به دنبال سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی و همراهانش و کشته شدن آنها، حاکمیت ولایی رکورد تازهای را در هزینه کردن امکانات مشاع کشور - که از آن همه شهروندان است - برای بزرگداشت مهرههای نظام ولایی برجای گذاشت. بدین ترتیب صنعت «بزرگداشت مردگان» در قالب شیون و عزاداری رونق بیسابقهای را شاهد بود. این صنعت دارای کارکردهای سیاسی، اجتماعی و البته اقتصادی ویژه در نظام خودکامه و استبدادی ولایی بوده؛ و با سه متغیر قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی گره خورده است.
صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان»، برای مثال سهم بسزایی در بر انگیختن امواج هیجان روانی در میان مخاطبین و اقشار وابسته به حاکمیت دارد؛ و این موهبتی برای حاکمیت تلقی میشود. این صنعت البته دارای کارکردهای دیگری هم هست؛ و هدف آن معرفی کارگزاران و مهرههای حکومتی به عنوان الگوهایی با هنجارهای مذهبی، تبلیغ و خلق مشروعیت برای گفتمان رسمی حاکم، تولید اعتبار برای مقامات زنده و همزمان، بیاعتباری و سرکوب مخالفان حاکمیت است.
شایسته یادآوری است که مفاهیمی همچون کیش شخصیت، «نمایش بزرگداشت مردگان»، گفتمان اقتدار، مفاهیمی به هم پیوسته و همبسته هستند. هر یک از این مولفهها به تقویت و تثبیت دیگری کمک میکند. کیش شخصیت به رهبر اقتدار میبخشد، صنعت «بزرگداشت مردگان» این کیش شخصیت را تقویت میکند؛ گفتمان رسمی مشروعیت این اقتدار را تأمین میکند؛ و در نهایت، اقتدار رهبر از طریق این مکانیسمهای مختلف به صورت پایدار حفظ میشود.
بازیگران و موسسات بسیاری در صنعت «بزرگداشت مردگان» نقش بازی میکنند. مداحان، منبریها، حوزویان وابسته، زنان سیاهجامه و پیچیده در چادر، مدیران رانتی، کارمندان ادارات، نظامیان و امنیتیهای آماده «شهادت»، تودههای بیشکل و درهم و ناهمگون، از جمله مهمترین بازیگران این صحنه گردانی حکومتی هستند. اخیرا برخی از سلبریتیهای ولایی نظیر بازیگران سینما و تلویزیون حکومتی هم در این میان بدون کلاه نمیمانند و در صنعت نمایش بزرگداشت مردگان مشارکت میکنند. همچنین رسانهها ولایی بازیگری حیاتی در پوشش گسترده این مراسمها و انتقال پیامهای حکومتی به مردم به شمار میآیند. کارکرد اصلی این کارگزاران با همکاری و هماهنگی یکدیگر، سازماندهی صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» و مراسم تحقق اهداف نظام جباریت را در توسعه فضای سرکوب، باز تولید گفتمان اقتدار ولایی، همبستگی درونی اقشار وابسته، و جلوگیری از تکانههای سیاسی درونی و برونی حاکمیت است.
از منظر اقتصاد سیاسی حاکمیت، صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» امکانات کشور که متعلق همه مردم است را برای گسترش و تعمیق اقتدارگرایی و لگوسنتریسم حاکمیت ولایی بکار میبندد؛ تا بتواند بیش از گذشته از منابع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور برای بقای حاکمیت و حذف مخالفانش استفاده کند. در یادداشت زیر تلاش میشود تا برخی از مهمترین کارکردهای صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» به کوتاهی گزارش شود.
* گسترش و هدایت هیجانهای روانی و حاکمیت بر فضای عمومی جامعه
صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» ابزاری برای گسترش و هدایت هیجانهای روانی و تضعیف عقلانیت فردی است. فرد و عقلانیت فردیاش در این «نمایش بزرگداشت مردگان» و در هیاهو و هیجان امواج توده مبهم مردم قربانی، هضم و به فراموشی سپرده میشود. در همین راستا، نارضایتیهای موجود در جامعه به جای اعتراض مستقیم به حاکمیت در پس احساساتی همچون ترحم به یک مرده و یا ترس از مرگ و آخرت به محاق برده میشود. چه آنگاه که ترس از مرگ برجسته میشود، تنگناهای زندگی روزمره- همچون گرانی، فقر و فساد- مقامات حکومتی اهمیت خود را از دست میدهد.
همچنین، در رژیم استبداد ولایی، «نمایش بزرگداشت مردگان» فضای تخلیه افسردگی و اندوه ناشی از ناکامیهای فردی و اجتماعی را فراهم میکند و غم زندگی روزمره برای مشارکت کنندگان مراسم نیز به فراموشی سپرده میشود.
* فروکاستن موقت تنشهای درونی حاکمیت
حاکمیت ولایی همواره دارای تنشهای داخلی بوده است و این تنشها را پایانی نیست. حذف مداوم مهرههایی که زمانی جزء مقامات حکومت بودند- نظیر بنیصدر، خاتمی، کروبی، موسوی و مهرههای دست دوم دیگر - نشانه همین تنش داخلی حاکمیت است. مهار و کاهش تنشها یکی از مهمترین وظایف رهبر ولایی برای بقای حاکمیت است. یکی از کارکردهای صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» و مراسم عزاداری در حاکمیت ولایی به فراموشی سپردن - هر چند موقت تنشهای درونی حاکمیت - همچنین ترمیم شکافهای میان حاکمیت و گروههای مخاطب و اقشار وابسته است. «نمایش بزرگداشت مردگان» معمولاً با حضور گسترده مقامات و اقشار وابسته برگزار میشود فرصتی را برای شکافهای یاد شده فراهم میکند. چه سایه مرگ جانسوز - آنهم بر اثر سقوط بالگرد و متلاشی شدن اجساد - فضایی احساسی را خلق میکند که کشمکش قدرت در لوای آن کم یا بیش کاهش مییابد.
* پیشگیری از تکانهها سیاسی-اجتماعی و تثبیت “وضع موجود”
بزرگداشت کارگزاران، مقامات و رهبران مرده همواره به عنوان راهکاری برای جلوگیری از از تکانههای سیاسی-اجتماعی و تثبیت “وضع موجود” بکار میرود. در این مراسم معمولاً بر ضرورت حفظ راه و روش رهبران گذشته در پیروی از رهبر ولایی تأکید میشود و هر گونه تغییر یا اصلاحات را به عنوان انحراف از مسیر الهی قلمداد میشود. این اقدام به رهبر ولایی این امکان را میدهد تا با تثبیت وضعیت موجود، از تغییرات سیاسی که میتواند به تضعیف قدرت او منجر شود، جلوگیری کند.
* ایجاد فرهنگ تقدسگرایی و تبدیل یک مهره نظام سرکوب به قدیس
بزرگداشت کارگزاران، مقامات و رهبران مرده - که مهرههای دستگاه سرکوب حکومت ولایی هستند - به ترویج و تثبیت فرهنگ قدیسسازی و تقدسگرایی، و کیش شخصیت در میان مقامات و اقشار وابسته کمک میکند. مقامات و رهبران مرده یعنی همان کارگزاران نظام سرکوب ولایی به عنوان افراد «شهید»، «مقدس» و «معصوم» و به عنوان مریدان رهبر معرفی میشوند. بدین ترتیب هر گونه نقد یا مخالفت با آنها به عنوان بیاحترامی به مقدسات تلقی میشود. این اقدام به نظام حاکم کمک میکند تا فرهنگ نقد و اعتراض را سرکوب کرده و از طریق ایجادهالهای از تقدس، هر گونه مخالفت با جباریت حاکم را ناهنجار معرفی نموده و سرکوب کند.
در همین راستا، کارگزاران مرده - نظیر سلیمانی و رئیسی - غالباً به عنوان به عنوان نمادهایی از سرسپردگی به رهبر، شجاعت، شهادتطلبی و فداکاری برای ملت معرفی میشوند. از طریق داستانسرائی و تبلیغ زندگی و رفتار و کردار این افراد، حاکمیت تلاش میکند تا هنجارهای مطلوب خود - در اطاعت از رهبر و منویات او را - به مخاطبینش تحمیل کند.
* نمایش وحدت گفتمانی
نمایش وحدت گفتمانی یکی از اهداف صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» است. نظام حاکم تلاش میکند تا گفتمان واحد و مشترک را در میان کارگزاران و پیروانش را رواج دهد. این وحدت گفتمانی میتواند به کاهش تنشها درونی باندهای قدرت کمک کرده و آنها را - کم یا بیش و هر چند موقت هم شده - حول منافع گروهی مشترک سازماندهی کند، تا از ریزش نیروهای حاکمیت کاسته شود.
* بازنویسی تاریخ با روایت جعلی
جعل تاریخ همواره یکی پایههای اساسی گفتمان اقتدار ولایی و تبدیل مهرهای دستگاه ولایی به قدیسین در روایت رسمی از تاریخنگاری ایران است. حاکمیت تلاش میکند تا با بکارگیری صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» تاریخ را بر پایه منافع و مصالح سران حاکمیت بازنویسی نموده و تصویری مطلوب و مقدس از رهبرو کارگزارانش را به عنوان تاریخ نگاری رسمی و مشترک عرضه کند. این اقدام میتواند به تحکیم باورهای اقشار وابسته به حاکمیت درباره ایمان، تقوا، ساده زیستی و عظمت رهبران حکومتی کمک کند.
تاریخ نگاری رسمی حکومتی معمولاً شامل روایتی است که نقش رهبران گذشته را در شکلگیری و پیشرفت تشیع، کمک به محور مقاومت و کشور برجسته میکند و سعی دارد این روایت را به عنوان یک حقیقت مسلم به جامعه تحمیل کند. جلوه دادن قاتل به عنوان قربانی و ظالم بهجای مظلوم در همین فرایند صورت میگیرد و بدین ترتیب صفبندی میان نیروهای خیر و شر، اهورایی و اهریمنی تعریف میشود.
* تبلیغ و تثبیت گفتمان اقتدار رسمی
نمایش بزرگداشت کارگزاران، مقامات و رهبران مرده فرصت بزرگی را برای ترویج و تبلیغ گفتمان رسمی نظام فراهم میکند. چنین اقدامی به حاکمیت ولایی کمک میکند تا گفتمان خود را به عنوان بخش جداییناپذیر از هویت مذهبی و کشور در میان اقشار وابسته و پیروان خود تبلیغ و تحمیل کند.
رابطهای متقابل میان با پوشاندن قبای «شهادت» بر مهرههای نظام جباریت، و تثبیت گفتمان اقتدار رسمی وجود دارد. بنابراین رهبران، کارگزاران، مقامات به عنوان تشنگان خدمت و عاشقان شهادت جلوه داده میشوند، تا گفتمان نظام حاکم میان اقشار وابسته تثبیت شود.
* تعمیق اقتدارگرایی و لگوسنتریسم
«نمایش بزرگداشت مردگان» ولایی یکی از ابزارهای تعمیق اقتدارگرایی و لگوسنتریسم (تمایل به تمرکز قدرت در یک فرد یا گروه کوچک) در جامعه است. نمایش بزرگداشت مردگان و ملزومات آن - از جمله شیون تودههای انبوهی که از سراسر کشور با هزینه کردن میلیاردها تومان رانت فراهم آمده است - احساس قدرت و خودکامگی را در رهبران و نهادهای حاکمیتی فزونی میبخشد. در همین مسیر است که تأثیر آیکونیک - یا شخصیتی نمادین - رهبر ساخته میشود. رهبر حاکمیت به عنوان نماد پیوند با عالم قدس، مظهر اعتبار جهانی و قدرت ولایی معرفی میشود که میتواند احساس امنیت نسبت به آینده رژیم را در پیروانش و مهرهای دستگان ولایی تقویت کند.
اقتدارگرایی و لگوسنتریسم میتواند از مقامات مرده به مقامات و کارگزان فعلی و بعدی منتقل شده و به گسترش اقتدار آنها - در سطح کلان، میانه و خرد - کمک کند. با چنین انتقال اقتدار است که نظام حاکم میتواند پایداری و و تداوم خود را حفظ کند.
* نمایش حمایت مردمی و نمایندگی اکثریت
در غیاب کارآمدی، شفافیت، مشروعیت و مقبولیت عمومی، حاکمیت، از کارکردهای صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» یکی سازماندهی ویترینی از نمایش پایگاه اجتماعی و حمایت گسترده مردمی از رهبر از طریق حضور پرشور در مراسم، عزاداری، مناسک، راهپیماییها و گردهماییها است. هدف این اقدامات یکی این است که گویا گفتمان حاکم و رهبر حکومت از حمایت گسترده مردمی برخوردار است و غیر خودیها محلی از اعراب در جامعه ندارند.
* بازتولید مشروعیت برای رهبر حکومتی
در چارچوب صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» معمولاً بر دستاوردها و ویژگیهای برجسته رهبر تاکید میشود و او را به عنوان فردی استثنایی و مرتبط به عالم بالا و یا عالم غیب معرفی میشود. هدف چنین تصویرسازی از رهبر و کارگزارانش در میان گروههای مخاطب تبلیغ رهبر و نظام حاکم به عنوان نماینده «اسلام واقعی» و تحکیم پایههای اقتدار ولایی است.
رهبر فعلی در نظام ولایی سعی میکند خود را به عنوان ادامهدهندگان راه رهبر گذشته - بخصوص روحالله خمینی - معرفی کنند. با بالابردن خمینی به به عرش کبریایی، منزلت رهبر فعلی، کارگزاران، مقامات، حتی مقامات پایین دستی، در نزد اقشار وابسته به حاکمیت نیز به بالا سوق داده میشود و بدین ترتیب تلاش میشود تا مشروعیت و مقبولیت آنها نیز ارتقاء یابد.
* صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» در راستای سرکوب غیر خودیها
هدف از ایجاد صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» تسلط بر فضای عمومی، و بیرون راندن غیر خودیها، دگراندیشان، و مخالفان از آن است. این صنعت تا آنجا که امکان دارد ابزارهای گوناگون - اعم از نرم و سخت - را برای سرکوب دیگران به کار میگیرد تا با تثبیت گفتمان رسمی حاکم، راه را برای هر گونه انتقاد یا مخالفت با رهبر و گفتمان رسمی را ببندد.
پیامد چنین امری یکی این است که هر انتقادی میتواند به عنوان توهین به مقدسات یا خیانت به اسلام تلقی و فضای عمومی برای انتقاد بسته شود. در همین راستا، تخریب گروههای مخالف و شخصیت فعالین سیاسی و معرفی آنها به عنوان دشمنان اسلام و ایران - از طریق رسانههای حکومتی و بر منابر و مراسم حکومتی - همواره جایگاه قابلتوجهی را به خود اختصاص میدهد.
* کارکرد نمادین و آیینی
صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» همچنین نمیتواند بدون کارکرد نمادین و آیینی تداوم داشته باشد. بنابراین این صنعت نیازمند انواع گوناگونی از قدیسین است که اجزاء نمادی و آیینی را تشکیل میدهند. نمادهایی مانند پرچم، سرود ملی، و تصاویر به اصطلاح شهیدان ولایی و مدافعین حرم، زمینهساز تشکیل هویت فرقهای برای اقشار مورد نظر حاکمیت است. این نمادها ذهنیت اقشار یاد شده را به تصرف درآورده و در ضمن ایجاد وجدان جمعی برای آنها تجربه تاریخی کاذب و افتخارات کاذبی را برای آنها تولید میکند.
نمادها چهرههای گوناگون کارگزار نظیر قاسم سلیمانی هستند که به دلیل امربری از رهبر جایگاه قدسی مییابند. همچنین آیینهای نظیر راهپیمایی، نمایش شیون حکومتی، روضهخوانی، رژهها، و تجمعات بزرگ به اجرا در میآید که در آنها مهرههای حکومتی مرده به عنوان نمادهایی از ذوب شدن در گفتمان ولایی، پیروی از رهبر حکومت، وفاداری به نظام جباریت، معصومیت، قداست و قدرت مورد احترام قرار میگیرند.
* ایجاد حس امنیت و ثبات برای خودیهای نظام ولایی
حاکمیت ولایی در راستای بازتوزیع رانتی منابع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شهروندان را به دو بخش “خودی” و “غیرخودی” تقسیم میکند. این تقسیمبندیها میتواند کم یا بیش به صورت رسمی یا غیررسمی باشد. تقویت هویت “خودی” در حکومتهای استبدادی از طریق صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» انجام میشود و افراد را به عنوان اعضای یک گروه ویژه، معتبر و وفادار به حکومت تعریف میکند. در همین مسیر، افرادی که در شبکه مناسبات حکومتی از رانتهای گوناگون بهره میبرند. بزرگداشت رهبران مرده، از آنجایی که احساس هویت “خودی” را تقویت میکند، نوعی احساس همبستگی، امنیت و ثبات را برای خودیها بیشتر کند و در نتیجه ریزش نیروهای ولایی را کند میکند.
* ایجاد مناسبات قدرت و سلسلهمراتب
صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» به تثبیت مناسبات قدرت و سلسلهمراتب درون حاکمیت کمک کند. مراسم و مناسک و نمایشهای گوناگونی که صنعت «نمایش بزرگداشت مردگان» سازمان میدهد، وفاداری و احترام به رهبر حاکمیت ولایی و کارگزارانش را به نمایش میگذارد. در این مراسم و بخصوص عزاداریها، مراتب و سلسلهمراتب قدرت به صورت کمابیش رسمی به نمایش گذاشته میشود و جایگاه هر کارگزار حکومتی در نزدیکی یا دوری از کانونهای قدرت مشخص میشود. طی این فرایند، هرم قدرت تثبیت و تقویت شده و نشان داده میشود که هر فرد دارای چه جایگاه در نظام است.
* مخلص کلام
صنعت «بزرگداشت مردگان» که کارکردش عمدتا نمایش شیون و عزاداری برای مهرهای مرده حکومتی است دارای تاریخی درازآهنگی است. سردمداران این ماشین حکومتی یعنی مداحان و حوزویان وابسته تبحر ویژگی در بکارگیری آن دارند. محصولات این صنعت بسیار متنوع است اما سویه همه این محصولات همانا گسترش اقتدار ولایی و تسلط بر منابع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و بکارگیری آنها به عنوان رانت در جهت بقای حاکمیت و حذف مخالفین است.
■ عالی و بموقع بود آقای علوی گرامی. جالب است که این مُرده پرستی تکرار هم میشود. حداقل مورد رفسنجانی و قاسم سلیمانی را به یاد دارم که واقعا زشت و حال به هم زن بود. کسانی هم وارد این کارها شدند که در دوران زنده بودن آنان، جزو مداحان آن دو یا کلا مداحان نظام نبودند. گویی نیرویی نهانی است که پس از مرگ آدمکُشترین مهرههای نظام میتواند آزاد شود و آنها را برای برخی از عناصر بیطرف یا حتی مخالف نظام تبدیل به موجوداتی قابل دفاع بکند.
با سپاس علی رضا