نخستین میزگرد اقتصادی انتخابات ریاست جمهوری در ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ (۱۴ جون ۲۰۲۴) با حضور مسعود پزشکیان و مشاوران او، حسین عبده تبریزی و احمد میدری برگزار شد.
در سوی دیگر این میزگرد، محمد حسین بحرینی، داود دانش جعفری و یحیی آلاسحاق با طرح پرسشهایی حرفهای و معقول و با ادبیاتی دوستانه، کوشیدند تا مواضع اقتصادی و راهکارهای کاندیدای ریاست جمهوری را محک بزنند. به نظر میرسد که این میزگرد، حاوی نکات قابل تأملی بود که به چند مورد از آنها میپردازم.
رئوس مواضع اقتصادی- سیاسی پزشکیان، تقریبا به شرح زیر بود و بدون شرح جزئیات به شکلی شعارگونه مطرح شدند:
۱) حل مشکلات کشور از طریق به خدمت گرفتن نیروی کارشناسی کارآمد.
۲) تنشزدایی و بهبود مناسبات با جهان
۳) جذب سرمایهگذاری خارجی
۴) حمایت از تجار و سرمایهگذاران داخلی
۵) ارز تک نرخی
۶) اجرای برنامه هفتم توسعه و قوانین مصوب
۷) مردمی کردن اقتصاد
اما پرسشهای مهمی از سوی آلاسحاق، دانش جعفری و بحرینی در این نشست مطرح شد که پزشکیان پاسخ روشنی برای آن نداشت:
۱) با تحریمها چه خواهید کرد؟ (تلویحا اشاره به این نکته داشتند که حدود اختیارات و توانایی رئیسجمهور برای سیاستگذاری خارجی و تنشزدایی محدود است.)
۲) با ناترازی بنزین، یعنی بالاتر بودن مصرف بنزین نسبت به تولید آن و واردات روزافزون بنزین (پرداخت یارانه انرژی) چه خواهید کرد؟ قیمت بنزین را افزایش میدهید یا قیمت دلار را کاهش میدهید؟
۳) نود درصد بودجه کشور صرف پرداخت حقوق کارکنان آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و ... میشود و کسری بودجه ناشی از پایین بودن درآمد کشور نسبت به این هزینه است. برای رفع کسری بودجه، مالیات بیشتری میگیرید یا حقوق پرداختی کارکنان دولت را کاهش میدهید؟
۴) تورم را چگونه کاهش خواهید داد؟
۵) سهم مردم در پرداخت هزينههای درمان بايد ۳۰ درصد باشد. چگونه این هدفگذاری را متحقق خواهید کرد؟
۶) بخشی بزرگی از اقتصاد کشور در سیطره بخش دولتی و مدیران آن است. چگونه میخواهید آن را به بخش خصوصی منتقل کنید تا مدیران دولتی کنونی به نیروی بازدارنده در برابر این تغییر مبدل نشوند؟ (تلویحا اشاره به متصلب بودن ساختاری که قرار است نیروی کارشناسی پزشکیان در آن نقشآفرین باشند)
موارد حاشیهای این میزگرد به شرح زیر بود:
الف) یکی از موضوعات قابلتامل در این میزگرد، حضور توامان دو مشاور با دیدگاههای نسبتا ناسازگار (اگر نگوییم متضاد) بود. حسین عبده تبریزی گرایش بیشتری به نظام بازار دارد و احمد میدری، در زمره طرفداران دولت بزرگ و محدود کردن بازار به شمار میرود. این ترکیب نه چندان سازگار، این پیام را به مخاطبان مخابره میکند که پزشکیان برای مسائل اقتصادی کشور (به عنوان محوریترین مشکل کنونی جامعه ایرانی)، بلاتکلیف است و هنوز مواضع روشنی ندارد.
ب) بهرغم اینکه پزشکیان مدعی به خدمت گرفتن کارشناسان بود، اما در پاسخ به پرسشهایی که تخصصی درباره آن نداشت، مجالی به دو مشاور خود (عبده تبریزی و میدری) نمیداد تا پاسخگوی پرسشهای آلاسحاق، دانش جعفری و بحرینی باشند.
جمعبندی: مرادم از این نوشته کوتاه این نیست که سایر کاندیداهای چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی، چیز بیشتری در چنته اقتصادی خود دارند. بلکه صرفا قصد داشتم تا تصویری از اوضاع مدعیان اصلاحات اقتصادی در کشور ارائه کنم.
■ جناب اتفاق گرامی درود بر شما.
البته امروز پیشینه و کار آیی یا ناکارآمدی اصلاح طلبان بر کسی پوشیده نیست و توهم به ناکارآمدی آنها کمابیش فروریخته است.. همین که یک پزشک و وزیر بهداشت سابق و نامزد ریاست جمهوری سخن خود را با نام مالک اشتری آغاز میکند که خود نه پیشینهی تاریخی روشنی دارد و نه اثری ماندگار از او برجای مانده است، و سخنان به اصطلاح شبه فدرال و قومگرایانه میزند، گویای همه چیز هست. البته من در حد سواد خودم، مشکلی در کار مشاوران و آگاهی اقتصادی آنها و همچنین طرف مقابل او ندیدم و به گمان من همهی درک نسبی خوبی از اقتصاد داشتند. درد هم درست در همینجا است که آنها با این آگاهی، خود را تابع و دنباله رو ولایت فقیه میدانند، و همهی گفتهها و سخنان پزشکیان و مشاوران او و طرف روبرو، درست با همین اصل ولایت فقیه و ساختار حکومت اسلامی در تناقض بود، و نشان دهنده لق شدن پیچ و مهرههای نظام. با همهی تبلیغاتی که بخشی از اصلاح طلبان به سود پزشکیان میکنند، من گمان نمیکنم که او راه به جایی ببرد و رأی بیاورد.
تندرست باشید.
بهرام خراسانی ۲۶ خرداد ۱۴۰۳