نیویورک تایمز / ۱۱ فوریه ۲۰۲۵
طرح رئیسجمهور ترامپ برای تصرف غزه، اخراج دو میلیون فلسطینی از آن و تبدیل این نوار ساحلی بیابانی به نوعی «کلاب مد» (Club Med) تنها یک چیز را ثابت میکند: فاصلهی میان «تفکر خارج از چارچوب» و «تفکر خارج از عقل» چقدر کوتاه است.
با اطمینان میتوانم بگویم که پیشنهاد ترامپ، احمقانهترین و خطرناکترین طرح «صلح» خاورمیانهای است که تاکنون از سوی یک رئیسجمهور آمریکایی مطرح شده است.
با این حال، مطمئن نیستم که چه چیزی ترسناکتر است: پیشنهاد ترامپ درباره غزه، که ظاهراً هر روز تغییر میکند، یا سرعتی که با آن مشاوران و اعضای کابینهاش — تقریباً هیچیک از آنها پیشاپیش در جریان این طرح قرار نگرفته بودند — مانند مجموعهای از عروسکهای سرجنبان، موافقت خود را با این ایده اعلام کردند.
دقت کنید، خانمها و آقایان: این فقط مربوط به خاورمیانه نیست. این موضوع همچنین تصویری کوچک از مشکلی است که اکنون کشور ما با آن روبهروست. در دور اول ریاستجمهوریاش، ترامپ توسط حلقهای از عوامل بازدارنده احاطه شده بود: مشاوران، وزرای کابینه و ژنرالهایی که بارها و بارها بدترین انگیزههای او را مهار و منحرف کردند.
اکنون، ترامپ تنها با تقویتکنندگان احاطه شده است: مشاوران، وزرای کابینه، سناتورها و اعضای مجلس نمایندگان که از خشم او یا از اینکه هدف حملات آنلاین دستههای مجازی تحریکشده توسط بازوی اجراییاش، ایلان ماسک، قرار بگیرند، در وحشت هستند.
ترکیب ترامپِ مهارنشده، ماسکِ افسارگسیخته و بخش عمدهای از دولت و دنیای تجارت که از توییتهای این دو در هراس هستند، دستورالعملی برای هرجومرج در داخل و خارج از کشور است. ترامپ بیشتر شبیه به «پدرخوانده» عمل میکند تا رئیسجمهور: «قلمروی خوبی داری (گرینلند، پاناما، غزه، اردن، مصر) … حیف میشود اگر اتفاق بدی برایش بیفتد …»
این شاید در فیلمها جواب بدهد، اما در دنیای واقعی، اگر دولت ترامپ واقعاً سعی کند اردن، مصر یا هر کشور عربی دیگری را مجبور به پذیرش فلسطینیان ساکن غزه کند — و ارتش اسرائیل را مسئول جمعآوری و انتقال آنها بداند، زیرا ترامپ گفته که این جابهجایی هیچ نیروی آمریکایی را درگیر نخواهد کرد و یک سنت هم از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی هزینه نخواهد داشت — این اقدام تعادل جمعیتی در اردن بین ساکنان کرانه شرقی و فلسطینیها را بر هم خواهد زد، مصر را بیثبات خواهد کرد و اسرائیل را نیز دچار بحران خواهد کرد.
به همان اندازه که اسرائیلیها از حماس متنفرند، اطمینان دارم که بسیاری از سربازان، بهجز کسانی که در جناح راست افراطی هستند، از مشارکت در هرگونه عملیاتی که بتوان آن را با گردآوری و انتقال یهودیان از خانههایشان در طول جنگ جهانی دوم مقایسه کرد، سر باز خواهند زد.
روزنامهی اسرائیلی هاآرتص در این باره نوشته است: «هیچ راهحل جادویی وجود ندارد که بتواند این درگیری را بهسادگی حل کند. جسارت ارائه چنین راهحلی — راهحلی که تداعیکنندهی اصطلاحاتی مانند ‘انتقال اجباری’، ‘پاکسازی قومی’ و دیگر جنایات جنگی است — توهینی به هر دو طرف، فلسطینیها و اسرائیلیها، محسوب میشود.»
ترامپ همچنین موجی از اعتراضات علیه سفارتخانههای آمریکا و منافع این کشور در سراسر جهان عرب و اسلام به راه خواهد انداخت و بسیاری از مسلمانان در اروپا، خاورمیانه و آسیا برای مقاومت در برابر اخراج اجباری فلسطینیان از سرزمینشان به خیابانها خواهند آمد — همهی اینها در حالی رخ خواهد داد که ترامپ اعلام کرده قصد دارد در نوار غزه یک استراحتگاه ساحلی تأسیس کند که به گفتهی خودش «من صاحب آن خواهم بود» و فلسطینیها هیچ حقی برای بازگشت به آن نخواهند داشت.
این بزرگترین هدیهای خواهد بود که ترامپ میتواند به ایران بدهد تا موقعیت خود را در خاورمیانه بازیابی کند و همهی رژیمهای سنی طرفدار آمریکا را بیاعتبار کند. شرکتهای آمریکایی مانند مکدونالد و استارباکس، که پیشتر به دلیل حمایت تسلیحاتی آمریکا از اسرائیل در جنگ غزه با تحریمهایی مواجه شدهاند، با موجی شدیدتر از تحریمها روبهرو خواهند شد.
آیا ترامپ در این میان نکتهی درستی هم دارد؟ خب، بله. او درست میگوید که حماس یک سازمان بیمار و فاسد است که با کشتار حدود ۱۲۰۰ نفر در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و گروگانگیری حدود ۲۵۰ نفر دیگر، حملهی بیرحمانهی اسرائیل به حماس را که در زیرزمینهای غزه پنهان شده بود، برانگیخت، بیآنکه به غیرنظامیان غزه توجهی داشته باشد. حماس همسایگان فلسطینی خود را قربانی کرد تا اسرائیل را در سطح جهانی بیاعتبار کند. برای بسیاری از جوانانی که فقط از طریق ویدئوهای تیکتاک اخبار را دنبال میکنند، این استراتژی کارساز بود، هرچند نمیتوانست اقدامی از این بدبینانهتر باشد.
ترامپ همچنین درست میگوید که غزه اکنون به جهنمی تبدیل شده است. و حق دارد که مشکل پناهندگان فلسطینی بیش از حد طولانی شده و توسط فرصتطلبان در جهان عرب، اسرائیل و رهبران نالایق فلسطینی زنده نگه داشته شده است.
بازگشت از فاجعهی ۷ اکتبر به هر نوع فرایند صلحی آسان نخواهد بود، اما این ایده که همه گزینهها امتحان شده و تنها گزینهی باقیمانده پاکسازی قومی است، کاملاً اشتباه است — اما این همان چیزی است که جناح راست اسرائیل و حماس میخواهند همه باور کنند.
یکی از بزرگترین مشکلات تیم ترامپ این است که تمام نگاهشان به خاورمیانه از دریچهی جناح راست افراطی اسرائیل و مسیحیان انجیلی میگذرد. تا آنجا که اعضای تیم ترامپ شناختی از جهان عرب دارند، این شناخت محدود به جامعهی سرمایهگذاری خلیج فارس است. به همین دلیل، آنها در برابر نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، کاملاً سادهلوح و فریبخورده هستند.
برای مثال، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، مدام به رهبران عرب میگوید: «حماس دیگر هرگز نباید غزه را اداره کند یا اسرائیل را تهدید نماید.» اما به نظر میرسد که او کاملاً از این موضوع بیاطلاع است که این خود نتانیاهو بود که مقدمات ارسال صدها میلیون دلار از سوی قطر به حماس را فراهم کرد — پولی که حماس به جای هزینه کردن برای مردم غزه، صرف ساخت تونلها و تولید سلاح کرد تا بتواند برای همیشه این منطقه را تحت سلطهی خود نگه دارد.
بیبی (لقب بنیامین نتانیاهو) میخواست که حماس «غزه را اداره کند» نه تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری تا فلسطینیها همواره دچار اختلاف باشند و هرگز نتوانند به عنوان یک شریک برای راهحل دو دولتی مطرح شوند — هدفی که تمام رؤسایجمهور آمریکا از زمان جورج اچ. دابلیو. بوش به دنبال آن بودهاند.
و دلیل اینکه نتانیاهو از تعریف جایگزینی برای رهبری غزه خودداری کرده این است که او میداند تنها گزینهی معتبر، تشکیلات خودگردان فلسطینِ اصلاحشده است، اما جناح راست افراطی اسرائیل او را سرنگون خواهد کرد اگر با چنین راهحلی موافقت کند.
پس لطفاً این ایده که هر راهحلی غیر از پاکسازی قومی به طور صادقانه از سوی هر دو طرف امتحان شده است را برای من تکرار نکنید.
اگر ترامپ واقعاً میخواهد یک تغییر اساسی ایجاد کند و از ترسی که در دل دیگران افکنده، بهره ببرد، این کار را نه با این پیشنهاد کودکانهی «مار-ئه-غزه» بلکه با به چالش کشیدن علنی همه طرفها برای انجام اقدامات سخت، اما لازم برای بیرون آمدن از این جهنم انجام دهد.
او باید به تشکیلات خودگردان فلسطین بگوید که اگر میخواهد غزه را اداره کند، باید فوراً یک رهبر جدید، غیر فاسد و یک نخستوزیر کارآمد جدید منصوب کند — کسی مانند نخستوزیر سابق، «سلام فیاض». این تشکیلات خودگردانِ اصلاحشده باید یک کابینهی تکنوکرات تشکیل دهد، یک نیروی حافظ صلح عربی را دعوت کند تا کنترل غزه را از اسرائیل تحویل بگیرد، کار پاکسازی بقایای رهبری حماس را به پایان برساند و حمایت بینالمللی لازم برای بازسازی غزه را جلب کند.
این نیروی عربی همچنین باید متعهد شود که یک نیروی امنیتی کارآمد برای تشکیلات خودگردان فلسطین آموزش دهد تا این تشکیلات بتواند در نهایت با کمک اعراب، غزه را خود اداره کند.
ترامپ همچنین باید به نتانیاهو بگوید که به محض راهاندازی نیروی حافظ صلح عربی، غزه به دو منطقه تقسیم خواهد شد: منطقه «A» و منطقه «B».
● تشکیلات خودگردان فلسطین و نیروی حافظ صلح عربی، منطقه A را که شامل تمام مراکز جمعیتی است، اداره خواهند کرد.
● ارتش اسرائیل میتواند برای چند سال در کل محیط اطراف (منطقه B) مستقر باقی بماند.
سپس، فلسطینیها در کرانه باختری و غزه انتخابات برگزار خواهند کرد و مذاکراتی برای راهحل دو دولتی با اسرائیل برای هر دو منطقه آغاز خواهد شد. به محض آغاز این فرایند، عربستان سعودی میتواند روابط خود را با اسرائیل عادیسازی کند و پیمان امنیتی میان آمریکا و عربستان نیز به مرحله اجرا درخواهد آمد.
ترامپ میتواند این حقیقت را زودتر یا دیرتر درک کند، اما در نهایت خواهد فهمید: منافع آمریکا و منافع نتانیاهو با هم همخوانی ندارند.
مصلحت بیبی (نتانیاهو) این است که به هر قیمتی در قدرت باقی بماند — حتی اگر این به معنای به تعویق انداختن آزادی گروگانها، ادامه دادن یک جنگ بیپایان، یا کنار گذاشتن چشمانداز تاریخی عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان سعودی باشد.
نتانیاهو حتی چند روز پیش گفت که «عربستانیها میتوانند یک کشور فلسطینی در عربستان ایجاد کنند، آنها زمینهای زیادی دارند»، که همین اظهار نظر واکنش تندی از سوی عربستان در پی داشت.
آیا ترامپ هرگز از خواب بیدار خواهد شد و خواهد فهمید که نتانیاهو و برتریطلبان یهودی در اسرائیل، او را به عنوان یک مهرهی بازی خود میبینند؟
تقریباً تمام نهادهای امنیتی اسرائیل از این که نتانیاهو هرگز برنامهای برای تبدیل پیروزی نظامی اسرائیل در غزه به یک راهحل سیاسی پایدار ارائه نکرده، به شدت خشمگین هستند.
و این چیزی است که بیبی این هفته در کنست اعلام کرد:
«دیدگاه ترامپ جدید، خلاقانه، انقلابی است و او مصمم به اجرای آن است. شما دربارهی ‘روز بعد’ [از جنگ غزه] صحبت کردید — پس این هم روز بعد شما! فقط این طرح با چشمانداز اسلو مطابقت ندارد. چون ما هرگز آن اشتباه را تکرار نخواهیم کرد.»
بیبی فقط دارد از ترامپ برای خرید زمان در مسیری بیسرانجام استفاده میکند.
اگر نتانیاهو به مسیر فعلیاش ادامه دهد، نسلهای آیندهی یهودیان خواهند فهمید که چگونه است که اسرائیل به یک دولت مطرود جهانی تبدیل شود.
رئیسجمهور ترامپ، دوباره تکرار میکنم:
دلایل واقعی برای ارائهی یک تفکر جدید در مورد این مشکل وجود دارد. اما طرح شما برای «ترامپغزه»، تفکر جدید نیست. این فقط یک فیالبداههگویی خام است.
این طرحی است که مفاهیم عجیبوغریب یک «طرح صلح» را، بدون بررسی و تحلیل توسط مشاوران یا متحدان، مطرح میکند — جزئیاتی که شما هر روز تغییر میدهید، و مشاوران سرجنبانتان را مجبور میکنید که بیوقفه تأیید کنند، بدون هیچگونه توجهی به منافع بلندمدت آمریکا یا حتی اعتبار خودشان.
این یک طرح است که اسرائیل را «تا سر حد مرگ» دوست خواهد داشت، ایران را «دوباره زنده» خواهد کرد، و هر متحد آمریکا را بیثبات خواهد ساخت.