ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 21.12.2024, 11:34
کردهای سوریه بر سر دو راهی سرنوشت‌ساز

ب. بی‌نیاز (داریوش)

با سقوط بشار اسد یک بار دیگر کارت‌های نیروهای سیاسی-نظامی در سوریه بُر خورده است. موضوع اصلی این نوشته نه نیروهای غیرکرد بلکه کردهای سوریه و بويژه «یگان‌‌های مدافع خلق» (YPG= Yekîneyên Parastina Gel) است [از این پس «ی پ گ» نامیده می‌شود]. این حزبِ سیاسی-نظامی، قدرتمندترین نیرو در میان ائتلافِ‌ «نیروهای دموکراتیک سوریه»[۱] (SDF= Syrian Democratic Forces) است. نیروهای دموکراتیک سوریه هم اکنون حدود ۳۰ درصد از شمال‌شرق سوریه را در دست دارند.

«ی پ گ» در واقع شاخه نظامی «حزب اتحاد دموکراتیک» (PYD= Partiya Yekîtiya Demokrat) کردستان سوریه است. این جریان سیاسی، امروزه هسته مشکلات سیاسی در کردستان سوریه را تشکیل می‌دهد. لازم به یادآوری است که مابقی احزاب کرد که کوچک‌ترند، ۱۴ حزب هستند که در شورای ملی کردستان (KNC= Kurdish National Council) که به عربی «المجلس الوطنی الکوردی» نامیده می‌شوند ائتلاف کرده‌اند. این «شورا» در ارتباط تنگاتنگی با اقلیم کردستان عراق، بارزانی‌ها، قرار دارد و مهم‌ترین رقیب «ی پ گ» به شمار می‌رود.

«ی پ گ» رشد و گسترش خود را مدیون تهاجم داعش در سوریه است. همانگونه که در بالا گفته شد، این حزب دو بخش دارد، یک بخش نظامی به نام «یگان‌های مدافع خلق» و یک بازوی سیاسی به نام «حزب اتحاد دموکراتیک». در اینجا وقتی از «ی پ گ» نام برده می‌شود منظور هر دو بخش است. باری، از سال ۲۰۱۱ که جنگ داخلی در سوریه آغاز شد، «پ ک ک» توانست وضعیتِ منطقه و توازن قوا را به خوبی ارزیابی کند و به بهترین شکل از آن بهره‌برداری کند. از آنجا که «ی پ گ» از نظر ایدئولوژیکی به «پ ک ک» بسیار نزدیک است،[۲] این حزب در سال ۲۰۱۱ با ارسال پول، فرمانده‌های نظامی کارکشته و اسلحه به «ی پ گ» توانست آن را به یک سازمان قدرتمند تبدیل نماید. و زمانی که ائتلاف «نیروهای دموکراتیک سوریه» شکل گرفت، ی پ گ عملاً به نیرومندترین بخش این ائتلاف تبدیل گردید.


صالح مسلم یکی از رهبران حزب اتحاد دموکراتیک و هم اکنون به طور غیررسمی سخنگوی حزب

نزدیکیِ بیش از حد «ی پ گ» به «پ ک ک» باعث پیچیدگی مسایل کردهای سوریه گردید. از یک سو ایالات متحد آمریکا و ترکیه پ ک ک را تروریستی می‌دانند، از سوی دیگر، ولی آمریکا شریک ایدئولوژیکی تروریست‌ها را پشتیبانی می‌کند. نکته‌ای که باعثِ درگیری منافع میان ترکیه و دولتِ دموکراتِ آمریکا شده بود. همچنین باید گفت که کنترل و مدیریت منطقه کردستان سوریه عملاً در دستِ «ی پ گ» است و به همین دلیل، این منطقه، یعنی کردستان سوریه یا روژاوا، به عنوانِ «کنفدراسیون دموکراتیک واقعاً موجود» [مانند «سوسیالیسم واقعاً موجود»] تعریف می‌شود.

بارها و بارها، هم نیروهای کردِ ائتلاف و هم خود آمریکایی‌ها از مدیریتِ اقتدارگرایانه و فساد مالی «ی پ گ» انتقاد کردند که البته باید گفت «ی پ گ» دست به یک سری اصلاحات زد ولی نتوانست ساختارهای اقتدارگرایانه مدیریتی – که مانند احزاب کمونیست عمل می‌کند - را در آنجا تغییر بدهد. برای نمونه، فساد مالی در آنجا غوغا می‌کند و تاکنون پول‌های هنگفتی «گم» شده است. نه تنها منابعِ اطلاعاتی آمریکا و ترکیه بلکه احزاب کرد دیگر بر این نظرند که این پول‌ها به «پ ک ک» تحویل داده شده است.

اگرچه صالح مسلم، سخنگوی ی پ گ سوگند می‌خورد که «ی پ گ» رابطه‌ای با «پ ک ک» ندارد ولی هر کس که اندکی «ی پ گ» را بشناسد می‌داند که آقای مسلم آشکارا دروغ می‌گوید. تا همین چند روز پیش تصاویر اوجالان در اندازه‌های ۸ در ۳۰ متر بر ساختمان‌های بلند در شهرهای کردستان سوریه آویزان بود. یا زمانی که تروریست‌های «پ ک ک» به مرکز هوافضا در آنکارا حمله کردند، تصاویر تروریست‌ها در شهرهای کردستان سوریه به عنوان «شهید» از در و دیوار آویزان شده بود. از سوی دیگر، رهبر «ی پ گ» یعنی آقای مظلوم عبدی (نام حقیقی‌اش فرهاد عبدی شاهین است) از دست‌پروردگان و دوست اوجالان و از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۱ عضو پ ک ک بود. این که «پ ک ک» در تمامی تار و پود «ی پ گ» تنیده شده است، بر کسانی که از نزدیک ناظر هستند آشکار است.

سقوط اسد و ترکیه

من در اینجا نمی‌خواهم وارد جزئیات بشوم. پرسش این است: ی پ گ چه می‌خواهد؟ ترکیه چه می‌خواهد؟

استراتژی تاکنونی «ی پ گ» همان استراتژی پ ک ک است: خودمختاری یا داشتن یک تشکیلات خودگردان در کردستانِ کشور مربوط که نباید تابعِ دولت مرکزی باشد. هسته‌ی اصلی این تشکیلات خودگردان داشتن یک «ارتش یا نیروی نظامی» بومی یا کردی است. البته باید تأکید کنم که این استراتژیِ همه احزاب و سازمان‌های کرد در سوریه نیست. اکثر آنها خواهان یک سوریه به هم پیوسته و متمرکز هستند که حقوق آنها به عنوان اقلیت در قوانین اساسی ملحوظ شده باشد. من خواسته‌ی این احزاب کرد – به‌جز ی پ گ- را فدراتیوِ فرهنگی می‌نامم. این احزاب کرد می‌خواهند که به «کردیت» آنها یعنی به زبان و فرهنگ‌شان خدشه‌ای وارد نشود.

ترکیه نیز با هر گونه تشکیلات خودگردان کردی در سوریه مخالف است، زیرا از نظر ترکیه «ی پ گ» تفاوتی با «پ ک ک» ندارد و اگر چنین خودمختاری‌یی در منطقه باشد، همیشه امنیت ترکیه در خطر خواهد بود. به همین دلیل، ترکیه تلاش می‌کند تا احزاب کرد دیگر را در برابر «ی پ گ» تقویت کند. ولی از سوی دیگر، همانگونه که پیش‌بینی می‌شد، ترامپ مسئولیت سوریه را به عهده ترکیه گذاشته است (البته در کنار اسرائیل که ترامپ نامش را نبرد). ترکیه با همه‌ نیروهای مسلح بویژه «هیئت تحریر شام» به رهبری احمد الشرع [جولانی] در سوریه به این توافق رسیده که «یک سوریه، یک ارتش» یعنی یک حکومتِ مرکزی و غیرفدراتیو.


مظلوم عبدی (فرهاد عبدی شاهین)- فرمانده اصلی «ی پ گ»

حالا «ی پ گ» بر سر یک دوراهی قرار گرفته است: یا باید طبق استراتژی «پ ک ک» برای به دست آوردن تشکیلات خودگردان بجنگند یا باید تن به یک سوریه متمرکز و یک خودمختاری فرهنگی بدهد که در آن زبان و فرهنگِ کردی از طریق نهادهای آموزشی و رسانه‌ای که از لحاظ حقوقی تضمین می‌شوند تن بدهد. خودمختاری فرهنگی برای کردهای سوریه به این شکلی که توصیفش رفت، آخرین مرز تحملِ سیاسی ترکیه است، ترکیه بیشتر از این را نخواهد پذیرفت.

هم‌اکنون نیروهای «پ ک ک» تمام نیروی خود را روی این نقطه متمرکز کرده که به تشکیلاتِ خودگردان مورد نظر خود برسد. اخیراً حتا تلاش کرده که برخی از سازمان‌های درون «نیروهای دموکراتیک سوریه» را در مقابله نظامی علیه ترکیه تشویق نماید. آخرین تلاش آنها ارتباط‌گیری‌شان با «شورای نظامی مسیحی سریانی» در شهر قامشلی در استان حسکه بود.

آیا مقاومت مسلحانه نتیجه‌ای خواهد داشت؟

گرایش «پ ک ک» در درون «ی پ گ»، گرایش غالب نیز هست و می‌خواهد تا آخرین نفس بر سر تشکیلات خودگردان کردی در سوریه پافشاری کند، حتا اگر مجبور شد به صورت نظامی. آیا چشم‌اندازی برای موفقیت این استراتژی وجود دارد؟ با قاطعیت باید گفت: نه! «ی پ گ» باید بداند که مجاز نیست سرنوشت خود را با «پ ک ک» گره بزند و اگر چنین کند همان سرنوشتی را خواهد داشت که حزب الله لبنان از سر گذراند یعنی زمانی که سرنوشت‌اش را با حماس گره زد. از سوی دیگر، رهبران «ی پ گ» باید بدانند که «نظم نوین خاورمیانه» که مبنایش «پیمان ابراهیم» است یک طرح سوپر استراتژیکِ جهانی-منطقه‌ای است که دیر یا زود همه موانع را از سر راه خود خواهد برداشت. خواننده می‌تواند برای آگاهی بیشتر به مقاله «ترامپیسم یا گذار به عصر نوین» رجوع کند.

لازم به یادآوری است که ترکیه سیگنال‌هایی فرستاده که اگر کردهای سوریه مانند مابقی گروه‌ها، اسلحه‌های خود را تحویل حکومت مرکزی بدهند، از نفوذ ۳۰ کیلومتری خود در خاک سوریه صرف نظر خواهد کرد. فراموش نشود که ترکیه با سوریه نزدیک به ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارد و این بخش از خاک سوریه که اکثراً کردنشین هستند بسیار حاصلخیز و منبع درآمد سرشاری در حوزه کشاورزی دارد.

نگارنده امیدوار است که «ی پ گ» منطقِ تحولات کنونی منطقه‌ای و جهانی را درک نماید و بند نافِ خود را از «پ ک ک» قطع کند. در این صورت، می‌تواند هم از یک خونریزی وسیع جلوگیری کند و هم نقش بسیار مؤثری در توسعه اقتصادی و فرهنگیِ آتی سوریه و بویژه مناطقِ کردنشین ایفا نماید.

آیا کمونیسم کردی آپوئسم یا اوجالانیسم شانسی در جهان امروز دارد؟

آپوئیسم (Apoism) یا اوجالانیسم را کمونیسم یا مارکسیسم کردی هم می‌نامند. اوجالان خود را در جایگاهِ مارکس آلمان، لنین روسیه و یا مائوی چین می‌داند و بر این باور است که سامانه‌ی فکری‌اش یعنی ایدئولوژی او «راه حلِ مسئله کرد» است.

اوجالان در سال ۱۹۴۸ متولد شد و در سال ۱۹۷۸ حزب کارگران کردستان یا پ ک ک را بنیانگذاری کرد. او حدود ۲۰ سال بعد یعنی در تاریخ ۱۵ فوریه ۱۹۹۹ دستگیر می‌شود و تاکنون در زندان امرالی (Imralı) در ترکیه بسر می‌برد.

اوجالان در واقع بیش از ۲۵ سال است که در زندان است و عملاً مهم‌ترین تحول جهانی یعنی «انتقال جهان از آنالوگ به دیجیتال و هوش مصنوعی» را از دست داده است. اگرچه او از طریق رسانه‌ها و دوستانش می‌داند که یک چیز به نام هوش مصنوعی وجود دارد ولی هنوز نمی‌داند که این تحولِ تاریخی چه نقشی در زندگی مردم داشته و خواهد داشت. نظریه‌های او همه مبتنی بر نظریه‌های سده‌ی نوزدهم است که با مفاهیم سده‌ی بیستمی مانند فمینیسم آراسته شده است. او در زندان چند کتاب «تئوریک» نوشته است که مبانی اوجالانیسم را توضیح می‌دهد.

اوجالانیسم یا آپوئیسم چه می‌گوید؟ همانگونه که گفته شد اوجالانیسم، کمونیسم نوع کردی است که به عنوان «تنها راه حل مسئله کرد» اعلام شده است. تمامی این ايدئولوژی را می‌توان در «کنفدراسیون دموکراتیک» آن خلاصه کرد. طبق این نظریه همه مناطق کردنشین در کشورهای ایران، عراق، ترکیه و سوریه باید از دولت‌های مرکزی جدا شوند و در درون یک «کنفدراسیون» قرار گیرند و به صورت «شورایی» اداره شوند. طبق این ایدئولوژی، هدف این کنفدراسیون نباید تشکیل دولت و سلسله‌مراتب دولتی باشد بلکه هدف کنفدراسیون، «لغو دولت» به طور کلی است.

ایدئولوژی پ ک ک همان اوجالانیسم است که رهبران آن از همان آغاز، تلاش کردند از شیوه‌ی حزب کمونیست شوروی پیروی کنند و یک سلسله احزاب وابسته به خود در مناطق کردنشین منطقه بوجود آوردند. «حزب حیات آزاد کردستان» در ایران که به «پژاک» مشهور است یکی از این احزاب است و «حزب اتحاد دموکراتیک و یگان‌های مدافع خلق» در سوریه یکی دیگر. در کردستان عراق هم گروه‌ها و دسته‌های فراوانی دارند که چندین عملیات تروریستی را در آنجا انجام داده‌اند.

اوجالانیسم، کُردیت را بر «شهروندی» ارجح می‌داند. یعنی چه؟ این اصل می‌گوید: ای انسان کرد! تو پیش از آن که شهروند ترکیه یا ایران یا سوریه یا عراق باشی، یک کرد هستی. این مهم‌ترین اصل سیاسی-روانشناختی پ ک ک است. پذیرش این اصل، دروازه‌ی ورود به جهانِ اوجالانیسم است. در حقیقت، اوجالانیسم روی دیگر سکه‌ی «جدایی‌طلبی» است.

آیا در جهان کنونی که فردیت و فرد شهروند در مرکز تحولات جهانی است، یک چنین ایدئولوژي برگرفته از جهانِ سده‌ی نوزدهم شانسی دارد؟‌

اگرچه نفوذ پ ک ک در لایه‌های اول تا سوم ی پ گ نسبتاً قوی است ولی بدنه‌ی ی پ گ خواهان ادغام در جامعه سوری است و خود را بخشی از آن می‌داند. اکثریتِ کردهای سوریه و بدنه‌ی ی پ گ خواهان یک سوریه دموکراتیک و متحد هستند. به همین علت، خیلی راحت در شهرهای کردستان سوریه پرچم ی پ گ پایین کشیده شد و پرچم نوین سوریه بالا برده شد. باری، رهبران اوجالانی ی پ گ متوجه شده‌اند که نسل جوان کردها در کردستان سوریه کاملاً طوری دیگر فکر می‌کنند و عینکِ تاریک اوجالانی را بر چشم ندارند.

و آخرین خبر این است که ی پ گ پذیرفته است که همه کُردهای غیرسوری را اخراج کند. این کردها شاملِ کردهای ایرانی (پژاکی‌ها) و کردهای ترکیه هستند؛ و اقلیم کردستان عراق پذیرفته به شرط تحویل سلاح‌هایشان آنها را بپذیرد. از سوی دیگر، به مظلوم عبدی پیام روشن داده شده که آمریکای ترامپ، ترکیه و اسرائیل اساساً با ایدئولوژی اوجالانیسم [پ ک ک] مخالف هستند؛ ترجمه‌ی این پیام این است که ی پ گ دو راه بیشتر ندارد یا جنگ یا تمکین به شرایط نوین.

به امید یک سوریه آزاد و دموکراتیک که حقوق همه شهروندانش را به گونه‌ای دموکراتیک تضمین کند.

———————————-
[۱] این ائتلاف شامل «شورای نظامی مسیحی سریانی»، در سال ۲۰۱۲ با حمایت دولت سوریه تشکیل شد و اساساً در شهر قامشلی شکل گرفته است، «نیروهای صنادید» از قبیله شمر، «ارتش انقلابیون» (جیش الثوار)، «تیپ ترکمن سلجوقی»، «یگان های مدافع زنان» که شاخه زنان «یگان های مدافع خلق» است.
[۲] کنفدارسیون دموکراتیک، برنامه‌ی راهبردی فدراسیون خودمختار در شمال سوریه است که به آن روژاوا نیز گفته می‌شود. این نظریه به آپوگرایی (Apoism) نیز شهرت دارد. آپو یعنی «عمو» که در اینجا منظور اوجالان است، چیزی مانند مارکسیسم که برگرفته از نام مارکس می‌باشد. هسته‌ی نظری اوجالان یا آپوگرایی ایجاد یک جامعه مدنی دموکراتیک-اکولوژیک در خاورمیانه است که نباید هدف آن تأسیس دولت باشد بلکه هدف آن لغو دولت و همه سلسله مراتب باشد. به عبارتی، همه‌ی مناطق کردنشین می‌باید به صورت فدراتیو در این سامانه قرار بگیرند البته بدون آن که بخواهند تأثیری بر مرزها بگذارند. این طرح راهبردی البته این نکته را در خود دارد که دیگر تابع دولت مرکزی کشور مربوطه نخواهد بود. یعنی آپوگرایی در عین حال تجزیه‌طلبی نیز است.