لایحه حجاب و عفاف جرقهای بود که ناگهان نیروهای از هم جدا را به هم نزدیک کرد. سرعت عکسالعمل جامعه مدنی ایران نسبت به این لایحه غیرقابل انتظار بود. البته بحث درباره حجاب سابقه طولانیتری دارد ولی اقدام قالیباف و ارائه یک لایحه قرون وسطایی، بیش از این که تعداد معدود هواداران این لایحه انتظار داشتند تبدیل به همان جرقهای گردید که در مدت کوتاهی باعث یک جنبش وسیع و فراگیر در کشور ما گردید.
عدهای هدف این لایحه را خالی کردن زیر پای پزشکیان دانستند ولی در عمل و در کوتاهمدت شبیه به بومرنگ گردید که هرطور پرتابش کنی باز جلوی پای خودت میافتد. مطمئن باشید صدای اعتراضاتی که به هوا رفته در مدتی، نه طولانی، تبدیل به نهضتی خواهد گردید که میتواند سرنوشتساز باشد. همیشه تکرار کردهام که طیف بسیار وسیع میانی صحنه سیاسی ایران، دارای پتانسیل و نیروی دستنخوردهای میباشد که هنوز به میدان نیامده و بهسان آتش زیر خاکستری میماند که نیاز به یک باد یا طوفانی دارد تا سر به بیرون کشد.
عکسالعملها و اعتراضات را بنگرید، بسیار وسیع و فراگیر است و در عین حال خودجوش. به گمان من تاثیر و قدرت اثر گذاری این جنبش مدنی قادر است بیش از اعتراضات خیابانی، در سال گذشته باشد. جامعه مدنی ایران مدتی طولانی از یک “رشد درسایه” بهره برده که ناگهان فرصت را مساعد دیده و آفتابی شده.
پزشکیان از همان اول، رفع مشکل و مزاحمتها در رابطه با حجاب را جزو هدفهای اولی خود اعلام نمود. قالیباف و اعوان و انصارش هم دقیقا همین مسئله حجاب را، برای ضربه زدن به پزشکیان، هدف قرار دادند. قالیبافها، جلیلیها و رضائیها به قدری غرق در اهداف سرکوب و بخور و بچاپ خودشان میباشند که قادر نیستند اندازه و قدرت تحول و رشد جامعه مدنی را تشخیص دهند.
من همیشه طیف میانی سیاسی و مدنی داخل کشور را بهسان قطعات پراکنده یک موزائیک زیبا دیدهام که نیاز به یک سریشم و ملاطی دارد تا بتوانند به هم بپیوندند و آن موزائیک زیبا را شکل دهند. ارائه چنین لایحه عقبافتادهای حکایت از عدم شناخت کافی ارائه دهندگان این لایحه از ترکیب و محتوا و در عین حال قدرت و نیروی این پتانسیل صحنه میانی داخل کشور دارد.
اگر توجه کرده باشید با یک جرقه کل این صحنه به صدا درآمد. در وحله اول اصلاحطلبان، و از جمله کرباسچی بود که گفت نمیتوان با این لایحه، موفقیت در سرکوب زنان و نهضت حجاب ستیزی بدست آورد، حزب تدبیر و توسعه (از احزاب اصلاحطلب) نوشت: با ارائه این لایحه زمان آن رسیده که ملت ما با یک رفراندوم، خودش قانونگذاری کند و از فردا دور جدید مقاومت و اعتراضات مدنی ملت آغاز میشود، منفردین مانند زیبا کلام، عبدی، زیدآبادی، نسرین ستوده و خانم وسمقی، و برای اولین بار تعداد زیادی از روحانیون آنهم با اشاره به مطالب فقهی و آیههای قرآنی.
حتی پزشکیان و یارانش هم، با وجود تمام تنگدستیهائی که دارند، صدای اعتراضشان بلند شد. الان هم با خبر شدیم که یکی دوتا از صنفهای کارمندی نیز به این جنبش پیوستهاند. با قدری خوشبینی دارم باور میکنم که تکههای از هم جداشده امکان دارد آن “موزائیک موصوف” را دوباره شکل دهند.
اعتراضات از سوی مراجع بینالمللی را نیز نمیتوان دستکم گرفت و حتی از سوی نیروهای مدنی خارجی، مانند عکسهائی در سایت سفارت هلند در تهران که عکس عدهای را با حمل شعارهای ضد زن ستیزی نشان میداد و همچنین زنان و دختران انگلیسی در لندن با لباس زیر و شعارهایی روی بدنشان با نام آهو.
اعتراضات در گروهها، کانالها و رسانههای داخل کشور به شدت ادامه دارد و تا زمانی که این لایحه، پس گرفته نشود این اعتراضات ادامه خواهد داشت و نتیجه جز این نخواهد بود که قالیباف و یارانش تا قوزک پا در درون منجلابی که خود ساختهاند فرو روند. دوستی گفت تا قوزک پا که زیاد نیست، گفتم آخه از سر فرو رفتهاند.
ایرانیان خارج کشور، بهخصوص هواداران مشروطه پادشاهی، و بخشی از جمهوریخواهان نیز چارهای جز حمایت و همراهی با نهضتهای مدنی داخل کشور ندارند و ادامه شعارهای سرنگونی، براندازی و انقلابی جز تکرار مکررات و خستگی برای خودشان نتیحه دیگری نخواهد داشت.
آنچه که میتواند باعث کمک به سرعت بیشتر در موفقیت جامعه مدنی گردد، شکست جمهوری اسلامی در تمام زمینههای سیاست خارج کشور و محور مقاومت است که به سرعت در حال شکلگیری ست. با این توصیف که در سوریه، تاکنون، موفقیت با نیروهای جنگنده یک گروه جهادی میباشد. برای خودم هم جای سوال است که آیا یک گروه جهادی ارجحیت دارد به یک رئیس جمهور که همپیمان، دوست جمهوری اسلامی، دیکتاتور و جنایت کار میباشد ولی به هر حال سکولار است و تازه تمام صفات منفی که درباره بشار اسد گفتیم، خیلی بیشتر در مورد این جهادیستها صدق میکند.
به این امید که قادر باشیم شاهد ایران آزاد و آبادمان باشیم.
داریوش مجلسی، دسامبر ۲۰۲۴
■ دوست عزیز نقش خامنهای را در این قانون ارتجاعی فراموش کردهاید. تمام این حرکات ارتجاعی که نوعی از سرکوب تازه زنان و جامعه مدنی است بدون تائید دیکتاتور قابل طرح، تصویب و اجرا نیست. شاید در ترفندی تازه برای باز پس گیری بخشی از مشروعیت از دست رفته اش، با یک حکم حکومتی آنرا تغییر و یا ملغا کند! و یا شاید حاکمیت ملت را به مرگ گرفته تا به تب رضایت دهد؟
شوربختانه واکنش سکوت آمیز مخالفان خارج کشور غمانگیز است. این رهبران که برخی از آنان حتی بطور خود خواسته ادعای رهبری دوران گذار را دارند تا کنون زبان بستهاند. عده دیگر که در جنبش زن زندگی آزادی نقش پر رنگی در بسیج ایرانیان خارج کشور ایفا کردند نیز تا کنون ساکت بوده اند. به نظر میرسد جامعه مدنی داخل و زنان شجاع ایرانی باید تنها به نیروی خود متکی باشند.
شهرام
■ جناب مجلسی بدرستی این لایحه بالقوه میتواند مجددا جنبش مهسا را شعله ور کند. امیدوارم که اینبار جنبش همه گیرتر شود و به تغییرات بنیادین منجر شود.
با احترام یک آرزومند.
■ شهرام گرامی، اگر به تغییر، تحولات و انقلاب های ، بخصوص غرب، توجه کرده باشید، به عنوان مثال اسپانیا، میبینید تغییر رژیم با همراهی رهبر و ابتکار نیروهائی از درون رژیم انجام گرفته. از جمله در پرتغال و اروپای شرقی. بدون شک خامنهای بهتر از من و شما به وضع بسیار وخیم کشور پی برده و انتخاب پزشکیان هم را ه حلی برای فرار موقت از وضع فعلی بوده. مطمئن باشید بدون همکاری نیروهائی از درون رژیم امکان تغییر رژیم بسیار مشکل است. نظر به نبود هیچ آلترناتیوی در حال حاضر، اصلاح طلبان بهترین راه حل برای تغییر وضع، در دراز مدت با کمترین هزینه خواهند بود.
با احترام داریوش مجلسی
■ آرزومند گرامی، به امید برآورده شدن آرزوی هر دوی ما،
با احترام، داریوش مجلسی