گزارش تحقیقی نیویورک تایمز
ناتان اودنهایمر، بلال شبیر و پاتریک کینگزلی
۱۴ اکتبر ۲۰۲۴
* ناتان اودنهایمر، بلال شبیر و پاتریک کینگزلی با ۱۶ سرباز و مقام اسرائیلی که از این شیوه اطلاع داشتند، همچنین با سه فلسطینی که مجبور به شرکت در آن شده بودند، مصاحبه کردند.
پس از اینکه سربازان اسرائیلی در اوایل ماه مارس محمد شبیر را که همراه خانوادهاش مخفی شده بود، پیدا کردند، شبیر گفت که آنها او را به مدت حدود ۱۰ روز بازداشت کردند و سپس بدون اتهام آزاد کردند.
در طول آن مدت، آقای شبیر گفت، سربازان از او به عنوان سپر انسانی استفاده کردند.
آقای شبیر که در آن زمان ۱۷ ساله بود، گفت که او را مجبور کردند که دستبسته از میان ویرانههای خالی زادگاهش، خانیونس، در جنوب غزه عبور کند و به دنبال مواد منفجرهای که توسط حماس کار گذاشته شده بود بگردد. به گفته آقای شبیر، سربازان برای جلوگیری از انفجار خودشان، او را جلو فرستادند.
او گفت در یکی از ساختمانهای ویران شده متوقف شد: در طول دیوار مجموعهای از سیمها بود که به مواد منفجره متصل بودند.
آقای شبیر که دانشآموز دبیرستان است، گفت: “سربازان مرا مثل سگ به آپارتمانی پر از تلههای انفجاری فرستادند. فکر میکردم این آخرین لحظات زندگیام است.”
تحقیقی توسط «نیویورک تایمز» نشان داد که سربازان و مأموران اطلاعاتی اسرائیل، در طول جنگ در غزه، به طور منظم فلسطینیان بازداشت شدهای مانند آقای شبیر را مجبور کردهاند تا مأموریتهای شناسایی خطرناکی انجام دهند تا سربازان اسرائیلی خودشان در میدان نبرد در معرض خطر قرار نگیرند.
در حالی که میزان و گستردگی این عملیاتها مشخص نیست، این شیوه که طبق قوانین اسرائیل و بینالمللی غیرقانونی است، توسط حداقل ۱۱ گروه نظامی در پنج شهر در غزه استفاده شده است و اغلب با مشارکت افسران اطلاعاتی اسرائیل همراه بوده است.
بازداشتشدگان فلسطینی مجبور شدهاند تا مکانهایی را در غزه که ارتش اسرائیل معتقد بوده شبهنظامیان حماس در آن کمین یا تلههای انفجاری قرار دادهاند، بررسی کنند. این شیوه از ابتدای جنگ در اکتبر گذشته به تدریج گستردهتر شده است.
بازداشتشدگان فلسطینی مجبور شدهاند تا شبکه تونلهایی که سربازان اسرائيل معتقد بودند شبهنظامیان حماس هنوز در آنها پنهان شدهاند، را بررسی و فیلمبرداری کنند. آنها به ساختمانهای مینگذاری شده وارد شدهاند تا مواد منفجره مخفی را پیدا کنند. آنها مجبور شدهاند اشیایی مانند ژنراتورها و مخازن آب که سربازان اسرائیلی از احتمال پنهان شدن شبهنظامیان در ورودی تونل یا تله انفجاری در آنها میترسیدند، را جابجا کنند.
«نیویورک تایمز» با هفت سرباز اسرائیلی که شاهد یا شرکتکننده در این شیوه بودند، مصاحبه کرد. این سربازان این شیوه را به عنوان روالی عادی و سازمانیافته توصیف کردند که با پشتیبانی لجستیکی گسترده و آگاهی فرماندهان بالادست در میدان نبرد انجام میشود. بسیاری از آنها گفتند که بازداشتشدگان توسط افسران اطلاعاتی اسرائیل بین گروهها جابجا میشدند و این فرآیند نیازمند هماهنگی بین گردانها و آگاهی فرماندهان ارشد میدان بوده است. سربازان، حتی در مناطق مختلف غزه و در زمانهای متفاوت، عمدتاً از اصطلاحات مشابهی برای اشاره به سپر انسانی استفاده میکردند.
«نیویورک تایمز» همچنین با هشت سرباز و مقاماتی که درباره این شیوه مطلع شده بودند و همه به شرط ناشناس ماندن صحبت کردند، مصاحبه کرد. سرلشکر تمیر هایمن، رئیس سابق اطلاعات نظامی که به طور مرتب توسط مقامات ارشد نظامی و دفاعی درباره نحوه انجام جنگ توجیه میشود، استفاده از یک نسخه از این شیوه را تأیید کرد و گفت که برخی از بازداشتشدگان مجبور شدهاند وارد تونلها شوند، در حالی که برخی دیگر داوطلبانه برای همراهی با نیروها و عمل به عنوان راهنما، با امید کسب ترحم ارتش، اقدام کردهاند. سه فلسطینی نیز در مصاحبههای خود، از بهکارگیریشان به عنوان سپر انسانی گفتند.
محمد شبیر گفت که برای جستجوی مواد منفجره باید با دستبند در میان ویرانه های زادگاهش در جنوب غزه قدم میزد
«نیویورک تایمز» هیچ مدرکی مبنی بر آسیب دیدن یا کشته شدن بازداشتشدگان هنگام استفاده از آنها به عنوان سپر انسانی پیدا نکرد. در یک مورد، یک افسر اسرائیلی پس از آنکه بازداشتشدهای که برای جستجوی ساختمانی فرستاده شده بود، متوجه وجود شبهنظامیانی که در آنجا پنهان شده بودند نشد یا گزارش نداد، هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.
ارتش اسرائیل در بیانیهای گفت که “دستورالعملها و رهنمودهای آن به شدت استفاده از غیرنظامیان بازداشتشده غزه برای عملیاتهای نظامی را ممنوع میکند.” همچنین اضافه کرد که گزارشهای بازداشتشدگان فلسطینی و سربازان مصاحبهشده توسط «نیویورک تایمز» “توسط مقامات مربوطه بررسی خواهد شد.”
قوانین بینالمللی استفاده از غیرنظامیان یا جنگجویان به عنوان سپر در برابر حملات را ممنوع میکند. همچنین غیرقانونی است که جنگجویان اسیر را به مکانهایی بفرستند که در معرض آتش قرار بگیرند یا غیرنظامیان را مجبور به انجام هر کاری مرتبط با عملیات نظامی کنند.
لارنس هیل-کاثورن، استاد دانشگاه بریستول در انگلستان و کارشناس قوانین مربوط به بازداشت در درگیری با طرفهای غیردولتی میگوید: اگرچه قوانین در مورد حقوق افراد بازداشتشده در درگیری با یک طرف غیردولتی مانند «حماس» مبهمتر هستند، اما مجبور کردن بازداشتشدگان فلسطینی به بررسی مکانهای خطرناک “غیرقانونی است، چه این بازداشتشدگان غیرنظامی یا عضو جناح نظامی حماس” باشند.
ارتش اسرائیل در اوایل دهه ۲۰۰۰ نیز از شیوهای مشابه، معروف به “رویه همسایه” در غزه و کرانه باختری استفاده کرد. سربازان اسرائیلی فلسطینیان غیرنظامی را مجبور میکردند تا به خانههای شبهنظامیان نزدیک شوند و آنها را به تسلیم شدن ترغیب کنند.
این رویه در سال ۲۰۰۵ توسط دیوان عالی اسرائیل در حکمی گسترده که همچنین استفاده از سپر انسانی در سایر موارد را غیرقانونی اعلام کرد، ممنوع شد. آهارون باراک، رئیس دیوان عالی اسرائیل، حکم داد که ساکن یک سرزمین اشغالشده “نباید حتی با رضایت خود به منطقهای که عملیات نظامی در آن جریان دارد، آورده شود”.
عدم توازن قدرت بین سرباز و غیرنظامی که در تصمیم دیوان عالی اسرائیل آمده است، به این معنی است که هیچکس را نمیتوان داوطلب اینگونه کارها دانست. همچنین، حکم دیوان عالی اسرائیل تصریح میکند، سربازان نباید از غیرنظامیان بخواهند کارهایی انجام دهند که گمان میرود بیخطر باشد، زیرا “این فرضیه گاهی بیاساس است.”
جنگ در غزه از اکتبر گذشته زمانی آغاز شد که حماس و متحدانش در اسرائیل مرتکب جنایات گستردهای شدند و سپس برای فرار از ضدحمله ویرانگر اسرائیل که دهها هزار فلسطینی را کشته است، به تونلهای زیرزمینی پناه بردند.
اسرائیل که به کمتوجهی به تلفات غیرنظامی متهم شده اقدامات خود را اینگونه توجیه میکند که حماس جنگجویان و تسلیحات خود را در مناطق غیرنظامی پنهان میکند و عملاً از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی استفاده میکند.
سربازان اسرائیلی از سپرهای انسانی به شیوهای متفاوت استفاده کردهاند.
«مایکل ن. اشمیت»، استاد دانشگاه و پژوهشگر در آکادمی نظامی وست پوینت که استفاده از سپرهای انسانی در درگیریهای مسلحانه را مطالعه کرده است، گفت که از هیچ نیروی نظامی دیگری که در دهههای اخیر به طور منظم از غیرنظامیان، اسیران جنگی یا تروریستهای بازداشتی برای مأموریتهای شناسایی خطرناک استفاده کرده باشد، مطلع نیست. مورخان نظامی میگویند که این شیوه در جنگ ویتنام توسط نیروهای آمریکایی استفاده شده است.
پروفسور اشمیت گفت: “در اکثر موارد، این یک جنایت جنگی است.”
سربازان اسرائیلی که با «نیویورک تایمز» صحبت کردند، گفتند که آنها استفاده از این شیوه را در جریان جنگ کنونی، به دلیل تمایل به محدود کردن خطرات برای نیروی پیادهنظام خودی آغاز کردند.
برخی از سربازانی که شاهد یا شرکتکننده در این شیوه بودند، آن را به شدت نگرانکننده دانسته و همین موضوع آنها را به خطر افشای یک راز نظامی به یک روزنامهنگار کشانده است. دو نفر از این سربازان از طریق گروه «شکستن سکوت»، یک سازمان مستقل که شهادت سربازان اسرائیلی را جمعآوری میکند، به «نیویورک تایمز» وصل شدند.
این دو سرباز گفتند که برخی اعضای واحدهای آنها که هر کدام حدود ۲۰ نفر بودند، مخالفت خود را با فرماندهان ابراز کردند. سربازان گفتند که برخی از افسران ردهپایین سعی در توجیه این شیوه داشتند و بدون ارائه مدرک، ادعا میکردند که بازداشتشدگان تروریست هستند و نه غیرنظامیانی که بدون اتهام بازداشت شدهاند.
به گفته یک سرباز اسرائیلی و سه فلسطینی که با «نیویورک تایمز» صحبت کردند، به سربازان اسرائیل گفته شده است که ارزش جان تروریستها کمتر از جان اسرائیلیهاست؛ حتی با وجود اینکه افسران اغلب نتیجه میگرفتند که بازداشتشدگان به گروههای تروریستی تعلق ندارند و بعداً آنها را بدون هیچ اتهامی آزاد میکردند.
یک گروه اسرائیلی جمعی از فلسطینیان آواره را مجبور کرد تا به عنوان سپر جلویی برای پیشروی به سمت پناهگاه شبهنظامیان در مرکز شهر غزه حرکت کنند. این را «جهاد سیام»، ۳۱ ساله، یک طراح گرافیک فلسطینی که بخشی از این گروه بود، به نیویورک تایمز گفت.
آقای سیام گفت: “سربازان از ما خواستند که به جلو حرکت کنیم تا طرف مقابل نتواند شلیک کند.” زمانی که جمعیت به پناهگاه رسید، سربازان از پشت غیرنظامیان بیرون آمدند و به داخل ساختمان هجوم بردند. پس از اینکه به نظر میرسید شبهنظامیان کشته شدهاند، سربازان غیرنظامیان را بدون آسیب آزاد کردند.
بازرسی حیاط با تهدید اسلحه
حماس بخشهای وسیعی از غزه را به یک هزارتوی پر از تلههای انفجاری و شبکههای تونل پنهان تبدیل کرده است. آنها خانهها و مؤسسات غیرنظامی را با تلههای انفجاری پر کرده یا به عنوان پایگاههای موقت نظامی و انبار سلاح استفاده کردهاند.
ساختمان آسیب دیده خانواده محمد شبیر در حاشیه زادگاهش، خان یونس/ نیویورک تایمز
پس از حمله به غزه در اواخر اکتبر، سربازان اسرائیلی گفتند که اغلب هنگام ورود به خانهها یا ورودی تونلهایی که ممکن بود با تلههای انفجاری پر شده باشند، در معرض بیشترین خطر قرار داشتند. برای مقابله با این تهدید، از پهپادها و سگهای ردیاب استفاده میکردند تا قبل از ورود محل را بررسی کنند.
وقتی سگها یا پهپادها در دسترس نبودند یا افسران معتقد بودند که انسان مؤثرتر خواهد بود، گاهی از فلسطینیها استفاده میکردند.
«بشیر الدلو»، یک داروساز از شهر غزه، گفت که صبح ۱۳ نوامبر، پس از دستگیری در خانهاش، مجبور شد به عنوان سپر انسانی عمل کند. آقای الدلو که اکنون ۴۳ ساله است، هفتهها قبل به همراه همسر و چهار پسرش از محله گریخته بود، اما برای برداشتن مقداری وسایل ضروری به طور موقت بازگشته بود، حتی با وجود اینکه محله به میدان جنگ تبدیل شده بود.
سربازان به آقای الدلو دستور دادند که لباسهایش را درآورد و سپس او را دستها و چشمهای او بستند. او گفت که پس از بازجویی درباره فعالیتهای حماس در منطقه، سربازان او را مجبور کردند که به حیاط خانهای پنج طبقه در آن نزدیکی وارد شود. حیاط پر از آوار بود، از جمله قفسهای پرنده، مخازن آب، ابزار باغبانی، صندلیهای شکسته، شیشههای خرد شده و یک ژنراتور بزرگ.
آقای الدلو گفت: “پشت سرم، سه سرباز مرا به جلو هل دادند. آنها از تونلهای احتمالی زیر زمین یا مواد منفجرهای که ممکن بود زیر هر چیزی مخفی بوده، میترسیدند.” او گفت که هنگام راه رفتن با پای برهنه، تکههای شیشه پاهایش را برید.
پس از ارائه جزئیات مربوط به محل، تاریخ و توصیف تجربه آقای الدلو، ارتش از اظهار نظر خودداری کرد. توصیف او با گزارشهای مشابهی از ۱۰ سرباز اسرائیلی که یا شاهد بودهاند یا درباره استفاده از بازداشتشدگان فلسطینی برای بازرسی ساختمانها و حیاطها اطلاع داشتهاند، مطابقت داشت.
حدود هفت یا هشت سرباز پشت خرابههای دیوار شکسته حیاط پنهان شده بودند تا در صورت برخورد آقای الدلو با یک بمب، در امان باشند. یکی از آنها از طریق بلندگو او را هدایت میکرد.
آقای الدلو گفت که با دستان بسته پشت سر، مجبور شد در حیاط قدم بزند و آجرها، تکههای فلز و جعبههای خالی را لگد بزند. در برخی مواقع، سربازان دستان او را جلویش بستند تا او راحتتر بتواند اشیای مشکوکی را که در مسیرش بود جابجا کند.
سپس چیزی ناگهان از پشت یک ژنراتور در حیاط تکان خورد. سربازان به سمت منبع صدا شلیک کردند، به گفته آقای الدلو، تیرها از کنار او رد شدند. مشخص شد که منبع صدا یک گربه بوده است.
سپس سربازان به او دستور دادند تا ژنراتور را جابجا کند، به ظن اینکه ورودی تونل را پنهان کرده است. آقای الدلو که از ترس اینکه جنگجویان حماس ممکن است از داخل آن بیرون بیایند، تردید داشت، گفت که یکی از سربازان با قنداق تفنگ به پشت او زد.
بعداً در همان روز، او مجبور شد جلوی یک تانک اسرائیلی حرکت کند که به سمت یک مسجد پیش میرفت، جایی که سربازان نگران بودند با شبهنظامیان روبرو شوند. به گفته او، برخی از همسایگانش برای جستجوی ورودی تونلها در یک بیمارستان نزدیک به نام «الرانتسی» برده شدند و او از آن زمان دیگر آنها را ندیده است.
او گفت آن شب به یک مرکز بازداشت در اسرائیل منتقل شد. با توجه به تجربیات آن روزش، این انتقال مانند یک نعمت کوچک بود، حتی با وجود اینکه انتظار داشت در زندانهای اسرائیلی مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
آقای الدلو گفت: «در آن لحظه واقعاً خوشحال بودم. فکر کردم: من از این منطقه خطرناک به مکانی امنتر در زندانهای اسرائیل خواهم رفت.»
زیر یک محوطه سازمان ملل
در اوایل فوریه، ارتش اسرائیل مقر اصلی سازمان UNRWA (آژانس اصلی سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی) در شهر غزه را تصرف کرد. پس از کشف اینکه شبکه تونلهای حماس به زیر این محوطه میرسد، مهندسان نظامی اسرائیل به حفر زمین برای ایجاد نقاط دسترسی جدید پرداختند.
طبق گفته یکی از سربازان حاضر در عملیات، مهندسان در مقطعی دوربینی را با طناب به داخل تونلها فرستادند تا بتوانند بهتر داخل آن را ببینند. در جریان پخش زنده تصاویر دوربین، آنها مردی را در تونل مشاهده کردند که احتمالاً یک نیروی حماس بود.
با این نتیجهگیری که جنگجویان حماس هنوز از تونل استفاده میکنند، افسران در محل تصمیم گرفتند بهجای مهندسان اسرائیلی، یک فلسطینی مجهز به دوربین متصل به بدن را برای بررسی بیشتر به داخل تونل بفرستند.
دو سرباز دیگر تأیید کردند که گفتههای این سرباز بهطور کلی با نحوه استفاده مهندسان از فلسطینیها در تونلها مطابقت دارد. توصیف این سرباز از محل نیز با توصیف خبرنگار “تایمز” که اندکی بعد با همراهی نظامیان از آنجا بازدید کرد، همخوانی داشت؛ هرچند این خبرنگار هیچ فلسطینی را مشاهده نکرد.
پس از ارائه مکان، تاریخ و شرح تجربه این سرباز به ارتش اسرائیل، آنها از اظهار نظر خودداری کردند.
سرورهای کامپیوتری در تونلی در زیر سایت سازمان ملل، مقر آنروا در شهر غزه
در ابتدا، افسران قصد داشتند یکی از چندین غیرنظامی فلسطینی را که در این منطقه دستگیر شده بودند و تا پایان عملیات در بازداشت نگه داشته میشدند، بهکار بگیرند. اما در نهایت تصمیم گرفتند که از یک “زنبور” که در اصل یک فلسطینی بازداشتشده در اسرائیل بود، به دلایلی که برای سرباز مشخص نبود، به تونل بفرستند. این تصمیم روند پیچیدهتری را در پی داشت که به چند روز زمان و هماهنگیهای زیادی با سایر واحدها نیاز داشت.
در طول جنگ، سربازان از واژههای مشابهی برای اشاره به بازداشتشدگان استفاده میکردند. “زنبور” عموماً به کسانی اطلاق میشد که توسط مأموران اطلاعاتی اسرائیل برای مأموریتهای خاص و کوتاهمدت به غزه آورده میشدند. برخی از سربازان معتقد بودند که این اصطلاح به مزدورانی اشاره دارد که بهطور داوطلبانه وارد غزه میشدند، در حالی که دیگران آن را برای بازداشتشدگان استفاده میکردند.
“پشه” به بازداشتشدگان غزه اشاره داشت که به سرعت و بدون بردن به اسرائیل بهکار گرفته میشدند، گاهی برای چندین روز و حتی هفتهها. از “پشهها” بسیار بیشتر از “زنبورها” استفاده میشد.
همه آنها بهعنوان افراد قابل قربانیشدن در نظر گرفته میشدند، به گفته این سرباز: «اگر تونل منفجر شود، حداقل او خواهد مرد و نه یکی از ما.»
در داخل تونل زیر محوطه سازمان ملل، واحد نظامی اسرائیل مجموعه بزرگی از سرورهای کامپیوتری را کشف کرد که بعدها ارتش اسرائیل نتیجه گرفت که مرکز اصلی ارتباطات حماس بوده است.
چند روز بعد، ارتش اسرائیل گروهی از خبرنگاران، از جمله خبرنگاران “تایمز”، را برای دیدن این سرورها به تونلها آورد.
همراهان نظامی اسرائیل اشارهای نکردند که یک بازداشتشده فلسطینی برای بررسی این منطقه استفاده شده بود. “تایمز” حدود چهار ماه بعد از این موضوع باخبر شد.
دستور از پهپاد
آقای شوبیر پس از تسلط ارتش بر محلهاش در حاشیه خان یونس، در جنوب غزه، دستگیر شد.
ارتش از ساکنان خواسته بود که منطقه را تخلیه کنند، اما خانواده شوبیر تصمیم گرفتند در آپارتمانشان در طبقه چهارم بمانند. برای خروج، آنها باید از ایستهای بازرسی اسرائیل عبور میکردند، جایی که احتمال دستگیری و بازداشت وجود داشت.
به زودی، خانواده شوبیر خود را در میان نبرد یافتند. گلولههای توپ به ساختمان آنها برخورد کرد و پدر او، که آهنگر بود، کشته شد. خواهر ۱۵ سالهاش نیز پس از ورود سربازان اسرائیلی به ساختمان، به ضرب گلوله کشته شد. شوبیر گفت که او نیز دستگیر و از بستگان باقیماندهاش جدا شد.
شوبیر گفت تا زمان آزادی بدون اتهامش، یعنی حدود ۱۰ روز بعد، سربازان او را به خیابانهای خان یونس فرستادند، تنها همراهش یک پهپاد کوچک چهار پروانهای بود که حرکات او را رصد میکرد و از بلندگویش به او دستور میداد.
در نزدیکی یک مدرسه محلی، به او دستور داده شد که در میان آوارها به دنبال ورودی تونل بگردد. او گفت که به داخل ساختمانهای آپارتمانی فرستاده شد، در حالی که پهپاد کوچک تنها چند متر بالای سرش پرواز میکرد. او مأمور شد تا به دنبال اجساد شبهنظامیان حماس بگردد، چرا که اسرائیلیها معمولاً میترسیدند که این اجساد تلهگذاری شده باشند.
در یکی از آپارتمانها، او تله انفجاریای را دید که باعث ترس شدیدش شد. «این سختترین چیزی بود که تجربه کردم. فهمیدم که تله است.» در نهایت، این دستگاه به دلایلی که او نمیفهمید، منفجر نشد.
در آپارتمان دیگری، او جنازهای را با یک تفنگ در کنارش یافت. به او دستور داده شد که تفنگ را از پنجره بیرون بیندازد تا سربازان اسرائیلی آن را جمعآوری کنند.
چند روز پیش از آزادی، سربازان دستهایش را باز کردند و او را مجبور کردند که لباس نظامی اسرائیل بپوشد. سپس او را رها کردند و به او گفتند که در خیابانها پرسه بزند تا شاید نیروهای حماس به او شلیک کنند و موقعیتشان را آشکار کنند. اسرائیلیها از فاصلهای دور، بدون اینکه دیده شوند، او را دنبال میکردند.
دستبند دستهایش برای اولین بار پس از چندین روز باز شد و او به فرار فکر کرد. اما سپس از این تصمیم منصرف شد. «پهپاد چهار پروانهای داشت مرا دنبال میکرد و میدید چه میکنم. آنها مرا خواهند کشت.»