iran-emrooz.net | Wed, 02.07.2008, 7:30
بازهم در دفاع از دانشجویان
عبدالعلی پارسا
ظاهرا ماجرای دانشجویان زنجان به پیروزی دانشجویان انجامید و معاون تبه کار دانشگاه را برداشتند، اما از همان فردا دسیسه علیه دانشجوئی که به او بی حرمتی شده بود و دانشجویان حامی او آغاز شد. آن دختر دانشجو را بازداشت کردند، با حامیانش نمیدانیم دقیقا چه کردهاند، اما اینک وزیر علوم ایران میگوید که دسیسه بودن ماجرای دانشگاه زنجان مورد بررسی است، یعنی ما دانشجو را به هر شکل و لو با آبرو ریزی از خود و دانشگاه ساکت میکنیم و بعد به حساب او میرسیم تا آب رفته را به جوی بازگردانیم. مردم، هم فراموشکارند و هم آنان را چنان گرفتار نان و آب کردهایم که ماجرا را دنبال نمیکنند.
هم دانشجویان و هم کسانی که به سرنوشت جوانان در کشور ما دلبستگی دارند، میدانند که دستگاه دولتی ما فاسد تر از این است که بتوان امید اصلاحی در آن داشت. در این مورد وضع وزارت علوم کمی بهتر بود که آن هم به رنگ بقیهء نظام درآمد. منتهی اینان چنان دستشان از همه جا کوتاه است که وسیلهء عیش و عشرت صد در صد اسلامی خود را در میان دانشجویان میجویند. پس از ماجرای زنجان دو دختر دانشجو در حراستهای دانشگاههای سیستان و بلوچستان و لاهیجان خود کشی کردند و آب از آب تکان نخورده است.
مملکتی است که آسان میتوان هر کسی را به هر چیز متهم کرد. در خانهء همهء مخالفان رژیم و حتی کسانی که مانند این دانشجویان به طور تصادفی با نظام درگیر میشوند، یا حتی کسی که به طور تصادفی گیر پلیس بیفتد، مواد مخدر، مشروبات الکلی، انواع سلاحهای سرد و گرم و اسناد جاسوسی برای امریکا و اسرائیل، آن هم فراوان پیدا میشود.
به این ترتیب متهم کردن فرد بوسیلهء دستگاه دولتی در ایران آسان تر از خوردن آب است. در چنین وضعی حفظ امنیت به همراه زندگی در کنار لانهء گرگ بسیار دشوار میشود و از عهدهء هرکسی بر نمیآید. بویژه جوانان باید بدانند که از دیدگاه حکومت ایران، هر ایرانی وطن پرست، شریف، مستتقل و آزادیخواه یا حتی کسی که تنها به ساز حکومت نمیرقصد، غیر قابل تحمل و ذاتا زائد، مزاحم و در یک کلام دشمن نظام است. حکومت باید چنین اشخاصی را نداشته باشد تا بتواند کیسههای یارانش را پر کند.
بی گمان اینک با تعطیل تابستانی هرچه بخواهند بر سر آن دانشجوی مظلوم میآورند تا بکلی از دور تحصیل و زندگی خارج شود. اگر حامیانی هم داشته باشد، اینک به اتهام شرکت در یک دسیسه و با پوشاندن قصد و غرص آن معاون دانشگاه، محاکمه خواهند شد. احتمال اخراج از دانشگاه کمترین تنبیه علیه کسانی است که برای دستگاه مطهر دولتی ما و امامزادههای هزاران هزارش دسیسه کنند.
در این میان دانشجویان باید بیش از پیش هشیار باشند و گول قول و قرارهای اعضای دانشگاهها را نخورند. رفتار اولیاء دانشگاه زنجان و سخنان وزیر علوم کوچکترین شکی باقی نمیگذارد که اینان کوچکترین توجهی به سرنوشت جوانان مملکت ندارند. اینها در چنگال نظامی فردگرا گرفتارند و در بهترین حالت جز به فرد خود و افراد خانوادهء خود، نمیاندیشند. بالاتر از خود را برای حمایت میخواهند و فروتر از خود را برای حمالی، نوکری و تامین آسایش و عشرت خودشان. رکورد جمود و واپسگرائی، ضدیت با انسان، فرهنگ، هنر، اخلاق و هر گونه امتیاز انسانی را شکستهاند. ماکیاول در برابر اینان فرشته بود. با چند ماه زندگی یا کار در میان اینان به ویژگیهای آنان پی میبرید. کافی است قیافهء وزیر علوم، وزیر ارشاد و مانندهای ایشان را ببینید تا با رافت اسلامی که در آنها موج میزند، آشنا شوید.
برای زندگی با گرگها باید سگ شد. ما میتوانیم سگ شویم و گرگها را بدریم، اما نسبت به انسان مهربان و فداکار باشیم. با گرگ نمیتوان به توافق رسید.