ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 25.08.2008, 22:24
المپیک، جلوه‌ی زیبای سرشت انسان

بابک جاودان خرد
المپیک ۲۰۰۸ پکن هم به پایان رسید و ۱۵ روز رقابت شورانگیز نزدیک به ۱۰ هزار ورزشکار زن ومرد از ۲۰۰ کشور جهان دستآوردی از طلا، نقره و برنز برای چین ِ میزبان ، آمریکای هنوز قدرتمند ، روسیه‌ی سابقا قدرتمند ، اروپا (و آلمان) کمتر از انتظار و جهان سوم ِ فقیر اما بعضا سرافراز، بجا گذاشت. ایران ما نیز از مدال بی‌بهره نماند و دو گل خودروی برهوت ایران اسلامی، ساعی و مرادی، در پکن پرهیاهو روییدند تا نشان دهند که ایران حتا در تیره‌ترین ایام نیز حرفی برای گفتن، ولو به نجوا، دارد. در این دو هفته چین یک واندی میلیاردی که هم زمان با انقلاب قهقرایی اسلامی ما روی به اصلاح و توسعه و گشایش نهاد و امروز در بالای جدول مدال‌های ورزشی، مدیریت ممتاز خود را در اجرای بزرگترین نمایش روی زمین به رخ جهانیان، از جمله ما ایرانیان حسرت زده، کشید و افتخار و غرور درو کرد.

در این دو هفته بارها خنده و گریه‌ی ورزشکاران نخبه‌ی جهان را به تماشا نشستیم، هنرنمایی زنان خوش‌اندام و زیبای غرب و شرق و شمال و جنوب را دیدیم که چگونه هیجان و زیبایی رقابت سالم را در داخل آب، روی زمین و روی آب، و میان زمین و آسمان به خانه‌ی تماشاییان میلیاردی شان در سراسر جهان آوردند و ما را دمی از خیال نحس سیاست و تجارت با چاشنی غلیظ رذالت دور ساختند. براستی که گلی به گوشه‌ی جمال زیبای شان که ما را به مدت ۲ هفته به ضیافت کوشش و ورزش و لبخند بردند و چیزی از این حیث کم نگذاشتند! از مایکل فلپس ِ اعجوبه آمریکایی با ۸ طلای شنا، یوسین بولت جاماییکایی با ۳ طلا و ثبت ۳ رکورد جهانی در دوهای سرعت، تا ژیمناست‌ها و شیرجه روهای دختر و پسر ناآشنای چینی و پاروزن‌های سخت‌کوش اروپایی و.... همه یک کار کردند: ما را با رویه‌ی نیک سرشت انسانی‌مان که همان همبستگی در عین رقابت است، دوباره آشنا کردند و به ما برای چندصدمین بار گوشزد کردند که ای بنی آدم قرن بیست و یک: می‌توان برد، بی‌آنکه خونی ریخت و می‌شود باخت، بدون آنکه خوار شد."

اما، همان طور که انتظار می‌رفت، رقابت اصلی برای کسب مدال بین آمریکا و چین بود. چینی که برای نخستین بار در بازی‌های آسیایی تهران در ۱۹۷۴(۱۳۵۳) پای به رقابت‌های ورزشی بین‌المللی گذاشت و همه بینندگان را از قدرت و توان خود به شگفتی انداخت، امروز پس از ۳۴ سال پیشرفت مداوم در همه‌ی عرصه‌ها، حتا در عرصه‌ی حقوق بشر مورد ادعا و اعتراض غرب ، آمریکای ابرقدرت را به همآوردی ورزشی می‌طلبد و گوی سبقت را به لحاظ مرغوبیت مدال از این غول ورزشی، اقتصادی، نظامی و... جهان می‌رباید. براستی که چین با آن فرهنگ و تمدن درخشان باستانی‌اش که کم از ما ایرانیان ندارد، چه راه پرفراز و (کم) نشیبی را در این نزدیک به ۱۰۰ سال برآمد از انقلاب ۱۹۱۱ به رهبری سون یات سن بزرگ، تا این نمایش خیره کننده از اجرا و دستآورد ورزشی در المپیک ۲۰۰۸ ، از سر گذرانده است! و برعکس، ما ایرانیان در این بیش از یک سده نوسازی رسمی، چه راه کم فراز و پرنشیبی را گذرانده‌ایم تا که امروز، در عین برخورداری از بیشترین ثروت و امکانات تاریخ‌مان، در زمره‌ی ملل بی‌افتخار یا بسیار کم افتخار قرار گیریم : ۵۵ ورزشکار، ۲ مدال زرد پررنگ و کم رنگ، بر گردن دو قهرمان ِ دست و دل شکسته ایرانی. با این همه، بازهم دست (مجروح) ساعی و مرادی درد نکند!

در ورزش مادر دو و میدانی، طبق معمول شاهد هنرنمایی و درخشش قهرمانان سیاه از آفریقای فقیر و قحطی زده، آمریکای مرکزی و خود آمریکا بودیم: کنیا، اتیوپی و حتا زیمباوه‌ی موگابه زده (در شنا و توسط یک زن سفیدپوست!)، جاماییکا و ترینیداد؛ در ژیمناستیک به تماشای حرکات زیبا و گاه شگفت‌انگیز ژیمناست‌های دختر و پسرجوان و نوجوان چینی و آمریکایی نشستیم؛ در شنا و شیرجه قدرت نمایی آمریکا، چین و استرالیا را دیدیم؛ و در ورزش‌های گروهی نیز برزیل و آمریکا و اسپانیا و ایتالیا و آرژانتین و نیجریه درخشیدند و مدال‌های رنگارنگ را درو کردند. زنان پا به پای مردان، و شاید با شوری فراتر و غریوی رساتر، دویدند و پریدند و به آب زدند و افتخار آفریدند – و با غرور تمام به زنان ستم‌کش همه‌ی جهان ، از جمله و به ویژه زنان ستمکش کشورهای اسلامی که حضوری غیبت‌گونه در این تورنمنت داشتند، نشان دادند که زنان ِ امروز نه در حاشیه که در متن همه‌ی تحولات عمومی، خاصه ورزشی ، همچون مردان درمبارزه و رقابت‌اند و بدون حضور پرشکوه آنان نمایش المپیک و هر نمایش دیگری بی‌معناست. زنان ایران نیز با سه نماینده در المپیک شرکت کردند تا برای چندمین بار حضورقاطع اجتماعی خودرا، ولو با حجاب اجباری، در جامعه‌ی مردسالار ایران به جهانیان اعلام کنند- بی‌آنکه مدالی به چنگ آورند.

و... دیروز سرانجام پس از دو هفته شعله‌ی مشعل المپیک پکن خاموش شد و همایش رقابتی - رفاقتی چندین هزار دختر و پسر جوان از سراسر جهان به پایان رسید، در حالیکه همه لبخند شادی وغروراز این موفقیت بزرگ انسانی - و نه صرفا چینی- برای گرد آمدن صلح آمیز در یک مکان و یک زمان و در زیر پرچم صلح و دوستی و رقابت، بر چهره داشتند. آری، اختتامیه‌ی المپیک بمانند افتتاحیه‌ی آن بزرگ و شکوهمند بود و چیزی از کمال کم نداشت.

در پایان این جستار و با الهام از "شعله"‌ی مشعلی که ۱۵ روز پیش افروخته شد و " شادی"یی که در این کوتاه زمان به ما ارزانی داشت، بخوانیم با هم سروده جاودان شیلر را در ستایش شادی ، که ما ایرانیان از جمله‌ی نیازمندتران آنیم:

شادی! ای شعله‌ی جاودان روشنایی
تحفه‌ی بهشت،
ما مست و مدهوش،
به درگاه ملکوتی، به محراب مقدس تو، پای می‌گذاریم.
نیروی سحرآمیز تو،
از نو،
پیوند می‌دهد،
همه‌ی عرف و سنن مثله شده‌ی ما را،
همه‌ی انسان‌ها پیوند دوستی می‌بندند،
در سایه‌ی تو، آنجا که بال و پر نوازشگرت گسترده است.
....
اما هر آن کس که نمی‌تواند به جمع ما بپیوندد
باید با چشمانی اشکبار از جمع ما دوری گزیند
همه‌ی مخلوقات ازچشمه‌ی پایان ناپذیر شادی
سیراب می‌گردند.
...
و من در آغوش می‌فشارم
شما را،
ای جهانیان!
این بوسه ارزانی‌تان باد!