ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Tue, 22.04.2025, 12:20
راز ماندگاری دیکتاتوری‌های برآمده از انقلاب

س. ساسان

راز ماندگاری دیکتاتوری‌های برآمده از انقلاب‌ها، موضوع کتابی از لویتسکی و وِی است. این دو استاد علوم سیاسی با بررسی بیش از ۳۵۰ رژیم اقتدارگرا طی ۱۲۰ سال گذشته، می‌کوشند تا تأثیر برخوردهای بنیادین با ساختارهای پیشین و دخالت‌های خارجی را بر افزایش ماندگاری دیکتاتوری‌های انقلابی نشان دهند. در ادامه، با این کتاب و نتایج آن بیشتر آشنا می‌شویم.

شاید پیش‌تر با کتاب خواندنی “چگونه دموکراسی‌ها می‌میرند؟” اثر ارزشمند استیون لویتسکی(Steven Levitsky) و دانیل زیبلات(Daniel Ziblatt) آشنایی داشته باشید که به بررسی آسیب‌پذیری و حتی خطر نابودی دموکراسی‌های غربی، از جمله آمریکا، می‌پردازد.(۱) استیون لویتسکی به همراه دوست و همکار خود لوکان وِی(Lucan Way)، پژوهش دیگری با عنوان «Revolution and Dictatorship: The Violent Origins of Durable Authoritarianism» انجام داده‌اند.

این کتاب با عنوان “انقلاب و دیکتاتوری، خاستگاه‌های خشونت‌آمیز اقتدارگرایی پایدار” به فارسی ترجمه شده است.

اگر کتاب نخست به آینده و خطر نابودی دموکراسی‌های غربی می‌پردازد، کتاب دوم، گذشته دیکتاتوری‌های برآمده از دل انقلاب‌ها را بررسی کرده و در راز و رمز پایداری آن‌ها کنکاش می‌کند. این کتاب به علل وقوع انقلاب‌ها نمی‌پردازد و تمرکز خود را بر شیوه حکومت‌داری پس از انقلاب و تأثیر آن بر ماندگاری و پایداری آن‌ها معطوف می‌کند.

نویسندگان، پیش از هر چیز، باور رایج مبنی بر اینکه انقلاب‌ها ذاتاً راه را برای گذارهای دموکراتیک هموار می‌کنند، به چالش می‌کشند. البته باید یادآور شد که موضوع اصلی بررسی کتاب، انقلاب و گزینش این یا آن مسیر برای رسیدن به دموکراسی نیست؛ بلکه موضوع کتاب، چرایی و چگونگی دوام و پایداری نظام‌های برآمده از انقلاب و همچنین مقایسه آن‌ها با دیکتاتوری‌های غیرانقلابی است.

انقلاب چیست؟ چه رژیمی انقلابی است؟

استیون لویتسکی و لوکان وِی، انقلاب را دگرگونی اجتماعی بنیادینی تعریف می‌کنند که از طریق روش‌های رادیکال، ساختارهای سیاسی و اجتماعی را تغییر می‌دهد. از نظر این دو، انقلاب‌ها دارای ویژگی‌های زیر هستند:

● سرنگونی خشونت‌آمیز نظام پیشین:
انقلاب‌ها معمولاً با بسیج گسترده مردمی، ساختارهای پیشین دولت را از بین می‌برند؛ همان‌طور که در روسیه (۱۹۱۷)، چین (۱۹۴۹)، کوبا (۱۹۵۹) و ایران (۱۹۷۹) مشاهده شد.

● دگرگونی دولت و جامعه:
دولت‌های انقلابی، نهادهای دولتی را از نو می‌سازند و اصلاحات اجتماعی رادیکالی اعمال می‌کنند که اغلب ساختارهای سنتی قدرت، مانند زمین‌داران یا مقامات مذهبی را از بین می‌برند.

● بسیج مردمی و رهبری از پایین:
جنبش‌های انقلابی معمولاً توسط مبارزان چریکی، احزاب سیاسی یا جنبش‌های اجتماعی مبارز که توان بسیج بخش‌های وسیعی از جامعه را دارند، هدایت می‌شوند.

● دگرگونی‌های رادیکال:
این رژیم‌ها سیاست‌هایی را دنبال می‌کنند که نظم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را به‌طور بنیادین بازتعریف کرده و در حد توان و امکانات به تغییر آن می‌پردازند. آن‌ها همچنین بازیگران قدرتمند داخلی و بین‌المللی را به چالش می‌کشند.

حکومت‌های انقلابی، نه تنها برآمده از این دگرگونی‌های بنیادین هستند، بلکه ادامه دهنده و تحکیم کننده آن‌ها نیز محسوب می‌شوند و معمولاً چند ویژگی زیر را دارا هستند:

براندازی ساختارهای قدرت پیشین در عرصه‌های گوناگون، بسیج توده‌ای، ایدئولوژی مشخص و درگیری و سرکوب خشونت‌آمیز مخالفان! این حکومت‌ها اغلب توسط شخصیت‌های کاریزماتیک رهبری می‌شوند که از قدرت بسیج توده‌ای بالایی برخوردارند و برای تحکیم قدرت، حاضر به استفاده از زور هستند.

این حکومت‌ها به دلیل تمرکز قدرت، انسجام ایدئولوژیک نخبگان حاکم و مقاومت در برابر حملات داخلی و خارجی، اغلب به رژیم‌های اقتدارگرای پایدار تبدیل می‌شوند. درگیری‌های شدید انقلاب با ضد انقلاب، جنگ‌های داخلی، حمله خارجی و کودتا همگی می‌توانند دستگاه‌های امنیتی و نیروهای مسلح وفادار به این حکومت‌ها را تقویت و تحکیم کنند.

پایداری و ماندگاری درازمدت رژیم‌های انقلابی

نویسندگان بر این باورند که رژیم‌های انقلابی، اگرچه در ابتدا ضعیف و آسیب‌پذیر هستند، اما می‌توانند از طریق فرآیند دولت‌سازی انقلابی، قدرت خود را مستحکم و هر نوع مخالفت جدی را سرکوب کنند. این فرآیند، که اغلب با تهدیدات خارجی یا مخالفت داخلی ضد انقلاب همراه است، معمولاً به ایجاد دستگاه‌های دولتی قوی، متمرکز و سرکوبگر منجر می‌شود.

نویسندگان استدلال می‌کنند که ترکیب سه‌گانه زیر، رژیم‌های انقلابی را قادر می‌سازد تا حتی در مواجهه با مشکلات اقتصادی، ناآرامی‌های اجتماعی و محکومیت‌های بین‌المللی، نه تنها دوام بیاورند، بلکه عمر طولانی نیز داشته باشند.

سه رکن این مجموعه عبارتند از:

● وجود یک گروه نخبه حاکم منسجم و عموماً با یک ایدئولوژی یکسان
● تشکیل یک دستگاه دولتی قدرتمند
● ایجاد یک فرهنگ ترس و سرکوب در جامعه

نویسندگان بر اساس مشاهدات و بررسی‌های تاریخ صد ساله اخیر، به این نتیجه می‌رسند که حکومت‌های اقتدارگرای برآمده از انقلاب که توان ایجاد سه رکن بالا را داشته‌اند، عموماً پایداری و ماندگاری بیشتری نیز داشته‌اند. در مقابل، حکومت‌های اقتدارگرایی که برخورد نرم‌تر و مسالمت‌جویانه‌تری با دستگاه دولتی و ارزش‌های پیشین داشتند، از تغییرات بنیادین پرهیز کردند و مداراجوتر بودند، عمر کوتاه‌تری نیز داشته‌اند. شاید این نتیجه‌گیری قدری متناقض به نظر برسد، اما بررسی آماری دقیق، پایه این استدلال است و نه تحلیل صرف.

جدول زیر، نمایی کامل برای مقایسه طول عمر حکومت‌های اقتدارگرای انقلابی و غیرانقلابی ارائه می‌دهد:

نوع رژیم متوسط طول عمر (Average) میانه طول عمر (Median)
رژیم‌های انقلابی ۴۰ سال ۳۵ سال
رژیم‌های غیرانقلابی ۱۴ ۱۲

شیوه بررسی و پایه اطلاعاتی

اساس بررسی لویتسکی و وِی، مطالعه ۳۵۵ حکومت اقتدارگرا بین سال‌های ۱۹۰۰ تا ۲۰۲۰ است. نویسندگان، این رژیم‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کنند: آن‌هایی که زاده و برآمده از انقلاب‌ها هستند، البته به شمول جنگ‌های ملی و رهایی‌بخش، و گروه دیگر، دیکتاتوری‌هایی که به‌واسطه کودتا، دستکاری در انتخابات و از این دست، به قدرت رسیده‌اند.

در ۳ بخش پایانی کتاب (Appendix)، اطلاعات گسترده‌ای در مورد این ۳۵۵ حکومت ارائه می‌شود؛ اما در بخش‌های ۲ تا ۸ این کتاب، نگاهی چندسویه و عمیق‌تر به مهم‌ترین انقلاب‌های این دوران تاریخی انداخته می‌شود؛ از چین، شوروی و ویتنام گرفته تا مکزیک، کوبا و ایران، و همچنین چندین کشور آفریقایی و آمریکای جنوبی.

—————————

۱- استیون لویتسکی و دانیال زیبلات هر دو از استادان علوم سیاسی دانشگاه هاروارد هستند. لوکان وِی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تورنتو است.