ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 13.05.2008, 8:31
امام زمان و جمعیت زیر خط فقر

علی پارسا
اگر هم تا به حال کوچک‌ترین شکی بود، اکنون دیگر کاملا روشن است که بر پایه‌ی سخنان پرزیدنت احمدی نژاد، امام زمان از آغار حکومت ایشان، یار و یاور حکومت و دستیار اداره‌ی مملکت بوده است. ولی باید دانست که این دستیاری کاملا محدود و یک طرفه است، به این معنی که امام زمان نه ملت ایران، بلکه تنها حکومت و بلکه بخشی از حکومت را یاری می‌رساند که سرکردگی آن را احمدی‌نژاد به عهده دارد، وگرنه دیگران از این دستیاری سخنی نمی‌گویند و بی‌گمان از آن بی‌بهره‌اند.

دیگر این که امام زمان تنها به تشخیص خود یا خواهش امثال احمدی‌نژاد کمک می‌رساند و گوشش بدهکار حرف کارشناسان یا ملت ایران نیست، زیرا نخست این که به هزاران نامه‌ای که به او می‌نویسند پاسخ نمی‌دهد و دیگر این که توجه ندارد که ملت ایران از رای دادن به امثال احمدی‌نژاد پشیمان شده است و شاهد آن همین انتخابات گذشته است. البته گوش امام نباید هم به دهان کسانی باشد که در تشیعشان کوچکترین تردیدی است.

در مدت حکومت احمدی‌نژاد جمعیت زیر خط کشور ما دست کم دوبرابر شده است. کارشناسان تا سه – چهاربرابر هم گفته‌اند. با پیش بینی سیمای اقتصادی کشور روشن است که در پایان سال جاری این جمعیت از پنجاه در صد خواهد گذشت. در واقع امام زمان به دستگاهی کمک می‌کند که در توسعه‌ی خط فقر گوی رقابت را از همه ربوده است و این تازه در زمانی است که درآمدهای کشور ما نسبت به آغاز حکومت ایشان دست کم دوبرابر شده است.

ما نمی‌دانیم که افزایش قیمت جهانی نفت و درآمد ایران تا چه حد با کارهای امام زمان مربوط است، بدنیست پرزیدنت احمدی‌نژاد گزارش دقیقی در این باره بدهند تا هم معلومات ما آدم‌های جاهل از کارهای امام زمان افزایش یابد و هم متخصصان امور انرژی در جهان به این عامل مهم و موثر توجه نشان دهند و آن را در محاسبات خود- دست کم در مورد کشور امام زمان- دخالت دهند. از رئیس جمهوری که برنامه‌ی اصلیش اصلاح امور دنیا است، بعید است که دنیا را از این گونه اطلاعات باارزش محروم کند. هدف ایشان اتفاقا کمک به محرومان جهان است.

برای کسانی که – زبانم لال- در مشاورت امام زمان و بلکه دستیاری ایشان در کارهای آقای احمدی‌نژاد شک دارند، باید شواهدی از دستیاری امام را در کارهای رئیس جمهور کشورمان نشان دهیم تا هم کمکی به آقای احمدی نژاد بکنیم که متاسفانه وقت این کارها را ندارند و هم شاید بتوانیم اندکی هم به مسائل دیگر برسیم. همه می‌دانیم که امام زمان گرفتاری‌های بسیار دارند. خود شما روزی چند بار و برای چه کارهای دشواری یا امام زمان نمی‌گوئید؟ اصلا وقتی آقای احمدی‌نژاد از طرح‌ها و ابتکاراتش برای مبارزه با امریکا و اصلاح امورجهان صحبت می‌کند، خود شما در پایان یا امام زمان نمی‌گوئید؟

تمام این‌ها را اضافه کنید به نامه‌هائی که هزارهزار در ایران، عراق و جاهای دیگر برای ایشان فرستاده می‌شود. ایشان نه بودجه‌ای دارند، نه منشی دارند، نه رئیس دفتر، نه دفتر بایگانی و... نه دفتر کمک به احمدی‌نژاد. همه کارها را از گوش دادن به یا امام زمان‌ها تا کمک‌های مستقیم و بلاواسطه به احمدی‌نژاد باید خودشان و در اسرع وقت انجام دهند. به همین دلیل یاری‌های ایشان سریع و بی‌مشاوره است.

حال برگردیم به کارهای آقای احمدی‌نژاد تا سرنخ که چه عرض کنم، سر لوله‌ی کمک‌های امام زمانی را در آن‌ها پیدا کنیم. هنگامی که می‌بینیم با یک تصمیم فوری سازمان برنامه‌ی کشور به کناری نهاده می‌شود، ما که نباید جناب آفای پرزیدنت احمدی‌نژاد را که استاد دانشگاه بوده‌اند، مسئول بدانیم. هر کودکی این را می‌فهمد که یک مملکت احتیاج به برنامه‌ریزی دارد. این ازهمان تصمیم گیری‌های امام زمانی است. یا هنگامی که پشت سرهم مدیر عامل مهمترین سازمان اطلاع رسانی عوض می‌شود، کوته فکران غرب‌زده‌ی ما خیال می‌کنند که خدای نکرده پرزیدنت ما دچار نوعی اختلال اداری شده، نه این‌ها همه تصمیم‌های امام زمانی است که ممکن است به سرعت برق عمل کند. کمتر روزی هست که چیزی تعطیل نشود یا دستگاهی از کار نیفتد.

اما فکر نکنید که همه‌ی کارها همین طور سرراست و سریع انجام می‌شود. شما می‌توانید تصور کنید که در کدام کشور جهان می‌توان قیمت برنج را در طول دو ماه سه برابر کرد؟ محال است پرزیدنت احمدی‌نژاد این توانائی را داشته باشد. این دستیاران داوطلب امام زمان در سازمان حجتیه و در بازار تهران هستند که از امام خود چنین رهنمودهائی را می‌گیرند و گر و گر پولدار می‌شوند. عده‌ی دیگری از ایشان در بخش مسکن فعالند، عده‌ای دیگر در بخش‌های دیگر و گفته می‌شود که دفاتری هم در دبی و قطر و حتی سرزمین‌های کفار دارند، اما چون امام زمان به سرزمین‌های کفار قدم نمی‌گذارند، ناچار اجناس را به قطر یا سرزمین اسلامی دیگری منتقل می‌کنند تا بتواند مشمول رهنمودهای امام زمان گردد.

از همه‌‌ی این‌ها هیچ چیز به اندازه‌ی رشد جمعیت زیر خط فقر نیست. به نظر می‌آید در این زمینه احتیاجی به دعا و دعوت نیست. امام خود رویه‌ای را در پیش گرفته‌اند که پرزیدنت احمدی نژاد دست کم در یک کار سرآمد دولت‌های پس از انقلاب بشود. مهمترین کار دولت پرزیدنت احمدی‌نژاد و در واقع رسالت او همین است.

***

برای ما که مذهب خوانده‌ایم و با تاریخ مذهب آشنائی داریم، هیچ چیز تاسف بارتر از این نیست که جمهوری اسلامی و بویژه سران قدرت طلب و انحصار طلب آن مذهبی را که در دینی اقلیت را دارد، وسیله کرده و روز به بروز بیش از پیش از اعتبار آن در جامعه می‌کاهند، جامعه‌ای که جانشینی برای آن ندارد. شاید یکی از علل روی آوردن ایرانیان به دین‌های دیگر همین است. خوشبختی در این است که آنان بیشتر از پیشوایان تشیع مایه می‌گذارند و آنان را وسیله می‌کنند نه قرآن و پیامبر اسلام را، زیرا اگر چنان کنند، جهان اسلام و بویژه بنیادگرایان آن را در برابر خود تحریک خواهند کرد که یک میلیارد جمعیت را در بر می‌گیرد، اما امام زمان تشیع را تنها صد ملیون باور دارند که بسیاری از آنان، هم آقای احمدی نژاد را می‌شناسند، هم علائق امریکا را به مذهب و هم مصرفی بودن این حرف‌ها را.


نظر کاربران:


متاسفانه ما در ایران با گروهی مهدویت گرای نادان طرفیم که فاجعه گراست. آنها حتا منافع خودشان را هم تشخیص نمی‌دهند. آنها چنان در چاه جمکران و چاه گرایی گیر کرده‌اند که یارای دیدن خطر وحشتناکی را که خود پایه گذارش بوده و هستند نیستند. از طرف دیگر ما با اپوزسیسون تاریخی و گسترده‌ای طرفیم که در طول تاریخ ایران سابقه نداشته. اپوزیسیونی که بیش از هفتاد و پنج در صد و بیشتر از آن از مردم ایران در آن جای می‌گیرند ولی در عین حال با سران اپوزیسیونی طرفیم که هر کدام ساز خود را در گوشه‌ای می‌زند و حاضر نسیت بر سر جامعیت‌ها به توافق برسد. و اینجاست که آن فاجعه که فاجعه‌گراها مشتاق و خواهان آنند در شرف اتفاق است و ما مات و مبهوت نظاره گر بمبی که بزودی خواهد ترکید هستیم. یادم می‌آید که وقتی من جمهوری خواه کتمان نکردم که در ایران مشروطه خواه هم کم نیست و خصوصا رو به زیادی می‌رود و دارد همه گیر می‌شود در همین سایت کسانی به من حمله کردند که من اصلا جمهوریخواه نیستم. و من نمی‌دانم که من که با نام مستعار می‌نویسم از چه کسی ترسیده بودم که بگویم مشروطه خواهم. و اما دیدیم که از سر همان مردمی شدن آنها بود که رژيم دعوای درون خودش را بر سر آن بمب گذاری در شیراز بگردن مشروطه خواهان گذاشت تا از هر چه مردمی شدن آنها جلو بگیرد.
اردشیر از تهران