بحث و مناظره رایج در باره رأی دادن در انتخابات ریاست جمهوری و یا تحریم آن از گفتگوی انتزاعی فراتر نمیرود و غالباً مواضع ملموس و مشخّص کاندیداها معیار قضاوت قرار نمیگیرد. بدیلی که برای این گفتمان انتزاعی میتوان ارائه داد سئوالات ذیل از کاندیداهایی ست که مورد تاٌیید نظام قرار گرفتهاند:
۱- آیا اعدام بیش از چهار هزار زندانی سیاسی و عقیدتی در سال ۱۳۶۷ را تاٌیید میکنید؟ اگر این خشونت را جنایت میدانید، چه فرد یا گروهی را مسئول میدانید.
۲- آیا قتلهای زنجیرهای (ترور شخصيّتهای سیاسی، اجتماعی و هنری در داخل و خارج کشور) در دهه هفتاد خورشیدی را خدمت به جامعه ایران میدانید؟ اگر معترض به این ظلم هستید، چه کس یا کسانی را مسئول میدانید؟
۳- بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری درسال ۱۳۸۸ تظاهراتی در اعتراض به تقلّب انتخاباتی در چند شهر ایران برگدار شد. در این تظاهرات بیش از صد نفر کشته، صدها تن زخمی و هزاران نفر زندانی و شکنجه شدند. آیا شما خشونت علیه قربانیان این فاجعه را تائید میکنید؟ اگر مخالفید چه فرد یا افرادی را مسئول میدانید؟
۴- آیا از نظر شما حمله لباسشخصیها به خوابگاه دانشگاه تهران در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ قابل توجیه است؟ اگر چنین است، چه فرد یا افرادی را مسئول میدانید.
۵- بعد از قتل زنده یاد مهسا و آغاز جنبش زن، زندگی، آزادی دستگاه سرکوب ولایت فقیه بیش از ۷۰۰ نفر از معترضان را به گلوله بست، ۲۵۰۰ نفراز آنان را زخمی و کور و بیش ار ۲۰۰۰۰ تن را به زندان انداخت. آیا شما این خشونت رژیم را تایید میکنید؟ اگر چنین نیست، چه فرد یا افرادی را مسئول میدانید.
راٌی دادن به کاندیدهائی که این جنایات را محکوم نمیکنند یا از پاسخ روشن به پرسشهای فوق طفره میروند تآٌئیدکنندگان تسلّط بربريّت بر میهن شبگرفته ما هستند و راٌی دادن به آنان یعنی خوش آمدگوئی به فاشیسم ولایی.
■ آقای فرهنگ عزیز. سؤالات مهمی مطرح کردید که تا الان که این سطور را مینویسم کسی پاسخ ننوشته است. باشد، من با بضاعت ناچیز، نظرم را مینویسم. ابایی نیست اگر مرا هم جزو افرادی بدانید که از پاسخ صریح «طفره» میروند.
اول-نگاه من به آینده است، و همزیستی مسالمتآمیز هموطنان ما در کنار یکدیگر. از نظر من، «انتقام» در درجات بعد اهمیت است. حتمأ میدانید که انتقام، وسیلهای برای اصلاح جامعه نیست.
دوم ـ اگر فرداروزی حکومت خوبی در ایران روی کار بیاید، آیا توان دستگاه قضایی آن، در آن حد هست که سؤالات شما را از نظر قوانین دادرسی، همه جانبه بررسی و پیجویی کند؟ در کشوری که در هر کوچه و خیابان آن، چند نفر زندانی و اعدام شدهاند، چند نفر بازرس زندان بودهاند یا آشنا و همسایه خود را لو دادهاند، چند نفر در جنگ کشته شدهاند، و....آیا چارهای جز «آشتی ملی» هست؟! و انتقام را در حد «واقعأ ضرور» محدود کردن؟! سوم ـ حتمأ میدانید که حتی تا امروزه، بعد از ۷۰ سال، پرونده قضایی بعضی از آمرین جنایات نازی باز است. (اشارهام به مشکلات خاص تدوین کیفرخواست است، بدون قائل شدن به تبعیض).
چهارم ـ اشاره کنم به جمله لائوتسه حکیم چینی: «اگر بدی را با بدی جواب بدهیم، بدی تا ابد در جهان باقی خواهد ماند». اشتباه نشود: من چهکارهام که بگویم جرمی یا جنایتی بخشوده شود یا نه؟! من فقط این را میدانم که خیلی اوقات، مصلحت فرزندان و نوههای ما با «انتقام» جور در نمیآید و باید برخی سؤالات را «مسکوت» گذاشت و رها کرد.
با احترام فراوان. رضا قنبری
■ آقای قنبری، جناب فرهنگ در این متن نوشته کوتاه صحبت از یا اشارهای به “انتقام” نکرده است. فقط از نامزدهای ریاست جمهوری یک رشته پرسش آورده است. شما در اظهارنظرتان درباره مطلب ایشان نیت خوانی کردهاید که این کار اخلاقی نیست.
شاهین
■ شاهین گرامی، آقای قنبری عادتأ به اصل مطلب نمیپردازند و گاه وکیل مدافع هم میشوند البته با باز گذاشتن راه فراری برای اظهارات بعدی و احیانا تصحیح آنچه که قبلا گفته شد. فکر نکنید که ایشان متوجه پرسش جناب فرهنگ نشدهاند مشکل جای دیگریست. آفت قابل اصلاح بودن نظام حاکم بر برگهای پندار باعث این گل کاری های مصنوعی “ژست های هومانیستی” میشود.
با درود سالاری
■ ضمن تشکّر از نقد آقای رضا قنبری با نظر ایشان موافقم که انتقامجوئی در حریم مبارزات سیاسی نه تنها دردی را دوا نمیکند بلکه مانع هم زیستی و احترام به کثرت اندیشه و تحلیل میشود. در جمهوری اسلامی، چون نظام شاهنشاهی، پدیدهای بنام انتخابات آزاد وجود ندارد و تصمیمات ولی فقیه همان نقشی را بازی میکند که فرمان ملوکانه. لذا از کاندیدهای ریاست جمهوری خواستن که فجایع گشته را انکار نکنند این معنی را ندارد که انتخابات در ولایت فقیه امکان مشروع شدن دارد. نگته مورد توجّه این است که کتمان یا تاُیید فجایع گذشته گفتمان و رفتار مدنی را نا ممکن میکند. لذا افراد و عناصری که امروز خود را اصلاحطلب مینامند باید بپذیرند و رسماٌ اعلام کنند که ولایت مطلقه فقیه در ۴۵ سال گذشته مرتکب نفی و نقض وحشیانه حقوق و انسانيّت و رفاه و امنيّت مردم ایران شده است. رشد فرهنگ مدارا و هم زیستی در کشوری چون ایران که حاکميّت استبداد در آن تاریخی دیرینه دارد با این چالش رو بروست که فعّالین و تحلیلگران مسائل سیاسی و اجتماعی نگاه کردن به آینه و برخورد انتقادی با کجاندیشیهای بینشی و رفتاری خود را پیششرط رهائی از استبداد و خشونت بدانند.
با احترام، منصور فرهنگ
■ آقای فرهنگ عزیز. ممنونم بابت پاسخ متین و روشنگر شما. بدیهی است که نظرات شما را مورد توجه و مد نظر قرار میدهم.
سالم و موفق باشید. رضا قنبری
■ پرسشهای جناب دکتر فرهنگ را درست و منطقی میدانم و باید آنها را بکار بندیم.
بهرام خراسانی
■ من با سوالات آقای فرهنگ کاملا موافقم با یک توضیح:
از خاتمی-پزشکیان و جناح آنها تا این اندازه توقع نباید داشت، پس درج چنین سوالاتی (که کاملا به حق هستند) به آنها فرصت میدهد بگویند که “ما قصد رویارویی با حاکمیت را نداریم و هرگز چنین نگفتیم”. در این صورت از آنها (اصلاحطلبان) میخواهیم که تنها بخشی از حقیقت را بازگو کنند و در صورت اهدا شدن پست ریاست جمهوری به آنها همین مختصر (حداقلها) را دنبال کنند:
۱- صدها فعال و افراد اصلاحطلب اکنون در زندان به سر میبرند، کسانی که سالها همراه شما بودند و در دولت اصلاحات شما کار کردند. آیا ضد اخلاقی نیست که فراموششان کنید و بگویید “زندان به ما ربطی ندارد” آیا نباید این زندانیان (اگر نه که همه زندانیان سیاسی) در صدر دستور عمل شما چه قبل و چه بعد از انتخابات باشند؟ بدون هیچ اغماضی؟
۲- موقعیت کنونی شما و گوشه نظر رهبر به شما از سر جنبش مردم در سه سال گذشته است و قربانیانی که خونشان در خیابان و زندان ریخت. از شما نمیخواهم پشتیبان اهداف جنبش مهسا باشید، چون چنین قراری نگذاشتهاید، اما نانتان را هم در خونشان نزنید. پس کمترین کارتان دفاع صریح از آزادی زنان و لغو پوشش اجباریست، بقیه بماند. این کار را در هر تریبونی انجام دهید, این حداقل است.
۳- زجر اقتصادی و معاش مردم دلایل زیاد دارد نظیر فساد و غارت رژیم و عواملش (خودتان خوب میدانید, همه میدانند) که البته در حیطه شما نیست. قبول. اما. چرا کشور باید با اقتصاد جنگی اداره شود؟ ما که در حال جنگ نیستیم. چرا میزان شفافیت بودجه صفر است و چرا مراکز اصلی قدرت اقتصادی نامعلوم و مبهم است؟ پس بی لفافه و صریحا خواهان شفافیت کامل دخل و خرج و بودجه کشور باشید, چه قبل و چه بعد از انتخابات. اگر این یک کار را نکنید (منظور فقط عنوان کردن آن است) که میشوید حقوق بگیر ساده بیت رهبری.
با احترام، پیروز
■ با درود به شما آقای فرهنگ و تشکر از طرح سوالات دقیق و چالشی شما. مایل هستم با شما تبادل نظر داشته باشم. ممنون میشوم چنانچه آدرس پست الکترونیک خودتان را در اختیار من بگذارید.
با تشکر فولادوند /آلمان