iran-emrooz.net | Thu, 13.09.2007, 8:25
بازداشت هادی قابل
احمد قابل
به نام خدای رحمان و رحیم
یاأیّهَا الّذینَ آمَنُوا ، اِصبرُوا وَ صابرُوا وَ رابطُوا ، وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ.
در آستانهی ماه مبارک رمضان ، که باب رحمت واسعهی الهی بر همگان گشوده میشود ، ارگان شبه قضائی « دادگاه ویژهی روحانیت » که مستقیما زیر نظر رهبری کشور قرار دارد ، بجای بهره گیری از رویکرد و « سیاست الهی » انتشار رحمت ( که البته قابلیّت میخواهد ) باب زحمت جدیدی بر خود و خانوادهی ما گشود ، تا مادر شهید داده و همسر گرامی و فرزندان برادرم و سایر بستگان را در آغاز ماه رحمت ، نگران کند و نشان دهد که هیچ بویی از رحمت الهی نبرده است.
صبح روز چهارشنبه 21 شهریور 1386 و بدون طی مراحل قانونی ، همچون ؛ ارسال احضاریه ، با حضور مآموران دادسرای ویژهی روحانیت در منزل برادرم ، جناب آقایهادی قابل به همراه برخی وسائل مربوطه ( کامپیوتر و... ) بازداشت شده است. مأموران یادشده ، به خانوادهی ایشان هیچ اطلاعی از « علت بازداشت » وی نداده اند.
این روند رسیدگی به پروندههای تشکیل شده ، بر خلاف صریح قانون و مختص « متهمان سیاسی » است که از ماههای آغازین اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی تا کنون ادامه یافته است. روندی که بر خلاف قانون اساسی و تعهدات قانونی مسئولان نظام ، خصوصا « رهبری کشور » بوده و مستمرا به نقض حقوق شهروندان منجر شده است. رفتاری که در حکم « گواهی آشکار » بر عدم پایبندی به اصول احکام شرعی و قانونی آنان است.
آقایهادی قابل نیز با عضویت در شورای مرکزی حزب مشارکت و اظهارات سیاسی کنترل شده ، در چارچوب گرایشات حزبی خویش ، چهره ای شناخته شده است. علاوه بر آن ، ایشان به عنوان تحصیلکردهی حوزهی علمیهی قم ، کم و بیش اظهاراتی در مسائل دینی و مذهبی داشته است.
بیاطلاع گذاشتن بستگان درجهی اول متهمان بازداشت شده از « اتهام منسوبه » با این تحلیل صورت میپذیرد که ؛ « هیچکس به دفاع از فرد بازداشت شده نپردازد ». ترفند پوسیده ای که ناشی از افکار پوسیدهی دست اندر کاران این روند منحط است.
اگر رهبری کشور از حضور قابل و امثال او در وطن ، نگران است ، رسما اعلام کند که ؛ « مخالفان سیاستهای ایشان ، از کشور خارج شوند » تا شاید نگرانیهای ایشان برطرف شود. گرچه بسیاری از مخالفان سیاستها (خصوصا اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت) ، در این ماههای اخیر در پی جلب نظر همفکران خود برای شرکت در انتخاباتی بودهاند که نهایتا مسئولان کشور به عدد بیشتر شرکت کنندگان آن افتخار میکنند. پس این هماهنگی در سیاستها را باید ارج مینهادند و عملا از نگرانیها کم میکردند ، نه اینکه راههای هزاران بار رفته و بی نتیجه را مجددا تجربه کنند.
برای خانوادهی ما ، بازداشتهای مکرر و کنشها و واکنشهای غیر قانونی حاکمان تازگی ندارد و همه به این روند عادت کردهایم. بالأخره این هم نوعی زندگی است که بسیاری از آزادگان و متفکران و سیاسیون این کشور به آن خو گرفتهاند و اگر رفتاری جز این را ببیند ، تعجب میکنند. بالأخره باید پاداش حضور همه جانبهی اعضای خانوادهی ما در دفاع ملی ایرانیان در برابر هجوم بیگانگان به کشور و تقدیم دو شهید و... و پاداش عفو شدن وزیر اطلاعات فعلی کشور (و دادستان سابق منصوب رهبری در دادسرای ویژهی روحانیت) از سوی ناموس قذف شدهی خانوادهی ما ، همین عدم تحمل و مداراها باشد تا معلوممان گردد که در تشخیص راه خود ، اشتباه نکردهایم.
اما از منظر گوشزد کردن مسئولیتهای شرعی و قانونی حاکمان و از باب نصیحت میگویم ؛ اینکه هرروز و هرشب ، فرد یا افرادی را بر خلاف روند پیش بینی شدهی در قانون ، بازداشت کنند و برخلاف حکم شرع و قانون ، روزها یا ماههای طولانی در بازداشت نگهداشته و سپس بر خلاف صریح قانون اساسی محاکمه و محکوم کنند (که در تمامی 28 سال گذشته این روند ادامه داشته) نگرانی رهبری و دستگاه حاکمهی ایشان را تاکنون برطرف نکرده و هرگز بر طرف نمیکند.
از سوی دیگر ، مسئولیت دینی و اخلاقی همکاران حزبی آقای قابل و آقایانی که آنان را « بزرگان اصلاحات » میخوانند ، در خصوص رفع نگرانی از خانواده ، سایر بستگان و دوستان ایشان ، اقتضاء میکند که بدون فوت وقت و البته با حفظ عزت و آزادگی خود و آقای قابل ، این مشکل را پیش از آن که پیچیده شود ، بر طرف کنند. چرا که مصلحت حکومت و منافع ملت در این است که به رفتارهای غیر قانونی و نامشروع ، پایان داده شود.
کاش امسال را سال « اتحاد ملی » نخوانده بودند و اینهمه با الفاظ ، بازی نمیکردند و همه چیز و همه کس را از محتوا و ارزش تهی نمیساختند. جرم « به بازی گرفتن فرهنگ ملی و اسلامی » از سوی دستگاه حاکمه ، با هیچ جرمی از سوی شهروندان ، قابل قیاس نیست و هیچ فاجعه ای برای جامعه ، خسارت بار تر از این نیست ، ولی چه کنیم که « عدل و انصاف » از میانه رخت بر بسته و اکثر افراد بر این فاجعه و فجایعی از این دست ، سکوت پیشه کرده اند و لب به انتقاد نمیگشایند.
خدایا ؛ تو شاهد باش. پرودگارا ؛ مسئولان کشور را توفیق ده تا مسیر انحطاط و بیداد را رها کنند و راه بازگشت هرچه سریع تر به مسیر عدل و انصاف و جبران خطاهای بی شمار گذشته را در پیش گیرند و نسبت به جرمهای غیر قابل جبران ، استغفار کرده و از صاحبان حق ، رضایت طلبند.
اَللّهُمَ إنّا نَرغَبُ إلَیکَ فی دَولة کَریمَة تُعِزّ بهَا ( الإنسان و ) الإسلامَ وَ أهلَهُ وَ تُذِلّ بهَا النِّفاقَ وَ أهلَهُ. إنَّکَ عَلی کلِّ شَیئ قَدیر ، برَحمَتِکَ یا أرحَمَ الراحِمینَ.
احمد قابل................... 22 شهریور 1386.................... فریمان