آقای پزشکیان و بازگشت “ناخودآگاه” به تنظیمات سنتی حکومت؟
فروید در توصیف ناخودآگاه مثالی میزند که در اولین سخنان کوتاه آقای پزشکیان در مجلس مصداق آن را میتوان مشاهده کرد. ایشان فقط ۱۵۰ ثانیه پس از تکرار این گزاره که “کشور را با اختلاف و دعوا نمیشود اداره کرد” در بخش پایانی سخنان خود درباره مشارکت مردم گفت: «این مردم عزیزی که آمدند علیرغم تبلیغاتی که میکردند که نیایند پای صندوقهای رأی، .. آمدند و مشت محکمی به دهان آدمهایی که از خارج و داخل نشسته بودند و تبلیغ میکردند، زدند..»
این کلمات و این گونه سخن گفتن درباره مخالفان و رقبای سیاسی در فرهنگ نظام حکومتی بسیار آشنا و معنادار است.
حالا باید کمی منتظر ماند و دید آیا این حرفها در تحقیر مخالفان خطای قابل اغماض زبانی و تکرار غیرعمدی از روی عادت است و یا بازگشت به تنظیمات همیشگی دستگاه قدرت و آنچه از زبان ایشان جاری شد چیزی نیست جز همان ناخودآگاه فرویدی.
سخنان آقای پزشکیان درباره کسانی که رای ندادند و یا دعوت به رای ندادن کردند روشن و بدون ابهام است. این گفتمان چیزی نیست جز بازتولید ادبیات رایج مسئولین جمهوری اسلامی در دهههای گذشته درباره مخالفان، منتقدان، غیرخودیها، دگراندیشان، معترضان و کسانی که به عنوان اعتراض در انتخابات مشارکت نمیکنند. در حالیکه خود ایشان در جریان کارزار انتخاباتی گفته بود که باید گروههایی که رای نمیدهند را هم فهمید و به حرف آنان گوش کرد.
۴۵ سال است که حواله کردن این “مشت محکم” به مخالفان و رقبای سیاسی و زدن برچسب “دشمن” راهکار اصلی در مناسبات قدرت سیاسی در ایران بوده است. پیآمدهای ویرانگر این رهیافت را هم میتوان در وضعیت جامعه امروز ایران، توسعهنیافتگی سیاسی، سقوط اعتماد جمعی و بیاعتباری آسیبشناسانه نظام سیاسی آن مشاهده کرد. طنز تلخ تاریخ این است که خود مسعود پزشکیان و یا آقای ظریف این روزها هدف همین ادبیات و گفتمان از سوی رقبای سیاسی خود هستند.
آن دسته از نخبگان سیاسی و دانشگاهی و یا روشنفکرانی که در پشتیبانی از آقای پزشکیان به میدان آمدند و یا هم اکنون در تیمهای ایشان مشغول به کارند هم بارها از احترام به مخالفان و لزوم درک کسانی که رای نمیدهند سخن به میان آوردهاند و ضرورت بازسازی اعتماد جمعی. حال دست کم وظیفه اخلاقی این گروه است که به جای سکوت و نشنیدن این گونه برخوردها نظر خود را در همین ابتدای راه درباره حرفهای آقای پزشکیان به گونه شفاف و در عرصه عمومی بیان کند. جامعه ما تجربه تلخی از برخورد گزینشی نخبگان و دوری جستن از انتقاد روشن و سازنده دارد.
به رسمیت نشاختن حق مخالفت و تحقیر مخالفان با خشونت کلامی از یک تریبون عمومی بدون آنکه آنها حق دفاع از خود را داشته باشند چه معنایی جز بیباوری به دمکراسی، به حقوق شهروندی و به جامعه باز دارد؟ رای ندادن و دعوت به رای ندادن حق طبیعی کسانی است که به مهندسی انتخابات تن در نمیدهند و یا بر این باورند که نمایندهای در انتخابات ندارند. این رای ندادن اعتراضی خود نوعی رای دادن است و از آن میتوان به عنوان همهپرسی غیر رسمی نام برد که شهروندان برای بیان نظر خود برپا میکنند.
تکرار این گفتمان ضد دمکراتیک و ضد شهروندی از سوی حکومت و جناحهای رقیب درون حکومت در ۴۵ سال گذشته سبب شده که اصل احترام به مخالفان و به رسمیت شناختن حق مخالفت سیاسی در فرهنگ سیاسی جامعه ما به دست فراموشی سپرده شود. رفتار غیر قابل قبول و نمایش غمگین برخی از مخالفان انتخابات در برابر سفارتخانههای ایران در خارج از کشور و یا دشنام دادن در شبکههای مجازی به کسانی که رای میدهند روی دیگر همان سکه و نشانه توسعهنیافتگی سیاسی و بیباوری آشکار به دمکراسی و حقوقشهروندی در کشور استبداد زده ماست.
کانال شخصی سعید پیوندی
https://t.me/paivandisaeed
ویدیوی کامل سخنان پزشکیان به نقل از خبرگزاری ایرنا
■ سپاس از این یادداشت به موقع. پزشکیان با اقتباس از ادبیات “دشمن” (بخوانید اکثریت مردم) ثابت کرد که قصد ندارد از نقش خود به عنوان ابزار دست خامنهای عدول کند. آشکار است که رقابتی بین پایداریها و اطرافیان خامنهای در جریان است و هر کدام سعی میکنند در عداوت با مردم گوی سبقت را از دیگری بستانند. بخشا هم جنگ زرگری میکنند.
با احترام، پیروز.
■ سپاس از شما. براستی اشخاص و محفلهایی که دعوت به رای دادن به پزشکیان کردند جا دارد در مورد این ادبیات تو دهن مخالف فکری خود زدن و کلا در مورد ادبیات تو دهنی زدن نظر بدهند. خمینی هم پیش از سر کار آمدن وعدههای زیبایی در مورد آزادی احزاب و مخالفان داد. پزشکیان که از صداقتش سخن می گفتند پیداست از جنس خمینی است. باش تا صبح دولتت بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است.
با احترام، رنسانس
■ جناب رنسانس عزیز. شما از اشخاص و محفلهایی که دعوت به رای دادن به پزشکیان کردند، خواستهاید در مورد ادبیات تو دهنی زدن نظر بدهند. به نظر من (که معتقدم حمایت از پزشکیان بهتر بود از تحریم) این نوع عبارات زشت است و باید جدأ از آن پرهیز کرد. قبلأ نوشته بودم: ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم.
سخنان پزشکیان را چون در همین مقاله بود گوش کردم، والا من مسائل ایران را خیلی کلی و از بعد بلندمدت در نظر دارم. برای خودم که فردی بازنشسته هستم و ۳۵ سال است که در خارج از ایران زندگی میکنم صلاح نمیبینم که مسائل ایران را فشردهتر تعقیب کنم. اما همین که شما و سایر دوستان، پزشکیان را مورد نقد قرار میدهید به این معنی است که کس دیگری در رژیم نیست که بشود حتی تا همین حد او را پاسخگو دانست.
با درود. رضا قنبری
■ آقای پیوندی عزیز،
من که از این گفته پزشکیان تعجبی نکردهام و فکر می کنم شما نیز تعجبی نکرده باشید. غیر از این هم از او انتظاری نمیرفت. به گفته خودش برای بالا بردن نرخ مشارکت، کاندید ریاست جمهوری شده و در صورت پیروزی، مجری سیاستهای کلی نظام (بخوانید منویات و آرزوهای رهبری) خواهد بود. در مقالهای هم که برایش نوشتند و در تهران تایمز به نامش منتشر کردند، سرسپردگیاش به روسیه و چین را هم اعلام کرد. اگر بخواهم ادامه دهم، لیست بلند بالایی میشود. تعجبی ندارد که گاهی هم جملاتی ظاهرا در حمایت از مردم جان به لب رسیده بگوید تا به خرید وقت برای ج.ا. استمرار ببخشد. کلی گویی و مبهم گویی از خصیصه های افرادی مثل پزشکیان است. مطالب صحیحی که شما در اینجا نوشتهاید برای ثبت در تاریخ ضروری است و شاید هم کمی چشم دوستانی را باز کند که هنوز امیدی به دخیل بستن به این امامزاده دارند. آما واضح است که از اجاق اصلاحطلبان حکومتی آبی برای ملت در بند گرم نمی شود.
با احترام، بهرام اقبال
■ آقای قنبری گرامی، سپاس از پاسخ شما و رد بی قید و شرط ادبیات تو دهنی زدن. این نشان دهنده صداقت شما است. کسانی هم که من میشناسم که ترجیح به رای دادن به پزشکیان کردند با قصد خصومت و تو دهنی زدن به مخالفین اینکار را نکردند. آنها هم مثل تحریمیها خود از اینگونه ادبیات ستیزجویانه و «دشمن» تراشانه چه در مورد مخالفین ایرانی و چه در مورد کشورهای خارجی متنفر هستند.
با احترام رنسانس