سه روز پس از ورود نیروهای تحریرالشام به دمشق و سقوط بشار اسد، در حالی که مردم مشغول باز کردن در زندانها و جشن گرفتن سقوط اسد در خیابانها بودند، اسرائیل با صدها حمله هوایی ۳۵۰ هدف را در خاک سوریه بمباران کرد. در این حملات، پایگاههای نظامی، دهها هواپیمای جنگی، سامانههای موشکی زمین به هوا، مراکز تولید تسلیحات، و انبارهای ارتش سوریه هدف قرار گرفتند.
این پایگاهها، هواپیماها و تجهیزات نظامی که نابود شدند، اموال ارتش و مردم سوریه بودند، در حالی که ارتش سوریه پس از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ (یوم کیپور) در زمان حافظ اسد تا سقوط بشار اسد حتی یک تیر به سوی اسرائیل شلیک نکرده بود، آن هم در حالی که بخشی از خاک این کشور همچنان تحت اشغال اسرائیل است. با توجه به اینکه حمله تحریرالشام و سقوط اسد بدون چراغ سبز آمریکا، اسرائیل، ترکیه و اطلاع کشورهای مهم اروپایی نمیتوانست صورت گیرد، تاکنون هیچ یک از این کشورها حمله نظامی اخیر اسرائیل به سوریه را محکوم نکردهاند.
ظاهراً همانطور که در موضوع دادگاه کیفری بینالمللی برخی کشورهای غربی مانند آمریکا، فرانسه و آلمان برای بنیامین نتانیاهو استثنا قائل شدند، در حمله نظامی کشوری به کشور همسایه نیز محکومیت تجاوز بهصورت پیشفرض نیست. بلکه واکنشها بستگی به این دارد که متجاوز چه میزان به غرب نزدیک است و کشور مورد حمله قرارگرفته چقدر از غرب فاصله دارد.
تقریبا تمامی شناورهای نیروی دریایی سوریه در بندر لاذقیه از سوی جنگندههای اسرائيل نابود شدند
پس از سقوط بشار اسد، بنیامین نتانیاهو معاهده مه ۱۹۷۴ میان سوریه و اسرائیل را با این بهانه که ارتش سوریه از هم پاشیده است، بهطور یکجانبه لغو کرد. نیروهای زرهی ارتش اسرائیل نیز منطقه بیطرف در مرز جولان اشغالی با سوریه را به تصرف خود درآوردند. با این حال، این پیشرویهای اسرائیل در منطقه مرزی سوریه نیز با واکنشی در محکومیت از سوی قدرتهای بزرگ غربی مواجه نشده است. از سوی دیگر، معلوم نیست روسیه بر اساس کدام معاهده یا حقوق بینالمللی، حق دارد کنترل دو پایگاه نظامی خود در سوریه را به اسرائیل، یعنی دشمن سوریه، واگذار کند.
تعجببرانگیزتر اینکه حتی حاکمان انقلابی و جدید سوریه نیز تاکنون اطلاعیهای در محکومیت حمله گسترده اسرائیل و نابودی بسیاری از امکانات نیروهای هوایی، دریایی و زمینی ارتش سوریه صادر نکردهاند.
بدنهای خسته و زجرکشیده مردم سوریه که از دست خاندان اسد، جنگجویان داعش، سلفیها و دیگر نیروهای درگیر در جنگ داخلی سوریه به تنگ آمده بودند، اکنون گرم سرخوشی “پیروزی انقلاب” و گشودن زندانهای مخوف خاندان اسد هستند. اما همسایه متجاوز با استفاده از فرصت خلاء قدرت ناشی از فروپاشی نظام پیشین و البته سکوت متحدان آمریکایی و اروپایی خود و چشمپوشی کشورهای عربی منطقه، برخلاف تمام موازین بینالمللی، به نابودی امکانات نظامی کشور و مردم فقیر سوریه مشغول است.
■ جناب فرخنده، میخوام برای چند لحظه کلاه تمایلات سیاسی خودتان رو کنار بگذارید و از منظر یک سیاستمدار یا شهروند اسرائیلی به مساله نگاه کنید: یک همسایه ناپایدار به اسم سوریه دارید که ازش تا حالا برای تجهیز و تغذیه دشمنان شما استفاده شده برای مدت خیلی طولانی، و حالا همه چی به هم ریخته و گروههای دارن سر کار میان که اتفاقا سلفی مذهب و مبارزان مذهبی (یعنی ملی نیستن) هستن که ریشه داعشی دارن، که همه رو میخوان مسلمان کنن، بعلاوه به احتمال زیاد بزودی کشور تقسیم میشه بین گروهای مختلف. خوب، شما هم میدانید که در جای جای این کشور انبارهای سلاح مرگبار هست که میتوانند به دست دشمنانت بیفته! خوب چهکاری از همه عاقلانه تر هست؟ دست کم این سلاحها رو از دسترس خارج کنید؟ آیا واقعا شما بودی کار دیگه میکردید؟ این عین دور اندیشی هوشمندانه برای کشوری مثل اسرائیل در میان یه گله گرگ است.
رضا نظامی
■ ایران ما لحظه به لحظه به ساعت صفر بعد از جمهوری اسلامی نزدیک میشود. چیزی که سالیان سال انتظارش را کشیدیم امروز چه ترسناک مینماید. ایران حتی “تحریرالشام” هم ندارد. “... سهرابی نیامد، افراسیابی شاید ...”
پیروز
■ خوب جناب فرخنده، شما همیشه کاسه داغتر از آش میباشید. عجیب است، هنوز جمهوری اسلامی هم به تندی شما این موضوع را بیان نکرده. شاید هم از پیامد ضربهای که خورده!! شما انتظار دارید همان بلایی که پس از انقلاب نکبت بر ایران آمد، اکنون اسلامیستها شاید از سوریه آغاز کنند، آنهم با جنگهای تازه ...!
تازه این همه اثرهای مهم که فروپاشی رژیم اسد در کل خاورمیانه و بویژه برای جمهوری اسلام و بهتر از ان برای مردم ما بوجود آورده را نگاه نمیکنید و چیزی نمینویسید؟ ولی گیر دادید که چرا اسراییل ناوگان نظامی سوریه را نابود کرده!؟
خوب اگر تا چند وقت دیگر همین اسلامیستها یک هو هوس کنند که موی دماغ اسراییل شوند و .... جمهوری اسلامی از شادی چه کار ها که نخواهد کرد و باز دوباره پولها که خرج خواهد کرد!!! از این رو با نداشتن این همه سلاح روسی تا مدتهای دراز به فکر چنین چیزی نخواهند افتاد!!
ممنون فریدون
■ آقای فرخنده گرامی، شما مثل همیشه اصل مطلب را نادیده گرفتید و به فرع آن پرداختهاید و اصل مطلب آن است که مردم سوریه باید بیش از همه از دولت اسرائیل ممنون و سپاسگزار باشند که با ضربه زدن کاری و قاطع به گروههای مقاومت چون حزب الله و حماس و کشور ایران و با در هم شکستن فلسفه پوچ « عمق استراتژیک » رژیم جنایتکار ایران، این فرصت و این شرایط را برای گروه های مخالف رژیم اسد فراهم آورد و آنها توانستند در کمتر از دو هفته رژیمی که از حمایت روسیه و ایران برخوردار بود را سرنگون کنند.
خوشبختانه به یمن همین پیروزی این فرصت برای مردم ایران هم فراهم شده است و مطمئن باشید پیروزی آینده مردم ایران علیه ملاهای فاسد و تبهکار از برکت همین سیاست جدید اسرائیل در منطقه و ضعف رژیم ایران در پاسخگوئی به آن است، و شما اگر بجای فرصت سوزی و انحراف مطلب ، اشاره ای به این مطلب می نمودید سود و ارزش آن بسیار بیشتر از دنده های معکوس و چپ شما میبود. خلاصه مطلب انکه، چه این خوش آمد شما باشد و چه نباشد، اسرائیل تنها کشور دموکراتیک منطقه است ، و اسرائیل نباید به کشوری مانند سوریه که در تلاطم و بی ثباتی بسر میبرد چندان اعتمادی داشته باشد , کشوری که صدای شلیک گلوله توسط افراد فاقد مسئولیت و چه بسا فرصت طلب و تبهکار هنوز در فضای آن جاری است و افرادی چه بسا خطرناک تر و افراطی تر مانند خلخالی در آن نقش آفرینی می کنند که در فردای فرار بشار اسد به آرامگاه پدر او حافظ اسد رفته و آن را به آتش میکشند، بی توجه ای به انبار های شیمیایی و ادوات ارتشی رژیم اسد و وا نهادن آن به دست گروهای تروریستی و یا بی مسول، تیغ دادن در کف زنگی مست است و عملی بسیار خطر ناک برای ثبات و آینده منطقه و سوریه، و اگر این از قدرت تخیل شما خارج است، این همان امری است که اسرائیل آنرا با جان و تار و پود خود سالهاست که حس و تجربه کرده است.
شهرام
■ اتفاقا همه کامنتگذاران علیرغم اینکه ظاهرا با من مخالفت کردهاند، اصل نظر من را تایید کردهاند. من گفتهام که در یکسال گذشته شاهد بودهایم که قوانین بینالملل یا رعایت توافقات کشورهای همسایه از نظر امریکا و برخی کشورهای اروپایی مانند فرانسه و آلمان تا آنجا مورد احترام این کشورهاست که به نفع متحدانشان باشد. درمورد دادگاه بینالمللی کیفری لاهه نیز با مستثنا کردن نتانیاهو همین عدم بیطرفی حقوقی را نشان دادند. دوستان کامنتگذار نیز حملات اخیر اسرائیل به سوریه را با استدلالهایی که مطرح کردهاند به همین شیوه توجیه میکنند. حتی اگر موضوع احتمال سلاحهای شیمیایی مطرح باشد آن هم راهحل نظارت و اقدام بینامللی را باید دنبال کرد.
فرض کنید صدام حسین با همین استدلال و یا برای جلوگیری از صدور انقلاب ایران بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب ۵۷ تمام نیروهای دفاعی کشور ما را مورد حمله قرار داده بود، آیا این دوستان به خود اجازه میدادند از چنین حملهای به کشورشان و تخریب داراییهای ملیشان دفاع کنند؟ وقتی نیروهای نظامی و دفاعی یک کشور از بین میرود، فقط موضوع یک کشور مشخص همسایه نیست، همه کشورهای دور و ور آن کشورِ بدون دفاع را طعمهای برای بلعیدن بحساب میآورند. خوب است دوستان مدافع حملات اخیر اسرائیل مانند جو بایدن و مکرون یا دولت آلمان موردی عمل نکنند و در چهارچوب رعایت اصول بینالملل و دیوان بینالمللی که قرار بوده شامل همه کشورها یا همه رهبران سیاسی شود، بمانند. منطق بحث حکم میکند بخاطر مخالفت با جمهوری اسلامی و صدماتی که کشور ما در ۴۵ سال گذشته از نظر اقتصادی و فرهنگی خورده، حقوق بینالملل را دلبخواهی تفسیر نکنیم.
حمید فرخنده
■ جناب فرخنده شما هم موردی عمل میکنید و زمانی که حکومت اسلامی و پوتین سوریه را شخم میزدند و قتل عام میکردند و انسان ها را میکشتند چنین مقالاتی متعددی که راجع به اسراییل و مردم مظلوم فلسطین مینویسید از قلم شما جاری نشد. و دلتان برای انبار مهمات سوریه بیشر میسوزد تا مردمش. کامنت گذاران به نگاه ایدئولوژیک شما اشاره کردهاند و به هیچ وجه با شما هم نظر نیستند. طرفداران محور مقاومت از طیفهای مختلفی تشکیل شدهاند و فقط شیعیان نیستند. آن کس که گفت “حماس کاری کرد کارستان” راست گفت ولی این “کارستان” به پاره شدن زنجیر محور مقاومت انجامید. واکنش چپ اروپا را هم از آن موقع تا به حال شاهدیم. در ضمن نوشتن از میلیاردها سرمایه حیف و میل شده که اموال ملت ایران است و برای حفظ “محور مقاومت” دود شد هم انگار تقدمی ندارد و شایسته ذکری نیست.
با احترام سالاری
■ جناب فرخنده شوخی میفرمایند در مورد “قوانین بینالملل”. اینها همون قوانینی هستند که به راحتی اجازه دادند حزبالله در مرزهای اسرائیل تا دندان مسلح شود، یا زیر پوشش انروا تروریستهای حماس در روز در مدارس غازه تدریس تنفر از یهود کنند و در شب تونلهای حمل نهایی به اسرائل رو بکنند.
رضا نظامی
■ کسانی که یک طرفه از سیاستهای نتانیاهو طرفداری میکنند خوب است توجه داشته باشند سازمان ملل نیز حملات اخیر اسرائیل به سوریه را محکوم کردند. مگر این که شما داوری سازمان ملل را نیز قبول نداشته باشید. از آن ور پشتبام افتادن هم حدی دارد.
اتابک فتحاللهزاده
■ بنده با نظرات آقای فرخنده موافقم. اگر جمهوری اسلامی سرنگون شود. اسرائیل همین بلاها را بر سر سرمایههای دفاعی ما خواهد آورد و چه بسا همانطور که تاربخ و تجربه نشان داده از ضعف نیروی نظامی ما سوء استفاده شده و صدام حسین دیگری برای تصرف و تجزیه ایران به ما حمله کند.
بیژن رهبر
■ جناب فتح اللهزاده این نوع دفاع از چریک بیاسلحه ضرورتی ندارد. بهتر نیست ایشان را تشویق به نوشتن مقالاتی کنید که اولویت بیشتری برای ما ایرانیان دارد: مثلا عملکرد رژیم حاکم بر ایران را در سوریه مورد توجه قرار میدهد و یا به نقش مخرب آن را در خاور میانه و هم چنین در رابطه با منافع مردم فلسطین میپردازد، تا پرداختن مداوم به غزه و اسراییل؟ و اگر هم خیلی “جهان وطنی” فکر میکنند جنایات پوتین در از بین بردن زیر ساخت هایی که “اموال مردم” اوکراین است و کشتار هر روزه مردم آنجا را هم مثل این مقالهشان برجسته کنند؟ آیا ضرورت پرداختن به رژیمی که کشور را تا آستانه جنگ پیش برده است و صدها مسئله و مشکل جاری کشور ما وظیفه عاجل یک فعال سیاسی ایرانی است یا تمرکز روی مشکل فلسطین و اسراییل؟ بهتر نیست که ایشان را تشویق کرد به افشای هر باره سازش غرب با حکومت اسلامی “البته با واسطه پادوهای اصلاحطلب مورد حمایت ایشان” که سبب بقای حکومت میشود و برایش زمان میخرد برای سرکوب بیشتر جامعه و غارت “اموال مردم” ایران؟
موفق باشید و با درود سالاری