آقای مهدی خلجی اسلامشناس و پژوهشگر امور سیاسی - اجتماعی ویدئویی با عنوان “جانشین علی خامنهای کیست”[۱] انتشار داده که رابطه مستقیم گفتههایش با موضوع جانشینی کمترین میزان و موضوعات دیگر از جمله “دستگاه پروپاگاندای رژیم”، “ترفند رژیمهای تمامیتخواه برای حفظ نظام از راه ایجاد ترس” و سر انجام “فرهنگ سیاسی” تودهها در ایران، بیشترین حجم این ویدئو را در بر میگیرد.
پرداختن به تمام موضوعات و احکام مطرح شده از سوی این اسلام پژوه از دایره این نوشته خارج است اما بررسی ادعای زیر از اهمیت ویژهای برخوردار است:
خامنهای و کارگزارانش بدون حمایت تودهها نمیتوانست و نمیتواند حکومت کند. (نقل به معنا)
آقای خلجی در طرح این ارزیابی از این واقعیت حرکت میکند که دیکتاتورها با حمایت تودهای بر سر کار آمدند که در مورد اغلب رژیمهای دیکتاتوری از جمله فاشیزم در ایتالیا، نازیسم در آلمان، انقلاب چین و انقلاب ۵۷ نیز صادق است. اما تعمیم این حکم به شرایط موجود در ایران نوعی بی مهری و ارزیابی نادرست نه تنها نسبت به جنبشها و خیزشهایی ادواری دهههای ۷۰ تا ۹۰، بلکه خیزشهای ۹۶، ۹۸ و ابر جنبش زن زندگی آزادی با هزاران کشته و نابینایی بیش از صد معترض است که خواست “گذارطلبی” در آنها از برجستگی شایان توجهی برخوردار بود.
همچنین در ۲۵ شهریور امسال در دومین سالگرد قتل حکومتی ژینا امینی از جمله اعتصاب فراگیر در بسیاری از شهرهای کردستان، دیوار نویسی در بسیاری از شهرهای دیگر ایران، بیانیهها و اعتصاب غذای زندانیای سیاسی زن در اوین نشان داد که پایههای حکومت خامنهای از حمایت تودهای برخوردار نیست.
افزون برین آخرین نظر سنجی وزارت ارشاد رژیم در سال گذشته نشان داد که ۹۲٪ پاسخ دهندگان از شرایط موجود ناراضیند. ادامه جنبش مدنی زنان مخالف حجاب اجباری نیز رژیم را در حالت آچماز قرار داده است.
واقعیت این است که پایههای تاج و تخت خامنهای بر ۱۷ دستگاه سرکوب و ۷ نهاد اطلاعاتی استوار شده است که هر گونه مخالفتی را در نقطه خفه میسازد و پراکندگی و درگیری درونی گروههای اپوزیسیون نیز به این امر یاری رسانده است.
و اما جانشینی خامنهای که عنوان ویدئوی آقای خلجی را تشکیل میدهد، یکی از نگرانیهای اصلی ولی مطلقه فقیه را تشکیل میدهد. این رهبر خود کامه که در کوچکترین موضوعات کشور دخالت میکند و با پیشبرد هدفهای ایدئولوژیک و جاه طلبانه اش کشور را در انزوای کامل و در تمام زمینهها با بحران روبرو ساخته است، بی تردید برای ادامه نظام مردم ستیز جمهوری اسلامی، پس از پایان زندگی اش، برنامههایی طراحی کرده است.
هرچند، همانطور که مهدی خلجی گفته است، هیچ گونه تضمینی موجود نیست که پس از مرگ دیکتاتورها امیال آزادی ستیزشان جامه عمل بپوشد اما به باور من پس از مرگ خامنهای با توجه به فقدان معمار اصلی نظام موجود، شرایط تازهای متفاوت از امروز به وجود خواهد امد که البته پیش بینی کم و کیف آن امکان پذیر نیست !
با این وجود میتوان با توجه به دادهها و شواهد موجود، در مورد رهبر تازه به گمان زنی پرداخت.
با مرگ مشکوک رئیسی قاتل، یکی دیگر از مدعیان جانشینی از صحنه خارج شد و میتوان بر دو گزینه احتمالی زیر تاکید کرد:
۱- مجتبی خامنهای: آقازادهای که “آقا” شد!
مجتبی خامنهای ۵۵ ساله برخلاف پدرش دوره دبیرستان را به پایان رساند و به تحصیلات حوزوی پیوست که افزون برپدرش، مصباح یزدی و گلپایگانی از جمله استادان وی را تشکیل میدادند.
بنا بر اطلاعاتی که منابع سپاه انتشار دادهاند، مجتبی در ۱۷ سالگی در جنگ عراق حاضر شد و بنا برادعای آنان در جبهه از خود گذشتگی شایان توجهی از خود نشان داد. در این جنگ، وی عضو گردانی به نام ” حبیب بن مظاهر” شد که شماری از هم رزمانش در زمانهای پس از جنگ، به مهمترین چهرههای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی تبدیل شده و دور آقا مجتبی گرد آمدند. یکی از آنها حسین طائب بود که برای مدتی طولانی ریاست نهاد اطلاعات سپاه را بر عهده داشت.
وی با دختر حداد عادل ازدواج کرد و بنا بر شایعات گوناگون برای معالجه نازایی همسرش با تیم کاملی از نیروهای امنیتی به لندن سفر کرد. هزینه این سفر یک میلیون پوند گزارش شده است. اما پدر عروس این شایعات را رد کرده گفته است که دخترش با تنها ۵۰۰ هزار تومان در یک بیمارستان ” معمولی” تهران به دنیا آمد !
با وجودی که داشتن اطلاعات از تاریک خانه بیت رهبری بسیار دشوار است اما جسته و گریخته خبرهایی از فعالیتها و میزان نفوذ ” آقا” مجتبی در سیاست و نهادهای حکومتی از روایتها و خاطرات مقامهای سپاه در دست است. برای نمونه در سال ۱۳۷۶، اکبر نبوی، یکی از اعضای شورای سر دبیری روزنامه رسالت به رفسنجانی گفته بود: “آقا مجتبی از ما خواسته که راجع به وضع دانشگاهها تحلیلی ارائه دهیم”[۲]!
و یا سرافراز مدیر پیشین صدا و سیما که از سوی خامنهای انتصاب شده بود در کتاب خاطراتش از تشکیل دولت در دولت از سوی مجتبی، با شرکت نیروهای امنیتی، اشاره میکند که در سال ۷۶ هر ۹ روز در دولت خاتمی بحران ایجاد میکردند.
افزون برین، علی حاجی زاده فرمانده هوا فضای سپاه در دیدار با خامنهای از “کمکهای ویژه” مالی مجتبی برای تامین مالی پروژههای پهبادی و موشکی سپاه قدردانی کرده است.
نفوذ و دخالتهای مجتبی در امور سیاسی کشور در سال ۱۳۸۴ با مهندسی انتخابات و بالا کشیدن احمدی نژاد در پی حذف مهدی کروبی از دور دوم رقابتهای انتخاباتی کاملا آشکار گردید.
شعار “مجتبی بمیری، رهبری را نبینی” در تظاهرات ۳ میلیونی در شهر تهران علیه کودتای انتخاباتی سال ۸۸، نشان داد که تلاشهای خامنهای و پسرش برای موروثی کردن جانشینی برملا شده است.
شایعات مربوط به جانشینی مجتبی بجای پدر مورد توجه مهندس موسوی نیز قرار گرفته است وی نوشته بود ” ۱۳ سال است که اخبار این توطئه شنیده میشود. اگر براستی در پی آن نیستند، چرا یک بار چنین نیتی را تکذیب نمیکنند؟”[۳]
جانشینی مجتبی با سه مانع روبروست. یکم عدم صلاحیت دینی مجتبی برای در دست گرفتن سکان رهبری جمهوری اسلامی. دوم کمبود تجربه اجرایی. سوم، موروثی شدن رهبری.
خامنهای با تجربه شخصی اش کوشیده موانع نامبرده را گام به گام بر طرف سازد:
پیش از هر چیز حوزه علمیه قم مجتبی را “آیت الله” اعلان کرد و این همان عنوانی بود که در سال ۶۷، با تلاش رفسنجانی پس از انتخاب منهدسی شده اش به ولایت فقیهی به وی داده شد. از تلاشهای دیگر خامنهای برای مشروعیت بخشی دینی به پسرش سفر به قم در سال ۱۳۸۹ بود که شماری از مدرسین و طلاب قم و نجف از راه نامه سر گشادهای هدف آنرا ” تایید مرجعیت خویش و گرفتن اجازه اجتهاد از مراجع برای فرزندش مجتیبی”[۴] اعلان کرده بودند. افزون برین گفته شده که مجتبی در قم به تدریس درس خارج فقه اشتغال دارد.
خامنهای به پسرش اجازه داده است، نظارت کامل امپراطوری مالی ولی مطلقه فقیه شامل بنیاد مستضعفان، کمیته امداد امام، قرارگاه خاتم النبیا، آستان قدس و ستاد اجرایی فرمان امام را که بنا به برآوردی شامل ۶۰ درصد اقتصاد کشور میگردد، در دست گیرد. این ترفند میتواند برای مجتبی تجربه اجرایی به شمار آید.
خامنهای برای رفع موروثی شدن رهبری نیز ترفند دیگری طراحی کرده است. به گفته محمد علی موسوی جزایری نماینده پنج دوره مجلس خبرگان، خامنهای با گزینش مجتبی به عنوان یکی از کاندیداهای رهبری از سوی کمسیون اصل ۱۰۷ و ۱۰۹ مخالفت کرده است. حتی اگر این گفته نماینده مجلس فرمایشی خبرگان درست باشد، در زمان برگزیدن رهبر تازه، مجلس خبرگان میتواند صلاحیت مجتبی را در شکلی “غیر موروثی ” تصویب کند!
در پایان باید گفت رهبری مجتبی خواست بخشی از نیروهای امنیتی و روحانیون پشتیبان رهبر است که با هرگونه تغییر در دوران پسا خامنهای مخالفند. در خاطرات و روایتهای شماری از مسئولان نظام که از جمله از سفره رانتهای حکومتی بهره مند میشوند بر شباهت مجتبی با “آقا” تاکید شده است.
بنظر میرسد مجتبی گزینه جدی رهبری است که احتمالا میتواند شرایط موجود را به یاری دستگاه سرکوب ادامه دهد.
۲- سپاه: برادران قاچاقچی
نیروی شبه نظامی و ایده ئولوژیک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بدون اشاره به نام ایران در نشان رسمی اش، پس از پیروزی انقلاب در اریبهشت ۵۸ تاسیس شد و وظیفه دفاع از انقلاب در برابر کودتاهای خارجی توسط ارتش و یا ” جنبشهای انحرافی” را به عهده گرفت.
این نهاد موازی با ارتش که در اثر انقلاب کاملا تضعیف شده بود، در جنگ ایران و عراق رشد بی سابقهای یافت اما در فردای نوشیدن جام زهر، خمینی خواستار اعدام فرماندهان مقصر ” شکست جبهه اسلام” شد هرچند اجرا نگردید.[۵]
پس از پایان جنگ دخالت و مشارکت این نیروی نظامی ابتدا در سد سازی و اقتصاد و با روی کار آمدن خامنهای در کلیه امور کشور گسترش یافت. امروزه این نیروی نظامی امنیتی افزون بر سرکوب خیزشهای مردمی در نهادهای رسمی همچون دولت، مجلس، و کلیه فعالیتهای زیرساختی و اقتصادی کشور دخالت دارد. سپاه قدس به بازوی نظامی ایدئولوژیک و تنش افزایی خامنهای در خارج کشور تبدیل شده است.
یکی دیگر از منابع درآمد سپاه از جمله انحصار قاچاق مواد مخدر در ایران است که با باندهای بین المللی در ارتباط است. بنا به گفته مقامات پیشین جمهوری اسلامی به روزنامه تایمز، انگیزههای سپاه در قاچاق مواد مخدر ضربه زدن به کشورهای غربی است.[۶] در امد این نیروی نظامی از قاچاق مواد مخدر به میلیاردها دلار میرسد.
افزون برین سپاه از راه ۸۰ اسکله غیر مجاز، از جمله مشروبات الکلی، لوازم الکترونیک و صادرات نفت یارانهای به بازارهای جهانی در امدهای کلانی بدست میآورد.
همانطور که پیش از این اشاره شد، سپاه و بسیج با نفوذ گسترده در بیت رابطه ویژهای با مجتبی برقرار کردهاند و وی به یاری آنان و نیروی بسیج از جمله نظاهرات جنبش سبز را سرکوب کرد.
خامنهای بعنوان آموزگاری پر تجربه، فوت و فن دیکتاتوری را به فرزند خود آموزش داده امکان تمرین رهبری را در پشت صحنه برای دوران پسا خامنهای فراهم کرده است
در آن دوران دستگاه سرکوب نیز با هدف حفظ نظام و منافع اقتصادی اش،وظایف کنونی اش را ادامه خواهد داد.
اما در صورتی که ولی فقیه جوان با خیزشهای تودهای سهمگین و یا انزوای نفس گیر جهانی روبرو شده ادامه وضعیت ایدئولوژیک موجود امکان ناپذیر گردد، سپاه ممکن است حتی برای حذف نهاد ولایت و استقرار دولتی نظامی همانند کودتای عبدالفتاح سیسی در مصر اقدام کند. بهر حال حفظ منافع مافیاهای نظامی امنیتی و جیره خواران دینی اوجب واجبات است!
چنین به نظر میرسد که خامنهای با پذیرش دولت پزشکیان و عقب نشینی تاکتیکی در نظر دارد حد اقل فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها را کاهش داده با گفتار درمانی جامعه را برای مدتی فریب دهد و شرایط مناسب تری را در دوران گذار به ولایت فقیهی سوم فراهم سازد.
شهریور ۱۴۰۳
mrowghani.com
————————————
[۱] - جانشین علی خامنهای کیست؟ پرسشی خطا و هشدار به جامعه ایران
[۲] - یوحنا نجدی، در باره مجتبی خامنهای چه میدانیم، دویچه وله، ۱/۱۴۰۳
[۳] - خبرگزاری حوزه علمیه قم مجتبی خامنهای را ” آیت الله” معرفی کرد، رادیو فردا، ۱۴۰۱
[۴] - همان
[۵] - چرا ایت الله خمینی خواستار اعدام فرماندگان مقصر ” شکست جبهه اسلام” شد، بی بی سی فارسی، ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۳
[۶] - نقش مرکزی سپاه پاسداران در قاچاق مواد مخدر در ایران، رادیو فرانسه (rfi) ۱۷/۱۱/۲۰۱۱