واشنگتنپست / ۸ آوریل ۲۰۲۵ / ۱۹ فروردین ۱۴۰۴
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، روز دوشنبه تلاش خود برای رسیدن به یک توافق هستهای با ایران را با تکنیکی آشنا آغاز کرد: او یک کنفرانس خبری پرسر و صدا در دفتر بیضیشکل کاخ سفید برگزار کرد و برنامه مذاکراتی خود را تشریح کرد، در حالی که یک متحد نگران در کنارش روی صندلی نشسته بود و احساس راحتی نمیکرد.
این بار، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در کنار ترامپ نشسته بود. او اشتباه ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین را تکرار نکرد که در اواخر فوریه، حرفهای ترامپ را قطع کرد تا استدلالهای مخالف خود را مطرح کند. نتانیاهو علیرغم نگرانیهای کشورش، عمدتاً در مورد مانور دیپلماتیک ترامپ با دشمن اصلی اسرائیل سکوت کرد.
ترامپ عادت دارد بمبهای کلامی پرتاب کند، حتی وقتی مطمئن نیست کجا فرود میآیند. این موضوع در مورد تلاشهای او برای صلح در اوکراین صادق بود که تاکنون فقط به نظر میرسد جنگ را در آنجا تشدید کرده است؛ یا اعلام تعرفههای تجاری او که بازارهای مالی جهانی را تکان داد؛ و حالا درخواست او برای مذاکره رودررو با ایران — همراه با تهدید به اقدام نظامی در صورت شکست دیپلماسی.
اعلام غافلگیرکننده ترامپ درباره برگزاری گفتوگوهای «مستقیم» با یک مقام «عالیرتبه» ایرانی، خیلی زود توسط سید عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران، رد شد. او گفت ایران فقط به مذاکرات غیرمستقیم موافقت کرده است. یک مقام دولت آمریکا به من گفت که تیم استیو ویتکوف، فرستاده ویژه خاورمیانه، از طریق عمان پیامهایی برای اصرار بر گفتوگوی مستقیم ارسال کردهاند، جایی که قرار بود جلسه روز شنبه برگزار شود. این مقام گفت اگر مذاکرات مستقیم نباشد، ویتکوف ممکن است به عمان نرود.
این مقام گفت: «ما بازیچه نخواهیم شد» و استدلال کرد که برای شکستن بیاعتمادی عمیق دو طرف، یک «بحث همهجانبه» و «همفکری» لازم است. دو مقام نزدیک به مذاکرات به من گفتند که ویتکوف در صورت دعوت، احتمالاً به تهران سفر خواهد کرد.
به نظر میرسد ایران هم کنجکاو است و هم احساس ناراحتی میکند. عراقچی در یادداشتی که سهشنبه در واشنگتنپست منتشر شد، نوشته است که ایران گشایش ترامپ به سوی ایران را «نماینده یک تلاش واقعی برای روشنسازی مواضع و باز کردن پنجرهای به سوی دیپلماسی» میبیند. او با اشاره به تمایل مکرر ترامپ برای توقف «جنگهای بیپایان»، نوشت: «ما نمیتوانیم تصور کنیم که رئیسجمهور ترامپ بخواهد به رئیسجمهور دیگری تبدیل شود که در یک جنگ فاجعهبار در خاورمیانه غرق شده است.»
عراقچی از مذاکرات غیرمستقیم به عنوان نقطه شروع دفاع کرد و گفت: «ما مایلیم قصد صلحآمیز خود را روشن کنیم و اقدامات لازم را برای رفع هرگونه نگرانی احتمالی انجام دهیم. از سوی دیگر، ایالات متحده میتواند نشان دهد که در مورد دیپلماسی جدی است، به این معنی که به هر توافقی پایبند خواهد بود. اگر به ما احترام گذاشته شود، ما نیز متقابلاً احترام خواهیم گذاشت.»
ترامپ به وضوح میداند که در هر مذاکرهای با ایران، اسرائیل یک طرف سوم نامرئی خواهد بود. بنابراین، مهم بود که او تمایل خود برای گفتوگوی مستقیم را در کنار نتانیاهو اعلام کرد. اگرچه ترامپ با احتیاط رفتار میکرد، اما یک مقام دولت آمریکا حدس زد که صحنه دفتر بیضیشکل راهی برای مهار نتانیاهو و جلوگیری از انتقادات اسرائیل بود.
ترامپ سخنان خود را با گفتن این جمله به نتانیاهو شروع کرد: «من بهترین رئیسجمهوری هستم که اسرائیل تا به حال تصور کرده است.» سپس، او هدف دیپلماتیک بلندپروازانه خود را به عنوان جایگزینی برای جنگ بیان کرد: «فکر میکنم همه موافقند که انجام یک معامله بهتر از اقدام نظامی آشکار است. و من نمیخواهم درگیر آن اقدام آشکار شوم.»
همانطور که ترامپ اغلب انجام میدهد، او پیشنهاد مذاکره خود را با صدای شمشیرها همراه کرد. او گفت: «اگر مذاکرات با ایران موفقیتآمیز نباشد، فکر میکنم ایران در خطر بزرگی قرار خواهد گرفت. فرمول پیچیدهای نیست. ایران نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد. همین است.»
نمایش دفتر بیضیشکل به ترامپ اجازه داد تا چیزی را نشان دهد که برای پیشینیان دموکرات اخیرش، جو بایدن و باراک اوباما، دشوار بود — یعنی نشان دادن به نتانیاهو که چه کسی رئیس است. ترامپ نهتنها قصد خود برای انجام مذاکرات گسترده با بزرگترین دشمن اسرائیل را اعلام کرد، بلکه در مورد رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، که شاید دومین نگرانی بزرگ اسرائیل باشد، گفت: «من از او خوشم میآید و میدانم او هم از من خوشش میآید.»
در صورتی که نتانیاهو پیام را دریافت نکرده باشد، ترامپ اضافه کرد: «هر مشکلی که با ترکیه دارید، فکر میکنم میتوانم حلش کنم — البته به شرطی که منطقی باشید.» این یک پیام معمول کاخ سفید به نتانیاهو نیست.
حالت جلسه دوشنبه بسیار متفاوت از توقف نتانیاهو در کاخ سفید در اوایل فوریه بود. در آن زمان، بحثها بر روی امید اسرائیل متمرکز بود که ترامپ از اقدام نظامی احتمالی علیه تأسیسات هستهای ایران حمایت کند. اما مقامات بعداً به من گفتند که ترامپ بیشتر مشتاق دیپلماسی بود تا بمباران. و در ماه مارس، ترامپ نامهای به علی خامنهای، رهبر ایران فرستاد و پیشنهاد مذاکرات هستهای را داد، اما هشدار داد که ایران فقط دو ماه فرصت برای دیپلماسی دارد.
پاسخ اسرائیل این بوده که اصرار دارد هر توافق جدیدی با ایران باید «به سبک لیبی» باشد، به این معنی که تجهیزات بالقوه تسلیحات هستهای به طور کامل از بین برود. ایران در توافق سال ۲۰۱۵ که ترامپ در سال ۲۰۱۸ لغو کرد، به کنترلهای محدودتری بر برنامه هستهای خود رضایت داد.
زمان در حال گذر است — و نه فقط برای ضربالاجل دو ماهه ترامپ برای رسیدن به توافق. تحریمهای برنامه هستهای ایران قرار است تحت مفاد «بازگشت فوری»(snapback) توافق سال ۲۰۱۵، اواخر امسال بازگردند. تصور میشود ایران اورانیوم غنیشده کافی داشته باشد که در عرض چند هفته میتواند آن را به سطح مورد نیاز برای چندین سلاح برساند، اما تحلیلگران معتقدند که یک سال یا بیشتر زمان نیاز دارد تا یک کلاهک هستهای واقعی توسعه دهد که بتواند روی یک موشک بالیستیک نصب شود.
درگیری ترامپ در خاورمیانه زمانی عمیقتر خواهد شد که او احتمالاً ماه آینده به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی سفر کند. آیا اگر گفتوگوهای اولیه بین ویتکوف و عراقچی ثمربخش باشد، او تهران را نیز به فهرست مقاصد خود اضافه خواهد کرد؟ اما با توجه به استعداد ترامپ برای دستیابی به پیشرفتهای چشمگیر در معاملهگری، چگونه میتواند مقاومت کند؟
■ آیندهی این کشمکش را کسی نمیتواند به درستی پیشبینی کند. اما همانگونه که ایگناتیوس حدس زده است، غربیها دست جمهوری اسلامی را در تاکتیک وقت کشی خوانده و شاید دیگر گول آن را نخورند. مزهپرانیهای بیمزۀ دلقکی به نام عراقچی و در باغ سبز نشان دادن شرخر بخت برگشتهای به نام پزشکیان هم در اینکه آقا پذیرفته است که آمریکاییها در ایران سرمایهگذاری کنند، بسیار ابلهانهتر از آنست که حتا کودکی را بفریبد. تروریسم لبنانی و فلسطینی آنچنان انبان آقا را خالی کردهاند که لختی همه جای او آشکار شده است. در فرایند جهانیسازی و خصوصیسازی و جذب خریدار خارجی برای بنگاههای ملی واگذار شده، جمهوری اسلامی با همهی تلاشهای تبلیغاتی و سودجویانۀ خود برای به دست آوردن یک مشت دلار، سهم ایران در این زمینه در پایینترین سطح جهان و در حد صفر دلار بوده است. جنجال کنونی هم هیچ سودی برای حکومت نخواهد داشت و نظام را گامی دیگر بسوی سرنگونی خواهد راند، اگر به اصطلاح اپوزیسیون ایرانی دریافته باشد که دیگر بازی کودکانه گرگم به هوا تمام شده است و اگر آنها گرگ واقعی اما خسته و درمانده را نکشند یا به ته دره پرتاب نکنند، گرگ خونخوار آنها را نیز خواهد خورد و برجای آنها خواهد نشست. آنها همچنین باید دریابند که در این دنیای واقعی و گرگ واقعی، یاری جستن از همسایگان و رهگذران و پسر ارباب سابق هم کار زشتی نیست و عار و ننگی ندارد. از خدای طبیعت میخواهم که به ما کمی خرد عطا فرماید و بر توان فکری ما بیفزاید.
با آرزوی عقل رس شدن همۀ اوپوزیسیون ایرانی
بهرام خراسانی، ۲۰ فروردین ۱۴۰۴