فراخوان تجمع رفع حصر:
«ساعت ۱۱ پنجشنبه ۲۵ بهمن، کنار سردرِ دانشگاه تهران، همه دعوتند!»
هرچه به ۲۵ بهمن نزدیکتر میشویم رحیم قمیشی هم به فراخوان شجاعانه خود برای اعتراض به حصر و حبس خانگی میر حسین موسوی و همسرش، شکل و خط شفافتری میدهد. یک کانال تگرامی ویژه به نام «کمپین رفع حصر» هم راهاندازی کرده که در فاصله اندکی بیش از ۷۶۰۰ دنبالکننده دارد. این کانال ویژه اطلاعرسانی درباره تجمع ۲۵ بهمن است.
او چهار روز پیش همراه دوستش ناصر دانشفر با حضور در وزارت کشور تقاضای کتبی خود برای این گردهمایی را تسلیم مقامهای مسئول کردند. قمیشی گفته چنانچه با تقاضای آنها موافقت نشود برگزاری این تجمع اعتراضی را حق طبیعی و مدنی خود و ملت میدانند و، همانطور که اعلام کرده، حتی یکنفره این حرکت اعتراضی را انجام خواهد داد.
او در فراخوان خود هشدار میدهد که نباید در مقابل زور و ظلم سکوت کنیم. میگوید “ما نه تخریب و نه اقدامات خشن انجام خواهیم داد بلکه با نظم و آرامی صدای اعتراضمان را به این حصر ظالمانه و غیر قانونی بگوش رهبری و دولت خواهیم رساند، میتوانند دستگیرم کنند”. میگوید به خانه میر حسین میرویم او را دعوت به آمدن به خیابان میکنیم و میخواهیم صدای اعتراض بلندش را به گوش همه برساند.
بعد از طرحی که تاجزاده از زندان برای گذر از وضع موجود ارائه داده بود و متاسفانه با استقبال زیادی هم روبرو نشد این فراخوان برای ۲۵ بهمن به سادهترین شکل برنامهریزی و اجرا میشود. او از مردم میخواهد، در محل اعلامشده (ساعت ۱۱ پنجشنبه ۲۵ بهمن، کنار سردرِ دانشگاه تهران) در یک تجمع اعتراضی بر علیه حصر انسانهائی که نه خشونت به خرج داده و نه اقدام به زور نمودهاند و فقط از حق طبیعیشان برای اعتراض به ظلم و بیعدالتی استفاده کردهاند، شرکت کنند، به این امید که این ندای حقطلبانه او با پاسخ مثبتی از سوی کنشگران، زنان و مردان سر زمینمان و یاری و حمایت تمام ایرانیانی از خارج و داخل، که دغدغه و آرزوی دستیابی مسالمتآمیز به آزادیها و حقوق طبیعی و مدنی خود را دارند، روبرو گردد.
۲۵ بهمن فرصت مناسبی برای نمایش وسیعی از فعالان مدنی، فرهنگی و کنشگران سیاسی و صنفی در پایتخت کشور مان میباشد تا نشان دهند که دیگر ظلم، زور و بیعدالتی را بر نمیتابند.
تا آنجا که مربوط به تجربه من از حرکتهای اعتراضی در درون کشور میباشد، جنبشها، حرکتها و فراخوانهای مدنی بیشتر با استقبال روبرو بوده تا فراخوانهای سیاسی. مانند لایحه حجاب و عفاف که حتی قالیباف گفت، رهبری دستور عدم اجرای این لایحه را دادند. این خود پیروزی بزرگی برای جامعه مدنی کشورمان میباشد. شاید هم به این دلیل فراخوانهای مدنی موفقتر بودهاند که هنوز یک آلترناتیو واقعی با پایه وسیع مردمی در درون کشور به وجود نیامده که قادر باشد توده وسیع مردم را به خیابان فراخواند.
فراخوان قمیشی میتواند آزمایشی برای نشان دادن درجه استقبال مردم از اعتراض به حصر و نبود آزادی بیان باشد. نتیجه دیگری که از اعتراضات و فراخوانهایی که تا کنون انجام گرفته نشان میدهد، فراخوانهایی که درباره یک موضوع خاص بوده بیشتر با اقبال وسیع مردمی روبرو بوده تا اعتراضات سیاسی با اهداف وسیعتر. به عنوان مثال، عدم شرکت در انتخابات مجلس که حتی با حمایت خاتمی روبرو شد.
آنچه را که باید عزیز شمرد و از آن حمایت نمود کارزارها و جنبشهای اعتراضی میباشد که پا در خاک دارند و دور از دخیل بستن به عنایتهای بیگانگان صورت میگیرد. به عنوان مثال، کوششها، ملاقاتها در سطوح مختلف، لابیگری و همچنین پرداخت مبالغ سنگین به سیاستمداران حامی ترامپ برای کمک به براندازی جمهوری اسلامی از سوی مجاهدین خلق، به وضوح نشان میدهد، مطرودینی که پایه مردمی ندارند چارهای بجز دریوزگی و چسبیدن به دامان قشریترین گرایشهای راست آمریکا ندارند.
از سوی دیگر آقای رضا پهلوی در تظاهراتی که چندی پیش درآن شرکت داشت گله و اعتراض از بیتوجهی غرب نسبت به جنبش در ایران داشت، البته مقصود ایشان از بیتوجهی به جنبش، بیتوجهی نسبت به ایشان و هواداران خیابانی آقای پهلوی بود. چنانچه فراخوانهای ایشان و اعلام رهبری کوچکترین حرکتی را در داخل کشور ایجاد میکرد مطمئن باشید که رسانههای غربی سراغ ایشان میآمدند.
قمیشی، تاجزاده، نرگس محمدی و... در داخل کشور، نه گدایی، التماس، توجه و یاری از بیگانگان خواستند و نه نیازی به آن دارند. اعلام رهبری از سوی آقای پهلوی ناشیانهترین کاری بود که از ایشان سر زد. رهبران جنبشها، نه فقط در ایران، هرگز خود را رهبر ننامیدند بلکه رهبری یک پروسه طبیعی است که بیشتر جنبه مرشدی و راشدی دارد و در طول حرکت، مردم رهبر خود را انتخاب میکنند. مصدق هرگز به در خانهها نرفت و بخواهد که او را رهبر بنامند.
رهبری نه قراردادی و نه انتصابی است. حسن جنبشهای موفق در سالهای اخیر در ایران این بود که نه گروه خاص و نه شخصیت خاصی از مردم خواست که انتخابات مجلس را تحریم کنند، بطور ساکت در پارک (فکر کنم قیطریه) حضور یابند و جنبش موفق و تحسین انگیز ضد حجاب اجباری را باعث شوند.
خواست زمان، ایجاب خواهد کرد که در یک موقعیت مناسب یک یعقوب لیث قرن ۲۱، رهنمون ملت به سوی آزادی و مدنیت موعود گردد. این قبا کالایی نیست که برازنده هر تنی باشد.
داریوش مجلسی
فوریه ۲۰۲۵
■ آقای مجلسی گرامی، من متوجه نیستم که چرا برای برخی مخالفان حکومت اسلامی ایران، از واجبات است در هر مبحثی که مطرح میکنند، باید آخرش به نفی روش و رفتار سیاسی رضا پهلوی هم مبسوط بپردازند. شما با استناد به اینکه هیچیک از عزیزان مبارز داخل کشور، نرگس محمدی یا قمیشی یا ..، خود را رهبر مخالفان نمیشمارند یا امادگی خود را برای ایفای این نقش اعلان نمیکنند، انجام اینکار را از طرف فردی در خارج از کشور هم نکوهش میکنید. آیا شما فکر کردهاید که عواقب چنین کاری برای عزیزان مبارز داخل کشور با توجه به حکومت سرکوبگر و جنایتکار حاکم چه خواهد بود؟ بنظر من عمل کردن به پیشنهاد شما یا با روبرو شدن این عزیزان با سختترین عواقب منجر خواهد شد، یا جنبش مردمی و انقلابی ایران را از داشتن نیروی سیاسی، افراد یا فردی که دور از دسترس حکومت برای دستگیری و مجازات باشد، برای برنامه ریزی محروم خواهد ساخت.
با احترام، فرهاد
■ با درود آقای مجلسی
حقا که بر نکته مرکزی معضل بخشی از “اپوزیسون” ایرانی دست گذاشتید که به معجزه امازاده ترامپ و امثالهم چشم امید بستهاند. شوربختانه چلبی سازی دولت بوش در عراق و ناکامی آنرا فراموش کردهاند. اگر آقای رضا پهلوی نسبت به هواداری ایرانیان داخل و یا حتی خارج اطمینان دارند چرا در یک فراخوانی این حمایت را نشان نمیدهند. مجاهدین نیز که عقب ماندگی ایدئولوژیک آنها با حجاب اجباریشان مشخش است بهتر است روی حمایت ایرانیان بویژه بخش مهمی از زنان ایران حساب نگشایند.
شوربختانه گروههای جمهوری خواه نیز تنها با انتشار بیانیه ها به مناسبتهای گوناگون بسنده میکنند و تلاشی برای گردهمایی گروههای واقعی دمکراسی خواه سکولار بخرج نمیدهند. بیسبب نیست جمهوری جهل و جنایت چهل و چندمین سال پیروزیاش را همچنان جشن میگیرد.
با سپاس شهرام
■ فرهاد گرامی، لطفا عفوم کنید ولی من به تغییر وضع در کشورمان، از خارج کشور،نه اعتقاد دارم و نه ممکن میدانم. شاهزاده امیدواری کاذب در ذهن هواداران خودشان به وجود میآورند. چند بار در گذشته گفتند سقوط رژیم نزدیک است و حتی چند ماه پیش مژده دادند که آزادی ایران با یک تیم قوی و بدون هیچگونه هزینه ای نزدیک است. ایشان بهترین کاری که میتواند بکند حمایت از تغییر طلبان داخل کشور است. تغییر از خارج اتلاف وقت و غیر ممکن است.
با احترام. مجلسی
■ شهرام گرامی، درست میگوئید، در هیچ کجا آلترناتیوی مشاهده نمیشود. تغییر در ایران از طریق گام به گام و در دراز مدت صورت میگیرد.
با ارادت. مجلسی
■ فرض کنیم حداکثر دو یا سه هزار نفر در تجمع شرکت نمایند. با توجه به اینکه هیجیک از احزاب داخل کشور از این تجمع رسما حمایت نکردند چه نتیجه ای حاصل خواهد شد؟
زرگریان
■ دفاع و تبلیغ ۲۵ بهمن قمیشی بسیار درست و پسندیده است. اینجاست که کنشگران لازم است بلوغ فکری خود را به نمایش بگذارند. و بر مبنای این یا آن مورد اختلاف یا ایراد، این حرکت مدنی را نفی یا انکار نکنند.
آقای مجلسی من با فرهاد از این جهت موافقم که لزومی ندارد به بهانه هر موضوعی یک حمله لفظی به آقای رضا پهلوی صورت گیرد. اتخاذ مشی سببی و مثبت در شرایط کنونی نیاز مبرم جنبش است. هر ایرانی دلسوز دوست دارد در شرایط کنونی صداهای گوناگون سیاسی را همراه تر ببیند نه در مقابل هم. اینکه عامدا آنها را متضاد و در مقابل قرار دهیم ، آنهم در میانه موضوعی دیگر، به هدف نهایی کمکی نمیکند.
با احترام، پیروز.
■ دوستان گرامی، در رابطه با شاهزاده رضا پهلوی و ایرادهائی که به من گرفته شد لازم دانستم در اینجا توضیحی بدهم.
برای رفع هرگونه سوء تفاهمی، من بر مبنای همکاری که در گذشته با ایشان داشتم او را انسانی دموکراتمنش، ایراندوست و مهربان و متواضع میشناسم و ابائی هم ندارم که او را هم شاهزاده و هم آقای پهلوی خطاب کنم. ما در ایران، آقازاده، خانزاده، تاجرزاده داریم و تا سالها پیش افرادی از خانواده قاجارها که در قید حیات بودند نیز شاهزاده خطاب میکردیم، مانند شاهزاده صارم الدوله در اصفهان. و فراموش نکنیم پرنس سیهانوک در کامبوج. اختلاف نظر من با هواداران ایشان در این است که نباید امیدواری کاذب به هواداران خودشان بدهند چون هواداران ایشان چشمشان به دهان ایشان دوخته شده، رهبری هم نه انتصابی نه قراردادی است. به عقیده شخص من (و این نظر شخصی من است) تغییر وضع یا تغییر رژیم فقط در درون ایران، از طریق مدنی، سیاسی و حتی فرهنگی، به صورت گامبهگام و در دراز مدت صورت میگیرد.
با احترام، داریوش مجلسی