iran-emrooz.net | Fri, 28.03.2008, 10:11
شهید دروغین
رومان بوچلی / برگردان: علیمحمد طباطبایی
اکنون چندین ماه است که گیرت ویلدرز، نماینده پارلمان هلند، هم میهنان خود را در حالت هیجان نگه داشته است. او با این تهدید که یک فیلم ۱۵ دقیقهای تولید کرده که قرار است در آن پرده از روی کتاب دینی مسلمانان به عنوان "کتاب فاشیستی" برداشته شود و در نظر دارد آن را در تلویزیون پخش کند، نه فقط در هلند یک مناقشه وسیع به راه انداخته، که در سطح جهان نیز کینه و نفرت اسلام گرایان را متوجه خود ساخته است. اعلام پخش چنین فیلمی به تنهایی کافی بود تا تهدیدات افسارگسیختهای ایجاد شود. مقامات مسئول هلند احتمال حرکات خشونت انگیز بر علیه شهروندان و تاسیاست عمومی را از نظر دور نمیدارند. مدتی است که همه منتظرند تا بالاخره ببینند آیا این فیلم پخش میشود و اگر چنین است چگونه قرار است این عمل به انجام رسد.
البته چندین هفته پیش قرار بود که این فیلم به نمایش درآید. ابتدا عنوان شد که تکمیل نهایی آن کمی به طول انجامیده است. اکنون به نظر میرسد که دیگر چیزی به پخش آن نمانده و هرلحظه ممکن است به نمایش درآید. پرسشی که اکنون همه را متوجه خود ساخته چنین است: ویلدرزاین فیلم را در کجا به نمایش در خواهد آورد؟ شرکت اینترنتی طرف قرار داد او، تارنمای او را مسدود کرده و بیشتر موسسههای تلویزیونی هلند از پیامد پخش چنین فیلمی بیمناکند و از پذیرش نمایش آن خودداری میکنند. او پیشنهاد یک شرکت تلویزیونی اسلامی (Nederlandse Moslim Omroep) را رد کرده است، زیرا شرطهای آنها به نظرش غیر قابل پذیرش بودند: یک بررسی اولیه توسط مسئولین شرکت و سپس انجام مباحثه در بارهی آن. میتوان از این مورد چنین نتیجه گرفت که آنچه برای گیرت ویلدرز اهمیت اصلی را دارد بیشتر تحریک است و نه ایجاد بحث.
اگر چنین است که او اکنون با همان اعلام پخش فیلمش به این هدف خود رسیده است. او میتواند گوشه دنجی استراحت کند و با شادکامی و موذیانه بیان کند که هیجان زدگی سراسری و خشم و عصبانیت مسلمانان در این چند هفته گذشته، دلیل کاملاً روشنی را برای آنچیزی به دست داده است که فیلم او قرار بود همان را با نمایش خود به اثبات رساند: یعنی این که اسلام دینی بنیادگرا و اهل تعصب است و در هر لحظه آماده برای انجام اعمال خشونت انگیز. اگر ویلدرز انسان عاقلی باشد به همین مقدار نیز راضی خواهد شد. با این وجود بیم آن میرود که برای او همین اندازه از خشنودی کفایت نکند. او ظاهراً احساس میکند که سرنوشت او را به عنوان یک شهید انتخاب کرده است. او میخواهد آن فیلم را به نمایش درآورد و حفاظت شخصی از خود را که پلیس هلند مدتها است از روی اجبار به عهده گرفته به عنوان سند کاملاً روشنی برای مشروعیت ماموریت خود نشان دهد.
اما تا به اینجا این مناقشه چه چیزی به ما نشان داده و فیلم ویلدرز چه چیزی را میتواند به ما بیاموزاند که هنوز هم ناشناخته مانده است؟ این که در میان بنیادگرایان اسلامی افراط گرایانی هم پیدا میشود که برای اعمال هرگونه خشونتی حاضرند؟ این که کلام قرآن همچون هر کتاب دینی دیگری برای گوشهای امروزی ما بیش از حد بیگانه به نظر میآید؟ این که گیرت ویلدرز یک آتش افروز است؟ یعنی ما تا به حال هیچکدام از اینها را نمیدانستیم؟ و با این وجود این فیلم باید به نمایش درآید، آنهم در حالی که احتمال رسیدن صدماتی بخصوص به کسانی که طرف هیچکدام نیستند بسیار زیاد است؟
حکومت مبتنی بر قانون لیبرال ایجاب میکند که برای محافظت و دفاع از آزادی بیان، عقیده و اندیشه حتی انجام تحریکآمیزترین اندیشههای پریشانفکرانه نیز با ممانعت روبر نشود. این را البته بسیاری ممکن است که خوش نیاید. و عملاً برخی موارد را که زمانه ما تحت چنین عنوان قانونی برای عرضه دارد به مرزهای سلیقههای نیکو نمیرسد. لیکن جامعه غربی این آزادی را در مناقشههای طولانی و گاهی به بهای جان انسانها به دست آورده است و آنهم بدون هر گونه تاثیر ناخوشایند از آن زمان به این سو.
پس شاید این همان خطای بنیادینی است که بنیادگرایان دینی را اسیر خود ساخته است: یعنی این باور که با ممنوع ساختن و تهدید به خشونت میتوان از تفکر و دقیقاً از اندیشه انتقادی یا کفرگویانه پیش گیری کرد. و شاید این کمبود در گفتمان اسلامی باشد: این که مسلمانان روشنگر و آزاداندیش هنوز هم موفق نشدهاند در مباحثههای درون اسلامی آن انگیزههایی را ایجاد کنند که به کمک آنها بتوانند به مسیر گفتمانی مشترک حرکت کنند که در آن جای تعصب با استدلال و جای آمادگی برای انجام خشونت با آمادگی برای گفتگو جایگزین شود. و این دقیقاً همان چیزی است که در این چند هفته فقدان آن را شاهد هستیم که همه در بارهی شبح یک فیلم با یکدیگر مشاجره میکنند: فقدان یک چند مسلمان عاقل اهل تفکر که خود را به این مناقشه وارد ساخته و مثالی ارائه دهند از این که چگونه میتوان در یک جامعه فارغ از تعصب و روشناندیش با ذهنهای پریشانی مانند ویلدرز برخورد نمود.
از این رو پیشقدمی شرکت تلویزیونی Nederlandse Moslim Omroep برای پخش آن فیلم را باید به عنوان نشانهای بسیار مهم و شجاعانه تلقی کرد. و بسیار باعث تاسف است که گیرت ویلدرز این پیشنهاد را نپذیرفت. اما این فیلم ـ چنانچه اصلا وجود داشته باشد ـ باید به نمایش گذاشته شود: چه از جهت رسوا کردن تولید کننده ی آن به عنوان یک عوام فریب و چه برای پایداری و مقاومت در برابر تناقض گاه و بیگاه مزاحم مبتنی بر آزاداندیشی در یک جامعه ی فارغ از هرگونه تابو.