ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Fri, 13.12.2024, 11:28
پرستو، ستاره تازه آسمان غم‌زده ایران

داریوش مجلسی

هر شب از این آسمان غمزده ما ستاره‌ای به زیر می‌کشند ولی تعداد ستاره‌ها در این این آسمان غمزده بی‌نهایت است

در مقاله پیشین نوشتم ”لایحه‌ای که باعث یک نهضت شد” و پیش‌بینی کردم نهضتی که برعلیه لایحه قرون وسطائی حجاب و عفاف آغاز گشته قابل برگشت نیست و جامعه مدنی ما با این جنبش باعث روی‌کردها و دستاورد‌های بیشتری خواهد شد که می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد. ولی حتی به مخیله‌ام هم خطور نمی‌‌کرد که کمتر از یک هفته بعد ناگهان پرستو احمدی شجاعانه با اعضای ارکستر کوچکش از یک کاروانسرا باعث تسریع باز هم بیشتر حرکت کاروان مدنی سرزمین‌مان، با ساربانی زنان و دختران‌مان، به سوی سرنوشت موعود گردد.

پرستو، پوشش و هنرش را بسیار آگاهانه انتخاب نمود. روی سخنش با مردمش و میهنش بود، بعضی از آهنگ‌های او دارای محتوا و پیام بود. اعتراضی را که آهو جسورانه با سلاح پوشش آغاز کرد، پرستو در یک کاروانسرا با چاشنی هنر مخلوط و باعث ادامه حرکت کاروان مدنی بسوی سرنوشت گردید. اعتراض‌ها، اعدام‌ها و غل و زنجیر‌ها، جنبشی را آبیاری کردند که ما اکنون شاهد ثمره آن به صورت یک حرکت مسالمت آمیز با سلاح پوشش و هنر می‌باشیم. مردک‌هائی از نوع قالیباف و جلیلی می‌توانند مانند مار زخم‌خورده به خود بپیچند و ژست تهدید به خود گیرند ولی حرکت، وسیع‌تر و پر توان‌تر از آن است که ارتجاع را یارای مقاومت در برابر آن باشد.

من در اروپا خود شاهد بودم که با وجود جنگ اوکراین، انتخاب ترامپ و اخباری که از گوشه و کنار جهان صفحات و کانال‌های رسانه‌ها را پر می‌کرد تصویر و فیلم اقدام شجاعانه آهو دریائی، نگاه‌ها را در جهان متوجه پیامی نمود که آهو با اقدام و نوع پوشش خود به گوش و چشم جهانیان رساند. شکی ندارم که پرستوهم با اقدام جسورانه و درعین حال مسالمت‌آمیز خود، پیام و مژده آینده امیدبخشی را که نشان دهنده عظمت و عمق نهضت مدنی/فرهنگی نسل جوان ما می‌باشد به گوش و چشم جهانیان برساند. رژیم حاکم بسیار کم توان‌تر از آنست که یارای متوقف کردن این کاروان به سوی تغییر و تحول را داشته باشد.

خلق و خوی فعالان مدنی سرزمین‌مان هیچگاه با به سخره گرفتن دشمنان‌شان در زمانی که درمانده و وامانده‌اند، سازش نداشته. ولی سخنان اخیر خامنه‌ای درباره توان سوریه و رژیم جمهوری اسلامی چنان مسخره و غیرواقعی بود که حتی مرغ معروف روی برنج را هم به خنده می‌انداخت.

رژیم حاکم بر ایران چه در صحنه داخل و چه در صحنه خارج هر چه در چنته داشت به صحنه آورد. دیگر رمقی برای ادامه حیات ندارد. البته فطرت خون‌آشام و جنایت‌پیشه آن هنوز به قدرت خود باقی است، حتی اگر برای رهائی خویش از این تله خودساخته هم شده چاره‌ای جز این ندارد که زمام اداره کشور را به دست تازه نفسانی بسپارد، تا اقلا با اقتباس از سوریه، بدون قتل و انتقام، قادر باشند جهت و مسیر کشوری را که در هر بخش و قسمت آن ناتوانی، ناکارآیی، فقر، فساد و نارضایتی وجود دارد، درجهت بهبودی، ترقی و اعتلا سوق دهند.

ندا و آوای تغییر و تحول‌خواهی در ایران به قدری رساست که کنشگران، اصلاح‌طلبان و فعالان مدنی و فرهنگی داخل کشور نمی‌‌توانند غیر مسئولانه در کنار خط ناظر و فقط منتقد باشند. زمان آن رسیده که با انسجام و سازماندهی، به جای در کنار صحنه به داخل صحنه وارد شوند. با وقایعی که در حول و حوش کشورمان اتفاق می‌افتد شاید فرصت بهتری در انتظارمان نباشد.

بیائید تا گل برافشانیم و ........... به امید آنروز.

داریوش مجلسی. دسامبر ۲۰۲۴

من، پرستو؛ دختری که می‌خواهم برای مردمی که دوستشان دارم بخوانم. این حقی است که نمی‌توانستم از آن چشم بپوشم؛ خواندن برای خاکی که عاشقانه دوستش دارم. اینجا، در این نقطه از ایران عزیزمان، در این تکه‌ای که تاریخ و اسطوره‌های ما به هم پیوند می‌خورند، صدای من را در این کنسرت فرضی بشنوید و خیال کنید، این وطن زیبا را…
از تمام کسانی که در این شرایط سخت و ویژه من رو همراهی کردن سپاسگزارم.
احسان بیرقدار عزیز
سهیل فقیه نصیری مهربان
امین طاهری گرامی
و امیر علی پیرنیا عزیز
سپاس از همراهی فرش عرسین
که با طرح و شکوه فرش زیباشون به صحنه ی ما جلوه ی زیبا و شکیلی دادند
همچنین سپاس از تهمینه منزوی عزیز
و عزیزان بسیاری که از بردن نامشان معذورم
اما اگر این عزیزان نبودند این اتفاق رقم نمیخورد

 



نظر خوانندگان


سپیده رئیس سادات که از خوانندگان نسل جوان است مطلب جالبی در فیس‌بوک درباره کنسرت پرستو احمدی نوشته است که برای خوانندگان می‌فرستم. او می‌نویسد:
«تاثیر عمیق کنسرت پرستو احمدی و همکارانش تنها در کیفیت بالای هنری اجرای این گروه خلاصه نمی‌شود. نبوغ این هنرمندان در کنار هم نشاندن مجموعه‌ای از نمادهای متناقض، این اجرا را ممتاز می‌کند. حضور خواننده‌ای جوان با پوششی مدرن، ساده و آزاد با گلوبندی از نقشه ایران که مدام به سیاهی می‌زند، در هوای باز با معماری سنتی و هویتی ایرانی یعنی کاروانسرا و اجرای قطعاتی قدیمی و خاطره انگیز با تنظیمی مدرن  و غربی نمونه‌هایی از همان چیدمان هنرمندانه است.
این کنسرت «فرضی»، رویای میلیونها زن ایرانی را به حقیقت پیوند می‌دهد. تلاش‌ها و ترفندهای عامدانه پرستو احمدی برای محقق کردن این رویا تاثیر اجرای زیبای او را صد چندان می‌کند. نحوه معرفی قطعات، تشکر صمیمانه‌اش از  تماشاچی‌ها و رفتار طبیعی و بی‌پرده‌اش روی صحنه، نگاهی که مدام به تماشاچی‌های فرضی‌اش می‌کند، بجای نگاه به دوربین، بر زنده بودن این کنسرت تاکید دارد. او به‌وضوح می‌گوید: ببینید اینجا ایران است و من مقابل چشمانتان آزادانه می‌خوانم.
اما قطعه‌ای که بیش از همه در این کنسرت متاثرم کرد «لحظه دیدار» ساخته سهیل فقیه نصیری بود. اخوان ثالث ظاهرا از زبان یک مرد سروده که «های نخراشی به غفلت گونه‌ام را تیغ/ وای نپریشی صفای زلفکم را دست/ آبرویم را نریزی‌دل/ ای نخورده مست لحظه دیدار نزدیک است». در کنار دیگر مرزها، پرستو احمدی مرزهای جنسیتی موجود در این ترانه را هم می‌شکند. های و هوی اخوان اینجا مثل دل نگرانی‌های هر هنرمندی در لحظه قبل از پا گذاشتن روی صحنه است، همان لحظه‌ای که می‌خواهد آزادانه برای معشوقش بخواند، فارغ از جنسیتش. برای من پرستو نوید نزدیکی ما به لحظه دیدار با تماشاچی‌های واقعی در ایران را می‌دهد.
اما سوال اینجاست که چرا حضور ساده و طبیعی یک گروه موسیقی حرفه‌ای در صحنه عمومی انقدر بیننده ایرانی را متحیر می‌کند؟  ۴۵ سال رفتارهای غیر عادی، مثل خواندن زنان فقط برای زنان، نواختن ساز پشت گلدان، حضور اجباری یک مرد در کنار خواننده زن برای نامفهوم کردن آوازش، عادی‌سازی شده. بعید می‌دانم قمر، ملوک ضرابی، ایران الدوله، روح انگیز و بسیاری پیشکسوتان آواز زنان گمان می‌کردند که پس از گذشت یک قرن مردم ایران هنوز از شنیدن آواز یک زن روی صحنه متحیر شوند.»/ سپیده رئیس سادات
حمید فرخنده


■ زن ایرانی قهرمان سرزمین ما ایران است. اگر ما ایرانیها هنوز به قهرمان نیاز داریم تا پله‌هایی از انسانیت و مدنیت را طی کنیم، افتخار می‌کنم که این قهرمان تندیس بدون بدیل زن ایرانی است. سپاس از نوشته به جای مجلسی و مکمل خوب سپیده رئیس سارات.
با درود، پیروز


■ درود بر پرستو و پرستوهای ایرانی که مرزها را درنوردیدند.
هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد
دل برد و نهان شد
هر دم به لباس دگر آن یار بر آمد
گه پیر و جوان شد
پرستو خورشیدی است که از پشت کوه‌های بلند زاگرس و به پشتوانه‌ی جنبش زنده‌ای که ۴۵ سال است زنان ایران آغاز کرده‌اند، سر برکشیده و ندای آزادی را بلند کرده است که دنباله‌ای به طول تاریخ دارد. او صدای غمگین زنان ایران است که به میدان آمده تا دیو سیاه را به کردار رستم دستان از میان بردارد و غول رها شده را به خمره‌اش در سرداب‌های نمور برگرداند. آفرین بر این افسانه های مدرن که پرستو مهره ی زیبایی از گردن بند ایران است.
پاینده ایران
ایرانی


■ دو خبر خوب در “ایران امروز”. لایحه حجاب معوق ماند. پرستو و دو همکارش آزاد شدند. مطمئن باشید چنانچه قالیباف، جلیلی یا محسن رضایی رئیس جمهور بودند با وضع کاملا متفاوتی روبرو بودیم. نمیتوان تاثیر مثبت پزشکیان در این مسند را انکار کرد. یک پیروزی بزرگ برای جامعه مدنی ایران.
داریوش مجلسی


■ مجلسی گرامی، اگر چه با خوشبینی شما نسبت به دولت پزشکیان و خود او همراه نیستم، ولی امیدوارم این رویکرد شما به یأس کامل نیانجامد. هر نتیجه‌ای در جهت مدنیت و در نفی خشونت نیکو و رواست.
موفق باشید، پیروز.