ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Wed, 28.11.2007, 17:17
بی‌وطن!

سید کمال‌الدین نبوی
هموطن! خطر در کمین است و بی وطن در کار.

بی وطن در پی منافع ملی نیست، مصالح ملی ندارد، منافع شخصی دارد!

بی وطن حقوق ملی را پاس نمی‌‌دارد!

بی وطن یا در قید حفظ قدرت است و یا در پی کسب آن ولو به قیمت ویرانی کشور!

بی وطن به خود و صندلی قدرت می‌اندیشد نه به وطن!

بی وطن مردم کشور را نامحرم و غیر خودی ولی جاسوسان خارجی را خودی و محرم راز می‌داند!

بی وطن از استقلال دم می‌زند اما حیاط خلوت کشور را به روی مفتشین و بازرسین خارجی می‌‌گشاید، نوامیس و اسرار کشور را در اختیار مامورین بیگانه قرار می‌دهد تا سرویس های خارجی از جزئی ترین امور کشور آگاه گردند، همان اموری که مردم ذره ای از آن را نمی‌‌دانند!

بی وطن دم از حکمت می‌زند اما در نهان به التماس از آمریکا تضمین امنیتی طلب می‌کند!

بی وطن دم از غیرت می‌زند اما جاسوسان دریائی را آزاد می‌‌کند، به بدرقه شان می‌‌رود و با آنها عکس یادگاری می‌گیرد!

بی وطن دم از عزت می‌زند اما در برابر تحقیر مامورین‌اش در فرودگاه‌های این یا آن کشور دور و نزدیک به آسانی می‌گذرد و خم به ابرو نمی‌آورد، و رگ غیرت اش بجوش نمی‌آید!

بی وطن نقاب اسلام دارد اما در برابر سرکوب مسلمانان چچن هم لبخند رضایت بر لب، با دشمنان وطن در شمال و شرق و غرب و جنوب، کمونیست و غیر کمونیست، نرد عشق می‌بازد!

بی وطن دعای فرج می‌خواند تا خزر را آسانتر بفروشد!

بی وطن اقتصاد کشور را به نفت و اجنبی وابسته نگه می‌دارد!

بی وطن تعرفه واردات را صفر می‌کند تا کارخانه های کشور ورشکسته، کارگران بیکار و کشاورزان سرگردان گردند، و اقتصاد ایران بیش از پیش به خارج وابسته شود!

بی وطن بر روی دریائی از نفت نشسته است اما بنزین را از خارج وارد می‌کند و پالایشگاههای بیگانه را رونق می‌بخشد!

بی وطن سالیان درازیست که به روسیه باج می‌دهد، به چین باج می‌‌دهد، به اروپا باج می‌دهد، در برابر آمریکا در عیان شعار می‌دهد و در خفا کرنش و طلب مغفرت می‌کند!

بی وطن به کوچکترها نیز باج می‌دهد، چمدانهای پر از دلار به حماس می‌دهد، به سوریه نفت مجانی و توریست می‌فرستد، سلاح اسرائیلی می‌خرد، منابع گازی کشور را به تاراج می‌برند!

بی وطن بیش از سی میلیارد دلار از گاز کشور را به ابوظبی واگذار کرده است و قادر به اقدام برای جلوگیری از این دزدی دریائی نیست!

بی وطن دختر و زن ایرانی به امیر نشینان عرب صادر می‌کند، کالا و بنجل های شرقی و غربی را وارد!

بی وطن شیفته واردات است، بازار داخلی را از رونق می‌اندازد و به گرمی بازارهای خارجی مشغول است!

بی وطن سرمایه های انسانی را به هدر و پولهای نفت، دویست میلیارد دلار، را بر باد می‌دهد وبه مخالفین می‌خندد!

بی وطن عامل رواج فقر و فساد و فحشا در کشور است، دلبند شعائر است، به ظاهر می‌نگرد و کاری به باطن ندارد!

بی وطن کیش و آئین را به بازی گرفته و وسیله تداوم قدرت خویش کرده است!

بی وطن از دین قرائتی جاهلانه دارد، قرائتی لاتانه، قرائتی چاله میدانی، قرائت زورخانه‌ای، قرائتی ناب، قرائتی واحد، قرائت تک صدا، قرائت تحمیلی، تنها قرائت ممکن، قرائت اوباش!

بی وطن متکلم وحده است، نمی‌‌شنود مگر ثنای خود را!

بی وطن تاب تحمل دیگری را ندارد، یکدستی می‌طلبد، همه را فرمانبر، مطیع و متملق می‌خواهد!

بی وطن به دنبال حکومت یکرنگ است تا همه نهادها از مرکز واحدی دستور بگیرند و هماهنگ بایکدیگر کشور را بسوی نیستی سوق دهند!

بی وطن خود را نماینده امام زمان جا می‌زند، خود را قهرمان مبارزه با فساد می‌نامد اما در پی ماشین و خانه و سکه می‌دود، بخود امتیازمیبخشد، امتیاز ویژه، دست ناپاکی دارد، به بیت المال دستبرد می‌زند، خویشان و آشنایان خویش را بر مسند امور می‌نشاند و خانوادگی در کار تاراج کشورست!

بی وطن داعیه عدالت دارد اما به یغما گری مشغول است!

بی وطن حب جاه و مقام دارد، مستبد است، زور می‌گوید، تحقیر می‌کند، تکفیر می‌کند، مفتریست، فاسق و دروغگوست، فاسد است و به فساد می‌کشاند!

بی وطن خود را بر دیگران ارجح و از آنها داناتر می پندارد!

بی وطن متکبر و از خود راضیست، بخود می بالد که در نظر خارجیان، رهبر، رئیس و نماینده ای فرهمند است!

بی وطن که قادر به اداره یک نانوائی در ایران نیست، داعیه رهبری دنیا را دارد، حراف است و برای حفظ قدرت از پا گذاشتن بر هیچ ارزشی ابا ندارد!

بی وطن سرباز گمنام امام زمان نام دارد که شکنجه می‌کند، شیشه استعمال می‌کند، به اسیران تجاوز می‌کند و سپس برای فاش نشدن راز جنایتش او را حلق آویز می‌کند و یا سرش را به سنگ می‌کوبد!

بی وطن حزب واحد می‌خواهد، رستاخیزیست، حزب اللهیست ، شاهنشاهیست، ولایتیست!

بی وطن مخالف نظام حزبی و موافق سیستم فامیلی و قبیله ایست!

بی وطن منفعت جناحی، فامیلی و شخصی دارد، وطن ندارد!

بی وطن رای مردم را زرق و برق و دکور اقتدار خود می‌داند!

بی وطن برای رای ملت ارزشی قائل نیست!

بی وطن انتخابات آزاد و عادلانه نمی‌خواهد!

بی وطن انتخابات فرمایشی ترتیب می‌دهد و امضای امام زمان جعل و پخش می‌کند!

بی وطن چون نمی‌تواند به مردم متکی باشد، به نیروی مسلح اش می‌نازد و گارد سرسپرده سامان می‌دهد!

بی وطن با پول مردم، به قلع و قمع فرزندان بی گناه این آب و خاک مشغول است!

بی وطن سگی است که بجای پاسداری از خانه، پای صاحب خانه و فرزندانش را گاز می‌گیرد!

بی وطن کارگران بیکار و متقاضیان کار و نان را سرکوب می‌کند، معلمان را کتک می‌زند، کارمندان را می‌ترساند، دانشجویان را به زندان برده و شکنجه می‌کند، دانشمندان را تحقیر و مداحان و ثناگویان را تکریم می‌کند!

بی وطن دانشگاه را فتح می‌کند و به اوباش و اراذل می‌سپارد!

بی وطن هیئت های مذهبی و دکانداری آنها را دوست دارد، مداحان و خرافه گویان را پاس می‌دارد، با چاه جمکران مکاتبه دارد، نامه از امام زمان جعل می‌کند، به اشاره ای او را به کلمبیا می‌برد تا ریاست جلسه ای را بر عهده بگیرد، با او شور می‌کند، هاله نور دارد!

بی وطن شیفته قدرت است، زبان سخیفی دارد، عوام فریب است و مخاطبین خویش را ابله تصور می‌کند!

بی وطن دم از عدالت می‌زند تا شرف و آزادی را زنده زنده بسوزاند!

بی وطن بر فرزانگان دین سخت می‌گیرد و بر فرهیختگان ملی سخت تر!

بی وطن شکنجه گاه دارد، اداره اماکن دارد، زندان دارد، بیدادگاه مخفی دارد تا خون ایرانی مباح گرداند و قصابان را به سلاخی گسیل دارد!

بی وطن قلم می‌شکند، شکم پاره می‌کند، زبان از حلقوم درمیکشد، شکنجه و داغ می‌کند، شلاق می‌زند، به دار می‌آویزد، اعدام می‌کند!

بی وطن تشنه خون است، خون ایرانی!

بی وطن هیچ خدمتی به ایران نکرده است، ، دغدغه او قدرت است ایران وطن او نیست!

بی وطن بر طبل جنگ می‌کوبد تا بلکه پرده بر بی کفایتی خویش برگیرد و چند صباحی بیش فرمان براند!

بی وطن واعظی است که بر مسند مجتهد می‌نشیند، امر بر او مشتبه می‌شود، عالمان دین را خانه نشین و تبعید و تهدید می‌کند و حوزه را به انقیاد می‌کشاند چون هم زر دارد و هم آهن آبدیده یمانی!

بی وطن، سرکار استواری است که درجه امیری و سرداری دارد، در راس نیروهای مسلح قرار گرفته، فرماندهان دلیر و وطن دوست را از کار برکنار می‌کند، جو وحشت براه می‌اندازد، رجز می‌خواند اما از دشمن می‌ هراسد و از رودرروئی با او طفره می‌رود!

بی وطن در ستاد می‌ماند، در مرکز لم می‌دهد، فرزندان و عزیزان خود را از مهلکه بدر می‌کند و نوجوانان و جوانان مردم را به روی مین و به کام مرگ می‌فرستد!

بی وطن امتیاز ویژه دارد، دادگاه ویژه دارد، صندوق ویژه دارد، گارد ویژه دارد، اطلاعات ویژه دارد، حفاظت ویژه دارد، مداح ویژه دارد، جاسوس ویژه دارد، فرستاده ویژه دارد، اختیارات ویژه دارد، حقوق ویژه دارد، بی وطن اما شرم و حیا ندارد!

بی وطن شعار می‌‌دهد، قول اش با عمل اش نمی‌‌خواند، وعده شیرین می‌‌دهد و میوه تلخ ببار می‌آورد!

بی وطن وفور نعمت و سفره رنگین می‌نمایاند اما به سراب می‌برد و خانه به آتش می‌دهد!

بی وطن شعر اتحاد می‌خواند، تخم نفاق می‌کارد!

بی وطن مهر را می‌گوید، کینه را می‌ورزد!

بی وطن لاف عشق می‌زند، نفرت می‌پراکند!

بی وطن قول بهشت می‌دهد، به جهنم، با زور، می‌برد!

بی وطن شکست می‌خورد، نعره پیروزی سر می‌دهد!

بیوطن کشور را به ناکجا آباد و بیراهه می‌برد، هموطن بهوش!

هموطن! وطن خوار است چون بی وطن در کار است!

هموطن! بی وطن را نباید از تخت به زیر کشانید؟

هموطن! بی وطن را نباید به محکمه صالحه سپرد تا به سزای اعمالش برسد؟

هموطن! لختی تامل، با بی وطن مماشات بشاید؟


هشتم آذر ماه 1386
سید کمال الدین نبوی