iran-emrooz.net | Tue, 06.05.2008, 9:22
کمکهای تازه ايران به حزب اله لبنان
رابرت فیسک / ترجمه م. رها
تاريخ بيست و هشت ساله جمهوری اسلامی نشان داده است که رهبران اين نظام همواره منافع گروهی و ماجراجويیهای سياسی و ايدئولوژيک را بر منافع ملی ايرانيان مقدم داشتهاند. طرح شعار بيهوده ی " راه قدس از کربلا میگذرد" از جمله تصميماتی بود که کشورمان را برای سالهای طولانی در جنگ خانمانسوز عراق درگير کرد و به غير از صدها هزار کشته و ويرانی بخش مهمی از کشور، حاصل ديگری به دنبال نداشت. اين نظام اکنون نيز با قرار دادن تقريبا ً تمام تخم مرغهايش در سبد سياست خارجی، از جمله دخالتهای روز افزون در امور داخلی لبنان، به جای کمک به صلح و دوستی در منطقه، به دامن زدن به کشمکشها و دخالت هرچه بيشتر قدرتهای بزرگ در خاورميانه ياری میرساند.
گزارش زير نشان میدهد که اين دولت برغم ادعايش مبنی بر "حمايت معنوی از حزب اله" تا چه حد در تقويت همهجانبه از اين گروه به پيش تاخته و سرنوشت مردم و کشور را به کشمکشهای منطقهای پيوند زده است.
نوشته روبرت فيسک از تارنمای اينديپندنت هشتم آوريل ٢٠٠٨
ترجمه م. رها
شهيدان شيعه اين روستای تپهای، معمولا در منطقه خطرناک سنگی جنوب لبنان، در جريان حملات هوايی، تسخير زمينی و يا گلوله باران کشتيهای اسرائيلی کشته شدهاند. حزب اله بطرز شايستهای به آنان احترام میگذارد. اما جسد آخرين جنگنده که متعلق به خانواده هاشم است، ماه گذشته برای خاکسپاری از ايران به لنبان فرستاده شد.
وی طی مراسمی در مسجد حسينيه، شهيد اعلام شد اما حزب اله در باره نحوه کشته شدنش سکوت پيشه کرد. درباره قتل وی که در جريان تمرينهای نظامی، در جمهوری اسلامی روی داده است پرسشهای بسياری مطرح است. اما در جنوب رودخانه ليتانی (Litani) کم و بيش بر همگان آشکار شده است که تاکنون هزاران نفر از جوانان روستائی برای يادگيری مهارتهای نظامی به ايران فرستاده شدهاند. از نوامبر سال ٢٠٠٦ هرماهه حدود سی صد نفر برای ديدن دوره سه ماهه نظامی از راه بيروت به تهران رفتهاند. در مجموع تاکنون چهار هزار و پانصد عضو حزب اله برای ديدن آموزشهای نظامی، تيراندازی و شليک موشک و تشکيل کانون چريکهای آموزش ديده در ايران، برای شرکت در جنگ آينده حزب اله و اسرائيل آماده شدهاند.
آيا اين جنگ هراسناک روی خواهد داد؟ اين امر به رفتار پرزيدنت بوش بستگی خواهد داشت. اگر آمريکا و يا اسرائيل ايران را بمباران کنند با پاسخ سريعی از پناهگاههای حزب اله که در عمق زمين در مزارع و در کنار راههای شرقی و جنوبی جزينه (Jezzine) ساخته شدهاند، مواجه خواهند شد.
ماههاست که حسن نصراله به اسرائيل هشدار میدهد که تشکيلات زير فرماندهیاش سلاح عافلگير کننده تازهای در اختيار دارد و در لنبان کمتر کسی است که نداند که سخن از موشک زمين به هوای تازهای است که در ايران ساخته شده و میتواند برتری هوايی اسرائيل در لبنان را با چالش مواجه سازد. در سی سال گذشته هواپيماهای بمب افکن اسرائيلی تنها با از دست دادن دو فروند هواپيما، يک فروند بوسيله موشک ساده سام ٧ فلسطينيان و ديگری بوسيله آتشبارهای سوری، آسمان منطقه را در انحصار خود داشتهاند.
ايران پس از جنگ هشت سالهاش با عراق، نسل تازه از سلاحها را توليد کرده است. يکی از اين سلاحها براساس طرح موشک چينی دريا به دريا ساخته شده است که در جنگ ٢٠٠٦ لبنان يک کشتی جنگی اسرائيلی را تقريبا ً غرق کرد.
آيا حزب اله توان آنرا دارد که هواپيماهای جنگی اسرائيل را در صورت شروع جنگ تازهای مورد هدف قرار دهد؟ اين پرسشی است که در ميان سيزده هزار سرباز سازمان ملل مستقر در جنوب لبنان بيش از هر پرسش ديگری مطرح شده است که شامل نيروهای فرانسوی، اسپانيايی و ايتاليايی زير فرمان تاتو و نيز نيروهای چينی، هندی و ديگران میگردد که خود را در ميان دو نيروی متخاصم گرفتار میبينند.
در منطقه استقرار نيروهای سازمان ملل جنگجويان مسلح حزب اله ديده نمیشوند. نصراله به قطعنامه شورای امنيت که سپاهيان صلح سازمان ملل را به جنوب فرستاد، احترام میگذارد. اما نيروهای سازمان ملل در صورت شروع جنگ تازهای به شدت با خطر مواجهاند.
اگر بمب افکنهای اسرائيلی ديگر نتوانند بدون ترس لبنان را بمباران کنند، آيا اسرائيل اين کشور را دوباره با توجه به هزينههای سنگينش تسخير خواهد کرد. چنين بنظر میرسد که اين امر روی نخواهد داد. آيا اسرائيل از موشکهای دور بردش برای حمله به لبنان استفاده خواهد کرد؟ اگر اين گزينه مورد استفاده قرار گيرد، ابعاد تازهای به جنگ تازه افزوده خواهد شد. موشکهای دوربرد بطور نااميدانهای بی دقتی شان را در جنگ ايران و عراق و جنگهای خاورميانه نشان دادهاند. اما صرفنظر از هرگونه گناه سياسی که دوطرف مرتکب شوند، بنظر میرسد که لبنانیها برغم بحران سياسی کنونی شان بازگشت به جنگ داخلی را مردود میشمارند.
دولت فؤاد سينيوره که شايد در "منطقه سبزش" در مرکز بيروت به تله افتاده باشد، حتی حاضر نشد در نشست اتحاديه عرب در دمشق شرکت کند و مجلس نيز پس از هفده نشست که در انتخاب رئيس جمهور بختی نداشت معلق شد. از سال ٢٠٠٥، شماری از نمايندگان مهم مجلس و روزنامهنگاران کشته و يا مورد حمله قرار گرفتهاند. هرچند نيروهای سوريه اين کشور را ترک کردهاند و ارتش لبنان توانسته است نظم را در خيابانها حفظ کند، اما دستگاههای امنيتی سوريه هنوز در لبنان حضور دارند و اين کشور، تنها هم پيمان ايران در جهان عرب است. البته اين بدان معنی نيست که شروع جنگ تازهای اجتناب ناپذير است.
بنابراين سرنوشت آينده لبنان همانگونه که در سال ٢٠٠٦ روی داد، در دست آمريکا و ايران قرار دارد. همانطور که اسرائيل بطور مرتب در باره جنگ تازهای هشدار میدهد، حزب اله نيز قول داده است که انتقام مرگ افسر امنيتیاش، مغينه را که در دمشق کشته شد خواهد گرفت. اسرائيلیها میگويند که به هرگونه حملهای پاسخ خواهند داد و "زمان، محل و ابزار آنرا انتخاب خواهند کرد".
و نصراله نيز با بکار بردن الگوی گفتار اسرائيل در بيست و چهارم مارس اعلام کرد که حزب اله "زمان، محل و ابزار انتقام خون مغينه را برمیگزيند".
در اين بين حزب اله هر ماهه پناهگاههای زير زمينیاش را در شمال ليتانی بهبود میبخشد. شماری دفاع ضد هوايی قلابی تازه برای گمراه کردن خلبانان اسرائيلی از زمين روئيدهاند. خطوط تلفن زير زمينی در عمق زمين برای برقراری ارتباط ميان پناهگاهها نصب شدهاند. حزب اله از جنگ ٢٠٠٦ تجارب بسياری آموخته است. در آنزمان پناهگاهايش به دستگاههای هوای تصفيه، آشپزخانه و تختخواب مجهز بودند. اما هنگامی که نيروهای اسرائيلی شماری از آنها را کشف کردند، به شماری کپی از نقشههای شناسايی نيروی هوايی خودشان با علامتهای عبری دسترسی پيدا کرند که محل اين پناهگاهها را برای خلبانان مشخص میساخت.
حزب اله آشکارا با پرداخت رشوه و يا تهديد و ارعاب نگهبانان مرزی توانسته بود نقشههای مزبور را بدست آورد و از اين راه دريابد که نيرویهای اسرائيلی از محل کدام پناهگاه آگاهی دارند.
بهمين خاطر بود که بسياری از جنگجويان حزب اله با تخليه پناهگاههای لو رفته توانستند از بمبارانهای شديد اسرائيل جان سالم بدر برند. و چه کسی میداند که آيا دوباره توانستهاند به نقشههای تازهای از اطلاعات اسرائيل در باره تأسيسات نظامی اين سازمان دست يابند؟