حکومت بنیادگرای جمهوری جهل و جنایت، در دوران چند دهه حکمرانیاش بر مدرنیته ستیزی، دشمنی با ارزشهای دمکراتیک، تبعیض گسترده علیه زنان و اقلیتهای قومی و دینی و حفظ نظام از جمله از راه سرکوب شدید مخالفان پیگیری نشان داده است.
اما این رویکرد بویژه در مورد روابط با غرب و همسایگان و برنامه جاهطلبانه هستهای، از فراز و نشیب برخوردار بوده و در مواردی ولی فقیه به عقب نشینی از راهبردهای ایدئولوژیکش ناچار شده است.
برای نمونه، خمینی پس از اصرار ۸ ساله بر ادامه جنگ و مخالفت با قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل، زمانی که با سُنبه پر زور آمریکا در خلیج فارس روبرو شد، “جام زهر” را نوشید و با قطعنامه موافقت نشان داد.
خامنهای نیز زمانی که با تحریمهای کمرشکن غرب بویژه آمریکا علیه فعالیتهای مشکوک هستهای روبرو گردید، از نرمش قهرمانانه نام برد و به دولت روحانی و ظریف وزیر امور خارجهاش اجازه داد با دولت اوباما مستقیما وارد مذاکره شده بکوشد به تحریمها خاتمه دهد.
مذاکرات پس از ۲۰ ماه در سال ۲۰۱۵، به امضای گروه ۵+۱ و ایران رسید. برمبنای این قرارداد، فعالیتهای هستهای ایران بسیار محدود گردید و در برابر تحریمهای کشورهای اروپایی و آمریکا علیه ایران لغو گردید. اما در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ از برجام خارج و بازگشت تحریمها به شکل گذشته را اعلام کرد و با این راهبرد غیر مسئولانه به خامنهای و سپاه امکان داد تا فعالیتهای هستهای به ویژه غنیسازی را تا دسترسی به تواناییهای ساخت چندین بمب هستهای گسترش دهند. اتحادیه اروپا نیز در واکنش به تخطیهای جمهوری اسلامی از برجام، به بازگشت تحریمها علیه ایران تن داد.
خیزشهای ۹۶، ۹۸ و سرکوبهای وحشیانه علیه این خیزشها، شرایط اجتماعی، سیاسی کشور را دگرگون ساخت و تورم کمرشکن و ناکارآمدیهای نظام ولایی در تمام زمینهها از خامنهای و نظام زیر فرمانش به شدت مشروعیت زدایی کرد که در میزان مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم و انتصابات ریاست جمهوری رئیسی قاتل بازتاب یافت.
در انتخابات مجلس دوازدهم حدود ۶۰ درصد واجدین از حضور در پای صندوق رای خودداری کردند در این انتخابات در کلان شهر تهران میزان مشارکت تنها به ۱۸ درصد رسید! در انتصاب رئیسی نیز شمار آراء باطله به مقام دوم دست یافت.
خامنهای و سپاه کوشیدند در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری “خالصسازی” کنند و و این دو نهاد را با هواداران تندرو و نیروهای امنیتی پر سازند با این خیال که رویکرد تازه برخلاف دولتهای احمدینژاد و روحانی که از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار بودند، فرمانبرداری کامل از اوامر رهبر و پیشبرد راهبردهای داخلی و منطقهای وی را بطور کامل امکانپذیر سازد.
ابرجنبش زن زندگی آزادی، با کشته شدن ژینا امینی در بازداشتگاه نیروی انتظامی، فصل تازه را در زندگی سیاسی و اجتماعی کشور گشود. پرچم این جنبش در دست زنان و جوانانی بود که از جمله با آتش زدن حجاب اجباری و پیکار با اراذل و اوباش خامنهای در کف خیابان، اعتراضات را به دهها شهر و دانشگاه و مدرسه و آموزشگاه گسترش دادند.
خامنهای علاوه بر چسباندن اعتراضات به آمریکا و کشتار بیرحمانه صدها تن و کور کردن شمار بالایی از معترضین با لجاجت و یکدندگی همیشگیاش از شنیدن صدای معترضین داخل و خارج کشور علیه نظام جهل و جنایتش روی گردان شد و از جمله برای چندین ماه با مسمومیت دانش آموزان دختر متولد دهه هشتاد و نود نیز انتقام گرفت. این راهبردی بود که گروه تروریستی طالبان پیش از تصرف قدرت در افغانستان با هدف بستن مدارس دخترانه در آن کشور بکار میگرفت!
مرگ مشکوک رئیسی و شماری از افراد دولتش این فرصت را به خامنهای داد که در رویکرد ناکام “خالصسازی” تجدید نظر کند. ادامه جنبش زن زندگی آزادی به شکل مخالفت گسترده بسیاری از زنان علیه حجاب اجباری، نارضایتی گسترده اکثریت جامعه از نظام ولایی و گسترش گرایشهای سکولاریستی، نبود چشم انداز در کاهش تحریمها، گرانی و فساد و بحرانهای زیست محیطی و سرانجام پایان مماشات غرب با جمهوری اسلامی با پیروزی احتمالی ترامپ در انتخابات آمریکا، خامنهای را برآن داشت که از تندروها فاصله گرفته اینبار فردی فرمانبردار ذوب شده در ولایت و نزدیک به اصلاحطلبان را با شعارهای فریبنده بر تخت ریاست جمهوری نشاند.
پیش از هر چیز هدف این بود که با افزایش مشارکت در انتخابات مشروعیت از دست رفته تا حدودی جبران گردد. رویکرد تازه با مهندسی زیرکانه انتخابات طوری تنظیم شد که میزان مشارکت در دور دوم نسبت به دور اول تا حدودی ترمیم گردید. با این وجود خامنهای در کشاندن اکثریت رای دهندگان در پای صندوق ناکام ماند.
بنا به اقرار مکرر پزشکیان چینش کابینه بهطور کامل توسط خامنهای و با هماهنگی با نیروهای امنیتی انجام شد. فاش شدگی نحوه چینش کابینه واکنشهای بسیاری را برانگیخت. از جمله حسامالدین آشنا، مشاور حسن روحانی بود که پزشکیان را به جای رئیس جهمور “رئیس الوزرا” بنامند.
پس از کشته شدن هنیه در تهران و اصرار برخی کارشناسان و نیروهای تندرو به واکنش فوری و شدید بدون توجه به پیامدهای آن از جمله درگیری احتمالی نظامی با آمریکا، خامنهای در نشستی در ۲۴ مرداد، ضمن رد عقبنشینی غیر تاکتیکی (راهبردی) از عقب نشینی تاکتیکی دفاع کرد. وی بخوبی تشخیص داده است که با توجه به بیمحبوبیتی کامل در میان اکثریت جامعه درگیری نظامی خارجی میتواند تاج و تخت ولایی را با چالش جدی روبرو سازد.
ظاهرا جمهوری ولایی پذیرفته است بهرغم رجز خوانیها در صورت وقوع آتشبس در غزه از واکنش نظامی نسبت به کشته شدن اسماعیل هنیه خودداری کند.
البته این عقبنشینی “تاکتیکی” در چینش وزرای دولت نیز تا حدودی قابل مشاهده است. خامنهای ضمن انتصاب نیروهای امنیتی در سمتهای کلیدی کابینه، به حضور برخی از اصلاحطلبان در سمتهای غیر کلیدی و خانم فرزانه صادق به عنوان وزیر مسکن و شهرسازی تن داده است. این عقبنشینی تاکتیکی کاملا مصلحتاندیشانه است. دوری از اصولگرایان تندرو و انتصاب تکنوکراتهای کارآمدتر به ویژه در وزارت اقتصاد با هدف بازسازی مشروعیت از دست رفته نهاد ولایت از جمله در اثر سرکوب جنبش زن زندگی آزادی است.
خامنهای همچنین با انتصاب عراقچی، معاون ظریف که در امضای توافق نامه برجام فعال بود، امیدوار است راهی برای خلاصی از تحریمها و پیامدهای ناشی از بازگشت احتمالی ترامپ بیابد. عراقچی در گفتگو در تلویزیون در باره تحریمها از “خنثیسازی و بیاثرسازی” آنها نام برد اما رفع تحریمها با بهره گیری از “ابزارهای شرافتمندانه” ( بخوان از راه مذاکره) را فرموده “آقا” نامید. با این حال تاکید چند باره او بر انتقام از اسرائیل تناقض آشکار در برنامههای دستگاه دیپلماسی تحت فرمان ولی مطلقه را نشان میدهد.
تجربه “نرمش قهرمانانه” خامنهای که منجر به امضای برجام شد نشان داد که عقبنشینیهای خامنهای ریاکارانه است. قرار براین بود که پس از برجام، در مورد راهبردهای منطقهای و موشکی جمهوری اسلامی نیز با غرب گفتگو و توافق صورت گیرد. اما پس از آنکه تحریمها لغو گردید، خامنهای از مذاکره در باره موضوعهای نامبرده سرباز زد.
اظهارات خامنهای در جمع هیاتهای دانشجویی سراسر کشور نیز ژرفنای محدود عقب نشینی تاکتیکیاش را در زمینههای گوناگون نشان میدهد. وی میگوید “امام حسین در زیارت عاشورا عرض میکنند جبهه حسینی و جبهه یزیدی تمام نشدنی است.” با این گفتار خامنهای بر راهبرد ایدئولوژیکش که بنا بر ادعایش “مقابله با ظلم” است تاکید میکند و خود را ادامه دهنده راه حسین میسنجد.
با توجه به رویکرد قوه قضاییه در تشدید اعدامها با هدف ایجاد رعب و وحشت در جامعه، ادامه سرکوب زنان مخالف حجاب اجباری، تاکید خامنهای بر راهبردهای ایدئولوژیک افزایش تنش با اسرائیل و آمریکا و ادامه جاهطلبیهای هستهای نمیتوان انتظار داشت عقبنشینی کمعمق خامنهای راه گشای حل مشکلات کشور و مشروعیتزا برای خامنهای باشد.
شهریور ۱۴۰۳
mrowghani.com