iran-emrooz.net | Thu, 04.06.2009, 23:23
به میرحسین موسوی رأی میدهم
محمد ارسی - شیکاگو
به میرحسین موسوی رأی میدهم
تا به خرافات به ارتجاع، به ستیزه جویی و هرج و مرج طلبی نه بگویم.
با وجود همه محدودیتها و موانع غیر دمکراتیک قانونی و غیر قانونی در امر انتخابات در ایران و انواع مشکلاتی که در انتخاب نمایندگان مجلس قانون گزاری، انتخاب نمایندگان شوراهای شهر و روستا، و در انتخاب رییس جمهوری در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، شرکت در انتخابات ۲۲ خرداد امسال جهت برگزیدن رییس جمهوری کشور ایران را امری اخلاقی، عقلانی و در نتیجه ضرورتی ملی و حیاتی تلقی میکنم.
اینجانب در اینجا در این سوی کرۀ ارض دور از میهن ولی با عشق به ملت آگاه ایران، و با امید به درایت ایرانیان در این انتخابات سرنوشت ساز شرکت میکنم و به کاندیدای اصلاح طلبان به میرحسین موسوی با قاطعیت تمام رأی میدهم.
در این انتخابات شرکت میکنم و رأی میدهم:
زیرا حق رأی دادن را دارایی والایی میدانم بمانند مال و جانم که نه به آسانی بل به یمن قرنی کار و تلاش و جانفشانی ملت آزادهی ایران کسب شده است.
رأی میدهم چون که رأی دادن را نفی انتصابات و تأیید و نهادینه شدن اصل انتخابات که بنیاد دمکراسی و جمهوریت است تلقی میکنم.
در این انتخابات که محدودیت غیر دمکراتیک و امکان دست کاری و تقلب هم وجود دارد شرکت میکنم زیرا برداشتن آن محدودیتها و مبارزه با تقلّبات احتمالی را هم با شرکت در انتخابات ممکن میدانم ونه با تحریم انتخابات.
رأی میدهم زیرا معتقد به راه حلهای جزیی، کم هزینه مسالمت آمیز و درازمدت ام و از هرگونه روش خشونت آمیزِ انقلابی و انفجاری با و عدههای اتوپیایی بی زارم...
در این انتخابات شرکت میکنم زیرا در این صد و چند سالی که گذشته هر تحول بزرگی در کشور ما نتیجه ی کوشش برای کسب حقّ رأی همگانی و یا نتیجه ی مبارزه با انحرافات در امر انتخابات بوده ...
جنبش مشروطه خواهی اوایل سدۀ ی بیستم و نهضت عظیم ملی به رهبری دکتر مصدق مؤید این ادعاست.
رأی میدهم زیرا دیدیم که قهر با صندوقهای رأی و تحریم شرکت در انتخابات پیشین چه بر سرمان آورد.
مصلحانِ عاقل دلسوز رفتند، مومنان جاهل ایرانسوز بر کرسی قدرت و زعامت نشستند. ساده لوحان روشن فکر نمایی که از تاریخ ایران و جهان جز ستیزه جویی و انقلابی گری درس دیگری نگرفته اند، میگفتند: "با تحریم انتخابات اصلاح طبان شکست میخورند. جناح افراطی بر سر کار میآید. حکومت اسلامی یک دست میشود آن وقت ملت ایران از توهم بیرون میآید و با قیام همگانی از دست رژیم غیر دمکراتیک آزاد میشود... "
اینک، نتایج متّرتب بر آن یکدست شدن پیشا روی ماست:
بله، مومنان افراطی بر سر کار آمدند!
دایره ی آزادیهای سیاسی و مدنی هر روز تنگتر و محدودتر شد!
جمهوریت نظام بی معنا و نحیف تر گردید!
خرافات عصر جا هلیت جای دین مدنیتِ عصر اصلاحات را گرفت!
ملت ایران فقیرتر و ضعیف تر و کشور در دیده ی جهانیان خوارتر گردید!
موقعیت منطقه ایی و جهانی ایران نیز بر همگان روشن است!
حضور افراطیها در قدرت آن بهانه ی لازم و کافی را به قدرتهای بزرگ غربی و منطقهای داده تا بر طبل جنگ و جدال بکوبند و با تهدید نظامی ایران بر انزوای سیاسی و اقتصادی کشورمان هر چه بیشتر بیافزایند...
بله انتخابات را تحریم کردیم با صندوق رأی قهر کردیم در معنا آب دهان بر نسیم ملایم اصلاحات انداختیم ولی بر پیشانی مبارک خودمان نشست.
نتیجه اینکه:
اینجانب به میرحسین موسوی کاندیدای اصلاح طلبان رأی میدهم زیرا راه حل اصلاح طلبانه تنها پاسخ ممکن و منطقی به بخشی از مشکلات مردم ایران میدانم!
به او رأی میدهم نه به این دلیل که رهبری بسیار پخته یا سیاستمداری بسیار بزرگ است. به او رأی میدهم زیرا مرد اخلاق و فرهنگ است. وعدههای اتوپیایی نمیدهد. رجزخوانیهای وطن پرستانه نمیخواند. مشکلات اقتصادی و سیاسی را به حوزۀ ایدئولوژی و مکتب بازی نمیبرد. از حد و اندازه ی جایگاه خویش آگاه است. گنده گوییهای مسیحایی نمیکند و سودای نجات عالم بشریت را از چنگ دیوان وستمگران ندارد زیرا که خوب میداند آوردن ایران به مسیر توسعه ی اقتصادی، تنش زدایی با آمریکا و متحدانش، و نیز افزودن بر دامنه ی آزادیهای سیاسی و مدنی... سه حوزه ی اصلی، حیاتی و مهمی ایست که مشغول شدن با آنها دیگر زمانی و مکانی، حتی دقیقهای در جایی باقی نمیگذارد تا به مسایل مردم بورکینافاسو و یا جمعیت تیمورشرقی... بپردازد.
افزون بر همه ی اینها موسوی فرزند آذربایجان است. آذربایجانی که درطی صد و پنجاه سال گذشته کانون آتشین ایران دوستی و ایران سازی بوده. ایده ی وحدت ملی و حفظ تمامیت ارضی یا آزادی و ترقی خواهی... عمدتاً از تبریز آمده. با حضور آذربایجانیان، خاصه، تبریزیان است که تحقق خواستهای عظیم ملی و میهنی در ایران عزیز ممکن و میّسر میشود...
حضور این ایرانی آذری (که از مکتب ایران سازی تبریز یقیناً اثری گرفته) در مقام اول اجرایی کشور فرصت مضاعفی خواهد بود تا از دامنه ی برخی بدبینیها و تنشهای قومی و منطقه یی موجود در مملکت بکاهد و بر درجه ی تفاهم و وحدت میان ایرانیان و همبستگی میان اقوام گوناگون ایران بیافزاید.
به موسوی رأی میدهم، زیرا به خرافات، به هرج و مرج اداری و اقتصادی، به ستزه جوییهایی که خارج از توان ملی ماست، و به رجز خوانیهای گریه آور، میخواهم نه بگویم. دیروز به شاهی که اسراییلی تر از اسراییلی شده یود، نه گفتیم، امروز به رییس جمهوری که عرب تر از عرب، فلسطینی تر از فلسطینی شده یک نه ی قاطع بگوییم.
شیکاگو
سوم ژوئن 2009
.(JavaScript must be enabled to view this email address)