهوری اسلامی به ما کمک خواهند کرد.
همبستگی ملی تنها در نتیجه روندهای همبسته عاطفی، روانی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و ساختاری و با آمادگی برای گذشت، تغییر، خودآفرینی و همیاری، زدایش تعصبها، نقصانها و کاستیهای خود جهت رهائی میهن امکان پذیر است.
روزها و هفته های آخر بهار و اول تابستان ۱۳۸۸ درآمیزی غریبی از اعتدال بهار و آتش تابستان است.
مدد از خاطر رندان طلب ای دل، ورنه / کار صعب است، مبادا که خطائی بکنیم
سایه طایر کم حوصله کاری نکند / طلب سایه میمون همائی بکنیم
علیاصغر سلیمی
۱۹ خرداد ۱۳۸۸