iran-emrooz.net | Thu, 29.03.2007, 12:37
گفتگو با کیوان صمیمی مدیرمسئول نشریه نامه
گفتگو:رضافانی يزدی
آقای كيوان صميمی، فكر میكنم آخرين مصاحبهای كه با شما داشتيم به زمانی حدود هشت ماه پيش بر میگردد كه در بركلی بوديد. فعالين سياسی اينجا، از اينكه پس از بازگشتتان از آمريكا و اروپا نشريهتان توقيف شد بسيار متأسف شدند و چند انجمن و سازمان حقوقبشری، روزنامهنگاری و بينالمللی بسته شدن ماهنامه نامه توسط جمهوری اسلامی را محكوم كردند. حال كه هفت ماه از توقيف نامه میگذرد چه اقداماتی انجام دادهايد و آيندهی نامه را چگونه میبينيد؟
در اين مدت پیگيریها و اعتراضات حقوقی و سياسی زيادی توسط خودم، تحريريهی نامه، وكلايم، انجمنهای مرتبط با مطبوعات و نيز نويسندگان اين نشريه (بيانيهی 130 نامهنويس) انجام شده است اما نهتنها از نامه رفع توقيف نشده بلكه حتی پرونده ما هنوز برای دادگاه مطبوعات هم ارسال نشده است. براساس حتی قوانين يكسويهی خودشان كه هیأتنظارت بر مطبوعات را موظف میكند تا ظرف "يك هفته" پس از صدور حكم توقيف، ادلّه و استنادات توقيف موقت را به دادگاه ارسال كند، اكنون با گذشت "سی هفته" از ارسال ادلّهی توقيف به دادگاه خبری نيست. شايد اول توقيف كردهاند و سپس دارند دنبال ادلّه توقيف میگردند و يا وقت میخواهند تا دليل سازی كنند.
حالا با توجه به اينكه بهتازگی از شرق رفع توقيف شده، اميد بهرفع توقيف از نامه هم ايجاد شده است. بهخصوص اينكه علیرغم تندرویهای جرياناتی در رأس دولت و نظاير آن، اكثر قوهی قضاييه و بعضی از مسئولين
به اين نتيجه رسيده اند اين بگير و بهبندها نتيجهی عكس میدهند و زمينههای راديكال شدن فضا فراهم میشود كه شيوع راديكاليسم هم، بستر مناسبی است برای ناگهان شعلهور شدن يك جرقهی بسيار كوچك در شرايطی غير قابل پيشبينی.
شما از بنيانگذاران يك حزب جديدالتأسيس هستيد كه اين حزب اخيراً هم تحليلی از شرايط كشور ارايه كرده است. در اين مورد هم لطفاً توضيحی بدهيد.
حزب آزادی مردم ايران خيلی هم جديدالتأسيس نيست و بيش از دهسال است بنيانگذاری شده است. تعدادی از همفكرانی كه به تفاوت از 20 سال تا 40 است از فعالان جريان ملی – مذهبی هستند در سالهای آخر دولت هاشمی به اين نتيجه رسيده بوديم كه ايجاد سازمانهای مدنی بهترين راه مبارزه با استبداد و حركت بهسمت دموكراسی است. بههمين جهت تعدادی از نيروهای سوسيال دموكراتِ اين نحلهی فكری دورهم جمع شده و يك تشكيلات غير ايدئولوژيك بهنام حزب آزادی مردم ايران را بنانهاديم. دستاندركاران اين حزب با حفظ گرايشات اعتقادی خود، فقط حول يك "برنامه سياسی" مشترك گردهم آمدهاند و بنابراين علیرغم اينكه اعتقاد به مذاهب مختلف، باور داشتنِ مرامهای متفاوت فلسفی و نيز دارا بودن هرگونه عقيدهی فكری و دينی و مسلكی در حزب آزادی مردم ايران پديدهای محترم و پذيرفته شده است ولی در عينحال بدون حق مداخله در مكانيسم تصميمگيریهای سياسی و حركات مدنی حزب است.
مؤسسين اين حزب با اعتقاد به يك فعاليت سياسی علنی و قانونی، متجاوز از 10 سال است كه تقاضای تأسيس خود را ارايه دادهاند و متأسفانه علیرغم پیگيریهای مكرر شفاهی و كتبی از طريق وزارت كشور و كميسيون ماده 10 احزاب، سيری كه میبايست 3 ماهه طی شود نزديك به 8 سال زمان برد، آنهم ساليانی در دولت اصلاحات و مجلس ششم. اكنون حدود 2 سال است مجوز تأسيس حزب صادر و ابلاغ شده كه پس از آن مؤسسين مرامنامه و اساسنامه را تدوين كرده و چندين سند و تحليل را ارايه دادهاند و همچنين بعضی از اركان حزب آزادی مردم ايران در حال تشكيل شدن است.
در مورد مواضع حزب و تحليل آن از شرايط حاضر توضيحی نمیدهيد؟
راستش شما گفتيد بهعنوان مدير مسؤول نامه صحبت كنم و علیرغم اينكه من يكی از اعضای حزب هم هستم ولی به صفت شخصی اين مصاحبه را انجام میدهم و نه از طرف حزب و بهصفت تشكيلاتی. البته اگر میخواهيد مخاطبانتان با مواضع رسمی حزب آزادی مردم ايران آشنا شوند میتوانيد در دنبالهی اين مصاحبه، بيانيه 20 اسفند 85 حزب را كه در برخی رسانهها از جمله در سايت ادوارنيوز آمده بود را درج بفرماييد.
بسيار خوب، حالا كه مصاحبهمان شخصی است، پس اجازه بدهيد يك سوال شخصی بپرسم. با تسليت مجدد از طرف سايت ايرانامروز بهمناسبت درگذشت پدرتان كه از پيشكسوتان صنعت نفت ايران و فعالين دوران خلع يد از شركت نفت ايران و انگليس بودند، ماه گذشته در همين رابطه شصتنفر از فعالين سياسی و حقوقبشری مقيم اروپا و آمريكا پيام تسليتی برای چاپ در روزنامه اعتمادملی ارسال كردند كه برخی اسامی از ليست انتهای اين پيام حذف شده بود. در اين مورد چه توضيحی داريد؟
راستش اين سؤال را هم پاسخگويش من نبايد باشم، میتوانيد از اعتمادملی كه اين سانسور را كرده بپرسيد. من هم بسيار متأسف هستم كه فشار بر مطبوعاتِ چاپ داخل بهقدری زياد است كه برخی دوستان در روزنامهها كه بهطور نسبی آزادانديش هم هستند در يك آگهی تسليت هم دست میبرند. همفكران من هم به روزنامه اعتمادملی اعتراض و انتقاد كردند و من در همينجا از دوستانم آقايان فرج سركوهی، علی كشتگر، عبدالكريم لاهيجی، عباس معروفی و فرخ نگهدار كه اسامیشان حذف شده بود و نيز آقايان مهدی خانبابا تهرانی، حسن شريعتمداری و رضا معينی كه اسامیشان به عمد ناقص چاپ شده بود بهخاطر سانسوری كه ديگران كردند، معذرت میخواهم.
حالا كه صحبت به اينجا رسيد بیمناسبت نيست اگر اين بحث طرح شود كه شايد ريشهی اين قبيل احتياطهای بيش از حد، سستی باور خودمان به حقوقمان و به حقوق مردم است. البته زشتی كارِ اقتدارگرايان تندرو را نمیتوان ناديده گرفت، آنان مشركينی هستند كه بهجای بندگیِ حق، به بندگی منافع و مناصب رو آوردهاند. آنها از توحيد به شرك روی آوردهاند ولی ما چی؟ ما چرا حق را باور نداريم؟ ما چرا حقوق مردم را پاس نمیداريم؟ اگر ما اصلاحطلبان باور جدی داشته باشيم كه حقوق مردم پايمال شده است، بهدنبال طلب كردن آن خواهيم بود و آنوقت است كه طلبكارانه برخورد خواهيم كرد. مردم و ما طلبكاريم، بدهكار نيستيم كه سستی و احتياط به خرج دهيم. ضايع كنندگان حقوق مادی و معنوی مردم ايران كه بهجای ساختن كشوری آباد و آزاد و اخلاقی، فضايی نا امن و برخوردار از فقر و فشار و فساد توليد كردهاند بدهكارند و بايد پاسخگو باشند و يا لااقل پشيمان باشند و تغيير رویّه دهند.
بنابراين ما بايد از خودمان شروع كنيم و اصلاحطلبان واقعی اگر باور داشته باشند كه طلبكارند، باور داشته باشند كه حقوق مردم ضايع شده، باور داشته باشند كه خودشان بخشی از حقوق مردم را پايمال نكردهاند و اگر هم برخی در مقطعی قصوری داشتهاند از مردم عذرخواهی كنند، آنوقت است كه میتوانند باورمند به بدهكار نبودن خود و بدون سستی و بدون احتياطهای بيش از حد، در مقابل فشارهای آشكار و پنهان بايستند. با اتكاء به مردم، در دفاع از حق ضعيف نباشند، در مقاطع حساس واندهند و به معاملههای نانوشته با ضايع كنندگان حقوق ملك و ملت دست نزنند.
و صد البته آمادگی پرداخت هزينهی عشقبازی با حضرت حق را هم داشته باشند.
با تشكر و آرزوی موفقيت برای شما و همه دوستان و همكاران درنشريه نامه و دوستان حزب آزادی مردم ايران